گفت‌وگو با رتبه 55 منطقه 2 کنکور تجربی 99: نیما رحیم پور

گفت‌وگو با نیما رحیم پور رتبه 55 منطقه 2 کنکور تجربی 99 از شهر لاهیجان

گفت‌وگو با رتبه 55 منطقه 2 کنکور تجربی 99: نیما رحیم پور

گفت‌وگو با نیما رحیم پور رتبه 55 منطقه 2 کنکور تجربی 99 از شهر لاهیجان


حضور در کانون، آزمون‌های برنامه‌ای و برنامه‌ی راهبردی

من شش سال ابتدایی را در دبستان شاهد علی اصغر و شش سال متوسظه اول و دوم در مرکز پرورش استعدادهای درخشان شهید بهشتی لاهیجان تحصیل کردم.من سالهای پنجم و ششم . نهم و دهم و یازدهم و دوازدهم (مجموعا شش سال) کانونی بودم. به دلیل دورنماندن از فضای درس و آزمون حضور پیوسته ای داشتم.در سال نهم حدود ترازم 6300 بود. علت پیشرفت تراز من تلاش بیشتر و جدی شدن فضای کنکور برای من در مقطع دوم متوسطه بود به طوری که از سال یازدهم به طور مداوم درگیر کنکور بودم.منقطی بودن پیشروی دروس و فراهم بودن فرصت جبران و افزایش تسلط برای تمام مباحث در نظر من مهم‌ترین ویژگی آزمون‌های برنامه‌ای کانون است.به نظر من تسلط بر یک مبحث بهتر از یادگیری شتاب زده تعداد زیادی از مباحث است.در دوران ابتدایی و سال نهم در چند ازمون غیبت داشتم ولی در سه سال متوسطه دوم فقط در یک آزمون سال دهم غیبت کردم. پیوستگی در آزمون باعث می شد از ایراداتم آگاه شوم و برطرفشان کنم.خوشبختانه برنامه تدریس دبیران مدرسه ما مطابق برنامه راهبردی قلمچی بود و از این حیث مشکلی برای هماهنگی نداشتم.

                  

کلکسیون روش مطالعه

نقاط قوت نیما

ادبیات: علاقه شخصی به ادبیات داشتم و به نظرم این علاقه خیلی به من کمک کرد.

ابتدا درس جدید را از کتاب وجزوه دبیر می خواندم و سه روز بعد تست زنی را آغاز می کردم.

مرور لغات انتهای کتاب هم یکی از کارهایی بود که به ویژه در دوران نزدیک به کنکور خیلی انجام می دادم.موضوعی خواندن در درس ادبیات هم بسیار مهم است و منابع خوبی برای اینکار وجود دارد.

شیمی: من پایه خوبی در درس شیمی داشتم و اینموضوع به من کمک کرد.ابتدا کتاب درسی را روزنامه وار میخواندم و روز بعد با دقت بیشتری مطالعه می کردم. خواندن درسنامه می تواند به یادگیری بهتر کمک کند.من در درس شیمی تعداد زیادی تست کار می کردم و به نظرم برای رسیدن به تسلط و سرعت عمل نیاز است.

دروس چالشی نیما!!

عربی: سال دهم فقط لغات را حفظ می کردم و توجه خاصی به قواعد نداشتم. از اواسط سال دهم قواعد را جدی تر مطالعه کردم و اگر سوالی هم که خارج از مطالب درسی بود داشتم از دبیر می پرسیدم تا علامت سوالی در ذهنم باقی نماند. با تمرین و تکرار زیاد به تسلط خوبی در مبحث قواعد رسیدم.


منابع مطالعاتی

از کتاب‌های  ادبیات و ریاضی و فیزیک آبی پیمانه‌ای استفاده می کردم ؛ بهنرینشان برایم ادبیات بود زیرا سطح بالایی داشت.منبع مطالعه من در هر چهار درس اختصاصی کتب سه سطحی کانون بود. مهم ترین ویژگی این کتاب ها نشان دادن درصد پاسخگویی دانش آموزها بود که به من کمک میکردم دید بهتری نسبت به مباحث هر فصل داشته باشم.


اطلاع‌رسانی (سایت کانون، مجله‌ی سرای دانش و ...) و جعبه ابزار کارنامه

از سایت کانون استفاده می کردمو تقریبا هر روز به ان مراجعه داشتم.من به صفحه شخصی و صفحه مقطع سر می زدم. راه حل های رتبه های برتر و صحبت های آقای قلمچی هم از قسمت های مورد علاقه من بودند چون دید تازه ای به من می دادند.در جعبه ابزار کارنامه از همه استفاده می کردم اما واضحا کارنامه اصلی پراستفاده تر بود.

از مجله ی سرای دانش قسمت‌های گفتگو با رتبه های برتر و قهرمانان پیشرفت را می‌خواندم.مصاحبه با سامان راستروان که سال قبل از شهر ما قبول شده بود تاثیر بیشتری روی من داشت.


خانواده

من سرعت یادگیری بالا و حافطه خوبی دارم ؛ بیشتر من را به داشتن آرامش بالا می شناختند.

تحصیلات پدرم کارشناسی ارشد ادبیات است و دبیر ادبیات اند؛ تحصیلات مادرم هم کارشناسی ارشد میکروبیولوژی است وایشان دبیرزیست اند.

همه هم کلاسی های من در کانون شرکت می کردند.

نیما درباره نقش مهم خانواده اش میگوید!!

خانواده برای موفقیت من زحمت های زیادی کشیدند. مادرم خیلی پیگیر وضعیت درسی من بود و سعی می کرد به من برای ادامه مسیر انگیزه بدهد. درصورت افت در آزمون خانواده جویای علت می شدند و سعی می کردند به من کمک کنند تا مشکل برطرف شود.

یک خاطره‌ی آموزشی از آزمون‌های برنامه‌ای کانون

سال دوازدهم در ماه بهمن ، برف آمد و گفتند به علت برودت هوا شرکت در آزمون اختیاری است.

من شرکت کردم و اتفاقا همه رتبه های برتر شهر در آن آزمون حضور داشتند. این خاطره از آن جهت برایم زیباست که آخرین آزمون حضوری ما قبل کرونا بود و من هم رتبه خوبی  اوردم.


روز کنکور و سایر موارد

چون روز قبل سوال های رشته ریاضی را دیده بودم آماده یک آزمون دشوار بودم و سرجلسه همه چیز طبق انتظارم پیش رفت. در جلسه‌ی کنکور از روش‌های مدیریت زمان زمان های نقصانی و رد شدن از سوالات وقت گیر.(استراتژی بازگشت) استفاده کردم.استراتژی بازگشت برایم مؤثرتر بود. در مدیرت زمان برای رسیدن به تمامی سوال ها به من کمک کرد.در عمومی ده دقیقه زیاد آوردم که بیشترش به ادبیات رسید.در اختصاصی هم حدود بیست دقیقه زیاد آمد که سراغ زیست و شیمی و زمین شناسی رفتم.

Menu