این گفتگو مهر 1399 انجام شده است و مجددا باز نشر می گردد.
ششم و از هشتم تا دوازدهم تجربی
برنامهی اصلی من برنامهی راهبردی کانون است
پارسا فتحی در یک نگاه
شهر: اردبیل
مدرسه: شهیدبهشتی
سالهای حضور در کانون: ششم و از هشتم تا دوازدهم تجربی بهمدت 6 سال
میانگینتراز: 7849
شغل پدر: پزشک فوقتخصص انکولوژی اطفال
شغل مادر: پزشک عمومی
شغل پدر و مادرت تا چه حد بر انتخابرشتهی تو اثر داشت؟
از کودکی در فضای رشتهی پزشکی بزرگ شدم و علاوه بر پدر و مادرم، در خانواده، پزشکان زیادی داریم. این موضوع باعث شد گرایش اولیهای در من برای این رشته ایجاد شود. چند بار همراه پدرم به بیمارستان رفتم و خیلی به این فضا علاقهمند شدم. اگر ایران نبودم، شاید رشتههای فیزیک یا شیمی را دنبال میکردم؛ اما پزشکی هم یکی از رشتههای دلخواه من است که همیشه جدیدترین اخبار آن را دنبال میکنم و آن را فارغ از توجه به درآمد یا موقعیت اجتماعی، انتخاب کردهام. از اینکه بتوانم با دانشم جان انسانها را نجات دهم، لذت میبرم.
انگیزهات برای آزموندادن چه بود؟
ششم با هدف قبولی در آزمون تیزهوشان در 5 آزمون کانون شرکت کردم و نتیجهی خوبی گرفتم. آزمونهای کانون این فضا را برایم ایجاد میکرد که وضعیتم را نسبت به بقیه بسنجم و از عملکردم بازخورد بگیرم. کانون در سطح کشور جامعهی آماری گستردهای دارد و نتایجش قابلاتکاست. از هشتم هم دوباره با هدف رسیدن به تسلط در درسهای پایه برای کنکور به کانون آمدم.
در کدام درسها قویتری؟
فیزیک و شیمی و ریاضی نقاط قوت من هستند. از دهم تا الان تمام نمرههایم در تمام درسها بالاتر از 7 از 10 بوده است. البته درسهای زیست و ادبیات برایم چالشبرانگیز هستند و سؤالاتی وجود دارد که با شک به آنها پاسخ میدهم. منابع در این سه درسی که در آنها قوی هستم، تنوع و کیفیت بیشتری دارند و من هم تستهای زیادی کار میکنم. روش ویژهای ندارم؛ ولی از مسیری که برای هر درس طی میکنم، آگاهی دارم و دقیق میدانم که هدفم از مطالعهی هر درس، رسیدن به چه سطحی از تسلط است. سعی میکنم فرمولها را طوری بفهمم و یاد بگیرم که بتوانم با کمک آنها به انواع سؤالات پاسخ بدهم.
بهنظرت چه عواملی موجب شده که تا این مرحله را با موفقیت طی کنی؟
در کنار سختکوشی و داشتن امید و انگیزه، هدفم این است که در هر درس، کمترین اشکال را داشته باشم. خیلی به تراز و رتبه اولویت نمیدهم. فکر کردن به این مسائل آرامش را از بین میبرد. حرفزدن خیلی راحتتر از عملکردن است؛ اما سعی میکنم به حاشیهها فکر نکنم و تمرکزم بر یادگیری باشد. وظیفهام را میدانم و تلاش میکنم به برنامهریزیام پایبند باشم و از درسخواندن لذت ببرم. باید به کتاب درسی و مطالبی که برای کنکور مهم هستند، اکتفا کنیم. مسیر سادهای نیست؛ اما نباید اجازه بدهیم در این مسیر، حاشیهها ما را سرگرم کنند.
برنامهریزی تا چه حد برایت اهمیت دارد؟
برنامهی اصلی من برنامهی راهبردی کانون است. هیچوقت برای خودم برنامهی بلندمدت نمینویسم. هدفم این است که بودجهبندی کانون را بهخوبی یاد بگیرم. برنامههایم کوتاهمدت است. در ابتدا به درسهایی که ایراد دارم، اولویت میدهم و در دو هفته به تمام بخشهای بودجهبندی میرسم. در ماههای اخیر ساعت مطالعهام بین 8 تا 10 ساعت متغیر بوده است. دفتر برنامهریزی هم برایم فایدهی بلندمدت دارد و آن را تکمیل میکنم. افت و پیشرفتم را با میزان تلاشم مقایسه میکنم و بر اساس آن، هدفگذاری میکنم. ساعت مطالعه و تعداد تستی که کار میکنیم، خیلی بیشتر از چیزی که فکرش را میکنیم، در پیشرفتمان مؤثر است. بعد از مدتی، به خودشناسی میرسیم و متوجه میشویم که برای هر مبحث، به چه میزان تلاشی نیاز داریم.
در چه درسی ایراد داشتی که توانستی در آن پیشرفت کنی؟
ادبیات برایم چالش داشت. در پایهی دهم سطح آزمونها خیلی بالا نبود و متوجه ایراداتم نمیشدم. در سال یازدهم، سؤالات دشوارتر شد و در هر آزمون در بخش قرابتمعنایی یک تا دو اشکال داشتم. نمرهام بالاتر از 8 از 10 بود؛ اما سؤالاتی را که ایراد داشتم، نمیفهمیدم و نمیتوانستم بر سؤالات کنکور تسلط کامل پیدا کنم. فکر میکردم با ساعت مطالعهی کم میتوان در درسهای عمومی نتیجه گرفت. چند ماه سردرگم بودم تا اینکه تصمیم گرفتم هر روز در حد چهلوپنج دقیقه ادبیات بخوانم و از منابع متعددی استفاده کنم. گاهی تناقضهایی که بین منابع بود، اذیتم میکرد. بعد از مدتی توانستم منابع مناسب خودم را پیدا کنم و هم بهصورت مبحثی و هم درسبهدرس بخوانم. درسهای عمومی دیربازده هستند و باید صبور باشیم. نمیتوان انتظار جهش یکباره داشت. سؤالات کنکور را هم بررسی کردم و کتاب آبی جامع کانون هم کمک زیادی در این زمینه به من کرد.
برای سال تحصیلی جدید چه اهدافی داری؟
مهمترین سال، برای دانشآموزان کنکوری سال دوازدهم است. هدفم این است که علاوه بر مطالعهی عمیق درسهای دوازدهم، مرور کامل درسهای پایه را هم انجام بدهم. در تابستان تلاش کردم اشکالاتم در مباحث پایه را به کمترین مقدار ممکن برسانم و در حد توانم حداکثر میزان پیشخوانی را داشته باشم. دلم میخواهد سرعتم را در تستهای عمومی بیشتر کنم. امسال به ساعت مطالعهی بیشتری نیاز دارم. تا الان در تحلیل آزمون نقصهایی داشتم که امسال باید به این موضوع هم توجه ویژه داشته باشم.

تا چه حد خودت را با آموزشهای آنلاین هماهنگ کردهای؟
آموزشهای حضوری و حتی آزمونهای حضوری کارایی بیشتری نسبت به وضعیت کنونی داشتند. بههرحال چارهای نداریم و باید خودمان را تطبیق بدهیم. وقتی دیدم دانشآموزان برتری مثل آقای چیتساز یا سایر دوستان توانستند خودشان را با این وضعیت هماهنگ کنند، متوجه شدم که من هم اگر بخواهم، میتوانم. گاهی درخانهماندن از لحاظ روحی سخت و خستهکننده میشود؛ اما راهحل دیگری وجود ندارد. کیفیت آزمونها تغییری نکرده و ما باید وضعیت را برای خودمان شبیهسازی کنیم. دبیران هم حداکثر تلاش خود را میکنند و دیگر ما هستیم که باید از این مدل آموزش هم بهره ببریم. تجربهی جدیدی است و بهنظرم میتوان در این وضعیت هم پیشرفت کرد.
از چه منابعی استفاده میکنی؟
از کتابهای سهسطحی برای درسهای فیزیک و ریاضی استفاده میکنم که واقعاً سطحشان بالاست. از کتاب سهسطحی زیست پایه هم استفاده میکنم. آبی جامع ادبیات و زرد عمومی هم کتابهای واقعاً خوبی هستند. از تابستان کتاب زرد عمومی را شروع کردم.
پدر و مادرت چه سهمی در موفقیت تو دارند؟
تا پایهی ششم مادرم به من کمک زیادی میکردند؛ اما از هفتم به بعد مستقل شدم و ارتباط علمی ما به صفر رسید. پدر و مادرم وقتی در آزمونی نتیجهی دلخواهم را نمیگیرم، به من یادآوری میکنند که آزمونها مهم هستند؛ اما نه آنقدر که روحیهام را از دست بدهم. زمانی هم که از نتیجهی یک آزمون خوشحال میشوم، باز پدر و مادرم به من یادآوری میکنند که نتیجهی صرفاً یک آزمون تعیینکننده نیست و باید تلاشم را ادامه بدهم. برایشان مهم است که درسهایم را خوب بخوانم و تلاشم را در حد توانم بکنم. مسیری که طی میکنم برای پدر و مادرم مهمتر از نتیجه است. اگر کتابی نیاز داشته باشم، برایم تهیه میکنند و دربارهی مسائلی که ذهنم را مشغول میکند، با من گفتوگو میکنند.
در ساعتهای فراغت چه کارهایی انجام میدهی؟
قبلاً به ورزشهای اسکی و کوهنوردی و بسکتبال مشغول میشدم؛ اما الان ساعتهای فراغتم محدود است. گاهی تلویزیون نگاه میکنم و گاهی هم دوچرخهسواری. در مکعب روبیک هم مهارت زیادی دارم؛ ولی سال کنکور تقریباً از کارهای دیگر فاصله گرفتهام و تمرکز اصلیام فعلاً روی درسخواندن است.
روشت در مطالعهی درس زیستشناسی چگونه است؟
وقتی اولین بار مبحثی را میخوانم، آن را روزنامهوار مطالعه میکنم. بخشهای اصلی و مهم را هم حفظ میکنم. بعد از آن تعدادی تست دشوار حل میکنم تا با فضای تستیِ آن آشنا شوم و بتوانم نکات مهم را در متن کتاب تشخیص بدهم. این مراحل در طول چند روز انجام میشود. بعد دوباره به کتاب برمیگردم و سعی میکنم حفظ کنم. بهصورت متناوب به سراغ تست و کتاب درسی میروم؛ اما سعی میکنم در روزهای نزدیک به آزمون تمرکزم بر مرور کتاب درسی باشد. روی درسنامهها وقت صرف نمیکنم. اصل و اساس، متن کتاب درسی است. خیلی نباید به دنبال نکات خارج از کتاب بود؛ اما ترکیبیخواندن خیلی مهم است. زیست را هر روز نمیخوانم. تنها درسی که هر روز میخوانم، ادبیات است. بهنظرم بهتر است از هر سه روز، دو روز زیست بخوانم.
نکتهی دیگری هست که بخواهی برایمان بگویی؟
از بچهها میخواهم که زیاد وارد حواشی کنکور نشوند. گاهی بچهها دوست دارند کسی باشد که سؤالات مهم کنکور یا بخشهای مهم کتاب را برایشان مشخص کند که فقط آنها را بخوانند. بعضی از بچهها بیش از حد به کلاسهای خارج از مدرسه وابسته میشوند. عدهای هم هستند که ذهنشان را بیش از حد درگیر تراز و رتبه میکنند. اینها انرژیمان را تلف میکنند. چیزی که مهم است، تلاش است و نتیجه را باید به خدا بسپاریم. راهحل عجیبی برای مسیر کنکور وجود ندارد و هیچکس یکشبه در هیچ درسی پیشرفت نمیکند. باید تلاش کنیم و ناامید نشویم.
به سال کنکور چه احساسی داری؟
همه نگرانیهای کنکور را تجربه میکنند و من هم بعد از برگزاری کنکور 99 این حس را پیدا کردم. حس میکردیم سال 99 کنکور سادهتری داشته باشد؛ اما دشوارترین کنکور چند سال اخیر بود. پس نباید به پیشبینیها اعتماد کرد و باید همیشه خودمان را برای هر وضعیتی آماده نگه داریم. سبکهای جدید سؤال نشان داد که چیزهایی هم هست که بلد نیستیم. کنکور برایم هدفی سرنوشتساز است که باید با آرامش با آن روبهرو شوم. عقل نباید به حاشیه کشیده شود. این هم یکی از مراحل زندگی ماست و کاملاً دستیافتنی و تحتکنترل است.
سایر گفتوگوهای پرستو عسکری را در لینک زیر بخوانید:
