فاطمه یکهفلاح در یک نگاه
شهر: هشتگرد (استان البرز)
سالهای حضور در کانون:
رتبهی کنکور ۹۶: ۴۴۰۰ تجربی
رتبهی کنکور ۹۷: ۲۶۰۰ تجربی
رتبهی کنکور ۹۸: ۵۴۸ تجربی و رتبهی ۶ زبان منطقهی ۳
رشتهی قبولی: پزشکی دانشگاه شهیدبهشتی
تحصیلات و شغل پدر: سیکل، بازنشسته
تحصیلات و شغل مادر: کارشناسی علومتربیتی، خانهدار
لطفاً خودت را معرفی کن.
فاطمه یکهفلاح هستم. امسال از شهر هشتگرد در کنکور تجربی منطقهی ۳، رتبهی ۵۴۸ را به دست آوردم. حالا دانشجوی پزشکی دانشگاه شهیدبهشتی هستم. در سالهای گذشته، با رتبههای ۴۴۰۰ و ۲۶۰۰ موفق نشدم به هدفم که رشتهی پزشکی بود، برسم. تصمیم گرفتم بار سوم هم خودم را آزمایش کنم که این بار موفق شدم.
سال اول با چه موانعی روبهرو بودی که نتوانستی نتیجهی مطلوب بگیری؟
در دورهی دبیرستان، پایهي درسی نسبتاً خوبی داشتم و به این موضوع دقت نمیکردم که معدل بالا لزوماً ضامن موفقیت در کنکور نیست. تابستان همان سال را خوب و بابرنامه سپری کردم و نیمسال اول هم همین کیفیت را حفظ کردم. از نیمسال دوم، بهویژه بعد از عید، بیبرنامگی و نداشتن جدیت موجب شد اواخر سال به این نتیجه برسم که آن سال به هدفم نمیرسم. در آن سال در آزمونهای کانون شرکت نمیکردم و طبیعتاً جمعبندی خوبی هم از درسها نداشتم. این هم علت دیگری بود که نتوانستم در کنکور ۹۶ موفق شوم و رتبهام حدود ۴۴۰۰ شد. قبل از کنکور متوجه شده بودم که دورهی حساس عید و بعد از عید را از دست دادهام و آنطور که باید، نبودهام و جمعبندی خوبی نداشتهام. میدانستم که رتبهی خوبی نمیآورم و بنابراین شوکه نشدم؛ ولی اطرافیانم چون توقع زیادی از من داشتند، متعجب شدند.
از چه زمانی تصمیم گرفتی درسخواندن را دوباره شروع کنی؟
در همان روزهای اعلام نتایج بود که تصمیم جدی گرفتم تا دوباره درس بخوانم و این بار کم و کاستیها را جبران کنم. از همان تابستان شروع کردم. اولین تصمیمی که گرفتم شرکت در آزمونهای کانون بود. از مهرماه در آزمونهای کانون ثبتنام کردم و اولین ترازم ۶۴۰۰ شد. شروع خوبی بود؛ چون احساس میکردم برای اولین آزمون نباید به تراز بالای ۶۰۰۰ فکر کنم.

برنامهات برای سال دومی که کنکور دادی، چه بود؟
در نیمسال اول میانگینترازم حدود ۶۳۰۰ بود و فکر میکردم روشهای مطالعاتی و برنامههایم کاملاً درست است. نیمسال دوم چون برخی از مطالب برایم تکراری بودند، توقع داشتم ترازم بیشتر شود؛ ولی روی میانگینتراز ۶۴۰۰ مانده بودم. تصمیم گرفتم برای آزمون جمعبندی ۷فروردین خیلی بهتر و بیشتر مطالعه کنم و تعداد تستهایم را زیاد کنم تا بتوانم ترازم را افزایش دهم. در اسفندماه، ده روز از دوران جمعبندی مریض شدم و این اتفاق تا حد زیادی روحیه و اعتمادبهنفسم را کم کرد. با این حال در آزمون غیبت نکردم؛ ولی افت ترازم نگرانم کرد. اینکه گذشته را دوباره تکرار کردم، به همین بازهی زمانی برمیگردد. جمعبندی مناسبی نداشتم و باعث شد روحیه و اعتمادبهنفسم را از دست بدهم. در دو ماه پایانی، تلاشم را کردم تا کاستیها جبران شود؛ ولی متأسفانه بهدلیل بیتوجهی به درسهای عمومی و نمرههای نوسانی در برخی از درسها نتوانستم در کنکور ۹۷ هم نتیجهی دلخواهم را بگیرم. این بار رتبهی ۲۶۰۰ برایم ناباورانه بود. خیلی سخت بود که برای دوبارهخواندن بخواهم تصمیم بگیرم. چون فارغالتحصیلها از فضای رقابتی دوستانشان دورند و این موضوع بار روانی زیادی را به همراه دارد.
چه شد که تصمیم گرفتی برای بار سوم این مسیر را طی کنی؟
سال گذشته، انتخابرشته کردم؛ ولی فقط رشتههایی را که میخواستم، انتخاب کردم و برخلاف اینکه بعضی دوستان و اطرافیان پیشنهاد دادند به سایر رشتهها هم فکر کنم، تصمیم نهاییام این بود که فقط پزشکی بخوانم و از پشیمانشدن در آینده میترسیدم. وقتی تصمیم گرفتم برای بار سوم کنکور بدهم، شروعکردن برایم خیلی سخت بود و باعث شد از آبانماه شروع کنم.
برنامهات برای سال سوم چه بود؟
ابتدا قصد داشتم از بهمنماه در آزمونهای کانون شرکت کنم؛ اما به این نتیجه رسیدم که اگر دیر شرکت کنم، باعث میشود انگیزهام برای خواندن و تلاشکردن کم شود؛ زیرا برای کنکور که هدف اصلی بود باید اهداف کوتاهمدت داشته باشیم تا با رسیدن به آنها انگیزه بگیریم. این اهداف کوتاهمدت همان آزمونهای دوهفتهیکبار بود.
در روش کدام درس مهمترین تصمیم را گرفتی؟
دو سال از درس شیمی ضربه خورده بودم؛ درسی که حتی در المپیاد تا مرحلهی استانی پیش رفتم؛ اما چون روش اشتباهی داشتم و سطحی میخواندم، به نمره و ترازی که میخواستم دست پیدا نمیکردم. از طرفی، چون درس آخر دفترچه بود، معمولاً انرژی کافی برای پاسخ به سؤالاتی که بلد بودم نداشتم. در این مورد، روش زمانهای نقصانی کمک شایانی به من کرد و نمرهام از ۳۸درصد کنکور ۹۷ به ۵/۸۷درصد در کنکور ۹۸ رسید.
نتایج کنکورهایت را با هم مقایسه میکنی؟
در ادبیات از ۴۶ به ۵۴، در عربی از ۸۰ به ۸۶، در دینوزندگی از ۶۲ به ۸۸ و در زبان از ۶۰ به۶۲ درصد رسیدم. البته اشتباهم این بود که اهمیت کمی به درسهای عمومی دادم و باعث شد وقت کم بیاورم و به متن زبان عمومی نرسیدم. در اختصاصیها هم در ریاضی از ۵۳ به ۵۵، در زیست از ۶۳ به ۸۴، در فیزیک از ۴۷ به ۶۰ و در شیمی از ۳۸ به ۵/۸۷ رسیدم.
بهنظرت، منابع مطالعاتی خوب باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
منابع کنکوری بسیار گسترده است و زمانگذاشتن برای تستهایی که سطحشان فراتر از کنکور است گاهی باعث کمبود وقت و جداشدن از مبحث اصلی کتاب میشود. سعی کردم در حد سؤالات کنکور تست بزنم و مرور کنم. برای درسهای عمومی از کتاب زرد استفاده کردم. هر کاری نیاز به زمینهی خاص خودش دارد و زمینهی موفقیت در کنکورْ تسلط بر سؤالات کنکور سراسری سالهای گذشته است.
کار خاصی کردهای که دوست داری آن را به دیگران هم پیشنهاد کنی؟
امسال دفترچهای داشتم که خاصترین و مهمترین نکات را در آن مینوشتم تا برای دوران جمعبندی از آنها استفاده کنم. پیشنهادم بهطورکلی در اینها خلاصه میشود: به برنامهی راهبردی تکیه کنند و تحلیل آزمونها و خلاصهنویسی و یادداشتبرداری را جدی بگیرند و وسواس مطالعاتی نداشته باشند.
اطرافیانت چقدر بر تو تأثیرگذار بودند؟
برای موفقیت در کنکور به سؤالات کنکور اشاره کردم؛ ولی زیربنای هر موفقیتی داشتم آرامش است. قطعاً نمیتوان از سهم خانواده در ایجاد این آرامش چشمپوشی کرد. من دو خواهر بزرگتر دارم که روحیه و پیگیریهایشان در سال کنکور برایم بسیار مؤثر بود.
و سخن آخر...
به منطقی که پشت این جمله نهفته است ایمان دارم و مطمئنم اگر در عمل هم اینگونه بودم، یقیناً خیلی سریعتر به خواستهام میرسیدم. آن جمله این است: «یا به اندازهی آرزوهایتان تلاش کنید یا به اندازهی تلاشتان آرزو کنید.»
