نیویورکتایمز به تازگی مقالهای را منتشر کرده است که موضوعش افزایش تعداد نوجوانان مبتلا به استرس شدید است. این مقاله سعی در کنکاش دلایل بالا رفتن سطح اضطراب در نوجوانان کرده است. من به عنوان رواندرمانگر، استاد دانشگاه و نویسنده کتابهای روانشناسی، رواج رنج بردن از اضطراب میان نوجوانان را تأیید میکنم. اضطراب متداولترین مسئلهای است که افراد را وادار به مراجعه به مطب من میکند. بعضی از افراد جوان، ایدئالگراهایی هستند که عملکردی بالاتر از حد انتظار دارند و شکست برایشان بسیار هراسآور است. بعضی دیگر چنان نگران نظر دیگران درباره خود هستند که نمیتوانند به درستی عمل کنند.
بعضی از نوجوانان دوران سختی را سپری کردهاند درحالیکه بعضی دیگر محیط خانوادگی آرام و والدینی حمایت گر داشتهاند.
به نظر من، این افزایش ناگهانی اضطراب در نوجوانان ناشی از تغییرات اجتماعی و فرهنگی دو دهه اخیر است و ده دلیل اصلی آن در ادامه شرح داده میشود.
1. فرار از دنیای واقعی به کمک دستگاههای دیجیتال
دسترسی مداوم به دستگاههای دیجیتال، به کودکان اجازه میدهد به جای رویارویی و کنار آمدن با احساسات ناخوشایند، از آنها فرار کنند. آنها ترجیح میدهند به جای اینکه با بیحوصلگی، تنهایی و ناراحتی کنار بیایند، خود را در بازیهای سرگرمکننده غرق کنند و زمانی که برای تنبیه به اتاقشان فرستاده میشوند، به جای فکر کردن به عواقب کارشان، خود را سرگرم فضای مجازی کنند.
متأسفانه امروزه شاهد مشکلات در نسلی هستیم که در کودکی، از احساسات ناخوشایند اجتناب کردهاند. دستگاههای الکترونیک فرصتهای پرورش توان ذهنی را از آنها گرفتهاند و مهارتهای لازم برای تحمل چالشهای دشوار روزمره را کسب نکردهاند.
2. همه دنبال شادیاند.
در فرهنگ امروزی آنقدر بر شادی تأکید شده است که بعضی والدین فکر میکنند شاد کردن مداوم فرزندشان مهمترین وظیفه آنهاست. آنها سعی میکنند کودک غمگینشان را شاد کنند و زمانی که عصبانی است آرامش کنند.
این نحوه تربیت سبب میشود که کودکان گمان کنند اگر حتی برای یک لحظه احساس ناراحتی کنند، یک جای کار میلنگد. چنین نگرشی، آشفتگی درونی فراوانی را در آنها پدید میآورد. آنها متوجه نیستند که احساس گاه به گاه ناراحتی، کلافگی، گناه، ناامیدی و عصبانیت کاملاً طبیعی و سالم است.
3. والدین کودکانشان را بیش از حد میستایند.
تعریف و تمجیدهایی مانند: «تو سریعترین دونده مدرسه هستی» یا «تو باهوشترین بچه کلاسی» کمکی به پرورش عزتنفس نمیکند. در عوض باعث میشود که کودک با این برچسبها بزرگ شود. این برچسبها باعث میشود آنها ترسی فلجکننده از شکست داشته باشند.
4. والدین درگیر رقابتی کُشنده شدهاند.
بسیاری از پدر و مادرها تبدیل به دستیارهای شخصی کودکانشان شدهاند. آنها به سختی کار میکنند تا مطمئن شوند فرزندشان در عرصه رقابت کم نمیآورد. آنها معلم خصوصی و مربی ورزشی استخدام میکنند و برای کلاسهای تقویتی کلی هزینه میکنند. تمام هم و غمشان فراهم آوردن کارنامهای خوب برای فرزندشان میشود که بتواند در مدرسه یا دانشگاهی دست اول پذیرفته شود. با این کار، انگار به فرزندشان میگویند که باید برای رسیدن به آرزوهایش در همه عرصهها موفق باشد.
منبع:
https://www.psychologytoday.com/us/blog/what-mentally-strong-people-dont-do/201711/10-reasons-why-todays-teenagers-are-so-anxious
