گفت‌وگوهای پرستو عسکری: مائده امینی‌نیا با میانگین تراز 7526

از زمانی که به یاد می‌آورم به درس خواندن علاقه داشتم. حتی قبل از این که وارد مدرسه بشوم تفریحاتم در رابطه با کتاب خواندن و درس خواندن بود.

گفت‌وگوهای پرستو عسکری: مائده امینی‌نیا با میانگین تراز 7526

مائده امینی‌نیا، فارغ‌التحصیل تجربی از رامسر


درس خواندن در شرایط کرونا چگونه است؟

جمع‌بندی را با روش سه روز یک‌بار انجام می‌دهم


مائده امینی‌نیا در یک نگاه

شهر: رامسر (استان مازندران)

مدرسه: فرزانگان تنکابن

سابقه‌ی حضور در کانون: پنجم و ششم و از دهم تا دوازدهم تجربی و یک سال فارغ‌التحصیل به مدت 6 سال

میانگین تراز: 7526

تحصیلات و شغل پدر: کارشناسی‌ارشد مدیریت، کارمند بانک کشاورزی

تحصیلات و شغل مادر: لیسانس الهیات و علوم قرآنی، خانه‌دار

از کی متوجه شدی که به درس خواندن علاقه داری؟

از زمانی که به یاد می‌آورم به درس خواندن علاقه داشتم. حتی قبل از این که وارد مدرسه بشوم تفریحاتم در رابطه با کتاب خواندن و درس خواندن بود. اما در طول دوران تحصیلم هیچ‌وقت انسانی تک‌بعدی نبودم. در مسابقات ورزشی، هنری، قرآنی و ... شرکت می‌کردم، نویسندگی می‌کردم، مشاعره می‌کردم، شعر می‌گفتم، اما همیشه درسم را می‌خواندم و دانش‌آموز درس‌خوانی بودم. از پایه‌ی پنجم به کانون آمدم و در پایه‌ی هفتم وارد مدرسه‌ی تیزهوشان شدم. در سال‌های دبستان هم ترازم خوب بود. در طول دوره‌ی متوسطه‌ی اول مدرسه خودش از ما آزمون‌هایی می‌گرفت که در آن آزمون‌ها هم رتبه‌ی تک‌رقمی استان را کسب می‌کردم.

به نظرت درس خواندن در مدارس تیزهوشان چه وجه تمایزی نسبت به سایر مدارس دارد؟

بچه‌ها همیشه این سوال را از من می‌پرسند و فکر می‌کنند درس خواندن در مدارس تیزهوشان، خیلی فرآیند متفاوتی دارد. در صورتی که دبیرهای مدرسه‌ی من در مدارس دولتی هم تدریس می‌کردند. به نظرم تنها تفاوت مدارس تیزهوشان ایجاد جو رقابت علمی بین دانش‌آموزان است که کانون توانسته با آزمون‌های استانداردی که در سطح کشور برگزار می‌کند این رقابت را در فضای برون مدرسه‌ای ایجاد کند. در بین دانش آموزان کانون دانش‌آموزان زیادی را از مدارس مختلفی می‌بینیم که چه در آزمون‌ها و چه در کنکور با کوشش به موفقیت می‌رسند.

درس خواندن برای کنکور را از چه سالی شروع کردی؟

از دهم روند درس خواندنم جدی‌تر شد، اما هرگز تک‌بعدی نبودم. در سه سال متوسطه‌ی دوم در آزمون‌های کانون شرکت می‌کردم و میانگین ترازم در حدود 6800 بود. در سال دوازدهم ترازهای بالا هم داشتم و در یک بازه‌ی زمانی ترازم به 7400 هم رسید، اما میانگین ترازم 6800 بود. دانش‌آموزی بودم که مدرسه برایم خیلی مهم بود. در پایه‌ی دوازدهم معدل ترم اولم 20 و معدل ترم دوم که امتحان نهایی هم داشتیم 19.90 شد. در آزمون آخر کانون که 6 تیر 98 بود هم شرکت کردم و ترازم خیلی بد نشد. در طول سال دوازدهم حدود رتبه‌ام در منطقه‌ی 3 از 500 بالاتر نرفته بود.

پس چه اتفاقی باعث شد در کنکور 98 به نتیجه‌ی دلخواهت نرسی؟

اتفاقا جلسه‌ی کنکور را خیلی با انگیزه و آرامش شروع کردم. درس ادبیات کمی دشوار بود. نقطه‌ی قوت من در درس‌های عمومی، عربی و زبان بود. از اواسط زمان درس عربی معده‌درد بدی به سراغم آمد و این اضطرابم را بیشتر می‌کرد. من حتی در آزمون‌های کانون هم چنین شرایطی را تجربه نکرده بود. دل درد و دل پیچه مدام اضطرابم را بیشتر می‌کرد و همین باعث می‌شد درد بیشتری را احساس کنم. سعی می‌کردم این مساله را کنترل کنم و در زبان که نقطه‌قوتم بود بالاترین درصد عمومی یعنی 80 را گرفتم. این درد با من بود تا به درس شیمی رسیدیم و درد به اوج خودش رسید، طوری که چندین سوال شیمی را ایستاده جواب دادم. اتفاقا سال گذشته درس شیمی سوالات نسبتا خوبی داشت و درصدم 59 شد. من در کانون خیلی آزمون داده بودم و هرگز غیبت نکرده بودم، اما چنین تجربه‌ای را نداشتم.

نتیجه‌ی کنکورت با چیزی که فکر می‌کردی چقدر فاصله داشت؟

من فکر می‌کردم در بدترین شرایط رتبه‌ام در منطقه 700 باشد، اما متاسفانه رتبه‌ام در منطقه 1500 و در زیرگروه یک 1300 شد. با درصدهایم رتبه‌ام را تخمین زده بودم. وقتی نتیجه‌ام را گرفتم در برزخ بین انتخاب رشته یا دانشگاه‌هایی که دوست نداشتم و ماندن و تلاشِ دوباره مانده بودم. در نهایت هم تصمیم گرفتم دوباره در کنکور 99 شرکت کنم و اولین کاری که کردم این بود که از آزمون 19 مهر 98، مجددا در کانون ثبت‌نام کردم.

در طول تابستان 98 چه کردی؟

من در بازه‌ای که جواب کنکور آمد یکی دو هفته خودم را در خانه حبس کرده بودم و خیلی ناراحت بودم. یکی از دلایلی که ترجیح دادم یک سال دیگر هم در کنکور شرکت کنم این بود که می‌دانستم با آرامش و تمرکز کنکور ندادم و شاید اگر سال بعد در جلسه، آرامش داشته باشم بتوانم نتیجه‌ی بهتری بگیرم. خودم را برای بدترین نتیجه‌ی کنکور آماده کرده بودم و خیلی سطح بالا انتخاب رشته کردم. دقیقا 15 انتخابی را وارد کردم که دوست داشتم. خودم را در سال 99 تصور می‌کردم و به خودم می‌گفتم اگر مجبور شوم در رشته‌ای که دوست ندارم، تحصیل کنم چه اتفاقی برای آینده‌ام می‌افتد. تا شهریور درس نخواندم و فقط فکر کردم و تحقیق کردم. بعضی‌ها به من می‌گفتند وارد دانشگاه شو و ریسک نکن، اما افرادی که من را بهتر می‌شناختند و از توانایی من باخبر بودند نظرشان این بود که یک سال دیگر به خودم فرصت بدهم. خانواده‌ام هم از من حمایت کردند و گفتند یک سال دیگر پیش خودمان می‌مانی، تلاش می‌کنی و در نهایت رشته‌ای که دوست داری انتخاب می‌کنی.

الان از تصمیمی که گرفتی تا چه حد رضایت داری؟

هنوز کنکور ندادیم و نتیجه‌ای نگرفته‌ام، اما با این وجود از تصمیمم خوشحال هستم. با توجه به شرایط کرونا، اگر هم وارد دانشگاه شده بودم باز الان در خانه بودم و از فضای دانشگاه دور بودم. خوشحالم که از این فرصت برای تلاش دوباره استفاده می‌کنم. عذاب وجدان ندارم و می‌دانم که امسال تلاشم را کرده‌ام.

به این فکر نکردی که ممکن است با دور شدن از فضای مدرسه، در روند درس خواندنت افت و پسرفت پیش بیاید؟

بله، خیلی به این موضوع فکر کردم. از یک طرف به این فکر می‌کردم که ممکن است در سال دوم برایم اتفاقات بدی بیفتد و از یک طرف به خودم می‌گفتم لااقل عذاب وجدان ندارم و این فرصت را از خودم دریغ نکرده‌ام. سال گذشته میانگین ترازم در رامسر 6800 بود و رتبه‌ام در شهر بین 1 یا 2 متغییر بود. این مساله انتظارها را از من بالا می‌برد و باعث می‌شد به این فکر کنم که ممکن است سال بعد نتیجه‌ی خوبی نگیرم. در این زمان تمام مجلات آزمون را آوردم، تک به تک گفت‌وگوهای قهرمانان پیشرفت را خواندم و نکات مهمش را هایلایت کردم. مصاحبه با قهرمانان پیشرفت در مجلات کانون خیلی در تصمیم‌گیری من موثر بود. به دنبال نمونه‌های مشابه خودم بودم و نمونه‌های زیادی پیدا کردم که اطمینان خاطر من را بیشتر کرد.

چرا امسال در کانون تنکابن ثبت‌نام کردی؟

تنکابن با رامسر در حدود 30 دقیقه فاصله دارد و من 6 سال هم برای رفتن به مدرسه به تنکابن می‌رفتم. دلم می‌خواست از فضای حوزه‌ی رامسر دور شوم و فضای جدیدی را تجربه کنم. امسال دانش‌آموزان تنکابن قوی‌تر بودند و این به بالا رفتن سطح تلاشم کمک می‌کرد.

از کی برای کنکور سال 99 شروع کردی؟

تا آمدن جواب نهایی در شهریور ماه صبر کردم. اما در آن بازه کارهایی که می‌کردم کاملا در راستای شروع دوباره‌ام بود. کتاب‌هایم را سر و سامان دادم و مجلات آزمون را خواندم. منابعم را امسال زیاد تغییر ندادم. از منابع سال گذشته‌ام با دید بازتری استفاده کردم. بعد از آمدن جواب نهایی شروع به درس خواندن کردم و خودم را برای آزمون 19 مهر آماده کردم. چالشی که در آن زمان داشتم تغییراتی بود که در کتاب‌های پایه پیش آمده بود. کتاب‌های جدید را گرفتم و با کتاب‌های خودم مقایسه کردم تا بتوانم دید شفافی نسبت به تغییرات کتاب‌های درسی داشته باشم. در اولین آزمون، ترازم 7400 شد و حتی از بالاترین تراز سال گذشته‌ام هم بهتر بود. البته رتبه‌ام در شهر 4 شد و من فهمیدم که خیلی باید بیشتر تلاش کنم. در آزمون بعد رتبه‌ام در شهر 1 شد و در ماه آبان بهترین آزمون‌هایم را دادم و ترازم به 7800 رسید. در ماه آذر بودجه‌بندی کمی حجیم‌تر و آزمون‌ها کمی‌ دشوارتر شد، اما اجازه ندادم ترازم کم‌تر از 7500 بشود.

مائده امینی‌نیا با میانگین تراز 7526


شدت تغییرات کتاب‌های درسی چقدر بود؟

تغییرات کتاب‌های درسی ذهنم را خیلی درگیر کرده بود. با تحقیقاتی که کردم متوجه شدم زیست، شیمی و دینی پایه تغییراتی داشته‌اند. این سه کتاب را تهیه کردم و برای باقی کتاب‌ها از PDF استفاده کردم. در کتاب زیست دهم شکل‌ها تغییر کرده بود و غالبا ساده‌تر شده بود. تغییرات شیمی خیلی کم بود. فقط دینی دهم کمی دشوارتر شده بود. من کتاب تست جدیدی تهیه نکردم.

با به کار بردن چه روش‌هایی توانستی از مهر ماه رفته رفته پیشرفت کنی؟

چون به مدرسه نمی‌رفتم طبیعتا باید ساعت مطالعه‌ام را بالا می‌بردم. سال قبلش تا ساعت 2 مدرسه بودم و تا از تنکابن به رامسر برمی‌گشتم در حدود 20 الی 30 دقیقه هم در مسیر بودم. کم‌کم متوجه شده بودم که برای هر درس، دقیقا باید چه کار کنم. وقتی در اولین آزمون ترازم خوب شد سعی کردم همان روش‌ها را برای آزمون‌های بعد هم به کار ببرم و هدف‌گذاری کنم. من روش هدف‌گذاری چند از ده را خیلی قبول دارم و این کار را حتما انجام می‌دادم. می‌توانستم کاملا پیش‌بینی کنم که در دو هفته باید چه کارهایی بکنم تا به نتیجه‌ی هدفم برسم. تا دوشنبه‌ی هفته‌ی دوم، درس‌ها را تمام می‌کردم و سه روز باقی‌مانده را صرف مرور می‌کردم. این مرور خیلی به من کمک می‌کرد. متن درس‌هایی مثل زیست، شیمی و زمین‌شناسی را پنج‌شنبه‌ها مرور می‌کردم و آزمون غیرحضوری را کار می‌کردم. زمان در دست خودم بود و می‌توانستم آن را هرطور که خواستم سامان‌دهی کنم.

ساعت مطالعه‌ات چقدر بود؟

من تایم زیادی را در اتاقم هستم. آدمی نیستم که زیاد اهل بیرون رفتن باشم. برخلاف گذشته که باشگاه می‌رفتم و خارج از خانه فعال بودم، در یک بازه‌ای تمام مطالعه و تفریحاتم در خانه انجام می‌شد. تلویزیون می‌دیدم و به سایت کانون سر می‌زدم. ساعت مطالعه‌ی مفیدم بین 9 تا 10 ساعت است. مابقی زمانِ روزم هم با کتاب‌هایم مشغولم، جزوه‌هایم را نگاهی می‌اندازم، مرور کوتاهی می‌کنم و برای خودم چیزهایی می‌نویسم.

چرا برای درس زمین‌شناسی وقت می‌گذاری؟

اصولا پنج‌شنبه شب‌ها یا صبح جمعه‌ها زمانی را به مطالعه‌ی زمین‌شناسی مشغول می‌شوم. کتاب تستی برای این درس ندارم و می‌خواهم در جلسه‌ی کنکور اگر زمان اضافه‌ای داشتم برای بهبود رتبه‌ی کشوری‌ام به سوالات این درس هم تا حد امکان پاسخ بدهم. یک کتاب بیشتر نیست و زمان زیادی هم از من نمی‌گیرد. خانم سارا همتی که رتبه‌ی 1 کنکور تجربی 94 می‌گفتند رتبه‌ی 1 کشوری من با تاثیری که زمین‌شناسی روی نتیجه‌ی من گذاشت، حاصل شد. البته با شروع آزمون‌های غیرحضوری زمین را نخواندم و از عید به بعد چند فصل مهمش را خواندم.

از نتیجه‌ی آزمون‌های جمع‌بندی رضایت داشتی؟

بله، در آذر ماه افت کمی داشتم اما تاثیر خاصی روی رتبه‌ام نداشت. گویا اغلب بچه‌ها تجربه‌ی مشابه من را در آن ماه داشتند. در آزمون‌های جمع‌بندی بازیابی‌های بیشتری انجام دادم و نتیجه‌ام به چیزی که مدنظرم بود نزدیک‌تر شد. در دی و بهمن جمع‌بندی خوبی داشتم. تست‌های بیشتری کار کردم. مرور متن کتاب درسی هم برایم بسیار مهم بود، خصوصا در درس‌های زیست، دینی و شیمی.

غیرحضوری شدن آزمون‌ها ناشی از کرونا چه چالش‌هایی برای تو داشت؟

تا قبل از اینکه آزمون‌های کانون غیرحضوری شوند همیشه فکر می‌کردم آزمون دادن در خانه خیلی بهتر است و می‌توانم با تمرکز بیشتری به سوالات پاسخ بدهم. ولی واقعا هنوز هم نتوانستم به اندازه‌ی آزمون‌های حضوری، آزمون‌هایم را جدی بگیرم. حضور در حوزه‌ی آزمون و نشستن در کنار سایر دانش‌آموزان، شرایط کنکور را تا حد زیادی شبیه‌سازی می‌کند. اتفاقا برعکس چیزی که فکر می‌کردم، در آزمون‌های حضوری کمتر حواسم پرت می‌شد و اگر همچین موردی پیش می‌آمد، وقتی به بچه‌های دیگر نگاه می‌کردم که در حال آزمون دادن هستند سریعا به حالت عادی و متمرکزم برمی‌گشتم. شرایط پرینت گرفتن آزمون‌ها را ندارم و با استفاده از گوشی موبایل آزمون می‌دهم. فقط پاسخ‌برگ خام از لوازم‌التحریری تهیه کردم و با استفاده از آن گزینه‌ها را پر می‌کنم. یکی از چالش‌هایم این بود که برای قرار گرفتن در پردازش اول عجله می‌کردم و این باعث می‌شد گاهی گزینه‌ها را اشتباه وارد کنم. البته در تمام آزمون‌ها شرکت کردم.

اصلِ موضوع کرونا چه دغدغه‌هایی برایت داشت؟

ما ساکن شمال هستیم و موج کرونا در شهرهای شمالی زیاد بود. مسافران زیادی به شهر می‌آمد و پدرم کارمند بانک بود و از ابتدا سر کار می‌رفت. فقط پدرم رفت‌وآمد داشتند و سعی می‌کردند تمام موارد بهداشتی را رعایت کنند. الان هم همچنان همان شرایط در خانه برقرار است. مادرم وسایل بهداشتی را در جای خاصی قرار داده‌اند و با رعایت اصول بهداشتی از خودمان مراقبت می‌کنیم. 

پیش آمد که از برنامه‌ی راهبردی فاصله بگیری؟

سال قبل که کنکور دادم وقتی در آزمون‌ها افت می‌کردم سعی می‌کردم از برنامه فاصله بگیرم و این اشتباه‌ترین تصمیم بود. اما امسال حتی زمانی که افت داشتم به هیچ وجه از برنامه‌ی راهبردی جدا نشدم. در اولین آزمون غیرحضوری افت داشتم. البته سقف تراز هم کاهش داشت. ولی با برنامه ادامه دادم. بهترین کار کانون این بود که در سایت چند از ده بچه‌ها را اعلام کرد و این کار باعث شد انگیزه بگیریم و با قدرت بیشتری ادامه بدهیم. برای درس‌هایی که حذف شد وقت گذاشته بودم و خارج از برنامه‌ی کانون آن‌ها را خوانده بودم. سال گذشته روی این بخش‌ها وقت نگذاشته بودم و اشتباهی که کردم این بود که امسال خارج از برنامه این مباحث را خواندم. باید دقیقا مطابق برنامه‌ی راهبردی جلو می‌رفتم. البته بعدا خودم را قانع کردم که بسیاری از دوازدهمی‌ها هم این مباحث را خوانده‌اند.

کانون در حیطه‌های مختلف سعی کرد خودش را با شرایط جدید هماهنگ کند. تصمیمات کانون را در دوران کرونا چگونه ارزیابی می‌کنی؟

به نظر من برنامه‌ریزی‌های کانون خصوصا در آزمون‌های هدیه و دوقلو بسیار خوب و مفید بود. فقط در ابتدای سال 99 بودجه‌بندی آزمون دیر به ما گفته شد و بعد از آن، وقتی برنامه‌ی راهبردی جامعی تا روز کنکور برای ما روی سایت قرار گرفت دیگر تمام نگرانی‌های ما از بین رفت. برنامه‌ی مشترک و غیرمشترک بسیار منطقی بود و بهترین تصمیمی بود که می‌شد گرفت. در بازه‌ای تقریبا هر هفته آزمون داشتیم و در این زمان کمک زیادی به ما می‌کرد. در این زمان که انگیزه‌ی من خیلی کم شده بود گفت‌وگوهایی که با دانش‌آموزان انجام شد بسیار مفید بود و بازخوردهای خوبی هم داشت. من از همه‌ی گفت‌وگوها حتی رشته‌های دیگر را مطالعه کردم. انتشار این گفت‌وگوها پیش از دوران جمع‌بندی و استفاده از نظر این دوستان کمک زیادی به ما خواهد کرد.

از چه زمانی و با چه برنامه‌ای دوران جمع‌بندی را شروع می‌کنی؟

من احتمالا دوران جمع‌بندی را از 6 تیر شروع می‌کنم. کمی از برنامه‌ی خودم باقی مانده که ابتدا آن را تمام می‌کنم و بعد به برنامه‌ی کانون ملحق می‌شوم. از بیست روز پیش روی نقاط ضعفم متمرکز شدم و مطالبی که برایم اولویت بیشتری دارد مرور کردم. من از روش سه روز یک‌بار استفاده می‌کنم و اگر بخشی را در آزمون‌ها پیدا کردم که فراموش کرده بودم، در کتاب درسی یک بند بالاتر و یک بند پایین‌ترش را هم مرور می‌کنم. این روشی است که بسیاری از دانش‌آموزان برتر از آن استفاده می‌کنند. ضمنا طبق برنامه، با اولویت‌بندی و طبق نقاط ضعف خودم متن کتاب‌های درسی دینی و زیست را دوباره می خوانم. فیزیک هم بخش‌هایی دارد که باید در متن کتاب به آن‌ها توجه کرد. این بخش‌ها را می‌خوانم چون در کنکور سال پیش هم از این بخش‌ها سوال مطرح شده بود.

سال گذشته در کنکور شرایط خوشایندی نداشتی. امسال آرامشت را چگونه به دست آوردی؟

مطمئنا امسال هم نگرانی‌هایی وجود دارد. اما آرامش بیشتری دارم چون با خیال راحت‌تری درس خواندم. امسال برخی از روش‌های درس خواندنم را تغییر دادم و برایشان بازه‌های مروری گذاشتم. به هر حال سال گذشته نقص‌های علمی هم داشتم که امسال سعی کردم آن‌ها را رفع کنم. امسال کنکور را برای خودم خیلی بزرگ نکردم و راحت‌ترم. ضمنا نتایجم در آزمون‌های کانون هم اعتمادبه‌نفس خوبی به من داده است. نسبت به سال گذشته میانگین ترازم در حدود 800 واحد اضافه شده است. امسال روزهای جمعه بعد از آزمون به جز تحلیل آزمون کاری انجام نمی‌دادم. خانواده‌ام من را به گردش می‌بردند و شنبه‌ها را با روحیه‌ی خوبی شروع می‌کردم. دوست دارم به بچه‌های فارغ‌التحصیل بگویم که اتفاقات سال گذشته حکمت و علتی داشته و من این را با جان و دل درک کردم. به نظرم فکر کردن به گذشته بد نیست و این حال خوبی برای بیشتر تلاش کردن به ما می‌دهد. باید از اتفاقات پلی به سمت موفقیت ساخت.

افت ساعت مطالعه را هم تجربه کردی؟

بله، برایم پیش می‌آمد که در روز 2 ساعت درس بخوانم و بی‌انگیزه باشم. اما جبران می‌کردم. دوست دارم بچه‌ها هم اگر دو سه روزی پشت سر هم این افت را تجربه کردند، روز چهارم به خودشان بیایند و قوی‌تر از قبل مسیر را ادامه بدهند. در ماه رمضان ساعت خوابم و میزان مطالعه‌ام کمی به هم ریخت، اما بعد از آن عادت‌های بدم را اصلاح کردم و به حالت عادی برگشتم.

به نظرت بین هوش و سخت‌کوشی کدام فاکتور مهم‌تری برای موفقیت است؟

مطمئنا سخت‌کوشی فاکتور مهم‌تری است، چون خودم همیشه نتیجه‌ی سخت‌کوشی‌ام را دیده‌ام. کنکور هدف بلندمدتی است و نمی‌توان این فاکتورها را دقیقا ارزیابی کرد. ولی در آزمون‌های کانون هر اندازه بیشتر تلاش کردم و سخت‌کوش‌تر بودم نتیجه‌ی بهتری گرفتم، در صورتی که در یک بازه‌ی دو هفته‌ای با همان میزان هوش در جلسه حاضر می‌شدم. سخت‌کوشی نسبت به هوش اهمیت چندبرابری دارد.

به نظرت کسانی که به دنبال موفقیت می‌گردند تا چه حد باید خود را برای دشواری‌ها آماده کنند؟

در گفت‌وگوهای اخیر که با بچه‌های دوازدهم انجام دادید دیدیم که در این مسیر سختی‌های زیادی وجود دارد و بچه‌ها باید اعتمادبه‌نفسشان را تقویت کنند. دشواری‌های زیادی وجود دارد که می‌توان با روحیه‌ی قوی و با سخت‌کوشی آن‌ها را به نتایج خوب تبدیل کرد و از زمان، استفاده‌ی مفید کرد. باید آن‌قدر به هدفمان فکر کنیم که از همین تفکر انگیزه بگیریم. من ساعت مطالعه‌ی عجیب و غریبی نداشتم اما با افزایش پیوستگی و انگیزه توانستم میانگین ترازم را افزایش دهم. درس خواندنم را ساعت 8 شروع می‌کنم و هر زمان هم که خوابم به هم ریخت سعی کردم به مرور به حالت نرمال برگردم. اگر اتفاقی هم در این مسیر برایمان افتاد باید آن را مدیریت کنیم.

خانواده‌ات در این راه تا چه حد از تو حمایت کردند؟

من برای دومین بار کنکور می‌دهم و کم‌حوصلگی‌ها و بدخلقی‌هایی با خانواده داشتم. خیلی با من همکاری داشتند که باید از آن‌ها تشکر کنم. هفته‌ای یک‌بار در کنار هم می‌نشینیم و با هم فیلم می‌بینیم. همه‌ی جمعه‌های بعد از آزمون تلاش می‌کردند حال و هوای من را عوض کنند. حمایت خانواده خیلی مهم است. از نظر روحیه شکننده‌تر شدیم و همکاری خانواده تاثیر مثبت زیادی روی روحیه‌ی من داشت. پیش می‌آمد که بخش‌هایی از برنامه‌ام را به دلیل بی‌حوصلگی ادامه نمی‌دادم. خانواده در این زمان‌ها همیشه در کنار من بودند. ضمنا در سایت و در صفحه‌ی مقطع دوازدهم هم فضای خوبی وجود دارد که این فضا هم به من انرژی می‌داد.


سایر گفت‌وگوهای پرستو عسکری را در لینک زیر بخوانید:

گفت‌وگوهای پرستو عسکری

Menu