پرندیس زینالدینی، دوازدهم تجربی از شهربابک
درس خواندن در شرایط کرونا چگونه است؟
به خاطر پیشرفت خواهرم در دوران جمعبندی، به این برنامه ایمان داشتم
پرندیس زینالدینی در یک نگاه
شهر: شهربابک (استان کرمان)
مدرسه: فرزانگان
پایه: دوازدهم تجربی
سابقهی حضور در کانون: از سوم دبستان تا دوازدهم تجربی به مدت 10 سال
تحصیلات و شغل پدر: پزشک عمومی
تحصیلات و شغل مادر: کارشناسی گیاهپزشکی، خانهدار
از 10 سال آزمون دادن به طور پیوسته خسته نشدی؟
نتیجهی هر آزمون به من برای تلاش جهت کسب نتیجهی بهتر در آزمون بعدی انگیزه میداد و حضور در آزمونها برایم شور و شوق خاصی داشت. خواهری دارم که یک سال از من بزرگتر است و برای همهی کارهایم با او مشورت میکنم. خواهرم پردیس سال گذشته رتبهی 163 کنکور تجربی را کسب کرد و در رشتهی پزشکی دانشگاه شیراز درس میخواند. او هم دانشآموز کانون بود و در آزمونها شرکت میکرد. نمیدانم شروع علاقهمندیام نسبت به درس خواندن از کجا بود، اما من همیشه دوست داشتم در حال تلاش برای پیشرفت باشم و در مسیرم پیوستگی و پشتکار داشته باشم.
کمی از فراز و نشیبهای مسیر تحصیلت بگو.
من در پایههای دهم و یازدهم تلاش میکردم و درس میخواندم، اما به کسب رتبهی خاصی فکر نمیکردم. در تابستان سال گذشته رتبهام در آزمونها بین 30 تا 40 بود. یک بار هم رتبهی 14 را کسب کردم که همین مسئله به من انگیزه داد تا تلاشم را بیشتر کنم. حس کردم میتوانم نتایج بهتری هم بگیرم. تا قبل از آن فکر میکردم دست یافتنم به رتبههای برتر غیرممکن است، اما به مرور فهمیدم که اگر تلاش کنم، من هم میتوانم نتایج بهتری کسب کنم.
برنامهات در تابستان سال گذشته چگونه بود؟
تابستان سال گذشته شروع به پیشخوانی درسهای دوازدهم کردم. درسهای اختصاصی را تا حدودی مطالعه کردم و دلم میخواست در طول سال تحصیلی کارم راحتتر باشد. البته همراه با آزمونهای کانون درسهای پایه را هم در تابستان جمعبندی کردم. تا هفتهی اول شهریور ماه یک بار درسهای پایه مرور شد و در سه هفتهی آخر تابستان هم بار دیگر جمعبندی و مرور پایه را انجام دادم. در طول سال تحصیلی هم هماهنگ با برنامههای کانون در کنار درسهای پایه، درسهای دوازدهم را جدیتر مطالعه میکردم و تست کار میکردم.
بهترین نتایجت را چه زمانی کسب کردی؟
در ماه آبان توانستم پیشرفت خیلی خوبی داشته باشم و به تراز 7900 برسم. البته در ماه آذر سرماخوردگی داشتم و کمی افت کردم. این افت را در آزمون جمعبندی دی ماه مجددا مدیریت کردم.
گفتوگوهای سایت چه جاذبهای برایت دارد؟
وقتی کرونا شروع شد افت زیادی به خاطر شرایط پیش آمده داشتم. هم ساعت مطالعه و هم کیفیت مطالعهام افت پیدا کرد. وقتی گفتوگوها را خواندم و متوجه شدم دانشآموزان دیگر هم دچار این افت شدند و دوباره شروع کردند و توانستند به شرایط قبل خودشان برگردند، خیلی انگیزه و امید گرفتم. شاید میتوانم بگویم با کمک این گفتوگوها بود که توانستم دوباره جدیتر شروع کنم و ادامه بدهم. هر گفتوگویی نکات و راهکارهای خوبی داشت. گفتوگوهای آقای دانش یا دهنوی به شرایط من نزدیکتر بود و کمک زیادی به من کرد.
این افت را چه زمانی توانستی مدیریت کنی؟
افت من از ابتدای ماه اسفند شروع شد و حدود 1000 واحد ترازم کاهش پیدا کرد. حتی در آزمون هفت فروردین که جمعبندی پایه بود و فکر میکردم تسلط کافی دارم، درصدهای خوبی نگرفتم. از 7 فروردین تا خرداد نوسان زیادی را تجربه کردم و دائما در تلاش بودم که بتوانم به شرایط سابق برگردم. از خرداد توانستم در درس خواندنم ثبات بهتری پیدا کنم.
نظرت راجع به برنامههای ویژهی کانون در دوران کرونا چیست؟
کانون در این بازهی زمانی تصمیمات خیلی خوبی گرفت. کانون دقیقا زمانی که ما انگیزه را برای درس خواندن از دست داده بودیم، بازههای آزمون را یک هفتهای کرد که این خیلی برای من خوب بود. وقتی میدیدم هر جمعه آزمون دارم خودم را مجبور به تلاش میکردم و درس خواندن را به تعویق نمیانداختم. تفکیک دفترچههای مشترک و غیرمشترک هم خیلی تصمیم خیلی خوبی بود و من تا زمانی که از حذف درسهای دوازدهم مطمئن نشده بودم به سوالات دفترچهی غیرمشترک هم پاسخ میدادم. اوایل با شروع کرونا ذهنم درگیر شده بود، اما خودم هم تصمیم گرفتم پرداختن به حاشیهها را کنار بگذارم،چون از دست من کاری ساخته نبود. با خودم گفتم با رعایت نکات بهداشتی مشکلی پیش نمیآید و تصمیم گرفتم طبق برنامهی کانون درسهایم را پیش ببرم.

در دورهی جمعبندی چه برنامهای داشتی؟
من به برنامهی دوران جمعبندی ایمان داشتم. چون خواهرم سال گذشته در دوران جمع بندی توانسته بود پیشرفت خیلی خوبی داشته باشد. وقتی آزمونهای سه روز یک بار را شروع کردم فکر میکردم بخش زیادی از مطالب را فراموش کردهام، اما این مسئلهای بود که برای همه پیش آمده بود و در هر آزمون مطالب برای من یادآوری میشد و میتوانستم به سوالات بیشتری پاسخ بدهم. به مرور با پیش رفتن در دوران جمعبندی به آرامش نسبی و اعتمادبهنفس رسیدم. سعی کردم نقاط قوتم را تثبیت کنم و برایم خستهکننده نبود. آزمونهای جامع به دلیل تنوع درسهایی که دارند در این دوران من را خسته نکردند.
روش را برای خودت شخصیسازی کردی؟
الگویم همان برنامهی سه روز یک بار کانون است، اما گاهی به اقتضای شرایط خودم، آزمونها را کمی جابهجا کردم. کمی راجع به دیدن مطالب یا سوالات تکراری در آزمونها نگران بودم، اما سعی کردم در هر آزمون سوالات جدید و نکات جدید را پیدا کنم. حتی اگر سوالی برایم تکراری بود آن را حل میکردم تا از نظر مدیریت زمان، روی همهی سوالات وقت گذاشته باشم و نتیجهام از نظر مدیریت زمان به شرایط واقعی نزدیکتر باشد. به هر حال این شرایط برای همهی ما یکسان است. برای هر مبحثی تنوع سوالات تالیفی محدود است و بهتر است نزدیک به کنکور سوالات شبیهسازی شده یا سوالات کنکور را هم ببینیم و کار کنیم.
آزمونهای جامع اخیر تا چه حد در تثبیت جایگاهت نقش داشت؟
از عملکردم راضی بودم. با سوالات جدیدی روبهرو شدم. دوست داشتم ببینم در درسهایی که نقاط قوتم هستند میتوانم در آزمونهای جامع هم نتیجهی خوبی بگیرم که همین طور هم شد و به آرامش رسیدم. در این آزمونها متوجه شدم تعداد غلطهایم در درسهای عمومی به اندازهی درسهای اختصاصی است، در صورتی که تعداد سوالات عمومی کمتر است و باید غلطهایم کاهش پیدا کند.
به نظرت اشکال کار کجاست؟
درس ادبیات را مدتی رها کردم و درصدم افت کرد. متن کتاب دینی هم باید مرور کنم. تصمیم دارم روی دینی دوازدهم وقت بیشتری در زمان باقیمانده بگذارم. برای ادبیات هم میخواهم روی مرور واژگان کار کنم.
تا چه حد در آزمون دادن مهارت اجرایی داری؟
تا قبل از دوران جمعبندی همیشه سعی میکردم با سرعت بالایی به تستها پاسخ بدهم و همین باعث میشد تعداد غلطهایم زیاد باشد. با شروع آزمونهای سه روز یکبار سعی کردم کمی دقتم را بیشتر کنم و در پاسخ دادن عجله نداشته باشم. وقت کمتری ذخیره میکنم، اما در عوض تعداد غلطهایم کمتر میشود. این مهارت را در دوران جمعبندی و با آزمونهای جامع به دست آوردم. تکنیکهای زمان نقصانی و استراتژی بازگشت را هم که همیشه استفاده میکنم. برای درسهای اختصاصی تقریبا 25 دقیقه زمان اضافه میآورم. در آخرین آزمون جامع، 5 دقیقه به درس زمین اختصاص دادم و بعد به سراغ چند سوال ریاضی و زیست که نزده بودم رفتم. 2 مسئلهی نزده هم در شیمی داشتم که فرصت کردم حلشان کنم. استراتژی بازگشت کمک زیادی به من میکند که در مرحلهی اول روی این سوالات وقت زیادی هدر ندهم. بعضی وقتها یک راهحل درست را میرویم اما به جواب صحیح نمیرسیم یا در علامت اشتباه میکنیم. این طور سوالات در مرحلهی بازگشت، بهتر و سادهتر به جواب میرسند. چون وقتی در مرحلهی اول، اصرار به حل سوالی میکنیم، ذهن فقط یک راه به ما نشان میدهد. اما ممکن است در مرحلهی بازگشت، راهحل جدیدی به ذهنمان برسد و با فکر بازتر و آرامش بیشتر سوالات نزده را حل کنیم.
بین دو آزمون چه میزان وقت برای مرور درسها صرف میکنی؟
روزهایی که آزمون میدهم و خستهتر هستم کمتر درسها را مرور میکنم. اما به طور میانگین در دوران جمعبندی روزی 11 ساعت درس میخوانم. روی تحلیل آزمون هم زمان میگذارم، چون همیشه تحلیل آزمون برایم از خود آزمون مهمتر است.
با درس خاصی چالش داری؟
در درسهای فیزیک، ریاضی، شیمی و عربی به ثبات خوبی رسیدهام. در درسهای زیست، ادبیات و متنهای زبان نوسان دارم و باید در زمان باقیمانده تمام تلاشم را بکنم که نتیجهام بهتر شود.
در زمانهای استراحتت چه کاری انجام میدهی؟
بهترین کاری که میکنم این است که در زمانهای استراحتم با مادرم یا پردیس گفتوگو میکنم. پدرم این روزها کارشان خیلی زیاد است ولی همیشه مشوق من بودند. پدر و مادرم از کودکی پیگیر درسهای من و حامی من بودند.
و اما نکتهی آخر ...
در دوران افتی که داشتم فکر میکردم دیگر نمیتوانم به شرایط قبل برگردم و نوسان زیادی داشتم. اما به مرور فهمیدم که از هر جایی شروع کنیم برای پیشرفت دیر نیست. لذت زندگی به انجام کارهای غیرممکن است. برای خود من پیشرفت دوباره غیرممکن بود، اما وقتی توانستم رشد کنم خیلی برایم خوشحالکننده بود.
سایر گفتوگوهای داوود اکبری را در لینک زیر بخوانید:
