قبولی در تیزهوشان: الینا سامان‌آذری، یازدهم تجربی از تبریز

بله. در پایه‌ی ششم برای قبولی در آزمون تیزهوشان به کانون آمدم.

قبولی در تیزهوشان: الینا سامان‌آذری، یازدهم تجربی از تبریز

کتاب تابستان برایم خیلی مفید بود


الینا سامان‌آذری در یک نگاه

شهر: تبریز (استان آذربایجان شرقی)

مدرسه: فرزانگان ناحیه‌ی 1

سال‌های حضور در کانون: ششم دبستان و از هشتم تا یازدهم تجربی به‌مدت 5 سال

میانگین‌تراز: 6920

تحصیلات و شغل پدر: کارشناسی‌ارشد مدیریت، کارشناسی مهندسی عمران، کارمند ادار‌ه‌ی آب

 تحصیلات و شغل مادر: کارشناسی مهندسی برق، کارمند اداره‌ی مخابرات

متوسطه‌ی اول در مدرسه‌ی نمونه‌دولتی درس می‌خواندی؟

بله. در پایه‌ی ششم برای قبولی در آزمون تیزهوشان به کانون آمدم. ساعت مطالعه‌ام خوب بود و زیاد تست‌ کار می‌کردم؛ اما اشکال بزرگی که داشتم این بود که در جلسه‌ی آزمون آرامش و تمرکز کافی نداشتم. وقتی به علت این موضوع فکر کردم، متوجه شدم در آن سال‌ها به‌جای اینکه به حل درست سؤالات فکر کنم، دائم به نتیجه‌ی آزمون فکر می‌کردم. همین باعث شد در پایه‌ی ششم در آزمون تیزهوشان پذیرفته نشوم و به مدرسه‌ی نمونه‌دولتی رفتم.

برای آزمون تیزهوشان پایه‌ی نهم چطور این مسئله را حل کردی؟

خانواده‌ام در افزایش آرامشم در جلسه‌ی آزمون خیلی مؤثر بودند. با من صحبت ‌کردند و متوجه شدم نیازی نیست دائم خودم را با دیگران مقایسه بکنم. فهمیدم بزرگ‌ترین رقیبم خودم هستم. مقایسه‌کردن خود با دیگران باعث می‌شود احساس کنیم از بقیه بهتریم و دچار غرور شویم یا اینکه فکر کنیم از دیگران عقب‌تریم و احساس ضعف کنیم. برای آمادگی در آزمون تیزهوشان پایه‌ی نهم، در آزمون‌های کانون شرکت کردم و بارها با تفکر مثبت، وضعیت آزمون اصلی را شبیه‌سازی کردم. هشتم و نهم در تمام آزمون‌های کانون سعی کردم حفظ روحیه و مدیریت زمان را تمرین کنم.

در متوسطه‌ی اول در کدام درس‌ قوی‌تر بودی؟

نقطه‌قوتم درس ریاضی بود که آن را اغلب 9 از 10 جواب می‌دادم. در درس علوم هم پیشرفت خوبی کردم و با تمرین‌های زیاد توانستم در انتهای پایه‌ی نهم، این درس را هم به نقطه‌قوتم تبدیل کنم. توانستم نمره‌ام در درس علوم را از 6 به 10 از 10 برسانم.

به‌نظرت چه عاملی باعث شده ریاضی نقطه‌قوت پایدارت باشد؟

همیشه در درس ریاضی سعی کردم زیاد تمرین حل کنم. ریاضی درس حفظی نیست. فرمول‌ها و تکنیک‌های ریاضی با حفظ‌کردن در ذهن تثبیت نمی‌شود. باید کاربرد آن‌ها را در حل مسئله بارها و بارها تمرین کنیم.

وقتی تصمیم گرفتی در درس علوم پیشرفت کنی، روشت را چگونه تغییر دادی؟

از نمره‌هایم در آزمون‌ها راضی نبودم. تصمیم گرفتم درس را پیش از تدریس دبیر پیش‌خوانی کنم. این کار کمکم ‌کرد تا بخش‌های مهم‌تر درس را پیدا کنم و هنگام تدریس، با دقت بیشتری به صحبت‌های دبیر گوش کنم و در کلاس به دنبال رفع اشکال باشم. بعد از تدریس دبیر به سراغ حل تست‌های آموزشی می‌رفتم و بدون درنظر‌گرفتن آن‌ها را حل می‌کردم تا ایرادات جزئی‌‌ام را پیدا کنم. اگر خودم نمی‌توانستم اشکالاتم را رفع کنم، حتماً از دبیرم می‌پرسیدم تا دوباره برایم توضیح بدهد. در مرحله‌ی بعد، در خانه با حل تست‌های زمان‌دار و متنوع سعی می‌کردم سرعت‌عملم را هم بیشتر کنم.

در درس ریاضی قوی بودی. چرا تصمیم گرفتی رشته‌ی تجربی را انتخاب کنی؟

ریاضی را دوست داشتم؛ اما به آینده‌ی شغلی رشته‌ی تجربی علاقه‌ی بیشتری داشتم. زیست را هم به‌اندازه‌ی ریاضی دوست داشتم و اشکالاتم در درس علوم به بخش فیزیک مربوط بود. تابستان سال گذشته که درس‌های دهم را پیش‌خوانی می‌کردم، در روش مطالعه‌ی زیست به مشکل برخوردم. به سایت کانون مراجعه کردم و کلکسیون روش‌های مطالعه را بررسی کردم. الان زیست هم مثل ریاضی نقطه‌قوت من است و نمره‌ام در این درس 9 از 10 است.

پیش از ورود به پایه‌ی نهم، تابستان را چگونه سپری کردی؟

در تابستان، درس‌های ریاضی و علوم را پیش‌خوانی کردم. برای ریاضی به کلاس می‌رفتم و تا عید ادامه دادم. در تابستان، ساعت مطالعه‌‌ام روزانه حدود 6 ساعت بود. در آزمون‌های کانون طبق برنامه شرکت می‌کردم. هم برای نگاه‌به‌گذشته و هم برای نگاه‌به‌آینده از کتاب تابستان استفاده می‌کردم. این کتاب برایم خیلی مفید بود. طراحی سؤالات کتاب تابستان به گونه‌ای است که به دانش‌آموز کمک می‌کند تا هم در درس‌های سال قبل به تسلط برسد و هم با درس‌های سال بعد آشنا شود.

از چه منابع دیگری استفاده می‌کردی؟

کتاب‌های آبی و سه‌سطحی ریاضی و علوم را هم داشتم. زمانی که برای اولین بار می‌خواهیم از مبحثی تست کار کنیم، کتاب آبی بهترین انتخاب است تا مباحث را به‌خوبی در ذهنمان تثبیت کنیم. همیشه نکات بسیار خوب درس‌نامه‌های کتاب آبی را مرور می‌کردم و در دفترچه‌ی نکاتم می‌نوشتم. کتاب‌های سه‌سطحی هم حجم کم و سؤالات متنوعی دارند که می‌توانیم با کمک آن‌ها با سؤالات متنوع از یک مبحث، آشنا شویم.

پدر و مادرت چه سهمی در موفقیت تو دارند؟

پدر و مادرم همیشه منابع موردنیازم را تهیه کرده‌اند. همیشه کنارم بوده‌اند. حتی اگر در آزمون‌ها نمی‌توانستم نتیجه‌ی مطلوب بگیرم، با من گفت‌وگو می‌کردند و باعث می‌شدند با انگیزه‌ی بیشتر به کارم ادامه بدهم. پدر و مادرم هرگز هیچ کاری را به من اجبار نکردند و فقط راهنمایی‌ام کردند. همیشه تصمیم‌گیری نهایی با خودم بوده است.

در زمان استراحت چه‌کار می‌کنی؟

تابستان‌ها ورزش می‌کنم. کتاب‌های غیردرسی هم می‌خوانم. به نجوم و آناتومی انسان علاقه دارم.

برای موفقیت در آزمون تیزهوشن، از روش خاصی استفاده کردی؟

دوران عید و دو ماه مانده به آزمون تیزهوشان، ساعت مطالعه‌ام را به 11 ساعت در روز رساندم. از عید به بعد درس‌های پایه‌ی هشتم را خواندم و درس‌های پایه‌ی نهم را جمع‌بندی کردم. دفترچه‌ای داشتم که در آن، تمام نکات مهم درس‌های عمومی را یادداشت می‌کردم. سه هفته مانده به آزمون، هر روز آن دفترچه را مرور می‌کردم. روش دیگری هم دارم که به‌نظرم روش مؤثری است. همیشه بعد از اینکه به مبحثی مسلط می‌شوم، بارها از خودم آزمون‌های زمان‌دار می‌گیرم. این کار باعث می‌شود علاوه بر افزایش سرعت‌عمل و مهارت در مدیریت زمان، دقت و تمرکز هم پیدا کنم.

تحلیل آزمون چقدر برایت مهم است؟

جمعه‌ها وقتی کارنامه‌ام را می‌گیرم، ابتدا اشتباهاتم را که در صفحه‌ی شخصی‌ام در سایت کانون مشخص شده است، بررسی می‌کنم. همیشه پیش از آنکه به جواب درست نگاه کنم، دوباره سؤال را حل می‌کنم و نکته‌ی سؤال را در کتاب خودآموزی‌ام می‌نویسم. بعد به سراغ سؤالات نزده می‌روم و همان روال را تکرار می‌کنم. در نهایت، پاسخ‌های درست را مرور می‌کنم. ممکن است گاهی از روی تردید پاسخ درست داده باشم. در این صورت نیاز است که حتماً آن را یاد بگیرم و نکته‌اش را بنویسم.

تا چه حد به تکمیل دفتر برنامه‌ریزی اهمیت می‌دهی؟

دفتر برنامه‌ریزی‌ام را کامل می‌نویسم. وقتی کارنامه‌ی آزمون را می‌گیرم، نتایج آن را با میزان تلاشم برای هر درس در دو هفته مقایسه می‌کنم. اغلب اوقات وقتی زمان بیشتری به درسی اختصاص می‌دهم، متوجه می‌شوم که نتیجه‌ام نسبت به آزمون قبلی پیشرفت کرده است. با کمک این دفتر برای هر درس به میزان مطالعه‌ی استاندارد رسیده‌ام. هر هفته تلاش می‌کنم ساعت مطالعه‌ام از آن استاندارد کمتر نشود.

چگونه به مطالعه و درس‌خواندن علاقه‌مند شدی؟

در دوران ابتدایی معلمی داشتم که ما را به مطالعه تشویق می‌کرد و از ما می‌خواست خلاصه‌ای از کتاب‌هایی را که می‌خواندیم، در کلاس برای بچه‌های دیگر بگوییم. این کار باعث شد به مطالعه علاقه‌مند شوم. فهمیدم می‌توانم در هر کاری که اراده کنم، پشتکار داشته باشم.

Menu