احمدرضا پرهوده، دوازدهم تجربی از کرمانشاه
درس خواندن در شرایط کرونا چگونه است؟
آرامش دارم، زیرا دنیایم را در کنکور خلاصه نکردم
احمدرضا پرهوده در یک نگاه
شهر: کرمانشاه
مدرسه: شهید بهشتی
پایه: دوازدهم تجربی
میانگین تراز: 7813
سابقهی حضور در کانون: از دهم تا دوازدهم تجربی به مدت 3 سال
شغل پدر: آزاد
شغل مادر: خانهدار
کمی از حال و هوای این روزهای نزدیک به کنکور بگو.
مسیر کنکور برای دانشآموزان برتری مثل من یک سال نبوده، سه سال بوده است. اغلب دانشآموزان برتر، قبل از پایهی دهم هم تلاشگر و برتر بودهاند و بحث درس برایشان پررنگ بوده است. این که الان زمان کمی باقی مانده تا نتیجهی کارهایمان را ببینیم کمی استرسآور است. اخیرا من دو روز راجع به این مسئله فکر میکردم که واقعا این مسیر و همهی تلاشهایی که برایش کردیم به آخر میرسد. نکتهای که برای من بسیار عجیب است به پایان رسیدن این مسیر است و اینکه چگونه قرار است به پایان برسد، موفق میشویم یا نه؟
برنامهات در دوران جمعبندی چگونه است؟
برنامهریزی در دوران جمعبندی بیشتر متمرکز بر کار کردن روی کنکورهای گذشته و کنکورهای عمومی گذشته است که من تقریبا اینها را به اتمام رساندهام. بخشی از کار هم تمرکز بر آزمونهای جامع و در کل جمعبندی درسهاست که وقت زیادی هم برایشان باقی نمانده است. شاید زمان برای مرور تمام مطالب وجود نداشته باشد و اولویت با مباحثی است که من در آنها اشکال دارم، مهمتر هستند و یا طراحان سوال به آن بخشها اهمیت بیشتری میدهند. با شروع کرونا ساعت مطالعهی من افت کرد و در حدود روزی سه تا چهار ساعت رسید. البته باید در روزهای پیش رو تا کنکور این مقدار را افزایش بدهم. این مقدار مطالعه مسئلهای نیست که از آن راضی باشم. اما شرایط جامعه و ریتم روحی خودم به گونهای شد که نتوانستم از این بیشتر در روز مطالعه داشته باشم. البته من تا قبل از قرنطینه هم هیچوقت ساعت مطالعهی بالایی نداشتم و پیش نیامد که 10 ساعت در روز درس بخوانم، ولی 3 تا 4 ساعت هم خیلی کم است. تا الان چون پایهی درسی قوی داشتم در این مورد به مشکلی برنخوردم.
قبلا تلاشت چقدر بود؟
فکر میکنم در پایههای دهم و یازدهم در هفته بین 25 تا 30 ساعت درس میخواندم. دوازدهم هم این میزان به 40 ساعت در هفته رسید.
در ساعاتی که درس نمیخواندی به چه کاری مشغول میشدی؟
بیشتر زمانم را سرگرم گوشی موبایلم میشدم. البته نمیتوانم بگویم گوشی عامل اصلی درس نخواندن من بود. قبلا هم وقتی گوشی نبوده، زمانهایی که نمیخواستم درس بخوانم، این کار را نمیکردم و طور دیگری سرگرم میشدم. به نظرم فشار درس خواندن مانع از تلاش بیشتر من است. وقتی درس نمیخواندم بالاخره به گونهای خودم را سرگرم میکردم. فیلم میدیدم، کتاب میخواندم یا پادکست گوش میکردم.
چه کتابهایی؟
من اخیرا به مباحث جامعهشناختی و علوم اجتماعی علاقه پیدا کردهام. به مسائل مختلفی علاقه دارم. از انتخاب رشتهی تجربی راضی هستم و حس میکنم پزشکی مسیری بود که برای زندگی شغلیام دوست داشتم آن را طی کنم.
اگر سال گذشته کنکور میدادی باز هم برنامهات را به همین صورت تنظیم میکردی؟
به هر حال چون کرونا برنامهی زندگی را به هم ریخت، برنامهی من هم به این صورت پیش رفت. تعویق زمان کنکور من را به این سمت برد. اگر کنکور در جای خودش برگزار میشد من هم طبق روال خودم مسیر را طی میکردم. البته در بهمن ماه هم افت داشتم، ولی اگر کرونا پیش نمیآمد آن افت را میشد اصلاح کرد.
از نتایجت در آزمون 3 مرداد رضایت داشتی؟
از درصدهای عمومی زیاد راضی نبودم. تخصصیها هم هنوز جا برای بهتر شدن دارند. مثلا مشکل اصلی من در ادبیات این است که در مبحث لغت و املا مسلط نیستم. بخشهای حفظی را نمیتوانستم به یاد بیاورم چون خیلی وقت بود که مرور نکرده بودم. در دینی هم همین مشکل را داشتم. به هر حال حافظه ممکن است قادر به بازیابی مطالب گذشته نباشد، اما به نظرم قابل جبران است و میتوانم در این زمان باقیمانده مرور داشته باشم.
برنامهات بعد از هر آزمون جامع چیست؟
نتیجهی آزمون روی روحیهی ما اثر میگذارد و این یک مسئلهی اجتنابناپذیر است. اگر نتیجهی آزمون مطلوب نباشد ناراحت میشوم و اگر هم از نتیجهی آزمونم رضایت داشته باشم، باز هم ممکن است خوشحالیِ زیاد من را از فضای درس خارج کند. این نکتهی بسیار مهمی است که بتوانیم با دید خنثی و از نگاهی فراتر به آزمون نگاه کنیم. ممکن است در آزمون نتیجهی ما تقریبا خوب بوده باشد، اما غرور باعث شود ایرادات اساسی موجود را نبینیم. به هر حال در هر آزمونی ایراداتی ناشی از شرایط آزمون، بیدقتی یا نقص در یادگیری وجود دارد. اصل آزمون همین است و باید این ایرادات را تحلیل و رفع کنیم. در مورد تحلیل آزمون مطالب گوناگونی میشنوم. گاهی میگویند باید به اندازهی زمان آزمون برای تحلیل هم وقت بگذاریم. بعضیها هم معتقدند باید دوباره آزمون را از ابتدا پاسخ بدهیم. اما من شخصا زمان طولانی نمیتوانم برای تحلیل آزمون وقت صرف کنم. سوالات ی را که حس میکنم نیاز به چک کردند دارند، در حین آزمون علامتگذاری میکنم تا بعدا زیاد وقتم گرفته نشود. برای تحلیل آزمون 3 مرداد وقت زیادی صرف نکردم، چون وقتی بررسی کردم متوجه شدم که مشکلات قبلیام را مجددا تکرار کرده بودم.
تکرار اشتباهات چه حسی به تو منتقل میکند؟
تکرار اشتباهات گاهی اجتنابناپذیر هستند و یک سری بیدقتیها در هر آزمون ممکن است پیش بیاید. گاهی توان جلوگیری از این مشکلات را نداریم. فقط کاری که میتوانیم بکنیم این است که مطالب را مرور کنیم و به خاطر بسپاریم که در چه مباحثی ممکن است اشتباه یا بیدقتی داشته باشیم. باید بپذیریم و سعی کنیم تا حد امکان اشکالاتمان را کمتر کنیم.
از آزمونهایی که خودت از خودت میگیری راضی هستی؟
اصولا از آزمونهایی که میدهیم با کنکور قابل مقایسه نیست و کاملا مشابه کنکور نیست. اما میتوانیم با آزمون دادن نقاط قوت و ضعف خودمان را پیدا کنیم. نتایج آزمونها را با هم مقایسه نکردم و به آزمونها تنها از جنبهی یافتن نقاط قوت و ضعفم نگاه کردم. اخیرا به خاطر اینکه ساعت مطالعهام پایین بود حس کردم بهتر است در مرحلهی تحلیل، پاسخ سوالات را بخوانم تا اگر مطلبی در ذهنم کمرنگ شده، برایم یادآوری شود. برای خودم یک برنامهی کلی دارم و از آن تبعیت میکنم.

فکر میکنم شناخت خوبی از خودت داری.
یکی از مسائلی که فکر میکنم در مدیریت آن موفق بودم این است که همیشه در جلسهی آزمون آرامشم را حفظ کردهام. هیچوقت استرس نداشتم و هرگز کنکور را آنقدر برای خودم بزرگ نکردم که بخواهم برای آن استرس داشته باشم. همیشه به خودم اطمینان داشتم و میدانستم که اگر کنکور هم نباشد، از راه دیگری میتوانم مسیر زندگیام را پشت سر بگذارم. من دنیایم را در کنکور خلاصه نکردم، به همین خاطر همیشه آرامش داشتم و به نظر خودم راز موفقیتم همین آرامش بوده است. وقتی با دیگر دانشآموزان صحبت میکردم افرادی بودند که از من بیشتر درس میخواندند ولی نمیتوانستند به نتیجهی دلخواهشان برسند. وقتی همهی پارامترها را در کنار هم میگذاشتم متوجه میشدم که آرامش در جلسهی آزمون عنصر اصلی برای رسیدن به نتیجهی مطلوب است. باید بر خودمان و بر آزمون تسلط کافی داشته باشیم. استرس عامل محرکی است که میتواند تا حدی به ما کمک کند، نه اینکه مانع ما بشود. استرس طبیعی است، اما باید از بحث مثبت آن استفاده کنیم.
در اجرای آزمون استراتژی مخصوصی داری؟
بخشهایی از فرآیند آزمون دادن برای همه یکسان است و بخشهایی از آن، کاملا شخصی است. این شما هستید که تعیین میکنید هر بخش را چگونه مدیریت کنید. مثلا من در دفترچهی عمومی مطابق با ترتیب دفترچه پیش نمیروم. ابتدا زبان را میزنم. من در درس زبان تسلط خوبی دارم. در ابتدای آزمون که هنوز کاملا در شرایط آزمون قرار نگرفتهام حس میکنم شروع کردن با زبان برای شخص من بهتر است. در ابتدای آزمون حس میکنم سطح عملکردم پاییتر است و چون در درس زبان تسلط دارم مشکل خاصی برای من پیش نمیآید. بعد به سراغ ادبیات میروم که تا حدودی نیاز به تحلیل دارد. بعد از آن نوبت به دینی و عربی میرسد.
با درس خاصی در دوران تحصیلت چالش داشتی که توانسته باشی آن را حل کنی؟
من در طول این سه سال همیشه جلوتر از برنامه درس خواندهام. درسی که خواندهام مثلا دو ماه بعد در آزمون مطرح شده است. به همین خاطر درسی اگر برایم چالشبرانگیز هم بود از آن نمیترسیدم، چون میدانستم که برای آن زمان زیادی دارم. اتفاقا مشتاق میشدم تا به سراغ درسهای چالشی بروم و روی آنها کار کنم. یکی از مباحثی که روی آن مشکل داشتم بازتاب بود که تابستان سال گذشته آن را خواندم. وقتی نمیفهمیدم خیلی ناراحت میشدم. ولی حسی به من میگفت باید به سراغ آن بروم و حلش کنم. مشکل دیگرم ادبیات بود که به نظرم چالشهایش به سادگی حل نمیشود. من فقط این درس را پیوسته خواندم و با این که شاید نتایج مطلوبی هم نمیگرفتم، باز هم برای این درس کم نگذاشتم. مسیرم را ادامه دادم و بعد از عید تازه حس کردم که ادبیاتم به سطح مطلوبی رسیده است و گویا تلاشهایم نتیجهبخش بوده است. اوایل پایهی دهم هم سه تا چهار ماه با زیست مشکل داشتم، ولی بعد روال مطالعهی این درس را پیدا کردم.
تا چه حد مشورتپذیر هستی؟
طبیعتا بعضی از مسائل از حیطهی دانش یا تجربهی من خارج است و هر جا نیاز بود از پیشنهادات مشاور، معلم و یا حتی رتبههای برتر استفاده کردم. گاهی حتی اگر حس میکردم روش پیشنهادی برای من جواب نمیدهد باز هم مدت کوتاهی آن را امتحان میکردم. شنیدن صداهای مختلف و مواجه شدن با تجربیات مختلف بسیار خوب است، اما قرار نیست روشی که برای همه جواب داده است برای ما هم موثر باشد.
حتی پدر و مادر؟
تجربهی شخصی من نشان داده که دخالت خانوادهها چندان موثر نیست، مگر خود دانشآموز این را بخواهد. من خودم همیشه خواستم در این زمینه مستقل باشم و خانوادهام همیشه به خواست و نظر من احترام گذاشتهاند. حتی الان هم اگر بگویم نمیخواهم کنکور بدهم، خانوادهام مطمئن هستند که تصمیم بهتری برای زندگیام دارم. گاهی دیدهام که خانوادهها به جای بچهها تصمیم میگیرند و این اصلا خوب نیست.
عملکرد کانون را چگونه ارزیابی میکنی؟
کانون بزرگترین جامعهی آماری را دارد و این کمک کرد تا بتوانم سنجش خوبی از شرایط خودم داشته باشم. سوالات کانون شباهت نسبی به سوالات کنکور دارد و این مسئله به دانشآموز کمک میکند بیشتر خودش را برای کنکور آماده کند. برنامهی آزمون نظمی به درس خواندن من داد که برایم خیلی موثر و مهم بود.
و اما نکتهی آخر ...
دوست دارم به بچهها بگویم که این دوران برای همهی ما خیلی سخت بوده است. حتی کسانی را میشناختم که ساعت مطالعهی بالایی داشتند و در این دوران دچار افت شدند. از نظر روحی تحت فشار بودیم و یک ماه و نیم تعویق کنکور، تعویق خیلی زیادی بود. باید بدانیم که این مشکلات فقط برای یک نفر نبوده و همهی ما به نوعی با آن درگیر بودیم. دانستن اینکه این شرایط برای همه یکسان بوده شاید کمی ما را آرام کند.
سایر گفتوگوهای داوود اکبری را در لینک زیر بخوانید:
