21 سوال از قهرمان جمع‌بندی : محمد نوریان با 593 نمره پیشرفت

چیزی که در هر آزمون مهم است، حس رضایت از عملکرد خودمان است. گاهی یک دانش اموز با تراز 7200 آزمون میدهد ولی علی رغم تراز بالا از عملکرد خود راضی نیست.

21 سوال از قهرمان جمع‌بندی : محمد نوریان با 593 نمره پیشرفت

قهرمان جمع بندی:  محمد نوریان با  593 نمره پیشرفت

**چیزی که در هر آزمون مهم است، حس رضایت از عملکرد خودمان است.

گاهی یک دانش اموز با تراز 7200  آزمون می دهد ولی علی رغم تراز بالا از عملکرد خود راضی نیست.  اما برعکس یک دانش آموز آزمون می دهد و ترازش 5600 می شود ولی از عملکردی که داشته راضی است و برایش رضایت بخش است. هر کسی در جایگاه خود پیشرفت دارد. تلاش مهم است.

محمد نوریان،  از شهر: ساری، رشته ­ی تجربی نظام جدید

رتبه‌ی سال 98: 1320 منطقه‌ی 2

رشته‌ی قبولی: پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بابل

سال‌های حضور در کانون:  از سال نهم  تا دوازدهم کانون بوده ام. البته مقطع ششم نیز به خاطر آزمون تیزهوشان در کانون آمدم

نام مدرسه: شهید بهشتی 2

تحصیلات و شغل پدر:  فرهنگی- کارشناسی دبیر دین و زندگی

تحصیلات و شغل مادر:  فرهنگی- کارشناسی دبیر زیست شناسی

تراز در شروع نیم‌سال اول:5526

تراز در پایان نیم‌سال دوم:5997

تراز در دوران جمع‌بندی:6589

رشد تراز دوران جمع‌بندی نسبت به نیم‌سال دوم: 593 نمره‌ی تراز

درصدهای کنکور من :

عمومی ها:          ادبیات: ۶۲       عربی: ۷۰     دین و زندگی : ۸۱     زبان:۵۵

اختصاصی ها:       ریاضی : ۷۲       زیست: ۸۴       فیزیک: ۶۷           شیمی: ۷۹


  • * چطور شد به کانون آمدی ؟

تصمیم اصلی آن با خودم بود. وقتی ششم بودم برای شرکت در آزمون تیزهوشان به کانون رفتم .چون در آن سال با فضا و نوع سوالات و روش های کانون آشنا شده بودم و به خاطر برنامه هماهنگ و منسجم آن تصمیم گرفتم ازسال نهم دوباره به کانون بیام. البته از پایان سال دهم با هدف کنکور در آزمون ها شرکت می کردم.

**در این 4 سال پیوسته که کانون بودی ، غیبت هم داشتی ؟ یا اینکه خسته شوی و از برنامه جدا شوی؟

تا جایی که مشکلی نبود غیبت نمی کردم تا بتوانم با پیشروی مناسب آزمون ها  همراه باشم. خسته نمی شدم چون هر آزمون برایم یک برنامه مشخص و یک هدف بود. البته در سال آخر یعنی دوازدهم یک دوره به خاطر یک سری مشکلات در بهمن و اسفند از برنامه آزمون ها حدود دو ماه  جدا شدم و به همین خاطر بعد از عید دیدم پیشروی مناسبی نداشته ام و تصمیم گرفتم دوباره با برنامه درس بخوانم البته مجبور شدم فشار بیشتری را تحمل کنم تا به برنامه برسم.

1- مهم‌ترین تصمیم، روش و کاری که در دوران جمع‌بندی به شما کمک کرد چه بود؟

مهم ترین تصمیماتی که گرفتم و خیلی به من کمک کرد:

۱)ازمون های سه روز یه بار و حل سوالات کنکور های سال های گذشته یکی از مهمترین تصمیماتم بود. یکی از اشتباهاتی که برخی بچه ها می کنند زمان شروع آزمونهای سه روز یکبار است. برای اینکه جمع بندی خوبی داشته باشیم حداقل 30 تا 35 روز باید برای آن وقت بگذاریم.

۲)بررسی نکات و خواموزی که درطول سال تهیه کرده بودم. من معمولا بعد از هر آزمون غلطهایم را بررسی می کردم و آزمون را تحلیل می کردم و نکات و غلط ها را در یک دفتر برای خودم می نوشتم ولی بعد بررسی و رفع اشکال توجه نمی کردم که مثلا یک ماه بعد آن ها را مرور کنم و به آن ها برنمی گشتم ولی در آزمون های سه روز یک بار از صفحه شخصیم غلط های آزمون هایم در طول سال را دانلود می کردم و در سه روز یک بار هر دفعه یک سری را بررسی می کردم.

**خوب تعداد غلطهایی که در طول سال برای هر درس جمع شده بود زیاد بود؟ وقت کردی همه آن ها را بررسی کنی؟

برای 4 درس اختصاصی غلطها در طول سال زیاد بود برای همین آن ها را بین آزمون های سه روز یک بار تقسیم کردم و در هر آزمون یک سری را مرور و بررسی می کردم. مثلا برای درس زیست یک فایل از غلطهای آزمون ها در طول سال درست کردم و بین سه روز یک بار ها تقسیم کردم تا مرور و جمع بندی کنم.

****یکم در مورد خودآموزی توضیح بده ؟  تهیه یک دفترخودآموز که تهیه کردی چطور تونست به تو کمک کنه؟ 

خودآموزی را از روی تستهایی که می زدم تهیه کردم. خلاصه نوشتن با خودآموزی فرق داره. خلاصه نویسی اول کتاب را می خوانی بعد آنچه را فهمیدی یا قستی از آن برای خودت می نویسی اما فکرهای غلط را بهت نشون نمیده.  اما خودآموزی بعد از تست زدن و امتحان دادن است و نسبت به خلاصه نویسی برتری دارد. درتهیه خودآموزی اول تست می زنی بعد اشکالات ، نکات و اشتباهات متداول و چیزهای که باعث شده غلط جواب بدی یا نکات مهم را می نویسی که برای مرور و  کنکور خیلی کمک کننده است.

2- آیا در دوران جمع‌بندی تصمیم یا تصمیم‌های جدیدی گرفتید که منجر به پیشرفت شما شد؟

یک کار بسیار مناسبی که در این دوران انجام دادم استفاده از اشتباهات خودم در طول ازمون های کانون بود .این اشتباهات را در صفحه شخصی قرار داشت که دانلود کردم و  منبع خیلی مناسب برای یادگیری و مرور است. استفاده از نکات و خودآموزی که برای خودم در طول سال درست کرده بودم.

*** فکر میکردی پزشکی قبول شوی؟

بله به پزشکی آن هم بهترین دانشگاه فکر می کردم. چون اصلا به جوانب و حاشیه ها فکر نمی کردم. من توی ذهن و باورم به هدفم رسیده بودم و برایم دور نبود برای همین رسیدن رسیدن به هدف برایم آسان بود. اولین چیزی که باعث موفقیت من شد این بودکه از قبل خود را برنده می دانستم.

خیلی ها بودند که مثل من تراز 5600 تا 6000 بودند ولی پزشکی قبول نشدند.
به نظرم نسبت به تراز اصلا نباید ترسید بلکه باید دنبال رفع اشکال کار ش
د. دلیل اصلی پیشرفتم این بود که از ترازهای تکراری 6000- 6200 و .. ناراحت نمی شدم و نمی ترسیدم بلکه اشکالاتم را بعد از هر دادن هر آزمون و گرفتن هر کدوم از این تراز ها رفع می کردم وبرای بالا بردن تراز می جنگیدم و بالاخره فقط در یک تراز 7000 گرفتم.

مهمتر از همه اینها روش اصولی من برای دوران جمع بندی بود که باعث پیشرفت و موفقیت من شد. منطق کلی حرکتم مشخص بود. آزمون. نحلیل آزمون. و بعد بررسی غلطهای هر درس در کل آزمون ها ی طول سال و تقسیم بندی درسها که در نهایت یک جمع بندی خوب داشتم.

3- آیا در دوران جمع‌بندی بعضی کارها و روش‌هایتان را تغییر دادید؟ کدام روش‌ها و کارها؟ چقدر مؤثر بودند؟

قبل از دوران جمع بندی خیلی در ازمون ها از تکنیک های ضربدر منها و زمان نقصانی استفاده نمی کردم ولی با شروع دوران جمع بندی و در همه ازمون های ۳ روز یه بار ،ازاین تکنیک ها استفاده کردم و به حداکثر مهارت در استفاده از این تکنیک ها رسیدم .

کار مفید دیگری که انجام دادم تعیین دقیق ترتیب پاسخگویی به سوالات کنکور بود .بعد از امتحان چندین روش به این نتیجه رسیدم که باید از ترتیب دفترچه سوال استفاده کنم

من در کنکور با این تکنیک ها توانستم در دروس عمومی ۱۵ دقیقه و در دروس اختصاصی ۳۰ دقیقه زمان ذخیره کنم و خیلی خیلی به من در پاسخگویی به سوالات کمک کرد .

توصیه من به همه دانش اموزان این است که حتما تکنیک های ضربدر منها و زمان نقصانی را به خوبی یاد بگیرند و از انها در ازمون های ازمایشی استفاده کنند تا در انها به تسلط برسند و بتوانند به راحتی از انها در کنکور زمان ذخیره کنند .

توصیه بعدی تعیین دقیق ترتیب پاسخگویی به سوالات کنکور است .بعضی ها این مسئله رو ساده در نظر میگیرند ولی خیلی ها به این دلیل که استراتژی مناسبی برای پاسخگویی به سوالات ندارند علی رغم اطلاعات علمی بالا نتیجه خوبی از کنکور نمیگیرند .

4- آیا در دوران جمع‌بندی به نتیجه و رتبه فکر می‌کردید؟ آیا هدف‌گذاری می‌کردید؟ روی چه چیزی هدف‌گذاری می کردید؟

هیچ دانش آموزی نمیتونه بگه که به نتیجه فکر نمیکنه ولی همیشه باید فکرمان را مثبت کنیم و نیمه پر لیوان رو هم ببینیم.

در تمام دوران درس خواندنم قبل از دوران عید ،خیلی به نتیجه و رتبه فکر میکردم .خیلی به سایت تخمین رتبه کانون سر میزدم .که این فکر زیاد باعث بروز یک سری از مشکلات برام شد و باعث شد ساعت مطالعه ام در دوران امتحانات نیمسال اول خیلی افت کنه .ولی بعداز عید با خودم عهد کردم که باید فقط تلاش کنی و به این مسائل توجه نکنی.با خودم گفتم که اگر واقعا تلاش کنی و واقعن مستحق یه رتبه خوب و یه دانشگاه خوب باشی حتما بهش میرسی .تلاش کردم و به خدا توکل کردم و به نتیجه رسیدم .

در دوران جمع بندی اصلی ترین هدفم جمع بندی دربهترین حالت در سطح خودم بود . شرایط کنکور- استفاده از خودآموز – متعادل بودن و افزایش ساعت مطالعه همه این ها به یک جمع بندی خوب و موثر به من کمک کرد. درضمن اونقدر اعتماد به نفس داشتم که هدفی کمتر از دانشگا ه تهران برای خودم در نظر نمیگرفتم ‌همه ی اینها باعث شد که همه جوره در مسیر هدف باشم .

**** مهمترین چیزی که باعث موفقیتت شد چی بود؟

چیزی که باعث شد بتونم موفق بشم این بود که همیشه حس موفق بودن را داشتم. این حس به من آرامش و اعتماد به نفس مداد که مسیرم را موفق و با اطمینان پیش بروم. درسر جلسهکنکور هم به بهترین فکر می کردم چون میدونستم تلاش کردم  ومستحق آن هستم

*****اگر قبول نمیشدی چکار میکردی؟

خسته نمیشدم و سال بعد محکم تر و با انگیزه بیشتری تلاش می کردم.  چن سال اولم بودم و یک سال دیگر فرصت داشتم.

5- آیا در دوران جمع‌بندی و در هنگام مطالعه پرش ذهن داشتید؟ چگونه می‌توانستید تمرکز کنید؟

از جمله دانش اموزانی بودم که پرش ذهن داشتم مخصوصا در دوران قبل عید . به جای منفی بافی افکار مثبت تری را در ذهنم ایجاد کردم که نتیجه آن ، بهبود تمرکز بعد از دوران عید بود.ازجمله کارهایی که انجام دادم تا این مشکل رو حل کنم:

افکار منفی که در حین مطالعه به ذهنم می اومد بلافاصله  روی یه کاغذ در دفتر مینوشتم و به خودم قول میدادم که حتما یه تایمی رو اختصاص بدم تا بهشون فکر کنم و مشکلم رو باهاشون حل کنم .این باعث شد که ذهنم در حین مطالعه اروم تر بشه و تمرکزم بیشتر بشه . وقتی این افکار منفی یا چچیزهایی که باعث پرش ذهن و از دسترفتن تمرکزم می شد روی کاغذ می نوشتم به خودم  و  افکار منفیم می گفتم فعلا بگذار روی درسم تمرکز کنم ، قول میدم بعد از درسم 20 دقیقه روی شماها فکر کنم. به مرور با استدلال ها و دلایلی که در این زمان ها برای این افکار پیدا می کردم، به مرور این افکارم از بین رفت.

6- آیا در دوران جمع‌بندی مطلب جدید هم می‌خواندید؟ و تست جدید هم می‌زدید؟ یا این‌که نقاط قوت خود را تقویت می‌کردید؟ یا این‌که اشتباهات قبلی خود را بررسی می‌کردید و یادگیری‌های ناقص را به یادگیری کامل تبدیل می‌کردید؟

اسمش هست دوران جمع بندی نه دوران جدید خوانی!!! در دوران جمع بندی مطلب نخوانده ای نداشتم و تقریبا تمام کتاب ها را تا قبل از دوران جمع بندی تمام کرده بودم .

در دوران جمع بندی ۸۰ درصد تمرکزم بر روی نکته هایی بود که یادداشت کرده بودم و تست هایی که علامت دار کرده بودم .

۲۰درصد تمرکزم هم برروی تست های جدید بود .

خیلی از دانش اموزان که به دوران جمع بندی میرسند برای هر درس چند تا کتاب جمع بندی می گیرند و تمام تلاششون رو میکنن که همه اونا رو بزنن و فکر میکنن هر چی بیشتر کتاب جمع بندی تست بزنند نتیجه بهتری در کنکور میگیرند .این افراد فرصت کافی برای مرور دروس نخواهند داشت و نمی توانند بر روی آموخته های خود مسلط شوند و مطالب در ذهنشان چینش مشخصی ندارد .طبیعی است که با این احوال ذهن نمیتواند طبقه بندی خوبی از اطلاعات داشته باشه و درنتیجه ریکاوری این اطلاعات هم در جلسه ازمون خیلی سخت میشه. به نظرم در دوران جمع بندی باید بیشتر تمرکز روی خوداموز ،خلاصه ها و تست های علامتدار باشه در کنار اینها حداکثر از یک کتاب جمع بندی استفاده کنیم.

7- آیا در دوران جمع‌بندی روی بعضی کارهایی که قبلاً انجام می‌دادید تاکید و اصرار بیشتری کردید. یعنی آیا بعضی کارها و روش‌ها را با شدت و جدیت بیشتر انجام دادید؟ کدام کارها و روش‌ها؟

یکی از رمز های موفیقت من تکیه بر خوداموز نویسی و مرور زیاد آن بود .

شاید خوداموز زیست خودم رو بیشتر از ۲۰ بار خونده بودم‌.

این استمرار و مرور رو درطی دوران جمع بندی هم داشتم و به دنبال اون تسلط من بر دروس خیلی بیشتر شد.

*چقدر بین مطالعه دروس عمومی  و اختصاصی تعادل داشتی؟

در طول سال از اول سال دوازدهم بین عمومی و اختصاصی تعادل ایجاد کردم.  تنها درسی که از نظر ایجاد تعادل مطالعه در آن ضعیف بودم درس زبان بود که در برنامه ام زیاد قرار نداد ه بودم و از دی ماه به طور جدی آن را شروع کردم  که در کنکور هم اثرش  را نشان داد و درصد کمتری نسبت به بقیه درسها در آن داشتم.

به هیچ عنوان نباید درسی را در طول سال ساده فرض کرد و کنار گذاشت.چون بعد از عید فشار کار زیاد است و کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد.

8- ساعات مطالعه‌ی شما در دوران جمع‌بندی نسبت به گذشته چه تغییری کرد؟

یک نکته مهم برای یک جمع بندی خوب و مطمئن داشتن ساعت مطالعه خوب است.

ساعت مطالعه من در روزهایی که مدرسه میرفتم حدود ۵ ساعت روزهایی که مدرسه نداشتم حدود ۷تا۸ساعت و دردوران جمع بندی به حدود ۹تا۱۰ ساعت رسید .

ساعت مطالعه خوب و مفیدی که داشتم بهم اجازه داد دروس رو به بهترین شکل خودم جنع بندی کنم.

9-پیوستگی شما به برنامه ی آزمون ها نسبت به گذشته چه تغییری کرد؟ آیا در همه ی آزمون های دوران جمع بندی کانون شرکت کردید ؟

راجع به این موضوع باید بگم که حتما پیوستگی به آزمون ها برام خیلی مهم بود و چند دلیل داشت:

1-به نظرم وقتی متعهد به برنامه ازمون بشیم ، همین باعث میشه که همیشه در دروس خود پیشروی مناسبی را داشته باشیم و درس ها انباشته نشه که به دنبالش مجبور به حذف برخی از مباحث بشیم. به همین دلیل بعد از ششم نیز از سال نهم 4تا کنکور به طور پیوسته کانون آمدم . اگر از برنامه جدا میشدم به مرور نیز از آزمون ها خسته میشدم.

۲_شرکت در ازمون خودش یک یادگیری محسوب میشه از لحاظ علمی و همین طور از نظر مدیریت ازمون .

۳_شرکت در ازمون بهم انگیزه میداد. .اگر نتیجه خوبی می گرفتم ، به انرژ ی و انگیزه میداد که ادامه مسیر رو قدرتمند تر از قبل ادامه بدم و اگر هم نتیجه خوبی نمیگرفتم یک تلنگر به حساب میاد که روش هام رو اصلاح کنم ‌و برای جبران تلاش بیشتری انجام کنم.

خودم در دوران کنکور به دلایلی در اواخر بهمن ماه از برنامه ازمون کانون جدا شدم و این کار ضمن انباشته شدن دروس و پیشروی کم باعث شد افت تراز شدیدی داشته باشم.

امابعد ازان تعهدم به برنامه ازمون بیشتر شد ومتوجه اشتباه خودم شدم .

این پیوستگی و تلاش اونقدر ادامه داشت تاجایی که در اخرین ازمون جامع کانون تراز ۷۰۰۰ رو کسب کردم .میخوام بگم من در ازمون های مبحثی کانون ترازم به طور معمول از۶۵۰۰ بیشتر نمیشد ولی تقریبا در همه ازمون های جامع ترازم خیلی بیشتر از ازمون های مبحثی بود و این تنها به این دلیله که از درصد ها و ترازهای پایین ازمون های مبحثی ناامید نشدم و با اصولی درس خواندن به نتیجه ای خوب در ازمون های جامع رسیدم.

10- آیا جمع‌بندی به روش سه روز یک بار را اجرا کردید؟ آیا تغییراتی در این روش انجام دادید؟ آیا آزمون‌ها را سه روز یک بار اجرا کردید یا دو روز یک بار؟

جمع بندی به روش سه روز یه بار را انجام دادم .در ازمون های ابتدایی هر ۳ روز ولی اواخر که اشکالاتم کمتر شده بود ومرور سریع تر اتفاق می افتاد هر دوروز یک ازمون میدادم.

11- آیا از ابتدا به روش سه روز یک بار و منطق آن باور داشتید ؟ یعنی آیا قبول داشتید که در دوران جمع بندی اول امتحان بدهید و بعد درس بخوانید ؟ آیا با شک و تردید این روش را آغاز کردید یا این که از ابتدا به درستی این روش مطمئن بودید ؟ از نظر شما قسمت مهم تر در روش سه روز یک بار کدام است ؟

درابتدا این روش به نظرم مفید بود ولی اجباری برای زودتر شروع کردن این ازمون ها نداشتم و از ۱۱ خرداد شروع کردم که کمی دیر بود ولی تلاش زیادی کردم و دوران جمع بندی را اصولی و با منطق و برنامه خوبی انجام دادم.

به نظرم  بین ۳۵ تا ۴۰ روز زمان برای ازمون های سه روز یک بار خوبه.

هر دوبخش ذکر شده قطعا مهم است . منظورم آزمون دادن و تحلیل آزمون دوم و دوم تقسیم بندی مباحث  اشکالات برای خواندن و مرور و جمع بندی است

در هر بخش باید اقداماتی صورت بگیره که همشون مکمل هم هستن .

12- منابع شما در دوران جمع بندی چه بود ؟ آیا کتاب های طول سال خود و قسمت های نشان دار را کار کردید یا کتاب های جدید هم گرفتید ؟

بیشتر تمرکزم روی نکات نوشته شده و تستهای نشاندار بود .از کتاب جدیدی استفاده نکردم ولی در کنار ازمون های ۳ روز یک بار در ازمون های جامعی که معلم های شهر طراحی کرده بودند شرکت کردم .

13- آزمون‌ها را چگونه برای خود شبیه‌سازی می‌کردید؟ آیا روی صندلی و با لباس رسمی آزمون می‌دادید؟ آیا تمام یک آزمون را یک روند و بدون وقفه در هر بار امتحان می‌دادید؟ یا مثلاً فقط اختصاصی‌ها یا بعضی درس‌ها را امتحان می‌دادید؟

ازمون ها را در شرایط کامل کنکوری انجام میدادم .پشت صندلی و با لباس رسمی .در هر ازمون سه روز یک بار اینطور به خودم میگفتم که الان سر جلسه کنکور هستی و خیلی جدی ازمون میدادم .در ازمون زمان بندی را رعایت میکردم تکنیک های لازم رو انجام میدادم و هر انچه که فکر میکردم در جلسه کنکور باید انجام بدهم را ازقبل تمرین کردم .ازمون را بدون وقفه جواب میدادم و بعد از پایان ازمون به درصد گیری و بررسی ازمون میپرداختم.

14- سال گذشته برای اولین‌بار کنکور نظام جدید برگزار شد. تغییرات پارسال را چگونه توانستید مدیریت کنید تا سبب آشفتگی نشود و بتوانید آرامش خود را حفظ کنید؟ در طول دوران جمع‌بندی آرامش و اعتماد به نفس شما بیشتر شد یا کمتر؟ چه عواملی سبب افزایش آرامش یا اعتماد به نفس شما می‌شد؟

همیشه یک اعتقادی دارم و اون اینه که اگر فردی با تمام توان خودش برای اهدافش بجنگه و خودش مطمئن باشه که به اون هدف میرسه پس قطعا موفق میشه و به اون هدف دست پیدا میکنه .دیگ کاری نداشتم ‌که کنکور قراره چه طور برگزار بشه وچه اتفاقی براش بیفته. فقط تلاش میکردم و امید داشتم به موفقیت.

در دوران جمع بندی ،پیشرفت خودم رو با هر ازمون احساس میکردم و این بهم خیلی انگیزه میداد .جدای از این موضوع اشاره کردم که میزان موفقیت ما دریک کار بستگی داره که خودمون چقدر قبل از اون احساس موفقیت کنیم .من در تک تک لحظات جمع بندی و کنکور احساس برتری و موفق شدن رو در خودم زنده نگه داشتم و همین عامل دلیل اصلی ارامش بالای من در جلسه کنکور و دوران جمع بندی بود.

 15- در دوران جمع‌بندی از چه کسانی کمک گرفتید؟ کمک چه کسانی برایتان موثر بود؟ آیا فردی بود که به شما توصیه‌ای کند و شما آن را اجرا کنید و سبب پیشرفت شود؟

ازکمک های مشاور خود خیلی استفاده کردم مشاورم مسیر رو برام روشن کرده بود و به من ایده ذهنی میداد تا درست تصمیم بگیرم. مثلا تقسیم بندی درسها برای خواندن در دوران جمع بندی فکر ایشان بود و اینکه به من گفتند بهتر است کم کم پیشروی کنی و در پایان دوره همه درس ها را تدریجی مرور کرده باشی.

در کنارش خانواده که حامی خیلی محکمی برای من بودند و اصلا به من فشاری نمی آوردند که باید پزشکی قبول شوی.

قطعا استفاده از تجربه یک نفر مشاور برای تصمیم گیری ام کافی نبود. بلکه از حرف های دوستانم هم استفاده می کردم.  دوستانی که تا رسیدن به موفقیت با هم همگام بودیم. مثلا یک سری از آزمون های را با کمک دوستانم شناسایی می کردیم و با هم آزمون می دادیم.

16- در روش سه روز یک بار ، برنامه ریزی برای دو و نیم روز باقی مانده ( پس از آزمون دادن ) قسمت اصلی این روش است . شما در دو ونیم روز باقی مانده ، اولویت ها را چگونه مشخص می کردید؟

اولویت من در دو و نیم روز باقی مانده بر روی دروسی بود که از انها در ازمون سه روز یه بار اشتباهی داشتم. غلطهای آزمون ها را د کل سال از صفحه شخصی دانلود کرده بودم و بین آزمون ها تقسیم کرده بودم تا بخوانم

17- روش مطالعه تان در دو ونیم روز چطور بود ؟ آیا همه ی درس ها را می خواندید ؟ چقدر آزمون را رفع اشکال می کردید و روی اشتباهات متمرکز می شدید ؟ چقدر به صورت موضوعی روی فصل های انتخاب شده تمرکز می کردید ؟ بیشتر درس می خواندید یا بیشتر تست می زدید ؟ روی تست های نشان دار تمرکز می کردید یا تست جدید می زدید؟

اشتباهات خود را درهر درس لیست میکردم و به تناسب زمانی که داشتم درهر ازمون تعدادی از انها را بررسی میکردم و اشتباهات باقی مانده را در ازمون های بعدی بررسی میکردم.

سعی میکردم همه دروس را  با توجه  تقسیم بندی هایی که کرده بودم بخوانم ولی اگر فرصت نمیکردم اختصاصی ها را در یک ازمون به طور کامل و عمومی ها را بین ازمون ها تقسیم بندی میکردم.

دوران جمع بندی و سه روز یه بار برای تست جدید زدن نیست .فقط ۲۰ درصد از تمرکز باید روی حل تست های جدید باشه و بیشتر وقت و تمرکز باید بر روی بررسی نکات و اشتباهات و تست های از قبل نشاندارشده باشد.

18- آیا قبل از شروع دوران جمع‌بندی دوره‌ی انتقالی داشتید؟ چند روز؟ و برای چه درس‌هایی؟در هفته‌ی پایانی چه کارهایی را انجام دادید که به نظرتان موثر یا خیلی موثر بود؟روز قبل از کنکور چکار کردید؟

به دلیل یک سری از مشکلات نتوانستم درس فیزیک و ریاضی رابه خوبی جمع کنم به همین دلیل تقریبا ۱۰ روز این دو درس را تمام کردم و بعد دوره جمع بندی رو شروع کردم .البته اینکه اصرار بر اتمام این دروس داشتم به این دلیل بود که بخش کمی از انها باقی مانده بود و اگر حجم مطالب باقی مانده زیاد بود حتمن بخشی از انها را حذف میکردم و زودتر وارد دوران جمع بندی میشدم.

در هفته پایانی مرور کنکور هایی که زده بودم را انجام دادم و نکاتی هم که از انها یادداشت کرده بودم را بررسی کردم.

روز قبل از کنکور درس زیست شناسی را تورق سریع انجام دادم و یک سری از فرمول های فیزیک و بخش هایی از شیمی را خیلی سریع مرور کردم .تقریبا ساعت ۶ غروب درس را کنار گذاشتم و از ان به بعد به هیچ چیزی فکر نکردم .

شب قبل هم ساعت ۱۱ خوابیدم و با کلی انرژی رفتم سر‌جلسه کنکور .

19- در جلسه‌ی آزمون چگونه زمان را مدیریت کردید؟ آیا از روش ضربدر و منها و روش زمان‌های نقصانی و روش استراتژی بازگشت استفاده کردید؟

همانطور ‌که اشاره کردم با تمرین زیاد و به تسلط رسیدن در روش ضربدر منها و زمان نقصانی توانستم به خوبی انها را درجلسه کنکور اجرا کنم .از استراتژی بازگشت هم استفاده کردم و خیلی به من در کنکور کمک کرد به طوری که در بار اول که درس ریاضی رو جواب میدادم حالا به هر دلیل تنها توانستم به ۱۵سوال از ۳۰ سوال پاسخ بدهم !!ولی در این شرایط ارامش خود را حفظ کردم و چون روی تکنیک ها به خوبی مسلط بودم ،با ارامش از درس ریاضی عبور کردم و درتایم اضافه ای که در انتهای ازمون داشتم به این درس برگشتم و توانستم تعداد سوالهای پاسخ داده شده را به ۲۹ برسانم .

مهارت کافی در اجرای این تکنیک ها و حفظ ارامش در کنکور در هر شرایطی،میتونه شما رو از بقیه کلی جلو بندازه.

20- در جلسه‌ی آزمون چگونه آرامش خود را حفظ کردید؟ آیا جلسه‌ی آزمون با آن چه فکر می‌کردید متفاوت بود؟ آیا اتفاق غیرمنتظره‌ای در جلسه‌ی آزمون رخ داد؟ چگونه آن اتفاقات را مدیریت کردید؟ آیا تعداد زیاد آزمون‌های شبیه‌سازی شده در دوران جمع‌بندی سبب شد که در جلسه‌ی آزمون آرامش داشته باشید؟

شرکت در ازمون های جامع،ازمون های سه روز یه بار و کنکوری دانستن هرکدام از  آزمون ها باعث شد که صحنه کنکور برای من یک صحنه عادی و به دور از استرس شود.

اعتماد داشتن به خدا به اینکه قطعا نتیجه زحماتت رو میده حتمن کمک بزرگی میتونه به همه بکنه .

به خودتون اعتماد داشته باشید و همین امر باعث افزایش ارامش شما در جلسه کنکور میشه.

21- در دوران جمع‌بندی چه تصمیم‌های اشتباهی گرفتید و چه کارهایی را انجام دادید که فکر می‌کنید اگر انجام نمی‌دادید نتیجه‌ی بهتری می‌گرفتید؟

در دوران جمع بندی تصمیم اشتباهی نگرفتم و همین عامل باعث شد که نتیجه خوبی در کنکور کسب کنم .

به همه دانش اموزان میگم که حتما حتما تا اخرین لحظه تلاش ککند و امید داشته باشند که بهترین ها براتون اتفاق بیفته .

***اگر در شرایط الان یعنی بیماری و تعطیلی مدارس و غیرحضوری بودن آزمون ها میخواستی برای کنکور آماده شوی چه کار می کردی؟

1- اولین چیزی که مهم است وقتی از معلم و مدرسه دور می شویم نباید فکر کنیم کار تمام شده، بلکه باید به خودمان متکی باشیم. خودمان را باور داشته باشیم. شاید کمی زمان بیشتری بگیرد ولی می شود.

2-حتی آزمون های غیرحضوری هم مهم است و باید جدی گرفته شوند. الان بعضی از بچه ها را می بینم که  کمی سرد شده اند و جدی نگرفتن آزمون ها اولین و مهمترین اشتباه آن ها در دوره جمع بندی است. شرایط خوب را خودمان باید برای خودمان ایجاد کنیم. حتی بعضی ها می گویند چون آزمون غیرحضوری است تراز غیر واقعیه. ولی چیزی که خیلی مهم است تراز نیست بلکه حس رضایت از عملکرد خودمان است. گاهی یک دانش اموز با تراز 7200  آزمون میدهد ولی علی رغم تراز بالا از عملکرد خود راضی نیست.   اما برعکس یک دانش آموز آزمون می دهد و ترازش 5600 می شود ولی از عملکری  که داشته راضی است و برایش رضایت بخش است. هر کسی در جایگاه خود پیشرفت دارد. تلاش مهم است.

3 اتفاقا در این زمان فعلی پایبندی و پیشروی با هر آزمون خیلی مهم است.

**** اگر الان در این شرایط بودی روش مطالعه و درس خواندنت چه تغییری می کرد؟

 روشم حتی اگر در شرایط الان بودم تغییر نمی کرد و به همین صورت هم درس می خواندم.معلم یک  تسهیل کننده کار است که در این شرایط کم شده. وگرنه 90% موفقیت به تلاش خودمان بستگی دارد و بقیه ابزارها، کمک ها و معلم 10 %  نقش دارندکه با تلاش بیشتر جبران می شود.

اگر من توی این شرایط بودم از هیچ کس ایراد نمی گرفتم چون شرایطی است که برای همه است.

**** آیا در کنکور 98 اتفاق غیرمنتظره ای افتاد ؟ چطوری آن را مدیریت کردی؟

بله. اتفاق غیرمنتظره ای که بود درس ادبیات که اولین درس عمومی و ریاض یاولین درس اختصاصی بودند و هر دو سخت تر بودند. برای همین برخی از بچه ها اکه این دو درس سخت را دیدند،  برای درسهای بعدی نتونستند خوب عمل کنند و برخی هم به نتیجه ای که میخواستند نرسیدند . 

ولی من وقتی به درس ریاضی رسیدم در دور  اول خواندن سوال ها توانستم به 12 تا 13 سوال پاسخ دهم. شرایط برای من هم سخت بود ،ولی چیزی که باعث شد کنترل خودم را از دست ندهم این بود که قبل از کنکور و در جمع بندی خودم را برای این ها آماده کرده بودم و با خودم کفتم ممکن است در کنکور 10 سوال را پشت سرهم نزنم و از نظر ذهنی خودم را  برا یاین شرایط آماده کرده بودم. من با تمرین هایی که داشتم و تکنیک ضربدرمنها و نقصانی زمان خوبی ذخیره کردم .من در انتهای آزمون حدود 30 ساعت تا 40 دقیقه زمان ذخیره کردم و تونستم  در هنگام زمان استراتژی بازگشت و سوالهای علامتدار و نزده به  29 سوال از 30 سوال را پاسخ بدم.  همه اینها داخل استراژی بازگشتم اتفاق افتاد. مهمترین فایده برگشت(استراژی بازگشت) این است که به مغزت فرصت ریکاوری و طبقه بندی اطلاعات رو میدی. وقتی بار اول سوال را می بینیم ممکن است ذهن ما پاسخ دقیقی برای سوال پیدا نکند، اما  وقتی از سوالها سخت رد می شویم و دوباره برمیگردیم در ناخوداگاه ما این سوال ذخیره می شود و وقتی بر میگردیم بهتر و سریعتر استراتژی و راه حل سوال را پیدا می کنیم.


مصاحبه‌کننده: فاطمه رسولی نسب


Menu