همهی کتابهای کانون برایم مفید بود
در پیرانشهر به چه مدرسهای میرفتی و الان در کدام دانشگاه درس میخوانی؟
در هنرستان دولتی عفت درس میخواندم و الان دانشجوی دانشگاه دکتر شریعتی تهران هستم.
شغل و تحصیلات پدر و مادرت چیست؟
پدرم سیکل دارند و نظامی پارهوقت هستند. البته مغازهی فروش پوشاک هم دارند. مادرم هم با مدرک دیپلم، خانهدار هستند.
چرا هنرستان را برای ادامهتحصیل انتخاب کردی؟
معدل کلاس نهم من 20 بود. وقتی کلاس نهم بودم، اغلب بچهها بدون علاقه و آگاهی کافی رشتههای نظری را انتخاب کردند. حتی من هم دو هفته در رشتهی تجربی درس خواندم. شاید حتی توان این رشته را هم داشتم؛ چون انسان هر کاری را اراده کند، میتواند انجام بدهد؛ اما واقعاً علاقهی کافی به این رشته نداشتم. رشتههای هنرستان بازار کار مطمئنتری دارد و برای کسانی که دوست دارند زودتر مهارتهای کارکردن را بیاموزند، راه میانبر است.
پدر و مادرت از تصمیمت حمایت کردند؟
بزرگترین پشتوانههای من در زندگی، پدر و مادرم هستند. آنها به تصمیم من احترام گذاشتند و به من گفتند خودم باید تصمیم عاقلانهای برای زندگیام بگیرم.
از رشتهی حسابداری پیشزمینهی خاصی داشتی؟
پایهی ریاضیاتم خیلی قوی بود. وقتی تصمیم گرفتم تغییر رشته بدهم، با دوستم که به رشتهی حسابداری رفته بود، مشورت کردم و کتابهایش را بررسی کردم. خودم به بانکداری علاقه داشتم. در نهایت، تصمیم گرفتم حسابداری بخوانم. البته الان که وارد دانشگاه شدهام شاید لازم باشد در انتخاب مسیر شغلیام تجدید نظر کنم. به تدریس هم علاقه دارم. دوست دارم به مناطق محروم خدمت کنم.
چند سال در کانون آزمون دادی؟
بهمدت دو سال در آزمونهای کانون شرکت کردم و در هیچ آزمونی غیبت نکردم.
از چه منابعی برای موفقیت در کنکورت استفاده کردی؟
تمام منابع من کانونی بود. کتابهای جامع درسهای اختصاصی حسابداری را داشتم. از کتابهای آبی هم استفاده کردم. از کتابهای جامع شیمی و فیزیک و ریاضی هم استفاده کردم. همهی کتابهای کانون برایم مفید بود.
در آزمونهای کانون در کدام درسها قویتر بودی؟
در درسهای اختصاصی حسابداری مثل اموال، انبار و حقوق و دستمزد قویتر بودم. همیشه در چند درس، 10 از 10 میگرفتم. در سال دوازدهم هم اغلب درسهای اختصاصی را 10 از 10 پاسخ میدادم.
