لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمائید چه رتبهای را از کدام شهر و در چه رشتهای کسب کردهاید:
یاسمن میر هستم، رتبهی 6 کشور، 4 منطقهی 2 کنکور سراسری 96 گروه آزمایشی علوم تجربی از بابل استان مازندران.
برنامهی اصلی مطالعاتی شما در طی هفته چه بود؟ برنامهی آزمونها را چگونه با برنامهی مدرسه تلفیق میکردید؟
در مورد برنامهریزی، پایه و اساس برنامهی من، برنامهی راهبردی بود که در بیشتر مواقع با برنامهی آزمونهای مدرسه مطابقت داشت ولی وقتی نداشت سعی میکردم که هر دو را بخوانم و چون پیشخوانی قبلی داشتم هیچوقت نمیشد که بدون آمادگی در آزمونها شرکت کنم.
راجع به پیشخوانی میتوانید یک مقدار بیشتر توضیح دهید؟ من چنین برداشتی داشتم که شما پیشخوانی را از دبستان شروع کردید و ادامه دادید.
از تابستان شروع کردم.
در دبستان پیشخوانی نداشتید؟ بچهها بیشتر از دبستان پیشخوانی دارند در سالهای بالاتر اتفاقا سختتر میشود و دانشآموزان میگویند باید تدریس شود بعد بخوانم.
در دبستان پیشخوانی داشتم ولی منظورم برنامهریزی برای کنکور است.
راجع به پپشخوانیتان توضیح میدهید؟ شما گفتید که اگر بین برنامهی مدرسه و برنامهی راهبردی آزمونها تفاوت داشت، پیشخوانی میکردید.
بله چون قبلا پیشخوانی کرده بودم، برای امتحانهای مدرسه و کانون فقط بازیابی میکردم، ساعت مطالعهام هم چون بالا و کافی بود به هر دوی آنها میرسیدم.
ساعت مطالعهی شما چقدر بود؟
بستگی داشت به روزش که مدرسه داشته باشم یا نه. اگر مدرسه داشتم 7 یا 8 ساعت اگر نداشتم 15 یا 16 ساعت.
روزهایی که مدرسه داشتید 7، 8 ساعت را از کجا میآوردید؟ ساعت چند به خانه میآمدید و تا کی میخواندید؟
من 2 میرسیدم منزل و تا 12 مطالعه میکردم.
در صورتیکه در آزمونی نمره ترازتان کم میشد یا اینکه برای آزمون پیش رو درس نخوانده بودید آیا غیبت میکردید؟
در مورد افت و خیز تراز، کلا افت چندانی نداشتم یعنی افت و خیزهایم در ترازم معمولی بود که نگران کننده نبود، فقط یک آزمون بعد از عید (15 اردیبهشت) رتبهی 10 شده بودم و این بدترین رتبهی من بود چون شرایط جلسهمون به هم خورده بود و حوزهمان عوض شده بود چیزی که از آن جلسه یاد گرفتم این بود که نگذارم شرایط آزمون، سروصدایی که هست یا مشکلاتی که پیش میآید و قابل پیشبینی نیست، روی من تاثیر بگذارد و با وجود این مشکلات سعی کنم تمرکزم را حفظ کنم و این روز کنکور هم به من کمک کرد چون کلاسی که در آن امتحان میدادم کولری داشت که خراب شده بود به خاطر همین خیلی به جایی که امتحان میدادم رفت آمد میشد ولی با توجه به تجربهی قبلیای که داشتم بهش توجه نکردم و فکر میکنم خوب از پس آن برآمدم و تمرکزم را حفظ کردم.
به خاطر همین چون ترازم افت چندانی نداشت ساعت مطالعهام هم افت و خیز نداشت یعنی انگیزم را از دست نمیدادم چه رتبهام بهتر میشد و چه پایینتر بود.
در صورتی که نمره ترازتان در آزمون کم میشد واکنش پدر و مادرتان چگونه بود؟
اگر تعداد اشتباهاتم در آزمون زیاد بود با پدر و مادرم صحبت میکردم یعنی یک کار مهمی که حتما بعد از هر آزمون انجام میدادم وقتی که کارنامه میآمد این بود که راجع به تمام درصدهایم با پدر و مادرم صحبت میکردم حتی راجع به غلطهایم و علت غلطهایم را برای مادرم توضیح میدادم و خیلی وقتها پیشنهادهایی به من میدادند که به من کمک میکرد آن اشتباهات را دیگر تکرار نکنم و برنامهریزی هم همینطور، اگر مشکلی بود مادرم تذکر میدادند و آن مشکل را برای آزمون بعدی حل میکردم.
در مورد غیبت هم، من 77 آزمون شرکت کردم و یک غیبت داشتم، روز قبل از امتحان نهایی عربی سال سوم دبیرستان که در آن آزمون شرکت نکردم.
یعنی تنها غیبت شما در سال سوم دبیرستان بود؟
بله. سال چهارم غیبت نداشتم فقط یک روز که در بابل برف آمده بود آزمون کنسل شده بود.
آن آزمون را چه کار کردید؟ سوالاتش را گرفتید؟ در منزل کار کردید؟
بله در منزل زدم. خیلی هم از این ناراحت شده بودم چون آزمون مهمی بود، پایهای که امتحان داده بودیم را از اول تا جائی که امتحان داده بودیم را داشت آزمون میگرفت.

نظرتان را راجع به برنامه راهبردی بیان کنید.
برنامه راهبردی به نظرم مهمترین نقطهی قوت آزمونهای برنامهای کانون است یعنی خیلی برایم مهم بود. برنامه را بررسی کرده بودم، کاملا میشناختم هم پروژهها را هم آزمونها یعنی اینکه پیشروی آنها چطوری است و در یک دورههای مناسبی، یک بازههای زمانی که به نظرم کاملا مناسب و به جا بود برمیگشت و از اول امتحان میگرفت، آزمونهای جامع بود و به نظرم آن آزمونها خیلی دقیق بودند یعنی دقیقا همان زمانی که احساس میکردم آن مطالب دارند فراموش میشوند، مثلا 7 فروردین آن پایهای را امتحان دادیم که در ترم اول امتحان داده بودیم و چون از بهمن دیگر امتحان نداده بودیم احساس میکردم فراموش شده.
با پروژهای کردن برنامهی راهبردی موافق هستید؟
بله کاملا. به نظرم اگر 26 تا آزمون باشد و به پروژههای مشخص تقسیم نشده باشد بیمعنی است یعنی همین پروژهای بودن به آن نظم میدهد و خیلی هم مهم است که هر دانشآموزی که در این آزمونها شرکت میکند، این پروژهها را بشناسد دقیقا مسیر کلی را بداند و براساس آن، یعنی اگر دانشآموزان منطقش را بدانند میتوانند با دید باز تصمیم بگیرند.
دانشآموزانی که در شرایط شما هستند و خیلی دوست دارند که از شما کمک بگیرند چه کار کنند؟
فکر کنم مصاحبهها میتواند به آنها کمک کند.
مواردی که به صورت تخصصی در کار شما هست و میتواند برای دیگران هم مفید باشد چیست؟ از لحاظ روش درس خواندن، برنامهای که داشتید که امکان دارد بعضی از اشتباهات متداول باشد که دیگران هم داشته باشند و شما بتوانید توضیح دهید شاید بتواند کمکشان کند.
پیوستگی به برنامهام برایم خیلی مهم بود و به هیچ وجه از برنامهام جدا نمیشدم، حتما برنامهای که داشتم را اجرا میکردم، یعنی به نظرم یک مسیری اگر درست طی نشود نمیتواند به هدف برسد این پیوستگی خیلی برایم مهم بود به نظرم دانشآموزان هم باید سعی کنند پیوسته باشند.
هدف شما برای آیندهتان چیست؟
پزشکی دانشگاه تهران میخواهم بخوانم ولی راجع به تخصص، هنوز تصمیمی نگرفتهام چون فکر میکنم مستلزم این است که بخشهای مختلف را بگذرانیم بعد با دید باز میشود تصمیم درستی گرفت.
گفتگو: کاظم قلمچی
تهیه و تنظیم: ناهید منجمی
