گفتوگو با پدر و مادر آریان عبداللهی، رتبهی 5 تجربی از لاهیجان
ما هچنان نیاز به یادگیری داریم
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
پدر: من مسعود عبداللهی، دکترای روانشناسی دارم و عضو هیئت علمی دانشگاه تنکابن هستم.
مادر: من نسترن دادفر، کارشناسی مامایی دارم و کارشناس درمانگاه هستم.
آریان از کودکی چه ویژگیهای رفتاری متمایزی داشت که شما را به موفقیت امروزش دلگرم میکرد؟
مادر: آریان همیشه پسر آرامی بود و پشتکار زیادی داشت. از کودکی دوست داشت در هر زمینهای که فعالیت میکند برتر و موفق باشد. در دوران دبستان و راهنمایی به نجوم علاقهی زیادی داشت و کتابهای علمی زیادی را مطالعه میکرد.

آریان از چه زمانی هدفش را انتخاب کرد و با شما در میان گذاشت؟
مادر: از تابستان سوم راهنمایی به رشتهی تجربی علاقهمند بود و دوست داشت پزشک شود. از همان زمان وقتی در آزمونهای کانون شرکت میکرد، حتی اگر ترازش افت میکرد، ناامید نمیشد و باانگیزه برای آزمون بعدی تلاش میکرد.
رشتهی تحصیلی و محل کار شما روی انتخاب آریان هم اثرگذار بود؟
مادر: آریان در یک فضای علمی بزرگ شده است. او همیشه با کتاب و درس مأنوس بود. او را طوری تربیت کردیم که کتاب برایش بهترین جایزه بود. آریان کتابهای علمی زیادی مطالعه کرده است.
آریان از چه سالی در آزمونهای کانون شرکت کرد؟
مادر: از تابستان اول دبیرستان او را در کانون ثبت نام کردیم.
شما در زمان تحصیل آریان مشغول ادامهی تحصیل بودید؟
پدر: وقتی آریان در دورهی راهنمایی بود، مشغول تحصیل در دورهی دکترا بودم.
این موضوع چه تأثیری بر موفقیت فرزندتان داشت؟
پدر: شاید عکسالعملهای مستقیم بر رفتار فرزندان اثر چندانی نداشته باشد؛ اما وقتی فضای علمی بر یک خانواده حاکم باشد این محیط حتماً بر فرزندان اثر مستقیم میگذارد. وقتی به یک نوجوان بگویی درس بخوان، شاید این کار را انجام ندهد؛ اما وقتی قهرمانهای داستان زندگی ما همگی تحصیلکرده باشند ناخودآگاه به سمت پیشرفت علمی کشیده خواهد شد.
به نظر شما برای اینکه خانواده به موفقیت فرزندان کمک کنند چه پیششرطهایی لازم است؟
پدر: خانواده باید همراه باشد. پدر و مادر باید دقیقاً بدانند که فرزندشان چه زمانی نیاز به تشویق دارد. نه تشویقهای بیاندازه جوابگو است و نه بیتوجهی و به حال خود رها کردن.
از نظر روانشناسی چه نکاتی وجود دارد که با رعایت آنها میتوانید به بچهها کمک کنید؟
پدر: اول باید ببینیم بچهها چه میخواهند. گاهی بچهها سردرگم هستند. دانشآموز باید با شور و شوق رشتهی تحصیلیاش را انتخاب کند. انتخاب وظیفهی اولیا نیست، اما آگاهی دادن قبل از انتخاب و نیز بها دادن به نظر فرزند بعد از انتخاب، وظیفهی اولیاست. نکتهی دوم اینکه برای فرزندان محیط آرامی فراهم کنیم. خلاقیت در سایهی آرامش شکوفا میشود. نباید فرزندان را در مسائلی که ارتباطی به آنها ندارد وارد کرد و آرامش آنها را بر هم زد. در هر شرایطی باید به فکر عزت نفس فرزندانمان باشیم. نکتهی سوم این است که فرزند ما باید الگو داشته باشد و بداند که دقیقاً مقصدش کجاست و به چیزی میخواهد برسد. این شعار کاملاً درست است که دانشآموزان تکرقمی، اولیای تکرقمی دارند. خیلیها فکر میکنند وضعیت مالی خوب موجب موفقیت است؛ اما از خانوادههای با عزت نفس، فرزندان با عزت نفس شکوفا میشوند.

در بحث برنامهریزی درسی چه کسی به آریان کمک میکرد؟
پدر: من هر دو هفته یکبار بعد از آزمون کانون و دریافت کارنامه، آریان را برای شرکت در جلسهای که آقای نباتی شخصاً برای رتبههای برتر برگزار میکردند میبردم. بعد از آن در خانه با هم یک برنامهی کلی برای دو هفتهی بعد تنظیم میکردیم.
به نظر شما رمز پیشرفت چیست؟
پدر: هرگز نباید یادگیری را متوقف کرد. ما در هر سنی که باشیم دانشآموزیم. من در شغل خودم وقتی به یک بیمار برمیخورم فکر میکنم که کار سختی پیش رو دارم؛ اما با مراجعهی بیمار بعدی میفهمم که نفر قبلی مراجعهکنندهی سادهتری بود و من همچنان نیاز به یادگیری دارم.
برای تشویق چه راهکاری مناسبتر است؟
مادر: به نظرم تشویق کلامی مؤثرترین و بهترین ایده برای تشویق است. وقتهایی که پسرم به ما میگفت حس میکنم افت کردهام و کم آوردهام همیشه به او میگفتیم که تو میتوانی و شکستها تو را قویتر میکند. این جملات او را برای آزمونهای بعدی باانگیزهتر میکرد.
چهقدر با او گفتوگو میکردید؟
مادر: ما شبی نیمساعت را به گفتوگو اختصاص داده بودیم. همیشه در حین صحبتهایش از من دربارهی رتبهاش میپرسید. با وجود اینکه شاید خیلی نمیتوانستم نتیجه را پیشبینی کنم، اما به او میگفتم با تلاشی که میکند و زحمتی که شبانهوز میکشد مطمئنم که جزو نفرات برتر میشود. حرفهای ما و همچنین صحبتهای معلمهایش خیلی روی او تأثیر گذاشت. درواقع آریان پسری بود که به تشویق و حمایت نیاز داشت.
برای موفقیت در کنکور چه جایزهای به او دادید؟
مادر: آریان در طول تحصیل گوشی هوشمند نداشت. فقط یک موبایل ساده داشت که ما را از خودش باخبر کند. بعد از قبولیاش یک گوشی هوشمند به او جایزه دادیم.
شرایط محیطی را چگونه برایش فراهم کردید؟
مادر: تلفن و تلویزیون را به خواست خودش از دسترس خارج کردیم. حتی خواهر کوچکترش هم حدود یک سال و نیم بهندرت از تلویزیون استفاده کرد. مسائل ناراحتکننده را برایش نمیگفتیم و سعی میکردیم روحیهی او را آرام نگه داریم. مهمانیها را حذف کردیم و پسرم تمام وقتش را صرف تلاش برای رسیدن به هدفش کرد.
روز کنکور چه کسی او را همراهی کرد؟
مادر: من، پدر و خواهرش به همراه مادرم که از کودکی همراه پسرم بود، او را به جلسهی کنکور بردیم. البته همیشه در تمام آزمونهای کانون در تمام این چهار سال بدون استثنا او را همراهی کردیم.
نقطهی مثبت دیگر زندگی آریان را چه چیزی میدانید؟
پدر: آریان در چند سالی که در مدرسهی شهیدبهشتی لنگرود درس خواند، دبیرهای بسیار خوبی داشت؛ بهویژه آقای نباتی و سایر دبیرانی که در موفقیت پسرم و دیگر دانشآموزان مدرسه نقش مؤثری داشتند. در سال 93، شایان پورمیربابایی، فراست رجبی و مرتضایی، رتبهی 1، 8 و 11 از این مدرسه بودند.
نقش اولیا را در موفقیت چهقدر مهم میدانید؟
پدر: قهرمانان ساختنی هستند. اگر بتوانیم بدون توجه به امکانات، شرایط روحی مناسبی برایشان فراهم کنیم قطعاً موفق خواهند شد. اثر ده بار «میتوانی» با گفتن یک بار «نمیتوانی» از بین میرود. باید با کلام مثبت عزت نفس را در فرزندان تقویت کرد.
به اولیا چه توصیهای دارید؟
پدر: مطالعه کنید. حتی اگر تحصیلات خاصی ندارید روزنامه و مجله بخوانید. مطالعهی شما، این روحیه را در فرزندان نهادینه میکند.

