فرهاد طاهری در یک نگاه
شهر: بن (استان چهارمحال و بختیاری)
مدرسه: دولتی امام علی(ع)
سالهای حضور در کانون: چهارم دبیرستان و یک سال فارغالتحصیلی بهمدت ۲ سال
رتبهی قبولی: ۱۷۹ تجربی منطقهی ۳
رشتهی قبولی: پزشکی دانشگاه اصفهان
شغل پدر: قناد
شغل مادر: خانهدار

لطفاً خودت را معرفی کن.
فرهاد طاهری هستم از شهر بن، استان چهارمحال و بختیاری. سال ۹۶ رتبهی ۱۰۶۷ را کسب کردم. سال ۹۷ توانستم رتبهی ۱۷۹ تجربی منطقهی ۳ را به دست آورم.
چه شد که دوباره در کنکور شرکت کردی؟
چون هدفم انتخاب رشتهی پزشکی یا دندانپزشکی بود، نتوانستم در سال اول نتیجه بگیرم؛ اما سال دوم به نتیجهی دلخواهم رسیدم.
چه شد که سال اول نتیجهی دلخواه را نگرفتی؟
تلاشم را کردم؛ اما عوامل محیطی هم در موفقنشدن من دخالت داشت.
برای دوباره کنکوردادن چقدر مصمم بودی؟
بعد از اعلام نتایج ناراحت شدم و برایم سخت بود که دوباره در کنکور شرکت کنم. وقتی دیدم به اندازهی کافی تجربه دارم و از حمایت افراد زیادی برخوردارم و همه به من امیدواری میدهند، بدون هیچ نگرانی دوباره شروع کردم. در آزمونها هم پیشرفت تراز باعث شد به ادامهی راه دلگرم شوم.
آیا پیش روی خود مانعی احساس میکردی؟
در خانواده کسی چیزی را به من اجبار نمیکند. هنگام انتخاب رشتهی دانشگاهی هم تصمیم با خودم بود. وقتی تصمیم گرفتم دوباره کنکور بدهم، خانوادهام مخالفت نکردند؛ اما دوستانم معتقد بودند که سال بعد رتبهام بدتر میشود. وقتی رتبهی سال ۹۷ آمد، از گفتهی خود پشیمان شدند.

وضعیت درسیات در مدرسه چطور بود؟
وضعیت درسیام در مدرسه متوسط بود؛ اما مهارتهایم در تستزنی بیشتر بود. در بعضی مباحث رتبههای برتر هم ضعیف هستند. من در فصل محلول شیمی ضعیف بودم. دل را به دریا زدم و خودم را درگیر این فصل کردم و متوجه شدم آنقدر که فکر میکردم سخت نیست. اگر سختبودن مبحثی باعث شود به سمت آن نرویم، این ذهنیت همیشه با ما هست و مشکل را برطرف نمیکند.
کار خاصی انجام دادی که در نتیجهات تأثیرگذار بوده باشد؟
سال اول که کنکور دادم، چون در درسهای اختصاصی ضعیف بودم، برای درسهای عمومی بیشتر وقت گذاشتم. درسهای عمومی را خیلی خوب جمعبندی کرده بودم و سال دوم بابت این درسها نگرانی نداشتم و کمتر میخواندم. سال دوم تصمیم گرفتم اختصاصیها را تقویت کنم. اول از هر چیز، اشکالاتم را پیدا کردم. برای نمونه، در سال اول نمرهام در شیمی ۳۵ شد. دلیل را که جویا شدم، فهمیدم فقط روی مسائل شیمی وقت گذاشته بودم و حفظیات را رها کرده بودم. در کنکور، هم در سؤالات محاسباتی مشکل پیدا کردم و هم حفظی. سال دوم حفظیات را خیلی خوب کار کردم و بعد برای جمعبندی از روش حل مسئله استفاده کردم. درس فیزیک هم نقطهضعف من بود. روشهای متفاوتی را امتحان کردم و از افراد مختلفی مشورت گرفتم.
چند سال عضو کانون بودی؟
سال چهارم دبیرستان به کانون آمدم و سال بعد هم که فارغالتحصیل شدم در آزمونهای کانون شرکت کردم.
میانگین ترازت در این دو سال چند شد؟
سال اول میانگین ترازم حدود ۶۰۰۰ بود. سال دوم به ۶۹۳۰ رسید.
چه شد که به چنین رشدی در تراز رسیدی؟
دلیل این پیشرفت را تحلیل آزمون میدانم. تا آذرماه سال ۹۷ طبق دفترچهی سؤال، پاسخ میدادم و نتیجهام ثابت مانده بود و رشد نداشت و از طرفی برای سؤالات شیمی با کمبود وقت مواجه میشدم. تصمیم گرفتم به سؤالات شیمی، قبل از فیزیک جواب بدهم. زمانها را کمی تغییر دادم. در اولین آزمونی که از این روش استفاده کردم، نتیجهی خوبی گرفتم. از تراز ۶۷۰۰ به تراز ۷۲۰۰ رسیدم. در کنکور هم از همین روش استفاده کردم و نتیجه گرفتم. دومین نتیجهی آزموندادن، برنامهریزی بود. در آزمون آبان ۹۷ نتیجهی خوبی نگرفتم و فهمیدم دلیل آن برنامهریزیام است. مجلهی آزمون را خواندم. در همان مجله، امیرحسین قاسمینژاد، رتبهی ۱ سال ۹۶ در مصاحبهاش گفته بود هفتهی اول عمدهی درسها را میخوانده و هفتهی دوم را دو قسمت میکرده که نیمی مخصوص حل سؤال و نیم دیگر برای مرور بوده است. این روش برنامهریزی را پسندیدم و با سلیقهی خودم شخصیسازی کردم و نتیجهی خوبی هم از آن گرفتم.

در صحبتهایت به تحلیل آزمون اشاره کردی. این موضوع چقدر مهم است؟
وقتی از بیرون به آزمونها نگاه میکنیم، مثل حلقههای زنجیر هستند. هر حلقهای از آن کنده شود، کل زنجیره مختل میشود. وقتی در یک آزمون غیبت میکنیم، اشکالات آن آزمون هم مشخص نمیشود. اگر در آزمون شرکت کنیم اما آن را تحلیل نکنیم، باز هم زنجیره را دچار اختلال میکنیم. وقتی اشکالات ما مشخص نشود، روی هم تلانبار میشود و خودش را در آزمونهای جامع و سپس در کنکور نشان میدهد. وقتی مطلبی را میخوانیم، قطعاً یادگیری ناقص داریم. یادگیریهای ناقص ما جز از طریق آزموندادن و تحلیل آن، مشخص نمیشود. به همین دلیل است که تأکید میشود که در دوران جمعبندی، بهجای دوبارهخوانی، سؤال حل کنیم. من بارها این روش را امتحان کردم. وقتی سال اول کنکور دادم، برای بعضی از سؤالات جوابی پیدا نمیکردم و جلوی آنها علامت سؤال میگذاشتم. سال دوم چون سؤالات بیشتری حل میکردم، میتوانستم به سؤالات نامفهوم هم جواب بدهم.
در چه درسی خیلی پیشرفت کردی؟
در درس زیست خیلی پیشرفت کردم. سال اول فقط مطالب را حفظ میکردم و نکتهمحور و مفهومی نمیخواندم. سال دوم روش مطالعهام را تغییر دادم. خانم همتی، رتبهی ۱ سال ۹۴، دربارهی روش خود برای این درس گفته بود. روش او به این صورت بود که ابتدا یک بار درس را روزنامهوار میخواند و بعد دوباره از کتاب درسی آن را میخواند و نکاتی را پیدا میکرد و مینوشت. بعد سؤال حل میکرد و نکات سؤال را هم به بقیهی نکات اضافه میکرد و دوباره کتاب درسی را میخواند. من هم این روش را انجام دادم و برای هر مبحث، کتاب درسی را سه بار میخواندم. این روش خیلی برایم مفید بود.
ساعت مطالعهات چگونه بود؟
روزی ۱۱ ساعت و نیم درس میخواندم؛ نه کمتر و نه بیشتر. برای هر درس هم یا دو ساعت یا دو ساعت و نیم وقت میگذاشتم. سعی میکردم تعادل را بین درسها حفظ کنم.

دوران جمعبندی چقدر برایت مهم بود؟
مهمترین نکته برای دوران جمعبندی، داشتن برنامهریزی است. اگر برنامهریزی خوبی نداشته باشیم، نتیجهی خوبی نمیگیریم. من از بهمنماه برنامهی اردیبهشتماه را نوشته بودم و بهتدریج آن را اصلاح میکردم. تنها ایراد برنامهی اردیبهشت حجم زیاد آن بود. صبحها تا ساعت ۱۲ آزمون میدادم. از ۱۲ ظهر تا ۷ بعدازظهر میخواندم. تا ۱۲ شب هم درس میخواندم. وسط اردیبهشت متوجه شدم برنامهام سنگین است. دوران اردیبهشت و خرداد خیلی تعیینکننده است. با خواندن مصاحبههای رتبههای برتر در مجلهی آزمون متوجه شدم کسانی که رتبهی برتر شدهاند، اغلب در اردیبهشت به بعد، پیشرفت خوبی داشتهاند. من هر دو سال روش سهروزیکبار را اجرا کردم. سال اول آزمونهای ۹۰ به بعد کنکور را با این روش آزمون دادم. سال دوم چون این آزمونها برایم تکراری شده بود، کار دیگری کردم. آزمونهای شبیهساز کانون و کنکورهای سال ۹۷ را تهیه کردم و با روش سهروزیکبار آزمون دادم. در تحلیل آزمونها بعد از مشخصشدن اشکالاتم مبحث مربوط به آن را دوباره میخواندم و اگر نیاز بود، تست میزدم.
نتیجهات در آزمون آخر کانون رضایتبخش بود؟
ترازم حدود ۷۳۴۰ شد و خیلی راضی بود. آزمون قبل را ۷۱۰۰ شده بود و این رشد، انرژیام را بیشتر کرد؛ اما از طرف دیگر دچار غرور شدم و یک هفته مانده به کنکور سبکتر کار کردم و نتیجهای را که میخواستم، نگرفتم.
از کنکور هم راضی بود؟ وقت کم نیاوردی؟
بله. راضی بودم. در عمومیها ۵ دقیقه وقت کم آوردم. در آزمونهای کانون، ریاضی نقطهقوت من بود. در کنکور سطح سؤالات ریاضی بالا بود و نتوانستم خوب جواب بدهم و از طرفی، برخلاف معمول، سه درس اختصاصی سخت طرح شده بود و انتظارش را نداشتم.
اگر بخواهی به کسی مشاوره بدهی، چه میگویی؟
بازیابی با حل تست را توصیه میکنم. برخی به سراغ حل مسئله نمیروند؛ چون از اشتباهکردن میترسند. بیشتر رتبههای برتر از اشتباهکردن لذت بردهاند؛ چون میدانستند اشتباهکردن جزئی از یادگیری است. من در جلسهی کنکور هول شدم و تمرکزم را از دست دادم. پیشنهاد میکنم خودشان را برای هر اتفاقی آماده کنند. اول از همه، با استفاده از تکنیک ضربدر و منها، به سؤالات آسان پاسخ بدهند و بعد به سراغ سؤالات سخت بروند.

کمی از خانوادهات بگو.
پدرم قناد و مادرم خانهدار است. چهار برادر دارم که همه شغل آزاد دارند. من در مدرسهی دولتی امام علی(ع) درس خواندم. شهر ما از امکانات محروم است و سعی کردم با تلاش خودم موفق شوم.
بهجز درسخواندن دوست داری در چه زمینههای دیگری هم موفق باشی؟
خیلی به موسیقی علاقه دارم و دوست دارم در این زمینه جلو بروم. کتابهای ادبی هم زیاد میخوانم. شاهنامه را تقریباً دو بار خواندهام و الان دارم گلستان و بوستان سعدی را میخوانم.
