چگونه والدین دستگاه‌های دیجیتال را مدیریت می‌کنند (بخش دوم)

برای تجزیه و تحلیل فعلی، خانواده‌ها را به سه گروه تقسیم کردیم: درآمد کمتر/تحصیلات پایین‌تر، درآمد کمتر/تحصیلات بالاتر و درآمد بالاتر/تحصیلات بالاتر

چگونه والدین دستگاه‌های دیجیتال را مدیریت می‌کنند (بخش دوم)

در خانواده‌های با درآمد کمتر و تحصیلات پایین‌تر، به نکات زیر پی بردیم:

  • § مالکیت نسبتاً بالا نسبت به دستگاه در خانه؛

  • § شکاف نسلی در مهارت در رسانه‌های دیجیتال بین والدین و فرزندان، به ویژه در میان خانواده‌های مهاجر؛

  • § راهبردهای مداخله‌ی والدینی دست‌وپاگیر نسبت به دستگاه‌های دیجیتال، والدینی که نسبت به رسانه‌های دیجیتال نسبتاً مردد و نگران هستند؛

  • "رفتار رابطه‌ی احترام‌آمیز" در ارزش‌های فرزندپروری.

در خانواده‌های با درآمد کمتر و تحصیلات بالاتر، نکات زیر را دریافتیم:

  • § ترکیبی از خانه‌های غنی و ضعیف رسانه‌ای از نظر مالکیت دستگاه؛

  • § انواعی از محیط‌های خانگی با درصد بالایی از خانواده‌های تک‌ فرزندی؛

  • § والدین نسبتاً قابل اعتماد برحسب مهارت‌های دیجیتالی و بنابراین توانایی آن‌ها در اولویت‌بندی فعالیت‌ها در برابر مداخلات محدودکننده.

با این حال، دانش رسانه‌های دیجیتال نگرانی‌هایی را به همراه دارد و این والدین نیز برخی از شیوه‌های محدودکننده را اعمال می‌کنند.

در خانواده‌های با درآمد بیشتر و تحصیلات بالاتر، به نکات زیر پی بردیم:

  • § "رفتار توانمندسازی بیانی" در ارزش‌های والدینی؛

  • § محدوده‌ی وسیعی از شیوه‌های متنوع مداخله‌ از جمله راهبردهای متفاوت برای مدیریت محدودیت‌ها به‌ منظور استفاده از دستگاه‌های دیجیتال؛

  • § تلاش‌هایی در جهت ترویج فعالیت‌های آفلاین (غیر دیجیتال) برای بچه‌ها در حین محدود کردن فعالیت‌های دیجیتال در خانه؛

  • § والدینی که با رسانه‌های دیجیتال کار می‌کنند یا در خانه از رسانه‌های دیجیتال استفاده می‌کنند، اغلب متوجه می‌شوند که شیوه‌هایشان، تلاش‌ آن‌ها برای محدود کردن فرزندان‌شان در استفاده‌ از رسانه‌های دیجیتال را تضعیف می‌کند.

برای تفسیر یافته‌ها، الگوها و شیوه‌های خانوادگی با توجه به زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی مختلف آن‌ها و تحصیلات و سبک فرزندپروری‌شان، نگرش نسبت به رسانه‌های دیجیتال و مداخله‌ی والدینی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند (لیوینگستون و همکاران[1]، 2011؛ تاندون و همکاران[2]، 2012). هر سه منبع نظری (و تحقیق قبلی که این‌ها را تأیید می‌کند) در شناسایی اشتراکات و تفاوت‌ها در بین خانواده‌ها موثر بودند؛ احتمال زیادی وجود دارد که وضعیت‌ اجتماعی-اقتصادی (درآمد، تحصیلات) بر شیوه‌ها و اعتقادات فرزندپروری تأثیر ‌بگذارند گذارد (اما آن را تعیین نمی‌کند)، بنابراین فرزندپروری ترکیبی از تأثیراتی است که به توضیح شیوه‌های آن در خانواده‌های خاص کمک می‌کند.

با این حال، به دلیل اندازه‌ی قابل ملاحظه‌ی گروه والدین با درآمد کمتر و تحصیلات پایین‌تر، استنباط در مورد مداخله‌ی والدینی صرفاً از طریق آگاهی از درآمد خانوار سرراست نیست. در حالی که درآمد و تحصیلات هردو بر مداخله‌ی والدینی تأثیرگذار هستند، با این حال، به نظر می‌رسد که تحصیلات تفاوت‌های بیشتری را سبب می‌شود.

موضوعی که از همه مهم‌تر و تا حدودی نیز پیچیده است، این است که رابطه‌ی بین شیوه‌ی فرزندپروری و دستورالعمل‌های والدینی دستگاه‌های دیجیتال با والدین آشنا با رسانه‌های دیجیتال معنا می‌یابد. در میان انواع متفاوت خانواده‌ها، تا جایی که والدین تخصص خاصی، چه به دلیل کار یا علاقه‌شان،  در رسانه‌های دیجیتال داشتند، به نظر می‌رسید که در مدیریت فعالیت‌های مربوط به رسانه‌های دیجیتال فرزندان خود مطمئن‌تر بودند و بیشتر درگیر آن می‌شدند.

هنگامی که به تغییرات ملیتی نگاه می‌کنیم، یافته‌ها رده‌بندی EU  Kids Online را تأیید می‌کنند (هلسپر و همکاران، 2013) و والدین فنلاندی به گونه‌ی فعال‌تری درگیر فعالیت‌های آنلاین بچه‌های خود هستند. والدین اهل جمهوری چک عموماً منفعل‌تر هستند، در حالی که والدین در بلژیک، آلمان، ایتالیا، روسیه و انگلستان موافق رویکردهای محدودکننده هستند.

برای همه‌ی والدین، به ویژه کسانی که دارای کمبود اعتماد به نفس، تجربه یا تخصص در ارتباط با رسانه‌های دیجیتال هستند، این مطالعه نیاز به سیاست‌گذاری و حمایت متخصصان را در ارتباط با موارد زیر نشان داد:

  • § شناخت مزایای استفاده از اینترنت، شامل سایت‌ها و اپلیکیشن‌های توصیه شده‌ی تخیلی، خلاقیتی و آموزشی همراه با بحث عمومی درباره‌ی معیارهایی که از طریق آن والدین می‌توانند آن‌ها را ارزیابی کنند و راهنمایی‌هایی در مورد این‌که چگونه آن‌ها را پیدا کنند ارائه دهند.

  • § استفاده از ابزارهای فنی برای مدیریت استفاده‌ی کودکان از اینترنت برای اهداف امنیتی، برای مثال، تنظیمات ایمنی دیجیتالی، بهترین روش برای کلمه‌ی عبور، حفاظت از حریم خصوصی و فیلترهای محتوایی.

  • § ورای ابزارهای فنی، بسیاری از والدین از روش‌های آسان برای افزایش مهارت‌ها و دانش دیجیتالی خود حمایت می‌کنند و از آن‌جا که مهارت و اطمینان دیجیتالی والدینی منجر به تلاش‌های فعال‌سازی در ارتباط با کودکان آن‌ها می‌شود، لذا منفعت مهارت‌های والدینی در میان کل خانواده احساس می‌شود.

  • § راهبردهای ارتباطی برای تسهیل فعالیت‌های مشترک با استفاده از دستگاه‌های دیجیتال و بحث‌های والدین-فرزندی درباره‌ی ارزش‌ها و شیوه‌های ارجح و چگونگی رسیدگی به مشکلات. این امر باید شامل راهنمایی‌هایی برای والدین برای ارائه‌ی رسانه‌های دیجیتال به کودکان در سنین مختلف باشد و این‌که آنان چگونه نقش راهنما را در گفتگوهای خواهر و برادری ایفا کنند، زیرا خواهر و برادرهای بزرگ‌تر تأثیر عمده‌ای بر بازی و یادگیری بچه‌های کم سن‌وسال‌تر دارند.

  • § والدین بیان کردند که ترجیح می‌دهند بسیاری از این حمایت‌ها و راهنمایی‌ها را از مدارس یا مهدکودک‌ها دریافت کنند، با این حال جالب توجه بود که بنا به گفته‌ی خودشان ، والدین چه میزان کمی از راهنمایی را از مدارس دریافت می‌کنند یا چه میزان کمی درباره‌ی فعالیت‌های دیجیتال فرزندان خود در مدرسه یا مهدکودک آگاهی دارند (یا درباره‌ی آن سخن می‌گویند).

  • § از آنجایی که این موسسات عموماً از نظر مالی تأمین می‌شوند و تقریباً می‌توانند با همه‌ی والدین در ارتباط باشند، پتانسیل بالقوه‌ی آن‌ها برای کمک به شرایط خانوادگی (و هم‌چنین مدرسه) قابل توجه است.

  • § نقش صنعت بیشتر در دو نکته‌ی اول بالا نهفته است – یعنی ارتقای مجموعه‌ای متنوع از فعالیت‌های سودمند و فراهم نمودن ابزارهایی برای به حداقل رساندن احتمال آسیب‌ها.

[1] Livingstone et al.

[2] Tandon et al.

منبع :

مینا قطب الدینی
مترجم : مینا قطب الدینی
علیرضا ماه آورپور
ارسال شده توسط : علیرضا ماه آورپور
Menu