زمین در خدمت هنر، هنر در خدمت زمین!

حتما تا به حال شده که دقایق طولانی به ابرها خیره شوید و حرکت آرام آن‌ها و تغییر شکل شان را نظاره کنید

زمین در خدمت هنر، هنر در خدمت زمین!

حتما تا به حال شده که دقایق طولانی به ابرها خیره شوید و حرکت آرام آن ها و تغییر شکل شان را نظاره کنید. گاهی هم فکر کرده اید ابرها شکل و شمایل خاص و صورت انسانی یا یک درخت به خودشان گرفته اند، که با اندکی تغییر می توانسته اند شبیه چیز دیگری شوند. یا شاید تجربه بازی با قطرات آب را داشته اید که در کنار هم تبدیل شده اند به یک تصویر جادویی و خیالی صورت انسان! شاید این چیزها ارتباط مستقیمی با موضوع پرونده امروز نداشته باشد اما خیلی هم بی ربط نیست. در همه این ها، عناصر طبیعی، ماده اصلی خیال پردازی های هنرمندانه شما قرارگرفته‎است، آن هم ناخواسته و ناخودآگاه. شاید بتوان خیلی ساده درباره هنر محیطی هم همین را گفت. هنری که در فضایی خارج از چارچوب های مرسومِ نمایشگاهی پیدا شده و رشد کرده و البته اهداف جالبی هم پشت آن وجود داشته است؛ دغدغه‎ای انسانی به نام طبیعت، محیط زیست و حفاظت از زمین. در کلی‌ترین حالت می‌توان گفت هنر محیطی روشی است برای بهبود و ارتقای رابطه‌ ما با طبیعت که ابزار و ماده اولیه‎اش را هم از دل طبیعت می‎گیرد. در این پرونده می خواهیم تا جایی که امکان دارد شما را با برخی از زوایای این هنر و یکی از معروف‎ترین هنرمندانش آشنا کنیم. همچنین مصاحبه‎ای داریم با یک هنرمند جوان مشهدی که در هنر محیطی صاحب سبک است و حرف‎های جالبی هم دارد.

هنری که در طبیعت آزاد است

آشنایی با هنر محیطی

انسان موجودی سیری ناپذیر است. این جمله می تواند هم خوب باشد و هم بد. شاید همیشه با خواندن و شنیدن این جمله فکر کنیم منظور گوینده این است که انسان زیاده خواه است و مدام در پی ثروت و قدرت. این برداشت می تواند درست باشد، اما کامل نیست. چون بخش زیاده خواه وجود انسان گاهی در مسیرهای دیگری ورود می کند؛ در علم و هنر! از اعصار گذشته هم انسان هیچ گاه به آن چه داشته و کشف کرده قانع نبوده، حتی در عالم هنر، حریصانه تر برای آفرینش و خلق آثار جدید تلاش کرده و به سراغ همه چیزهای اطرافش هم رفته است. یک بار تصاویر طبیعی را روی بوم نقاشی آورده و یک بار هم طبیعت را بوم نقاشی خود کرده و هنرش را در صفحه بزرگ و بی کران آن به تصویر کشیده است. این کاری است که هنر محیطی کرده است؛ تبدیل زمین به بومی بزرگ برای خلق آثاری که اگر چه ماندگاری ندارند اما تاثیرشان به مراتب بیشتر است چون در نمایشگاه ها و گالری ها محبوس نمی شوند و نمی توان آن ها را به قیمت های باورنکردنی خرید و در سالن های تجمل گرایانه اشراف به نمایش گذاشت و با آن ها فخر فروخت.

تاریخ تولد هنر محیطی

اواخر سال 1960 و اوایل دهه 70 میلادی بود که این هنر متولد شد. درست بعد از تحولات و انقلاب های صنعتی که زمزمه های نابودی طبیعت و ویرانی محیط زیست بلند شده بود و صنایع با رشدی باورنکردنی مشغول تخریب محیط زیست بودند. می گویند «آلن کاپرو» مبدع هنر محیطی بوده است. او یک هنرمند نقاش آمریکایی بود که آثارش کم کم آن قدر بزرگ شد که تماشاگر هم به بخشی از آن تبدیل شد. در جایی گفته بود: «همه چیز هنر است و هنر همه چیز.» در هنر محیطی فضا سه بعدی است. همه حواس تماشاگر درگیر می شود؛ بینایی، شنوایی، لامسه، حرکتی و گاهی حتی بویایی! می گویند هنر محیطی، آثار هنری را از این که موزه ها به گورشان تبدیل شود نجات داد. بعدها هنرهای دیگری هم در زمینه هنر محیطی خلق شد که از آن میان «هنر زمین» نزدیک ترین هنر به دغدغه های هنر محیطی است. در کنار این ها «هنر ترمیمی» را هم می توان در همین چهارچوب دید. هنری که طبیعت تخریب شده و آسیب دیده یا اکوسیستم صدمه خورده و آلوده و نیمه ویران را به حالت اولیه خود در می آورد تا بحران و فاجعه را به مخاطب یادآوری کند.

ویژگی های هنر محیطی

تا این جا می توان به وضوح فهمید که هنر محیطی اساس متفاوتی دارد، دغدغه های بوم شناختی و حفاظت از محیط زیست دارد و رویکرد اصلی اش این است که انسان را وارد رابطه با طبیعت بکند. سه بعدی است و همه حواس را درگیر خودش می کند. حتی خود انسان بخشی از اثر هنری است. اما ویژگی های دیگر این هنر هم جالب است: این که گذراست، تغییر شکل می دهد و ممکن است نابود شود چون در تابلوی بزرگ طبیعت رها شده. این هنر می خواهد درباره چیزی صحبت کند، درباره مشکلات محیط زیست و بلایی که انسان سرش آورده است. به همین دلیل هم عناصر و ابزارش را از دل طبیعت می گیرد. سنگ های رودخانه ابزار هنرمندند، همچنین درخت ها، خود انسان، خاک، دریا و... هنر محیطی از فرهنگ بومی و محلی آن منطقه الهام می گیرد و آداب و رسوم مردم هم درونش می نشیند.

آشنایی با احمد نادعلیان هنرمند ایرانی هنر محیطی

یک هنرمند با بوم بزرگ طبیعت

شاید برایتان عجیب باشد اما یکی از دغدغه مندترین و پرکارترین هنرمندان هنر محیطی جهان یک ایرانی است به نام «دکتر احمد نادعلیان». احمد نادعلیان متولد ۱۳۴۲ در سنگسر است. او بیشتر به‌خاطر کنده‌نگاری بر روی سنگ‌های رودخانه‌ها شناخته شده‌ است و مثل بسیاری از هنرمندان محیطی دیگر سال هاست که در گمنامی و بدون توقع و چشمداشت برای زمین و مواهبش زحمت می کشد. دکتر نادعلیان یک دایم السفر است که همه جای جهان را گشته و در 50 نقطه جهان از خود هنری به جا گذاشته است؛ در بیش از چهل کشور دنیا. هنوز هم دارد همین کار را می کند. او همچنین مفاهیمی را به صورت چیدمان سنگ‎ها، چیدمان ویدئویی و اجرای نمایش های آیینی ارائه داده است. کارهای او از اساطیر باستان، نشانه های صور فلکی و مضامین عرفانی الهام گرفته شده اند. آثار او در غرب تا غربی ترین نقطه آمریکا، در شرق تا جزایر جنوبی ژاپن و در شمال تا جزایر شمالی فنلاند پراکنده اند.بیشتر طرح‌هایی که نادعلیان روی سنگ‌های صیقلی رودخانه ها حجاری می‌کند، طرح نمادین ماهی است؛ او همچنین در زمینه هنر زمینی، با به‌کارگیری خاک‌های رنگی طبیعی، به طراحی چهره و دست انسان بر بستر سواحل می‌پردازد. او در سال ۲۰۰۳ میلادی به همراه چند هنرمند دیگر، برای معرفی هنر معاصر ایران رهسپار دوسالانه ونیز شد و هنر محیطی رودخانه‌ای را ارائه داد. در سال ۲۰۰۹ میلادی اثر مُهر استوانه‌ای مربوط به خلیج فارس در تقویم دیواری هنر محیطی آمریکا به ثبت رسید.

کارهای محیطی نادعلیان در طبیعت کشورهای فرانسه، آمریکا، ژاپن، ایتالیا، آلمان، اسپانیا، کره جنوبی، انگلستان، اسکاتلند، هلند، چین، سوئد، فنلاند، دانمارک، روسیه، بنگلادش، ترکیه، ازبکستان، تاجیکستان، لبنان، امارات متحده عربی، کویت، قطر، سوریه، آذربایجان، صربستان، آفریقای جنوبی، مجارستان، اسلواکی، اتریش، قبرس، گرجستان، ترکیه، مالزی، تانزانیا، جمهوری زنگبار، کنیا، هند، برزیل، آرژانتین، پاراگوئه، اکوادر، ارمنستان، استونی، لتونی، لیتوانی، لهستان، جمهوری چک، تایلند و ... و کشورمان ایران وجود دارند. علاوه بر این‎ها، نادعلیان در سفر به کشورهای بسیاری، حجاری‌های کوچکش را با عنوان گنج‎های پنهان در طبیعت دفن کرده است و یا این‎که دوستانش حامل این حجاری‎ها بوده اند و آن ها را در گوشه و کنار زمین به خاک سپرده اند؛ این کشورها شامل شیلی، مراکش، چاد، بورکینا فاسو، مصر، استرالیا، ایرلند، یونان و ... هستند.

مصاحبه با «مسعود نیکدل»، هنرمند مشهدی

هنری که بدون تخریب زیبایی می آفریند

«مسعود نیکدل» متولد سال 1359، کارشناس صنایع دستی است و مدرک کارشناسی ارشد هنر اسلامی دارد. او 15 سال است که به صورت حرفه‌ای در زمینه مجسمه‌سازی و پیکرتراشی فعالیت می‌کند. المان‌های «کتاب درون» و «گل دانایی» در بازار کتاب گلستان، «مورچه زیبا» در پارک ملت و «پیکره مادر» میدان امام رضا(ع) از جمله کارها و هنر دست او در مشهد است و آن‏ها را روی درخت‏ های خشک شده در شهر شکل داده است. مسعود نیکدل از طریق اجراهای هنری‏ای به نام «تجربه‏ بحران آب» خودش را جای زمین گذاشت و خشک شدن را تجربه کرد و با این اجرا به بحران آب اعتراض کرد. همچنین او در اجرای «دور از چشم، اما همراه» به تولید زیاد زباله اعتراض کرد. مسعود نیکدل در این اجرا قصد داشت به مردم نشان بدهد این که زباله و بطری‏های پلاستیکی‏ را دور می‏اندازند معنی‎اش این نیست که از بین رفته و دور شده، زباله‏ نزدیک‌تر از چیزی‏ است که فکر می‏کنند و همراهشان است. آثار این هنرمند در زمینه‏ هنر محیطی، بهانه‏ گفت‌وگوی زندگی سلام با اوست.

مقداری از هنر محیطی برای ما بگویید.

تعاریف آکادمیک دقیقی از هنر محیطی وجود دارد که پرداختن به آن‏ها دراین مجال نمی‏گنجد، اما به‎طور خلاصه می ‏توان گفت آثاری جزو هنر محیطی به حساب می‏ آیند که هنرمند با استفاده از مواد و متریالی که در طبیعت موجود است، آن‏ها را می‏ سازد. این آثار جزئی از محیط طبیعی هستند، پس به مرور زمان و گاهی در مدت چند دقیقه یا حتی چند ثانیه از بین می‏روند، بنابراین فقط تعدادی از آثار ماندگارتر را شاید بتوان برای مدتی مشاهده کرد و در حقیقت در این شاخه هنری، مستندسازی جایگاه بسیار مهمی خواهد داشت تا بتواند سندی برای ایجاد و حتی روند بازگشت به طبیعت آثار ثبت کند و به نمایش بگذارد.

چرا هنر محیطی آن‎قدر که لازم است حمایت و دیده نمی‏شود؟

این شاخه‏ هنری در ایران برای مسئولان بسیار ناشناخته است، هر سال تعداد زیادی از هنرمندان ایرانی به دعوت جشنواره‏ های خارجی به کشورهای دیگر سفر و در آن‏جا هنر نمایی می ‏کنند و مقام ‏های عالی به دست می‏ آورند. متأسفانه مسئولان به دنبال ایجاد آثار ارزان قیمت و بدون کیفیت و در عین حال ماندگار هستند، آثاری از بتون، فایبر گلاس و دیگر مواد مصنوعی که سال‏ها چهره شهر را می‏ خراشد و در عین حال قابل نصب در فضای شهری است. آثار محیطی در محیط طبیعی به وجود می‏ آیند و در همان جا هم طی روند خود از بین می‏روند. آثار محیطی در جشنواره‏ ها یا وقتی که خیلی بزرگ هستند یا از موادی مثل قلوه سنگ ساخته می شوند، ماندگاری بالایی دارند و راحت دیده می‏شوند.

هنر محیطی چقدر در دنیا مطرح است؟

جشنواره ‏های هنر محیطی بسیار زیاد و در عین حال معتبری در سراسر جهان وجود دارد که هر سال توریست‏ ها و هنرمندان زیادی را جذب و جاذبه‏ های زیادی در محل ایجاد می‏کنند. من هم به سهم خود تلاش کردم در دانشکده هنر با دانشجوهای خودم در این زمینه فعالیت‏ هایی را در مشهد انجام بدهم که متأسفانه در این مسیر با موانع زیادی از سوی مسئولان روبه‌رو شدم.

به نظر شما تأثیر این هنر روی مردم چقدر است؟ اصلا موثر هست؟

بله تاثیر هنر محیطی روی مردم بسیار زیاد است. در کل همه می‏دانیم آثار هنری که درست پرداخت شده باشند زبان بین المللی دارند و برای عموم مردم در سراسر جهان قابل فهم هستند.

من در سال‏های اخیر از موسسه ای در کشور هلند سفارش طراحی پوستری را دریافت کردم که برای تاثیر گذاری هرچه بیشتر، اصل طرح را بر اساس عکس یکی از آثارم در زمینه‏ هنر محیطی ایجاد کردم.

چه تلاشی می‌‏کنید تا مردم با این هنر بیشتر ارتباط برقرار کنند؟

ارائه مستندات اجرای یک اثر هنر محیطی برای مردم بسیار جذاب است و بخش مهمی از تاثیر گذاری آن هم مربوط به این بخش از کار است. برگزاری جشنواره‏های هنر محیطی هم یکی از بهترین راه‏ها برای جذب گردشگر به مناطقی ا‎ست که جاذبه‏ طبیعی دارند و در عین حال هیچ آسیبی به محیط و طبیعت وارد نمی‏کند، چون همان‎طور که گفتم احترام به طبیعت، آسیب نزدن به آن و استفاده نکردن از مواد و مصالح غیر طبیعی از اصول هنر محیطی است.

هدف و منظورتان از اجرای اثر «مرز برش» چه بود؟

در این اثر ما یک مستطیل داریم، تنه‏ های درختی که در کار هستند و از ضایعات شهرداری جمع کردم، وقتی به یک خط دقیق می‏رسند که شاکله‏ مستطیل است، برش خورده‏ و سوخته‏ اند، این نشان می‏دهد که دقت برش و درآوردن آن‏ها در این مستطیل، بدون ابزار و فناوری تقریبا انجام نشدنی است. یعنی می‏توان گفت این تخریب از زمانی به شدت شروع شد که سعی کردیم زیبایی ایجاد کنیم و ابزار تکنولوژیک داشتیم. حیوانات با چنگال‏هایشان یک سری تخریب‏هایی انجام می‏دهند، اگر انسان هم مثل حیوانات فقط می‏توانست از دست و دندانش استفاده کند، چقدر می‏توانست تخریب ایجاد کند؟ اما الان داریم می‌بینیم جنگل‏های زیادی در حال تخریب‎اند، فقط برای این‌که فناوری زیادی برای تخریب وجود دارد. سوال اصلی این است: آیا انسان بدون ابزار و فناوری هم می‏تواند این‌گونه ویرانگر باشد؟

اثر «سیب سرخ» را چطور اجرا کردید؟

این کار از طریق عکاسی با سرعت پایین انجام می‏شود. من یک چوب که سر آن تکه‏ای زغال سرخ بود را در دستم گرفتم و به‌وسیله‏ آن طی مدت زمان 15 ثانیه این نقاشی را کشیدم که به خاطر نور زغال شکل سیب توسط عکاس ثبت شده است. اثر «پیله‏ آتش» هم از طریق همین تکنیک ثبت شده، منتها یک شعله‏ آتش دست من است که وارد دریا شدم و شعله را حرکت دادم، این کارهم در حدود 8 تا 10 ثانیه عکاسی شده است.


Menu