تفکر انتقادی به فعالیت نیمکرهی چپ مغز وابسته است. تفکر انتقادی همهی آن چیزی است که کودک برای تحلیل دقیقِ موضوعها و درک بهتر آنها نیاز دارد. برای اینکه این تفکر را در کودکان پرورش دهیم، با تمرین سادهای شروع میکنیم. از کودک میخواهیم قصهی فیلم یا داستانی را به قسمتهای کوچکتر تقسیم کند و هر بار دربارهی بخشی از آن فکر کند و توصیفش کند. وقتی فقط به بخشی از داستان توجه میکند، کودک میآموزد که باید از جنبههای مختلف به جزئیات پدیدههای پیرامونش فکر کرده و دربارهی آنها اظهارنظر کند. این کار به او کمک میکند هر بخش از کتابهای درسی را هم به قسمتهای کوچکتری تقسیم کند و هر زیرمبحث را با نگاه دقیق و موشکافانه یاد بگیرد.
بهتر است از همان کودکی، فرزندانمان را تشویق کنیم که دربارهی موضوعاتی فکر کنند که در خانه یا مدرسه و حتی در پیرامونشان اتفاق میافتد. بعد از آنها بخواهیم دربارهی آنها اظهارنظر کنند و دیدگاههای خود را با مشاهداتشان پیوند بدهند. اگر کودک بتواند بین دیدگاه و فهم خود از اتفاقات، ارتباط منطقی پیدا کند، قدرت تجزیه و تحلیلش تقویت میشود. این موضوع کمک میکند تا کتابهای درسی را هم بهتر تحلیل کند و بهجای فرارکردن از حل مسئله، آنها را موشکافی کند و هیچ مبحثی را بدون منطق و دلیل، حفظ نکند. یادگیری، مفهوم متفاوت و عمیقتری از حفظکردن دارد.
برای فعالکردن تفکر انتقادی در کودکان از آنها بخواهید در اطراف خود بین پدیدهها ارتباط برقرار کنند و این ارتباط را شرح بدهند. پیداکردن تفاوتها و شباهتها و ارتباط بین پدیدهها به آنها کمک میکند که با هر مسئلهای روبهرو میشوند، آن را بدون یادگیریِ کامل نپذیرند و ذهن خود را به فکرکردن و نقدکردن منطقی مسائل عادت بدهند. در نتیجه، وقتی در مدرسه موضوع جدیدی تدریس میشود، به دنبال درک عمیق مطالب و پیداکردن ارتباط آن با مطالبی هستند که قبلاً آموختهاند. این روزها بسیاری از سؤالات درسی از ترکیب بین مباحث گوناگون طرح میشود. هنوز برای برخی از دانشآموزان، ترکیبکردن مباحث و پاسخگویی به این گونه سؤالات بسیار دشوار است. اگر از همان سنین کم برای فعالیت نیمکرهی چپ مغز کودک تمرینهایی در نظر گرفته شود، وقتی بزرگتر شد، بهراحتی انواع مسائل را حل خواهد کرد.
تفکر انتقادی ابزاری برای افزایش توانایی حل مسئله در کودکان است. کودکی که در این موضوع قوی است، زمانی که همه به دنبال دلایل بهوجودآمدن مشکل میگردند، او به دنبال راههایی برای حل مسئله و رفع آن است. لازم است که اولیا توجه کودکان را به پدیدههای گوناگون جلب کنند و از آنها بخواهند هر بار دربارهی یک پدیدهی خاص با کمک فیلمهای آموزشی، کتابهای خوب یا مشاهده در طبیعت، مطالب عمیقتر و جزئیتری بیاموزند و نظرات و ابهامات خود را دربارهی آن پدیده با پدر و مادرشان در میان بگذارند.
هدف از این تمرینها، یادگیری مسائل مختلف نیست و حتی ممکن است کودک تفکر نادرستی از یک موضوع داشته باشد. هدف این است که فرزندمان یاد بگیرد که دربارهی هر مسئلهای عمیق فکر کند. فقط پذیرنده نباشد؛ بلکه به دنبال پیداکردن ابعاد مختلف آن و نقد و بررسی و تجزیه و تحلیل باشد.
منبع: https://www.edsys.in/
