علی تشکری، دوازدهم تجربی از بهبهان
درس خواندن در شرایط جدید چگونه است؟
زمان برای هیچ کس متوقف نمیشود
علی تشکری در یک نگاه
شهر: بهبهان (استان خوزستان)
مدرسه: طلایهداران
میانگین تراز: 7665
سابقهی حضور در کانون: چهارم تا ششم دبستان و از نهم تا دوازدهم تجربی به مدت 7 سال
تحصیلات و شغل پدر: فوقلیسانس مهندسی نفت، کارمند پالایشگاه
تحصیلات و شغل مادر: لیسانس زیستشناسی، دبیر زیستشناسی
چرا تصمیم گرفتی از پایهی چهارم دبستان به کانون بیایی؟
من در پایهی چهارم با معرفی معلمم، خانم زحمتکش به کانون وارد شدم. ایشان در کلاس سوالاتی را برای ما حل کردند. وقتی پرسیدیم این سوالات از چه کتابی است گفتند که سوالات آزمونهای کانون است. خانم زحمتکش همان سال برای ما توضیح دادند که بهتر است هر چه زودتر با نحوهی برنامهریزی کردن و آزمون دادن آشنا شویم تا وقتی با آزمونهای دشوارتر در پایههای بالاتر مواجه میشویم بتوانیم در درس خواندنمان یک نظم ساختاری داشته باشیم. من هم همان سال در آزمونها شرکت کردم و تا ششم در کانون آزمون دادم. همیشه طبق برنامهی کانون پیش میرفتم. در پایهی ششم میخواستم در آزمون تیزهوشان شرکت کنم. آزمونهای کانون انگیزهی خاصی برای درس خواندن به من میداد. هر دو هفته طبق برنامه پیش میرفتم و بعد از دو هفته منتظر بودم تا نتیجهی تلاشهایم را ببینم. در همان روز آزمون، آزمون و سوالاتی که ایراد داشتم تحلیل میکردم و انگیزهی مضاعفی میگرفتم تا در آزمون بعدی با تلاش، نتیجهی بهتری بگیرم.
فضای مدرسهات را دوست داشتی؟
از همان سال آزمونها کشوری و بسیار دشوار شد و من فکر میکردم قرار است به مدرسهی بسیار متفاوتی وارد شوم. حقیقتا لااقل در بهبهان تفاوت خاصی نبود و دبیرانی که در مدرسهی ما تدریس میکردند در مدارس دیگر هم تدریس داشتند. همان جا بود که متوجه شدم مهمترین عاملی که باعث موفقیت هر فرد میشود تلاش و سختکوشی است. با کسانی که فکر میکنند چون در مدرسهی تیزهوشان درس نمیخوانند، نمیتوانند به موفقیت برسند موافق نیستم.
چرا دوباره در پایهی نهم تصمیم گرفتی به کانون برگردی؟
قرار بود در همان سال مجددا آزمون ورودی از ما بگیرند. به همین خاطر نیاز داشتم در فضای آزمون دادن قرار بگیرم و با نظم آزمونها و با برنامهی راهبردی کانون درس بخوانم. البته دیگر از ما آزمون ورودی نگرفتند. در آن سالها همیشه جزو نفرات اول تا سوم شهر و اول تا پنجم استان بودم. اما درس خواندنم صحیح نبود. مثلا روزهای قبل از آزمون بیشتر روی مباحث تمرکز میکردم.
چه شد که تصمیم گرفتی رشتهی تجربی را دنبال کنی؟
من در ابتدا به رشتهی ریاضی علاقه داشتم. اما وقتی به این فکر میکردم که بچههایی که در بهترین شرایط وارد دانشگاه شریف میشوند، برای ادامه تحصیل و داشتن شرایط کاری بهتر، به خارج از کشور مهاجرت میکنند، اصلا دلم نمیخواست رشتهی ریاضی را انتخاب کنم. رفتن از ایران آیندهای نبود که من برای خودم تصور میکردم. به همین خاطر رشتهی تجربی را انتخاب کردم. البته گرچه هنوز ریاضی و فیزیک را بیشتر دوست دارم، اما زیست هم برایم جذابیتهای خودش را دارد و از انتخابم راضی هستم.
مطالعهی جدی خودت را برای کنکور از چه پایهای شروع کردی؟
در تابستان پیش از ورود به پایهی دهم دلم میخواست بدانم روند مطالعه در متوسطهی دوم به چه صورت است و باید به چه شیوهای خودم را برای کنکور آماده کنم. به همین خاطر با دوستم آقای حسین طبیبی که همان سال کنکور داشت صحبت کردم و از ایشان مشورت گرفتم. آقای طبیبی خودشان 9 سال دانشآموز کانون بودند و الان دانشجوی رشتهی پزشکی هستند. برای من راجع به مدرسه و برنامهی آزمونها صحبت کردند. ایشان حرف جالبی به من زدند. گفتند که ما با تلاش، در سال دهم یاد میگیریم درس زیست را چطور بخوانیم، سال یازدهم یاد میگیریم چطور در حل تستهای زیست موفق باشیم و در سال دوازدهم یاد میگیریم چطور این درس را ترکیب و جمعبندی کنیم. بنابراین با استفاده از راهنماییهای ایشان، از همان تابستان درس خواندن را جدی گرفتم تا کمتر دچار آزمون و خطا بشوم.
مادرت دبیر زیست هستند. این چه تاثیری در مسیر پیشرفتت داشت؟
مادرم همیشه تشویقم میکرد تا درسهایم را پیشخوانی کنم. من شخصیت مستقلی دارم و دوست داشتم کارهایم را خودم انجام بدهم. مادرم به من تدریس نمیکردند. دوست داشتم خودم درسهایم را بخوانم و چالشهای مسیرم را رفع کنم. البته هر زمان در زیست به ایرادی برمیخوردم به مادرم مراجعه میکردم و با ایشان مشورت میکردم. مادرم خیلی پیگیر برنامههایم بودند و همیشه سراغ کارهایم را از من میگرفتند. هرشب با من راجع به روند درس خواندنم صحبت میکردند. جمعههای آزمون هم کارنامههایم را بررسی میکردند.
کمی هم از نقش پدرت در این راه برایمان بگو.
مادرم چون وقت آزاد بیشتری داشتند بیشتر پیگیر کارهایم بودند. پدرم در روزهای جمعه بعد از آزمون یک ساعتی کنارم مینشستند و در برنامهریزی برای دو هفتهی بعد به من کمک میکردند. ایشان در برنامهریزی خیلی حرفهای هستند. کمکهای ایشان برایم بسیار موثر بود و باعث میشد در طول دو هفته سردرگم نباشم.
با شروع سال دهم از نتایج آزمونهایت رضایت داشتی؟
در دو آزمون اول پایهی دهم نفر سوم و پنجم شهر بودم. درس میخواندم اما این نتیجه راضیام نمیکرد و دوست داشتم پیشرفت کنم. به روند درس خواندنم در دو آزمون اول فکر کردم. دوست داشتم کارهایی که باعث شده بود نتیجهی دلخواهم را نگیرم، تغییر بدهم. مثلا در درس زیست تست زیادی کار نکرده بودم و بیشتر کتاب درسی را خوانده بودم. تصمیم گرفتم برای آزمون بعدی تستهای بیشتری کار کنم. با تغییر روشم، توانستم در پایهی دهم در آزمون یکم آذر زیست را 100 بزنم و تراز 9000 را کسب کنم. کمکم همانطور که دوستم آقای طبیبی گفته بودند، توانستم روشهای ویژهی خودم را پیدا کنم و پیشرفت کنم.
دیگر در کدام درس توانستی با تغییر روش مطالعهات به پیشرفت برسی؟
من در درس دینی درصد مطلوبم را کسب نمیکردم و عاملی که باعث میشد رتبهی تکرقمی کشور را کسب نکنم همین درس بود. مثلا آزمونهایی بود که در آنها همهی درسها را 9 یا 10 از 10 میگرفتم، اما نمرهام در درس دینی 5 از 10 میشد. سال دهم زیاد نتوانستم با این درس و نحوهی تدریسش ارتباط برقرار کنم. سال یازدهم دبیری داشتیم که بسیار عالی به ما این درس را آموزش میدادند و این باعث شد من به این درس هم علاقه پیدا کنم و نتایجم پیشرفت کرد.
گفتی روشت را برای خواندن زیست در سال دهم پیدا کردی. الان اگر تو به جای آقای طبیبی باشی و بخواهی برای دوستانت برنامهی مطالعهی درس زیست را توضیح بدهی چه میگویی؟
به نظرم دانشآموزی که میخواهد پایهی دهم را شروع کند اصلا نیازی نیست خودش را درگیر کلاسهای زیست بکند. به نظرم منطقیترین برنامه برای پیشخوانی درس زیست، برنامهی راهبردی کانون است. روش عجیبی وجود ندارد. دانشآموزان باید سعی کنند در فاصلهی بین دو آزمون، در هفتهی اول بر مباحث کتاب درسی تسلط پیدا کنند و در هفتهی دوم تعداد زیادی تست کار کنند. بعضی از دانشآموزان فکر میکنند در تابستان باید کل زیست را پیشخوانی کنند و این باعث میشود درسها را به خوبی نفهمند. پیشخوانی باید در تابستان دقیقا مطابق و به اندازهی پیشنهاد برنامهی راهبردی باشد. در طول سال هم مطابق با برنامهی راهبردی پیش بروند و در ایستگاههای جبرانی، خودشان را قویتر کنند.
برای مبحثیخوانی ادبیات و زبان چه برنامهای داشتی؟
من مبحثیخوانی ادبیات را از نیمسال دوم سال دهم شروع کردم. در نیمسال اول با این موضوع آشنایی نداشتم که بهتر است هر شب روی درک متنهای عربی، ریدینگهای زبان یا تستهای موضوعی ادبیات وقت بگذارم. مصاحبه با رتبههای برتر را در سایت کانون خواندم. اغلب گفته بودند هرشب یا یک شب در میان 10 تست قرابت، 10 تست دستور و 2 ریدینگ زبان کار میکنند. از همان موقع درک متن زبان و کلوز تست را هم در برنامهام گذاشتم. اوایل هر سه شب یکبار این کار را میکردم، بعد رفته رفته به یک شب در میان تبدیل کردم و بعد از مدتی که عادت کردم، هرشب تست مبحثی کار میکردم. در سالهای بعد هم این کار را ادامه دادم.
تابستان سال گذشته برنامهات برای شروع سال کنکورت چه بود؟
برای درسهای ریاضی، فیزیک و شیمی به کلاس میرفتم. گرمای هوا آزاردهنده بود و مجبور بودم در روزهای فرد، در دو نوبت صبح و عصر به کلاس بروم. الان اگر زمان به عقب برمیگشت به این کلاسها نمیرفتم. چون در خانه و به صورت خودآموز بهتر میتوانستم یاد بگیرم و از زمانم استفاده کنم. کمتر هم خسته میشدم. برای زیست طبق برنامهی آزمونهای کانون خودم پیشخوانی کردم. بیشتر تمرکزم روی درسهای پایه بود. درسهایی که برای آنها به کلاس میرفتم، دیگر در خانه برای خواندنشان وقت نمیگذاشتم و فقط در خانه تست کار میکردم تا فرصت برای مرور درسهای پایه داشته باشم. درسهای هر سه پایه را طبق برنامهی راهبردی کانون در تابستان خواندم و دوازدهم را تا جایی که کانون میخواست، پیش خوانی کردم. برای آزمون 5 مهر هم با روش بازیابی درسها را مرور کردم و رتبهی 9 کشوری را کسب کردم.

در آزمونهای سال دوازدهم چالش خاصی نداشتی؟
وقتی با دوستانم نتایج سالهای گذشتهی بچههای شهرمان را بررسی میکردیم و کارنامهی آزمونهایشان را دیدیم، متوجه شدیم که در سالهای اخیر در اولین آزمونهای مبحثیِ مهر نتایج مطلوبی نمیگرفتند و از آزمون بعدی شروع به پیشرفت میکردند. در ذهنیت بچهها اینطور جا افتاده بود که برای ما هم همین اتفاق میافتد. دلم میخواست ثابت کنم که با تلاش، میتوانیم از همین آزمون اول، نتیجهی خوبی بگیریم. در هفتهی اول مباحث را خوب خواندم و در هفتهی دوم تا جایی که میتوانستم تست کار کردم. و در آزمون 19 مهر ترازم 7800 شد و رتبهی 16 کشور شدم. در آزمونهای بعدی هم برنامهریزی منظمی داشتم و خوب پیش رفتم. همیشه هفتهی دوم را برای رفع اشکال و حل تست میگذاشتم. در اواخر ماه آبان مسئلهای پیش آمد که هفتهی دوم برای آزمون نتوانستم درس بخوانم، ولی در آزمون یک آذر هم نتیجهام مطلوب بود.
دفتر برنامهریزی را تکمیل میکردی؟
بله، در آزمونهایی که افت تراز داشتم از این دفتر کمک میگرفتم تا بتوانم تلاشم را منظمتر و بیشتر کنم و ترازم را به حالت قبل برگردانم. دقیقا برایم موثر هم بود.
عملکردت در درس ریاضی بسیار عالی است. این درس را با چه روشی میخواندی؟
من در درس ریاضی دبیر بسیار خوبی داشتم که باعث میشد در کلاس، همهی مطالب را کاملا بفهمم تا دیگر نیازی نباشد در خانه برای مطالعهی درسنامه وقت صرف کنم. مطالب را در کلاس بادقت گوش می دادم و اگر سوالی برایم پیش میآمد در کلاس از ایشان میپرسیدم. در خانه، ابتدا تستهای آموزشی کار میکردم. مثلا 30 تست آموزشی کار میکردم تا متوجه بشوم از مبحثی که یاد گرفتهام چه تیپ تستهایی ممکن است مطرح شود. وقتی دو سه بار از این مجموعه تستهای آموزشی کار کردم، به سراغ تستهای سنجشی میرفتم. البته در خانه وقتی تست زماندار کار میکردم زمانی کمتر از استاندارد کنکور به خودم میدادم. مثلا برای هر تست ریاضی یک دقیقه به خودم وقت میدادم. در کنکور باید زمان را به خوبی مدیریت کنیم و اگر سوالات درسی سختتر مطرح شود باید بتوانیم زمان کافی برای پاسخگویی ذخیره کنیم. من در خانه خودم را برای شرایط دشوار آماده میکردم.
تعطیلی مدارس و غیرحضوری شدن آزمونها در دوران کرونا چه تاثیری در روند درس خواندن تو گذاشت؟
اوایل در حدود دو تا سه هفته این جریان روی درس خواندن و ساعت خواب و بیداریام تاثیر گذاشته بود. اما وقتی مطمئن شدم که این شرایط در طولانیمدت ماندگار است سعی کردم خودم را با شرایط سازگار کنم. زمان برای هیچکس متوقف نمیشود و باید مسیر را تحت هر شرایطی ادامه داد. در فرصتی که با تعطیلی مدارس پیش آمده بود تلاشم را بیشتر کردم و توانستم در بعضی از درسها درصدم را افزایش بدهم. اگر بخواهم به این فکر کنم که در دوران کرونا بیشتر سود کردم یا ضرر، در بعضی از درسها سود بیشتری کردم. ضررهایم به جز در دو سه هفتهی اول چندان به چشم نمیآید.
ساعت مطالعهات این روزها که تعطیل هم هستی چقدر است؟
من در روز بین 10 تا 12 ساعت درس میخوانم. به همراه دوستانم کانالی در فضای مجازی داریم که من در آن کانال برای بچهها نکات و سوالاتی ارسال میکنم یا آزمونهای 20 سوالی برایشان انتخاب میکنم. در روز بین 1 تا 2 ساعت هم مشغول این کانال هستم.
تلاش برای تو از چه ساعتی در روز شروع میشود؟
من تلاش و درس خواندنم را از ساعت 8 صبح شروع میکنم. قبلا دلم میخواست زودتر شروع کنم اما متوجه شدم که احساس خوابآلودگی دارم. در بازهی بین 8 صبح تا ساعت 2 در حدود پنج ساعت درس میخوانم. بعد استراحت میکنم. مجددا از ساعت 3 تا 11 شب در حدود هفت ساعت درس میخوانم. بعد از آن هم یکی دو ساعت به کارهای کانال رسیدگی میکنم و با دوستانم گفتوگو میکنم.
در طولانیمدت با این نظم و پیوستگی درس خواندن کار دشواری است. برای ایجاد تنوع و رفع خستگی چه میکنی؟
قبل از شروع کرونا برای تفریح بیرون میرفتم. اما الان این کار را نمیشود کرد. با دوستانم در حد نیم ساعت تا چهل دقیقه تلفنی صحبت میکنم. شرایط برای همهی ما یکسان است و کار خاصی نمیتوان کرد. در صحبت با دوستان سعی میکنیم از امور متفرقه حرف بزنیم و ذهنمان را زیاد درگیر کرونا نکینم. همیشه سعی میکنیم در صحبتهایمان به هم انرژی مثبت بدهیم تا بتوانیم بر این شرایط غلبه کنیم.
از چه منابع مطالعاتی در طول این سالها استفاده میکردی؟
من تمام کتابهای کانون را داشتم. برای درسهای اختصاصی کتابهای جامع را تهیه کردم. از کتابهای سهسطحی کانون هم استفاده میکردم. به نظر من بهترین کتابهای من، سهسطحیها هستند. دانشآموز از کل یک مبحث به صورت یکجا تست کار میکند و دقیقا نمیداند سوال بعدی از چه زیرمبحثی مطرح شده است. حجم سوالات کافی است و سطح سوالات برای مرحلهی مرور و جمعبندی مناسب است.
در دوران امتحانات برنامهی تو چگونه بود؟
از اطرافیان گاهی میشنیدم که بهتر است به جای امتحانات نهایی، تمرکزم را روی مطالعه برای کنکور بگذارم. اما من کنکور و امتحانات نهایی را دو مقولهی جدا از هم نمیدیدم. امتحانات نهایی از درسهای سال دوازدهم مطرح میشود و درسهای سال دوازدهم سی درصد در کنکور موثر است. اگر دانشآموز بتواند در دوران امتحانات این سی درصد را کامل مرور کند در کنکور هم مشکل خاصی نخواهد داشت. کتاب را روز قبل از امتحان مرور میکردم و در فاصلهی بین امتحانات تست کار میکردم.
برنامهات برای دوران جمعبندی چیست؟
من تا قبل از عید درسهای سال دوازدهم را تمام کرده بودم و به این فکر نمیکردم که ممکن است بیشت درصد پایانی کتابها حذف شود. در طول عید هم سعی کردم چند آزمون جامع از خودم بگیرم. وقتی فهمیدم که زمان کنکور هم تغییر کرده دست نگه داشتم، چون زمان زیادی در پیش داشتم و باید مطابق برنامهای منطقی جمعبندی میکردم که زمان اضافه نیاورم. برنامهی آزمونهای سه روز یکبار را از دههی سوم تیرماه شروع میکنم و این زمان برای جمعبندی برای من کافی است.
از نظر روحی تا چه حد برای کنکور آماده هستی؟ آیا نتایجت در آزمونهای کانون به تو اعتمادبهنفس لازم را داده است؟
اگر کسی بادقت نتایج آزمونهای جامع کانون را بررسی کند متوجه میشود که تا حد زیادی نتایج آزمونهای جامع به نتیجهی کنکور شبیه است و حتی سوالاتی که در آزمونهای جامع کانون مطرح میشود به تیپ سوالات کنکور نزدیک است. بنابراین اگر در آزمونهای کانون مسلط باشیم، دیگر در جلسهی کنکور نگران این نیستیم که قرار است با سوالات جدید یا عجیب و غریبی مواجه شویم. اگر دانشآموزان به آزمونهای کانون اعتماد کنند و تک تک سوالات را کامل بررسی کنند، در جلسهی کنکور بخش اعظم سوالات برایشان آشناست و خیالشان راحت است که تا حد زیادی نتیجهی کنکورشان مشابه آزمونهای جامع کانون است.
نکتهی خاصی هست که بخواهی برایمان بگویی؟
دوست دارم به بچهها بگویم که در این مدت باقیمانده اعتمادبهنفس داشته باشند و بین غرور کاذب و پایین آمدنِ زیادِ اعتمادبهنفسشان تعادل برقرار کنند. نه باید غرور زیادی داشته باشیم و نه این که خودمان را دستکم بگیریم. با تلاش میتوانیم در کنکور بهترین نتیجه را بگیریم.
سایر گفتوگوهای پرستو عسکری را در لینک زیر بخوانید:
