نقش مدیریت کلاس درس در یادگیری دانش‌آموزان

نحوه­ ی مدیریت کلاس درس یکی از مفاهیم بنیادی در آموزش موثر به دانش‌آموزان است

نقش مدیریت کلاس درس در یادگیری دانش‌آموزان

نحوه­ ی مدیریت کلاس درس یکی از مفاهیم بنیادی در آموزش موثر به دانش‌آموزان است. در بررسی ادبیات این موضوع وانگ، هالتر و والبرگ (1993)[1] در میان 228 متغیر موثر برای میزان موفقیت دانش‌آموزان در سطوح بالاتر تحصیلی، بررسی کردند که نحوه ­ی مدیریت کلاس درس بیشترین تاثیر را در این زمینه داشته است. این یعنی از آن‌جا که دانش‌آموزان بیشتر زمان تحصیلی خود را در کلاس درس سپری می‌کنند، به شدت در معرض تاثیرات موجود در آن قرار می‌گیرند. در یک کلاس شلوغ و پر هرج و مرج نه‌تنها نمی‌توان انتظار کسب موفقیت‌های چشمگیر از دانش‌آموزان را داشت، بلکه ممکن است این عامل تحت تاثیر جو منفی نیز قرار گیرد و موجب انحراف دانش‌آموزان از مسیر اصلی آموزش شود. مارزانو، مارزانو و پیکرینگ (2003)[2] پنج جنبه­ ی اصلی را در مدیریت موثر کلاس درس شناسایی کردند. نخست طراحی و پیاده‌سازی قوانین و رویه‌های برای مدیریت صحیح دانش‌آموزان در چهارچوب اهداف آموزشی (این فرآیند گام مهمی در نحوه ­ی کنترل و هدایت رفتار دانش‌آموزان در کلاس درس خواهد بود؛ لذا قوانین و رویکردهای باید با دقت بالای تعریف و اجرا شوند). در وهله دوم به‌منظور اطمینان از اجرای صحیح این رویه‌ها باید سازوکاری برای برخورد با موارد نقض این رویه‌ها، طراحی کرد (دانش‌آموزان باید بدانند همچون قوانین موجود در جامعه که نقض آنها جریمه یا مجازاتی در پی دارد، قوانین موجود در کلاس درس هم شامل این موارد می‌شوند). عامل سوم در این زمینه، بررسی نحوه­ ی برقراری ارتباط معلمان با دانش‌آموزان است. بدون برقراری ارتباط مناسب با دانش‌آموزان، اصولا مدیریت کلاس در فرم صحیح امکان‌پذیر نیست. برای برقراری ارتباطی بهینه با دانش‌آموزان، معلم می‌تواند دو رویکرد در رفتار خود با آنها داشته باشد:

1. به‌گونه‌ای رفتار کند که در نگاه دانش‌آموزان فردی مسئول و قابل اعتماد جلوه کند. ایجاد رابطه‌ای بر اساس اعتماد تا حد زیادی دانش‌آموزان را ترغیب می­کند تا قوانینی را که معلم برای مدیریت کلاس ارائه کرده است، بپذیرند.

2. برقراری ارتباط در قالب تعامل و همکاری با دانش‌آموزان. معلم باید نشان دهد که برآوردن نیازهای دانش‌آموزان برای او مهم است و تمایل دارد فعالیت‌های کلاس را با همکاری آنها انجام دهد. در این رویکرد به‌جای این‌که معلم و دانش‌آموز در مقابل هم قرار گیرند، در کنار هم برای یادگیری موضوعی خاص فعالیت می‌کنند. تحت این شرایط معلم نیز به عضوی نزدیک در کلاس درس تبدیل شده و مدیریت کلاس درس به مراتب تسهیل می‌شود.

چهارمین عامل در این زمینه میزان آگاهی معلم از فعالیت‌های در حال وقوع در کلاس درس است. برای مدیریت صحیح یک پدیده، نخست باید آن را به‌صورت دقیق شناسایی کرد. معلم باید به‌خوبی نسبت به اتفاقات در حال انجام در کلاس آگاه باشد و برای نشان دادن این موضوع به دانش‌آموزان، می‌تواند پیش از وقوع برخی مشکلات آگاهی خود را از آنها به دانش‌آموزان القا کند. تحت این شرایط دانش‌آموزان همواره می‌دانند یک سیستم نظارتی قوی در کلاس درس اعمال آن‌ها را رصد می‌کند.

آخرین عامل موثر در این زمینه، داشتن روحیه­ ی عاطفی سالم در رابطه با مسائل مدیریت کلاس درس است. امروزه تحقیقات نشان داده است که یک مدیر موفق کسی نیست که تنها به نحوه­ ی صحیح قوانین نظارت داشته باشد؛ بلکه او در وهله ­ی اول باید هم­چون رهبری بین افراد موجود در سیستم باشد. رابطه­ ی عاطفی سالم با دانش‌آموزان تضمینی برای مدیریت مناسب کلاس درس و اجرای قوانین توسط دانش‌آموزان است.

[1] Wang, Haertel, andWalberg (1993)

[2]  Marzano,  Marzano,  and  Pickering (2003)

منبع:

Marzano, R., Waters, T. and McNulty, B. (2006).School leadership that works. Heatherton, Vic.: Hawker Brownlow Education., P2-6-page 90


کیانا حاج اسماعیلی
ارسال شده توسط : کیانا حاج اسماعیلی
Menu