محمد دادگر، دوازدهم انسانی از مشهد
درس خواندن در شرایط کرونا چگونه است؟
ٱزمونهای جمعبندی، نه و نه بیش، متعادل
محمد دادگر در یک نگاه
شهر: مشهد (استان خراسان رضوی)
پایه: دوازدهم انسانی
مدرسه: نمونهدولتی امام حسن (ع)
میانگین تراز: 7851
سابقهی حضور در کانون: از نهم تا دوازدهم انسانی به مدت 4 سال
شغل پدر: برقکار ساختمان
شغل مادر: خانهدار
از چه پایهای با جدیت درس خواندن برای کنکور را شروع کردی؟
من با معدل 20 در پایهی نهم رشتهی انسانی را انتخاب کردم. اطرافیانم از این انتخاب من تعجب کرده بودند. در پایهی نهم بهترین ترازم 6800 بود. در آزمون تیزهوشان هم پذیرفته شدم، اما در مشهد فقط یک مدرسهی تیزهوشان رشتهی انسانی دارد که به دلیل زیاد بودن مسافت، ترجیح دادم در مدرسهی نمونه دولتی درس بخوانم. از مدرسهای که در آن تحصیل کردم رضایت دارم. از تابستان پیش از ورود به پایهی دهم درس خواندنم را با جدیت بیشتری نسبت به قبل شروع کردم و در اولین آزمون، رتبهی 1 کشور را کسب کردم. اوایل فکر میکردم کسب نتیجهی خیلی خوب در آزمونهای کانون خیلی دشوار است، اما وقتی نتایج خوبم ادامه پیدا کرد به خودباوری رسیدم.
به نظرت دلیل اصلی رسیدن به این نتایج خوب در آزمونها چیست؟
من از تابستان پیشخوانی درسهای دهم را شروع کردم و آزمونها را جدی گرفتم. به نظرم دلیل موفقیتم زیاد درس خواندن نبود. من با شیوههای صحیح هر درس را میخواندم و دقیقا میدانستم چطور و با چه میزان درس خواندن میتوانم یک درس را به نتیجه برسانم. هم در پایهی دهم و هم در پایهی یازدهم در المپیادهای جغرافیا و ادبی شرکت کردم و در مرحلهی اول پذیرفته شدم، اما برای مرحلهی دوم واقعا فرصتی برای مطالعه نداشتم. در المپیاد جغرافیا با اختلاف کمی پذیرفته نشدم و شرایط به گونهای رقم خورد که با جدیت مسیر کنکور را ادامه بدهم. من برای امتحانات تشریحی مدرسه هم ارزش قائل میشدم و به جز امتحانات نهایی دوازدهم، از پایهی دهم تا دوازدهم معدلم 20 بود. درسهای آزمون و مدرسه و المپیاد را به صورت متعادل پیش میبردم. ورزش میکردم و در تمام مراسمهای هیئتمان هم شرکت میکردم. سعی میکردم همهی کارهایم را به جای خودش انجام بدهم.
دلیل اصلی تو برای ورود به رشتهی انسانی چه بود؟
بعضیها این دید را دارند که کسانی که در درس ریاضی ضعیف هستند به سراغ رشتهی انسانی میروند. این موضوع برای شخص من صدق نمیکرد. من به کارهای مرتبط با بیمارستان هم علاقهای نداشتم و هدفم در رشتهی انسانی کاملا برایم مشخص بود. به این رشته علاقه داشتم و فارغ از اینکه در کنکور چه نتیجهای میگیرم، دوست داشتم در مسیر رسیدن به هدفم حرکت کنم. من از روز اول با هدف پذیرفته شدن در رشتهی علوم قضایی، انسانی را انتخاب کردم و از همان پایهی دهم هدفم مشخص بود.
یعنی از پایهی دهم به آیندهی تحصیلی و شغلیات فکر کرده بودی.
تابستان پایهی دهم شمارهی کنکوریهای موفق همان سال را از مدرسه گرفتم و با بچههایی که رشتهی علوم قضایی را انتخاب کرده بودند در مورد مصاحبهی حضوریشان صحبت و مشورت کردم. من از همان ابتدا دغدغهی ورود به رشتهی علوم قضایی را داشتم.
چه درسی برایت جذابیت بیشتری داشت؟
ریاضی و ادبیات برایم کشش ایجاد میکرد و جذاب بود. ریاضی را از همان ابتدا با اشتیاق میخواندم. در ادبیات اختصاصی هم بخش عروض را خیلی دوست داشتم. شاید بحث سماعی در ادبیات برای بعضی از بچهها دشوار باشد، اما خدا را شکر برای من بحث شیرینی بود. نود درصد موفقیتی که تا اینجای مسیر کسب کردهام مدیون مدرسهی متوسطهی اولم یعنی مدرسهی ابرار هستم. به نظرم تاثیر متوسطهی اول در تقویت پایهی درسی و پیشرفت دانشآموز بیشتر از متوسطهی دوم است. حتی بخش زیادی از مفاهیم ریاضی دهم در مدرسهی ابرار با ما کار شده بود. وقتی در تابستان میخواستم مطالب دهم را پیشخوانی کنم متوجه شدم که مفاهیم را در متوسطهی اول به ما آموزش دادهاند.
جالب است که علیرغم علاقهات به ریاضی، باز هم انسانی را انتخاب کردی.
به همهی جوانب انتخابم فکر کرده بودم. میدانستم که اگر رشتهی ریاضی را انتخاب کنم دوست دارم خلبانی را ادامه بدهم، اگر تجربی را انتخاب کنم در رشتهی داروسازی ادامه میدهم و اگر انسانی انتخاب من باشد، در نهایت علوم قضایی را انتخاب میکنم. خلبانی شروط فیزیکی خاص و زیادی دارد و ممکن بود مردود شوم. انتخاب رشتهی ریاضی برایم ریسک داشت. دیدم به داروسازی هم شاید از لحاظ کسب درآمد بود. اما نسبت به علوم قضایی واقعا دغدغه داشتم. به این رشته علاقه داشتم و در آن حرف برای گفتن دارم.
کرونا در روند زندگی و تحصیلت تغییری ایجاد نکرد؟
به نظرم بعضیها که از تابستان سال گذشته درس خواندن برای کنکور را شروع کرده بود از کرونا صدمه دیدند، حتی اگر این صدمه دیدن به اندازهی یک ساعت افت در مجموع ساعت مطالعهاشان در یک روز بوده باشد. این شرایط برای ما خستگی ایجاد کرد. من از صبح تا 9 شب در مدرسه درس میخواندم. یکشنبه چهارم اسفند ما را از مدرسه به خانه فرستادند و مدرسه را تعطیل کردند. من چهار پنج روز اصلا نتوانستم درس بخوانم و در آزمون 9 اسفند هم شرکت نکردم. از آزمون ندادنم خیلی ناراحت بودم و 10 اسفند توانستم خودم را پیدا کنم و درس خواندنم را ادامه بدهم. تلاشهایم در دوران عید نوروز به اوج خودش رسید و اصلا فکر نمیکردم در خانه بتوانم به این خوبی درس بخوانم. در ماه رمضان روزه میگرفتم و در حدود 20 روز را کامل درس نخواندم. اما درس خواندنم در دوران امتحانات با دوران عید برابری میکرد. به نظرم دوران امتحانات نهایی برای من یک دوران طلایی دیگر بود. نفعی که از دوران امتحانات بردم دقیقا مثل نفعی بود که از دوران عید بردم.
دوران امتحانات برایت چگونه سپری شد؟
معدلم 19.78 شد. در طول دوران امتحانات از ساعت 8 تا 12 شب قبل از امتحان درس میخواندم و صبح هم قبل از رفتن به جلسهی امتحان، یک ساعت درس میخواندم. در مابقی زمانم از خودم آزمون میگرفتم و تحلیل میکردم. سعی کردم کارهایی که در ماه رمضان نکرده بودم در دوران امتحانات انجام بدهم و جبران کنم.
نقش کانون در برنامهریزیهایت چه بود؟
آزمونها در برنامهی درسی من نظم خاصی ایجاد کرد و دو هفته یکبار آزمون دادن برای من یک عادت مفید و موثر بود. از دهم هر زمان در درس خواندن کمکاری میکردم بلافاصله تاثیرش را در آزمون بعدی میدیدم و همین به من کمک میکرد که در برنامههایم نظم داشته باشم. تا پایان تابستان سال گذشته دقیقا با برنامهی کانون هماهنگ بودم. یکی از اشتباهاتی که کردم این بود که از مهر به بعد حس کردم برنامهی راهبردی برای من کم است و جاهایی لازم است خودم برنامهی جداگانهای هم داشته باشم. به همین خاطر از مهر به بعد فقط در سه آزمون توانستم رتبهی یک را کسب کنم و الان میدانم که اشتباه کردم. اگر باز هم دقیقا فقط منطبق بر برنامهی راهبردی پیش میرفتم برایم خیلی بهتر بود. چند منبعی بودن هم به من لطمه زد.
برنامههای ویژهی کانون برای دوران کرونا را چگونه ارزیابی میکنی؟
از دهم تا پایان اسفند بیشتر زمانم را برای بخشی که حذف شد صرف کردم. به همین خاطر در آزمونهای کانون به سوالات دفترچهی غیرمشترک هم جواب میدادم و شاید حتی درصدهای بهتری کسب میکردم. درسهای مهمی بودند و وقت زیادی را برایشان صرف کرده بودم. حذف شدن من را ناراحت کرد. بخشهایی که در آنها مهارت داشتم و شاید برای برخی از دانشآموزان چالشی بود، حذف شد. به هر حال شرایط را باید میپذیرفتم. نتایج تلاشهایی را که در دوران امتحانات میکردم در آزمونهای دوقلو گرفتم و در آزمون 6 تیر دوباره بعد از مدتها توانستم رتبهی 1 را کسب کنم. آزمونهای عید و آزمونهای دوقلو واقعا به من کمک کرد.
دوران جمعبندی را از چه زمانی شروع کردی؟
من از دوم فروردین با آزمونهای کتاب نوروز و زرد عمومی آزمون دادن با نگاه جمعبندی را شروع کردم. در دوران امتحانات نهایی هم در یک ماه از خودم 48 آزمون گرفتم. هم صبح و هم بعدازظهر از خودم آزمون میگرفتم. فکر میکردم هر چه بیشتر از خودم آزمون مبحثی و جامع بگیرم بهتر است. اما این کار من را خسته کرده است. درست است که تعویق تاریخ کنکور و طولانی شدن سال کنکور باعث خستگی شده، اما زیاد آزمون دادن هم من را خسته کرده و به نظرم باید طبق روش سه روز یکبار پیش میرفتم. در بیست روز پایانی در نهایت 4 یا 5 آزمون از خودم میگیرم.
در دوران جمعبندی استانداردهای کنکور را رعایت میکنی؟
یک صندلی از مدرسه گرفتم و در خانه هر روز با ماسک آزمون میدادم. دقیقا تمام کارهایی که میخواهم در روز کنکور انجام بدهم در خانه تمرین میکنم. تنها اشتباهم هر روز آزمون دادن بود که من را خسته کرد.
بعد از هر آزمون چه برنامهای برای خودت داشتی؟
یک اشتباه دیگر من این بود که از پایهی دهم وقت زیادی برای تحلیل آزمون صرف نمیکردم. کل زمانی که برای تحلیل هر آزمون صرف میکردم نیم ساعت بود. در این نیم ساعت پاسخ سوالات غلط و نزدهام را از روی پاسخنامه فقط مطالعه میکردم. این بزرگترین مشکل من بود و من حوصلهی تحلیل کردن نداشتم. غلطهایم بیشتر ناشی از بیدقتی بود. حتی هفتهی گذشته در آزمون 30 غلط و نزده داشتم که 18تای آنها ناشی از بیدقتی بود و هنوز نتوانستم بیدقتیهایم را برطرف کنم. این خیلی من را ناراحت میکند.
این بیدقتیها روی درسهای خاصی است؟
در هر درسی که اعتمادبهنفسم بالاتر است غلطهایم بیشتر است. در درسی که برای 100 آماده میشوم، بیدقتی میکنم. اگر در آزمون تمرکز و دقت بیشتری داشته باشم به راحتی میتوانم به همان سوالات پاسخ صحیح بدهم، چون ایراداتم ناشی از ضعف یادگیری نیست.
در درس خاصی چالش داشتی؟
درصدم در درس زبان از 60 یا 70 بالاتر نمیشد و نوسان زیادی در این درس داشتم. در فلسفه و منطق هم مشکل داشتم. ایرادم در متون زبان بود. در دوران کرونا در چند همایش غیرحضوری شرکت کردم که کمک زیادی به من در رفع این مسئله کرد. در فلسفه و منطق هم از همین راه استفاده کردم و هر دو درس را به 80 رساندهام.
چه ویژگی شخصیتی خاصی در وجود تو هست؟
من علاقهی خاصی به تدریس دارم. علوم قضایی فقط بخش کوچکی از هدف من است و دوست دارم در تدریس درسهای ادبیات و اقتصاد هم فعال باشم. در طول سالی که گذشت در مدرسه با دانشآموزان کنکوری مدرسهی خودمان کلاس داشتم. در سایت کانون هم فعال هستم و اگر بچهها سوالی بپرسند حتما پاسخ میدهم. دوست دارم تجربیاتم را منتقل کنم.
برای ساعتهای استراحتت چگونه برنامهریزی میکنی؟
گاهی در روز یک ساعت تلویزیون نگاه میکنم. قبلا در طول سال گاهی ساعت 11 شب میخوابیدم و 3 صبح بیدار میشدم. متوجه شدم که کار اشتباهی میکنم و سعی کردم ساعت خوابم را متعادل کنم. تفریح هم داشتم و با دوستانم بیرون میرفتم. البته در ساعت مطالعه نوسان داشتم. به طور متوسط 8 ساعت درس میخواندم.
و اما نکتهی آخر ...
من دانشآموز بورسیهی کانون هستم و دوست دارم از آقای قلمچی، کانون و پشتیبانهایم در این سه سال تشکر میکنم. دوست دارم به دانشآموزان بگویم که برای موفقیت و رسیدن به هدفشان از هیچ تلاشی دریغ نکنند و از سه بازهی تابستان، دوران عید و دوران امتحانات حداکثر استفاده را بکنند.
سایر گفتوگوهای داوود اکبری را در لینک زیر بخوانید: