تصمیمها بخش مهمی از روند موفقیت یک فرد را تشکیل میدهند. مهمترین رخدادها و دستاوردهای زندگی از یک تصمیم شروع میشوند. تصمیمها درونمایهای رازآلود دارند که تلاش برای رقم زدن بهترین نتایج از یک تصمیم اولیه را جذاب میکند. ما اغلب درک درستی از نتیجهی واقعی یک تصمیم نداریم و سعی میکنیم تصویر واضحی از آن را در ذهن داشته باشیم. افزایش سن، تجربهی افراد را در تصمیمسازیِ صحیحتر افزایش میدهد اما این افزایش تجربه، ما را از درک شگفتیهای تصمیمگیری بازنمیدارد و هر بار زوایای پنهان یک تصمیم، ما را شگفتزده میکند. تصمیمهای ما از لحاظ اهمیت هیچ گاه در یک درجه قرار نمیگیرند و طبیعتاً حساسیت تصمیمهای مهم بر ابهام نتایج آن اضافه میکند. با همهی این موارد هنوز راهکارهایی وجود دارد که میتوانیم دید بهتری به تصمیمهای خود داشته باشیم. این راهکارها را به شکل پاسخهایی برای چند سؤال چالشبرانگیز دنبال خواهیم کرد. مانند نگاه کردن از بالا که به رسیدن به نوعی دید جامع از تمام زوایا کمک میکند. نکتهی ثابتی که قبل از تمام تصمیمگیریها باید به خاطر داشته باشیم دانشافزایی در مورد آن است. تحقیق کردن در مورد ابعاد و زوایای هر تصمیم جزء جدانشدنی کسب نتایج برتر است.
«به تناسب اهمیت تصمیم خود، چهقدر برای آن زمان صرف میکنید؟» میتوانیم افراد تصمیمگیرنده را به دو گروه کلی تقسیم کنیم: «بیشینهپردازها» یا افرادی که در هر تصمیم و اقدامی با ایدهآلگرایی صرف به دنبال رسیدن به شرایطی آرمانی هستند و بهترین گزینههای ممکن را برای خود جستوجو میکنند و «میانهروها» که هدف از اجرای تصمیم برای آنها دست یافتن به نوعی ایدهآل منطقی و حسابشده از اجرای فعالیت است. گروه دوم، گاهی به انتخاب نخستین گزینهی ممکن دست میزنند و غالباً رضایت بیشتری از عملکرد خود احساس میکنند. نگاه به نتایج عملکرد هر کدام از این گروهها درک بهتری از تعادل صرف زمان برای تصمیمگیری به ما خواهد داد. شاید رؤیاپردازیهای گروه اول تداعیکنندهی نتایج بهتری در ذهن مخاطب باشد اما همیشه این اتفاق رخ نمیدهد. نه قانع شدن به انتخاب اول و نه جستوجو برای شرایط آرمانی نباید باعث انتخاب گزینهی مناسب در شرایط موجود شود. بودجهبندی صحیح زمان برای تصمیمها بر حسب میزان اهمیت آنها اتفاق میافتد. مهمترین نتیجهی این رویکرد انتخاب گزینههای مناسب و روشهای اجرایی مناسبتر است.
«اگر فرد دیگری در موقعیت شما قرار داشت چه توصیههایی به او داشتید؟» یکی از مهمترین واقیعتهایی که باید آن را بپذیریم تصمیمگیریهای ما در نقش دیگران است: در زندگی حقیقی یا در دنبال کردن رفتارهای یک کاراکتر داستانی. ما گاهی اوقات خود را در موقعیتهای دیگران قرار میدهیم. این بار میتوانیم از این کار برای بهتر کردن نتایج تصمیمگیریهای فردی استفاده کنیم. تصور کردن وضعیت فعلی خود در موقعیت یک فرد دیگر کمک زیادی به دست یافتن به ادراک بیرونی از شرایط خودمان خواهد کرد. شبیهسازی این موقعیت به شناخت زوایایی که در دید فردی پنهان باقی ماندهاند کمک زیادی خواهد کرد و در نظر گرفتن این زوایا، بدون شک، از تصمیمات شما، نتایج برتر خواهد ساخت.
