زندگي شگفت انگيز پروانه هاReviewed byHajikhanionJan 13Rating:

پروانه ها قسمت عمده اي از جهان حشرات را تشکيل مي دهند وطبق محاسبات دانشمندان ،
تا کنون يکصد هزارنوع از اين حشره شناخته شده است.بالهاي پروانه ها را پولکهاي
شفاف و رنگارنگ پوشانيده که طرز قرار گرفتن آنها ، از شاهکارهاي خلقت به شمار مي
آيد. پروانه هاي نر ، قشنگتر و خوش خط و خالتر از ماده ها هستند.پروانه ها، چشم
هاي مرکب دارند که تعداد آنها گاهي به هجده هزار مي رسد! پروانه تا وقتي تکامل
پيدا کند مانند ساير حشرات چهارمرحله از زندگي را مي گذراند: تخم، کرم، پيله،
پروانه که براي نمونه کرم ابريشم را که اکثرمردم با آن آشنايي دارند مي توان نام
برد.پروانهها داراي چهار مرحله در زندگيشان هستند: مرحلهٔ اول تخم است، که
پروانهٔ بالغ تخم گذاري ميکند. مرحلهٔ دوم که تبديل به لارو يا کرم ميشود. در
اين مرحله لارو (کرمينه) مقدار زيادي برگ ميخورد تا خود را براي مرحلهٔ بعد آماده
کند. مرحلهٔ سوم شفيره است که کرم تاري به نام پيله بهدور خود ميبافد و مدتي در
آن بدون هيچ غذايي زندگي ميکند. مرحلهٔ چهارم که پروانه است و جانور بالغ که
داراي بال است از پيله بيرون ميآيد.
ساختار بدن
….بدن يک
حشره شامل ۶ قطعه بهم جوش خورده است که ۴ قطعه آن داراي زائده هستند. آروارههاي
پايين و اولين آرواره بالا نسبت به دهان در اطراف واقع ميشوند و يک لب بالايي
دهان را از جلو محافظت ميکند. ماگزيلاي دوم لب پاييني را ميسازد. اين اندامهاي
ذکر شده قطعات دهاني خرد کننده و جونده را تشکيل ميدهند. در پروانه آرواره بالا
به صورت قطعات دهاني مکنده خارج ميشود.هر يک از ۳ قطعه سينه در بردارنده يک جفت
پا است و به قطعات دوم و سوم يک جفت بال نيز متصل است. در شکم حشره، ۷ قطعه اول
بدون زائده هستند. در قطعات هشتم و نهم زائدهاي وجود دارد که به کارتخمگذاري کمک
ميکنند. مخرج در قطعه دهم قرار دارد. دو قطعه آخر سينهاي و ۸ قطعه اول شکمي
داراي روزنکهاي زوجي هستند که به دستگاه تنفسي نايي منتهي ميشوند.
پوست بدن
سطح بدن
داراي پوششي ويژه است که در دوران رشد پس جنيني و به هنگام پوست اندازي به شدت تحت
تأثير اعمال فيزيولوژيک مختلف قرار ميگيرد. پوست بدن بر عکس کرمها و نرمتنان از
استحکام و مقاومت زيادي برخوردار است. بررسيهاي بافتشناسي پوست که بهوسيله
ميکروسکوپ نوري انجام شده نشان ميدهد که پوست از دو لايه مشخص يکي ياختههاي
روپوستي و ديگري لايه کوتيکول تشکيل ميشود. پوست بدن بطور کلي وظايف زير را انجام
ميدهد:• بدن را در برابر عوامل فيزيکي و مکانيکي مختلف محيط مانند زرهي محافظت ميکند.
• از تبخير آب بدن که در زندگي حشرات داراي اهميت ويژهاي است جلوگيري کرده و مانع
نفوذ مواد سمّي و خارجي به بدن ميشود.
• حشره را در برابر تغييرات بيش از اندازه گرماي محيط محافظت ميکند.

غدههاي پوستي
غدههاي پوستي اعم از تک سلولي يا چند سلولي بلافاصله در زير کوتيکول و
يا اندکي فراتر قرار ميگيرند. ترشحات آنها در مراحل مختلف زندگي حشره، اعمال
بسيار گوناگوني را انجام ميدهند. مهمترين غدههاي پوست عبارتند از: غدههاي چرب
کننده، غدههاي مومي، غدههاي لاکي، غدههاي ابريشمساز و غدههاي پوستاندازي.
ماهيچههاي بدن
بيش از يک قرن است که معلوم شده است ماهيچههاي بدن حشرات مانند ديگر
بندپايان بجز در موارد استثنايي عموماً از نوع ماهيچههاي مخطط است. رنگ آنها
معمولاً روشن و يا خاکستري است اما ماهيچههاي بال زرد، نارنجي و يا قهوهاي روشن
هستند. اينگونه رنگ آميزي به سبب وجود رنگدانههاي گوناگوني است که در ساختمان
آنها پراکندهاند. چون بدن حشرات و پيوستهاي
آنها از بندهاي زيادي تشکيل شده است به اين دليل تعداد ماهيچهها براي تامين حرکات
آنها بسيار زياد و قابل توجه است؛ چنانچه در بدن لارو بعضي از پروانهها تعداد
آنها ۳۰۰۰ و گاهي بيشتر است.
دستگاه تنفس
تنفس بهوسيله شبکهاي از لولههاي ميان تهي ويژه به نام نايژه صورت ميگيرد.
مجموع اين لولهها و انشعابات متعدد آنها بطور کلي دستگاه تنفسي حشره را بوجود ميآورد.
نايژهها لولههاي برونپوستي منشعبي هستند که در دو طرف جانبي بدن بهوسيله روزنههاي
متقارن به نام استيگمات به بيرون باز ميشوند.نايژهها به رنگ نقرهاي شفاف بوده و
درون آنها داراي پوشش کوتيکولي مارپيچي به نام تنيديوم ميباشد. انتهاي هر يک از
لولههاي تنفسي به يک سلول نايژهاي و لولههاي تنفسي بسيار باريک به نام تراکئول
ختم ميشود. اين تراکئولها که قطر آنها کمتر از يک ميکرون ميباشد براي اکسيژن
رساني بطور مستقيم به سوي اندامها، بافتها و سلولهاي بدن کشيده ميشود.دستگاه گردش خوندستگاه گردش خون حشرات در مقايسه
با ديگر جانوران بيمهره سلومدار بسيار ساده بوده و تنها از يک لوله پشتي تشکيل
شده است. اين لوله در ناحيه شکم معمولاً قلب و در قفسه سينه و سر، آئورت را بوجود
ميآورد. در پروانه لوله پشتي با خانههاي قلب است. در اين حالت قلب به تعدادي
اطاقک که در بيشتر موارد تعداد آنها به ۸ عدد ميرسد تقسيم شده است. جريان خون به
داخل قلب بهوسيله روزنههاي جانبي آن که در حد فاصل خانهها قرار دارند انجام ميگيرد.
توليد مثل
در پروانه جنين به صورت رشد نيافتهاي از تخم درميآيد و در ظاهر به
کرم هاي حلقوي ميماند. اين لاروها طي پوست اندازيهاي متوالي رشد ميکنند و
سرانجام محفظههايي در ديواره بدن پديد ميآيد و قرصکهايشفيرهاي آغاز به پيدايش
ميکنند. اين ديسکها جوانههاي دروني هستند که بعدها زائدههاي جانور بالغ مانند
بالها، پاها و قطعات دهاني جديد از آنها حاصل ميشوند. تغيير شکل لارو کرمي شکل به
جانور بالغ در درون پيله انجام ميشود. در اين مرحله محفظههايي که محتوي قرصهاي
شفيرهاي هستند باز ميشوند و زوايد بدن جانور بالغ کمکم ظاهر ميشوند.

انواع پروانه
پروانه اطلسي
اين حشره شبزي بزرگترين بالها را در ميان گروه پروانهها دارد. اما
بدن او کوچک است و در حدود ۵ سانتيمتر طول دارد. بالهاي جلويي نوع بالغ به سمت عقب
خم شده و هر چهار بال او داراي طرحهاي نيمه شفاف ميباشند.
پروانه بلوطي
اين پروانه درشت هيکل داراي شاخک هاي بسيار کوچکي است و تا به سن بلوغ
نرسد، غذا نميخورد. نرها و مادهها از نظر
اندازه و رنگ با همديگر فرق دارند. نوع نر خيلي بزرگتر از نوع ماده است. نوع ماده
تا زماني که نوع نر آن را پيدا کند و با او جفتگيري نمايد، پرواز نميکند.
پروانه شطرنجي دم چلچلهاي
اين پروانه استوايي که در همه جا پراکنده است، يک پرواز کننده قوي ميباشد
و احتمالاً براي پيدا کردن غذا مهاجرت ميکند. پيله اين پروانه به خوبي استتار شده
و در صورت مورد تهديد قرار گرفتن، شاخ چنگالي شکل پشت سرشان را باد ميکند. اين
شاخ بوي تنفر انگيز و بدي را در فضا منتشر ميکند.پروانه
فينيقيهاي
نام ديگر اين پروانه آپولوي کوچک ميباشد. اين پروانه در مناطق
کوهستاني زندگي ميکند و به ندرت درمناطق پايينتر ديده شده است. طرح روي بالهاي اين پروانه متغير است بالهاي او
بسيار نازک بوده و داراي پولک هاي ظريفي ميباشند که نيمه شفاف به نظر ميآيد.
پروانه فينيقيه در مقابل سرما بسيار مقاوم است و با وجود آن فقط در فصل تابستان
فعال است.
پروانه کوچک پستچي
اين پروانه استوايي در حاشيه جنگلها زندگي ميکند و از شهد گل ساعتي
تغذيه ميکند. گونه اين پروانه داراي ۳۰ رنگ مختلف بوده و با لرزاندن بالهاي خود
پرندگان مزاحم را از خود دور ميکند.
نقش بو در پروانه
بسياري از حشرات از جمله پروانه ها با زبان بسيار عجيبي با يکديگر
ارتباط حاصل مي کنند. آنها بوسيله انتشار بوهاي مخصوص از فاصله هاي بسياردور به هم
علامت مي دهند. مثلاً ماده هاي حيواني از طايفه کرم ابريشم بنام بومبيکس (Bombyx) از غده
هاي قسمت عقب بدن خود ماده معطري را ترشح مي کنند و به نرهاي جنس خود که خيلي دور
هستند اطلاع مي دهند که مقدم آنها را گرامي خواهند داشت.فاصله اي که حشره نر بو را
احساس مي کند باور کردني نيست. انسان فقط از فاصله چند متري بو را حس مي کند ولي
اين حشرات از فاصله چند کيلومتري بوي ماده خود را درک مي کنند.
دانشمندان براي
اينکه بفهمند حشرات از چه فاصله اي بو را حس مي کنند از قطاري که در حال حرکت بود
کرمهاي نر را به فاصله منظمي رها کردند. پس از طي يازده کيلومتر بسياري از کرمها
راه قفس کرم ماده را پيدا کردند.
موضوع بسيار جالب
توجه آن که کرم ماده فقط يک ده هزارم ميلي گرم ماده معطر دارد و هر بار مقدار
بسيار کمي از آن را در هوا پخش مي کند. معذلک سلولهاي عصبي شاخک پروانه نر قادر به
تشخيص اين بو مي باشد و پروانه نر را به سوي منبع اين بو مي برد.
پروفسور بونتاندت
رئيس جامعه ماکس پلانک درآزمايشگاه خود موفق شده ماده معطرپروانه بومبيکس را بسازد. اين ماده يک الکل اشباع نشده به فرمولC16H30O است. با
اين حال براي اين که بتوانيم عين آن ماده را بسازيم بايد وضع هندسي اتم ها در ميان
مولکول آن ماده کاملاً مشابه وضع ماده طبيعي باشد. اگر ماده اي بسازيم که فرمول
شيميايي آن فرمول مذکور باشد ولي فقط يک مولکول از ماده آن جابجا شده باشد هيچ
حشره نري به وسيله آن جذب نخواهد شد.
