رتبه‌های برتر کنکور 95 از روز کنکور خود می‌گویند

روز کنکور چه ساعتی بیدار شدید و درکل چه اتفاقی افتاد؟

رتبه‌های برتر کنکور 95 از روز کنکور خود می‌گویند

میزگردی با حضور رتبه‌های برتر کنکور 95

- مهتا ستاریان، رتبه‌ی 5 تجربی کشور از ملکان (پزشکی دانشگاه تهران- 3 سال کانونی)

- فاطمه ابوالی، رتبه‌ی 30 انسانی منطقه‌ی 2 از گرمسار (آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان- 6 سال کانونی)

- علیرضا آروین، رتبه‌ی 4 تجربی کشور از یاسوج (پزشکی دانشگاه تهران- 8 سال کانونی)

- محمدجواد براتی‌مقدم، رتبه‌ی 3 تجربی منطقه‌ی 2 از شیروان (پزشکی دانشگاه تهران- 3 سال کانونی)

- ایمان رمضانی، رتبه‌ی 5 ریاضی منطقه‌ی 3 از طبس (برق دانشگاه صنعتی شریف- 6 سال کانونی)

- رضا رمضانپور، رتبه‌ی 4 ریاضی منطقه‌ی 2 از آستانه اشرفیه (برق دانشگاه صنعتی شریف- 5 سال کانونی)

- سجاد عشقعلی، رتبه‌ی 206 ریاضی از ساوه (مهندسی عمران دانشگاه صنعتی شریف- از سوم دبستان کانونی بوده)

- مرتضی علیخانی، رتبه‌ی 5 ریاضی منطقه‌ی 2 از ساوه (برق دانشگاه صنعتی شریف- از پنجم دبستان کانونی بوده)

روز کنکور چه ساعتی بیدار شدید و درکل چه اتفاقی افتاد؟

مهتا: من ساعت 5:30 بیدار شدم ولی چون باید از ملکان به مراغه می‌رفتم و مسیر طولانی بود در راه هم خوابیدم. در سال کنکور صبحانه‌ی منزل ما با دیگر صبحانه‌ها فرق داشت. مادرم هر روز صبح غذا درست می‌کرد. روز کنکور هم غذای خاصی با شیره‌ی انگور و گردو درست کرده بود که آن را خوردم. من اهل ملکان هستم اما در بناب درس خواندم و در مراغه کنکور دادم؛ چون دوست نداشتم کسانی که مرا می‌شناسند در روز کنکور کنارم باشند. به هر حال چون کانونی بودم باز هم مرا شناختند. متأسفانه عینکم را فراموش کرده بودم اما دیگر برنگشتم. حوزه‌ی آزمون خیلی گرم بود اما موقعیت خوبی داشتم. عادت کرده بودم که آزمون‌های کانون را مثل کنکور بدانم؛ به همین دلیل در جلسه‌ی کنکور هم احساس آزمون‌های کانون را داشتم و تا یک ساعت اول در حال و هوای کنکور نبودم. بعد از تمام شدن عمومی‌ها نگران این بودم که نمی‌دانستم چگونه به آن‌ها پاسخ داده‌ام. سروصدای جلسه‌ی کنکور مرا عصبی کرده بود و با همین حالت به سراغ ریاضی رفتم و 9 سؤال را بدون پاسخ گذاشتم. به سراغ زیست رفتم و در 35 دقیقه فقط نصف سؤالات را جواب دادم. سعی کردم فیزیک و شیمی را خوب جواب بدهم. یک ساعت و ده دقیقه وقت داشتم اما نیمی از سؤالات هنوز بدون پاسخ مانده بود. با ارزیابی شرایط آزمون دیگر امیدی به رتبه‌ی تک‌رقمی نداشتم و سطح توقعم را پایین آوردم و سعی کردم تمام درس‌ها را به 80 درصد برسانم. همین موضوع باعث شد آرامش پیدا کنم و در همان زمان به تمام سؤالات رسیدم و فقط سؤالاتی باقی ماند که اصلاً بلد نبودم. زمین‌شناسی را هم جواب دادم. بعد از جلسه‌ی کنکور احساس خوبی داشتم.

مهتا ستاریان، رتبه‌ی 5 تجربی کشور از ملکان


فاطمه: در دوران جمع‌بندی دچار مشکلاتی شده بودم که ذهنم را آشفته کرده بود. روز کنکور حس عجیبی داشتم. صبحانه‌ی مفصلی خوردم و با برادرم به حوزه رفتیم. مادرم هم که قرار بود با من کنکور بدهد در همان حوزه آزمون داشت و آن روز فضای خاصی داشت. قبل از آزمون نگرانی‌ام زیاد بود. شرایط کنکور برخلاف تصورم خیلی خوب بود. مراقب‌ها هم به آرامش من کمک می‌کردند. وقتی سؤالات ادبیات را دیدم نتوانستم آن طور که باید پاسخ بدهم در حالی که انتظار نمره‌ی 100 از این درس داشتم. به یاد حرف‌های معلمان و مشاورانم افتادم که همه تأکید داشتند در مواجهه با این شرایط خودم را کنترل کنم. سطح تمام درس‌های عمومی برخلاف انتظارم بود. وقتی اختصاصی‌ها شروع شد بعد از چند سؤال احساسم بهتر شد. سعی کردم به سؤالات شک‌دار جواب ندهم؛ چون معمولاً در آزمون‌های کانون غلط می‌زدم. بعد از جلسه مادرم از کنکور راضی بود ولی من حال خوبی نداشتم.

فاطمه ابوالی، رتبه‌ی 30 انسانی منطقه‌ی 2 از گرمسار


علیرضا: ساعت 6:30 به‌راحتی بیدار شدم و صبحانه‌ی مفصلی خوردم. من قبلاً در حوزه‌ی کنکورم آزمون‌های کانون داده بودم و با محل آشنا بودم و شرایط مناسب بود. با پدر و مادرم به محل حوزه رفتیم. چالش اصلی من باز کردن روکش دفترچه‌ی سؤالات بود که چند ثانیه وقت مرا گرفت و ادبیات را با استرس شروع کردم. به جز زبان که سؤالات آن سخت بود بقیه‌ی عمومی‌ها طبق انتظارم بود. در اختصاصی‌ها به سراغ ریاضی رفتم و با توجه به کنکور ریاضی انتظار درصد پایین‌تری از خودم داشتم اما سؤالات آسان بود و همین موضوع مرا به شک انداخت. در ریاضی چند بی‌دقتی داشتم. در زیست‌شناسی همیشه به من تأکید کرده بودند که اگر سؤالات سخت بود برای همه سخت است اما انگار این حرف‌ها را فراموش کرده بودم. اولین سؤال زیست‌شناسی غلط طرح شده بود و عصبی‌ام کرد. دور اول به 16 سؤال جواب ندادم و نگرانم کرده بود. سؤالات فیزیک خوب بود اما باز هم بی‌دقتی داشتم. در شیمی برخی سؤالات سخت بود اما تقریباً راضی بودم. بعد از آن به زیست برگشتم و فقط دو سؤال را پاسخ ندادم و خوشحال شدم. بعد از زیست با آرامش به سؤالات ریاضی و فیزیک برگشتم. بعد از کنکور احساس خوبی داشتم.

علیرضا آروین، رتبه‌ی 4 تجربی کشور از یاسوج


محمدجواد: صبح کنکور حدود ساعت 4 بیدار شدم اما تا ساعت 6 در تختخواب ماندم. صبحانه خوردم و به محل حوزه رفتم. صندلی من مشکل داشت و مجبور شدم از جای دیگری صندلی بیاورم و باعث تپش قلبم شد. چند نفس عمیق کشیدم و به حالت اول برگشتم. شب قبل از کنکور خیلی به زمان‌بندی فکر کرده بودم. روز کنکور هم همان را اجرا کردم. سؤالات زبان کمی سخت بود و بیش‌ترِ 15 دقیقه‌ی وقت اضافه را به زبان دادم. در اختصاصی‌ها از ریاضی شروع کردم. در ریاضی نزده‌های زیادی داشتم و چون این موضوع در آزمون‌های کانون هم برایم اتفاق افتاده بود نگران نشدم. در زیست انتظار خیلی زیادی از خودم نداشتم و به درصد مورد نظرم رسیدم. فیزیک نقطه‌ی قوت من بود و سریع پاسخ دادم. حدود 85 دقیقه وقت باقی مانده بود. سرعتم در سؤالات شیمی بالا نبود و 55 دقیقه را به آن اختصاص دادم و توانستم تمام سؤالات شیمی را بررسی کنم. حدود نیم‌ساعت آخر را به ریاضی برگشتم و همه را حل کردم. برای چند سؤال زیست هم وقت گذاشتم اما نتوانستم جواب بدهم. برای فیزیک هم یک سؤال را پاسخ دادم. در چند دقیقه‌ی آخر هم زمین‌شناسی را جواب دادم. بعد از بستن دفترچه احساس خوبی داشتم.

محمدجواد براتی‌مقدم، رتبه‌ی 3 تجربی منطقه‌ی 2 از شیروان


ایمان: من ساعت 6:30 بیدار شدم. در حیاط نرمش کردم و صبحانه‌ی کاملی خوردم. تأکید من این بود که روز کنکور هم مثل آزمون‌های کانون با پدرم به جلسه بروم. عمومی‌ها را بالاتر از سطح انتظارم جواب دادم. فقط به دو سؤال ادبیات جواب ندادم. در عربی به جز یک سؤال، بقیه را جواب دادم. ترتیب دین و زندگی عوض شده بود که این موضوع برایم مهم نبود. سؤالات زبان که قرار بود در دور اول جواب بدهم در زمان کوتاهی حل کردم. 10 دقیقه‌ی پایانی هم به سؤالات نزده و شک‌دار برگشتم. اختصاصی‌ها را با ریاضی شروع کردم و قرار بود 75 دقیقه به آن اختصاص دهم. احساس کردم سؤالات سخت است و از کنار سؤالات خیلی سخت گذشتم. تعداد زیادی از سؤالات نزده باقی مانده بود و نگرانم کرده بود. به سراغ فیزیک که نقطه‌ی قوتم بود رفتم. سؤالات وقت‌گیر بود و بعد از 45 دقیقه، چهار سؤال فیزیک باقی ماند. در مورد شیمی چند روز قبل از کنکور میانگین مدت‌زمان پاسخ‌گویی به سؤالات مختلف شیمی را برای خودم مشخص کرده بودم؛ بنابراین اول سؤالات آسان را جواب دادم. بعد از 35 دقیقه سؤالات نزده‌ام زیاد بود. اول به ریاضی برگشتم و خیلی سریع جواب دادم و حتی‌ شک‌دار‌ها را زدم و اشتباهاتم زیاد شد. دو سؤال فیزیک را هم جواب دادم و فقط 10 دقیقه برای شیمی وقت داشتم. خیلی سریع آن‌ها را هم بررسی کردم. بعد از جلسه‌ی کنکور از عمومی‌ها راضی بودم اما در اختصاصی‌ها چون خیلی شک‌دار جواب داده بودم تخمین درستی از نتیجه‌ام نداشتم.

ایمان رمضانی، رتبه‌ی 5 ریاضی منطقه‌ی 3 از طبس


رضا: صبح ساعت 6 بیدار شدم. تنها روزی بود که پدر و مادرم هم همراهم آمدند. آرامش خوبی داشتم اما وقتی آزمون شروع شد من هم مشکل باز کردن روکش دفترچه را داشتم و در عمومی‌ها ضربان قلبم بالا رفته بود. وقتی در ادبیات به زبان فارسی رسیدم برای اولین بار به 4 سؤال پاسخ ندادم. سؤالات عربی به جز قسمت درک مطلب به همه‌ی سؤالات جواب دادم. سؤالات دین و زندگی را بدون مشکل جواب دادم. سؤالات زبان هم خوب بود و در زمان نقصانی برگشتم و به 4 سؤال ادبیات جواب دادم. در اختصاصی‌ها به نظرم سؤالات دیفرانسیل سخت‌تر شده بود. هندسه‌ی تحلیلی و گسسته آسان بود. فیزیک خیلی آسان بود و فقط دو سؤال را به دلیل اشتباه محاسباتی غلط زدم. شیمی را هم به‌خوبی جواب دادم و انتظار سخت بودن سؤالات را داشتم و اغلب غلط‌هایم به دلیل اشتباه محاسباتی بود. در زمان نقصانی به ریاضی برگشتم و آزمون خوبی دادم.

رضا رمضانپور، رتبه‌ی 4 ریاضی منطقه‌ی 2 از آستانه اشرفیه


سجاد: صبحانه‌ی مختصری خوردم و به جلسه رفتم. وقتی دوستانم را دیدم روحیه گرفتم. در عمومی‌ها فقط در دین و زندگی کمی چالش داشتم؛ چون تیپ سؤالات عوض شده بود. در اختصاصی‌ها مخصوصاً ریاضی توانستم خوب عمل کنم. 24 سؤال دیفرانسیل را در 8 دقیقه جواب دادم. کمی در شیمی به مشکل خوردم؛ چون فکر می‌کردم سؤالات شمارشی حداکثر دوتاست اما در کنکور 7 سؤال شمارشی طرح شده بود. بعد از جلسه‌ی کنکور احساس خوبی داشتم.

سجاد عشقعلی، رتبه‌ی 206 ریاضی از ساوه


مرتضی: صبحانه‌ی مفصلی خوردم و به جلسه‌ی کنکور رفتم. در عمومی‌ها ادبیات را کامل جواب دادم. در عربی فقط درک مطلب را برای پایان عمومی‌ها گذاشتم. دین و زندگی را هم کامل پاسخ دادم. برای زبان روش جدیدی را امتحان کردم و می‌خواستم انگلیسی فکر کنم تا سرعتم بالا برود اما اشتباه کردم و وقت کم آوردم و نتوانستم درک مطلب عربی را هم جواب بدهم. در اختصاصی‌ها ریاضی را دقیقاً در وقت خودش کامل جواب دادم. فیزیک را هم در وقت خودش جواب دادم و فقط دو سؤال باقی ماند. در شیمی با آرامش به سؤالاتی که روزهای آخر کار کرده بودم جواب دادم و وقت زیادی از من گرفت و برای سؤالات محاسباتی وقت کم آوردم. بعد از جلسه‌ی کنکور احساس خوبی داشتم.

مرتضی علیخانی، رتبه‌ی 5 ریاضی منطقه‌ی 2 از ساوه

میزگردی با حضور رتبه‌های برتر کنکور 95


Menu