فعل عبارتی “pig out” به معنی «خیلی غذا خوردن» و «پرخوری کردن» است.
We pigged out on all the delicious cakes and pastries.
ما تمام کیک و شیرینی های خوشمزه را خوردیم.
I intend to really pig out on pizza.
قصد دارم کلی پیتزا بخورم. .
I love to pig out on ice cream.
من دوست دارم خیلی زیاد بستنی بخورم.
Our kids dream of staying up late and pigging out on junk food.
بچه های ما آرزو دارند تا دیر وقت بیدار بمانند و کلی هله هوله بخورند. .
The food was free, so I pigged out.
غذا مجانی بود، پس من حسابی پرخوری کردم.
☑ نکته: فعل “overeat” نیز به معنی «پرخوری کردن» است.
When I'm tired or stressed, I tend to overeat.
وقتی که خسته ام و استرس دارم، تمایل به پرخوری دار
