فنیبودن بیشتر به کار میآید
چه شد که به هنرستان رفتی؟
از دوران راهنمایی به هنرستان علاقه پیدا کردم و متوجه شدم در اوضاع موجود، فنیبودن بیشتر به کار میآید.
خانوادهات چه نظری داشتند؟ موافق بودند که به هنرستان بروی؟
موافق بودند و حمایت ویژهای کردند.
سال نهم معدلت چند بود؟
18.90
میتوانستی رشتههای نظری را هم انتخاب کنی.
رشتهی برق را خیلی دوست داشتم. بعضی از مدارها را هم میشناختم؛ اما در هنرستان از رشتههای نظری جلوتر هستم. در هنرستان خیلی چیزها یاد گرفتهام که دانشآموز نظری نمیداند و تازه دانشگاه هم در زمینهی عملی به پای هنرستان نمیرسد. در هنرستان علاقهام به رشتهی برق بیشتر شد.
پس با تحقیق این رشته را انتخاب کردی. آیا بعداً هم میخواهی ادامهتحصیل بدهی؟
تا مقطع کارشناسی که حتماً ادامه میدهم. به دکترا هم فکر میکنم. یکی از استادان ما در هنرستان دکترای برق داشت و واقعاً فرد موفق و کارآفرینی بود.
در دوران تحصیل، کار هم میکردی؟
هر وقت کسی از آشنایان و دوستان نیاز داشت به او کمک میکرد. سال دهم سه ماه تابستان را پیش داییام رفتم و در شرکت او در کار حسابداری و کامپیوتر کمک کردم. کارکردن برایم لذتبخش است.
الان هم که دانشجو شدهای، به فکر کارکردن همزمان با درسخواندن هستی؟
به فکرش هستم و دوست دارم کار کنم.
در کدام دانشگاه درس میخوانی؟
اولویت اولم را دانشگاه مشهد انتخاب کردم.
چرا تهران را انتخاب نکردی؟
دربارهی دانشگاه تهران و مشهد تحقیق کردم و دیدم دانشگاه مشهد در برق، قویتر است. دلیل دیگرم این بود که به مشهد نزدیک باشم.
از چه زمانی در آزمونهای کانون شرکت کردی؟
از اسفند سال یازدهم به کانون آمدم و حدود یک سال و نیم عضو کانون بودم و در ۳۳ آزمون بدون غیبت شرکت کردم.
چه شد که کانون را انتخاب کردی و چه دلیلی داشت که اصلاً غیبت نکردی؟
یکی از آشنایان ما قبل از من عضو کانون شده بود و در چند آزمون شرکت کرده بود. او پیشنهاد کرد که من هم به کانون بروم. حتی اگر به مسافرت میرفتم، نامهی مهمان میگرفتم و در آزمون شرکت میکردم تا از بقیه عقب نمانم.
اگر به گذشته برگردی باز هم کانون را انتخاب میکنی؟ آزمونها چه فایدهای برایت داشت؟
بله. دوباره به کانون میآیم. آزمونها باعث میشد بتوانم نقاط قوت و ضعفم را بشناسم. بهنوعی به من بازخورد میداد. مثلاً در زبان انگلیسی ضعیف بودم. بعد از هر آزمون، اشتباهاتم را از کتاب درسی پیدا میکردم و یادداشتی مینوشتم و روی دیوار اتاق میزدم. چند روز که جلوی چشمم بود، در ذهنم مینشست. در اختصاصیها هم قوی بودم.
چرا در اختصاصیها قوی بودی؟
در کلاس درس خوب یاد میگرفتم و نیازی نبود که در خانه کار خاصی انجام دهم. از طرفی، چون کار عملی هم داشتیم، مبحثهای تئوری با همان کارهای عملی در مدرسه برایم تثبیت میشد.
از خانوادهات هم میگویی؟
قبل از هر چیز از آنها تشکر میکنم. خیلی پیگیر بودند. وقتی از آزمون به خانه میآمدم، نتیجه را میپرسیدند و به کارنامههایم توجه میکردند. پدرم دیپلم دارد و کارمند صندوق قرضالحسنه است. مادرم کارشناسی دارد و خانهدار است.