در طول تدریس معلم بارها دانشآموزان را مورد خطاب قرار می دهد و از آنها برای مشارکت و پاسخ دادن به سوالات دعوت می کند. اینکه چه کسی از دانشآموزان به سوالات پاسخ بدهد یا اینکه نوبت چه کسی است به مدیریت معلم بستگی دارد. اما برای اینکه در کلاس جوی حاکم شود که همه دانشآموزان، بدون توجه به اینکه چه کسی برای پاسخ به سوالات آمادگی دارد، یکسان به درس توجه کنند، نیاز به ایجاد سیستمی است که این تکنیک بر اساس آن طراحی شده است.
در این سیستم، شما فضایی فراهم می کنید که همه دانشآموزان در پاسخ به سوالات داوطلب هستند. خیلی ساده است. شما سوالی را مطرح می کنید و بعد نام دانشآموزی را برای پاسخ به سوال صدا می کنید. وقتی دانشآموزان بدانند در هر لحظه امکان خوانده شدن نامشان وجود دارد، همیشه آمادگی خود را در پاسخگویی حفظ خواهند کرد.
این سیستم مزایای بسیاری برای کلاس درس دارد: اول اینکه به شما این امکان را میدهد که میزان درک دانشآموزان از دروس و سطح علمی آنها را ارزیابی کنید. در صورتی که سیستم سوال و جواب در کلاس به طور منظم وجود داشته باشد، پرسش از دانشآموزان به یک اتفاق معمول و عادی تبدیل می شود و دیگر اتفاقی عجیب و غریب نخواهد بود. دوم اینکه سیستم همیشگی سوال و جواب در کلاس کارآیی تدریس را افزایش می دهد و پیشرفت در دروس را سرعت می بخشد. مزیت سوم این تکنیک بسط دادن کار کلاسی به همه دانشآموزان حاضر در کلاس است. به عبارت دیگر وقتی همه دانشآموزان بدانند که احتمال صدا زدن آنها وجود دارد، همه به طور مساوی در کار کلاسی شرکت خواهند کرد. وقتی همیشه یک نفر به سوالات کلاس پاسخ بدهد، بقیه به طور خودکار حتی در صورت دانستن پاسخ، چندان تمایلی برای مشارکت نشان نمی دهند. مزیت چهارم این تکنیک این است که به شما اجازه می دهد کلاس را در اختیار داشته باشید و به همه امور آن تسلط داشته باشید. در این صورت نه تنها می توانید روی تک تک دانشآموزان نفوذ داشته باشید بلکه به صورت ناخودآگاه به درس و کار کلاس علاقمند می شوند. اگر این تکنیک به طور کامل و صحیح اجرا شود مزایای بسیار دیگری هم دارد. به طور کلی موفقیت این تکنیک مستلزم رعایت اصول زیر است:
پیش بینیپذیر بودن. به طور کلی این تکنیک بیش از آنکه در حکم درمان باشد، نوعی پیشگیری از حواسپرتی و بطالت زمان دانشآموزان محسوب می شود. این تکنیک نوعی استراتژی تشویقی برای تمرکز دانشآموزان است و وقتی یک عامل مشوق قابل پیش بینی باشد، موجب تغییر رفتار در جهت اهداف تعیین شده خواهد شد. اگر هر روز این تکنیک به طور منظم در کلاس اجرا شود، دانشآموزان نیز رفتار خود را بر اساس آن تنظیم و تغییر میدهند. آنها همیشه خود را برای پاسخ دادن به سوالات احتمالی از سوی معلم آماده نگه می دارند. علاوه بر این، از آنجا که این تکنیک برای تشویق دانشآموزان برای مشارکت فعال در کلاس است، بسیاری از معلمان به این موضوع پی برده اند که دقایق ابتدایی شروع کلاس، بهترین زمان برای اجرا آن است.
منظمبودن. بدون توجه به این مطلب که کدام یک از دانشآموزان به طور فعال در کلاس حضور دارند، یا تکالیف خود را انجام می دهند، معلم باید به طور منظم این تکنیک را انجام دهد تا کلاس از فردمحوری خارج شود. به عبارت دیگر، همه دانشآموزان کلاس باید به این روحیه برسند که درس به همگی تعلق دارد و به چند دانش آموز اختصاص ندارد.
مثبتگرایی. هدف این تکنیک تشویق دانشآموزان برای مشارکت در کار کلاسی است و مهمترین منفعت آن بالا بردن روحیه مثبت اندیشی دانشآموزان است. به طور کلی دانش آموز از ترس اشتباه برای پاسخ دادن داوطلب نمی شود ولی بعد از اجرای این تکنیک برای تلاش و موفقیت انگیزه لازم را پیدا می کنند. وقتی آنها بدانند معلمشان از جواب صحیح یا اشتباه آنها استقبال می کند، به طور حتم بیشتر از قبل برای پاسخ دادن داوطلب خواهند شد. در حقیقت معلم با این کار اعتماد و احترام خود را به دانشآموزان نشان می دهد تا در بحث های کلاس شرکت کنند و بدون ترس دست خود را برای پاسخ دادن به سوالات بلند کنند.
درجهبندی. اجرای این تکنیک وقتی بیشترین تاثیرگذاری را دارد که با سوالات ساده شروع شود و بعد بهتدریج سوالات سختتر شود. معلم باید به جای یک سوال دشوار یک سری از سوالات به دانشآموزان بدهد تا مهارت حل مسئله آنها به تدریج رشد کند. یکی از روشهای معمول در درجه بندی، طرح سوالاتی است که دانشآموزان قبلاً به آن پاسخ داده اند و بعد، ادامه با سوالاتی که برای دانشآموزان جدید است. سطح بندی سوالات مسائل به این طریق، سلسله مراتبی منطقی در حل مسائل ایجاد می کند و منجر به تقویت علاقه و انگیزه در دانشآموزان میشود.
منبع:
Lemov, Doug. Teach Like A Champion. San Francisco: Jossey-Bass, 2010. pp. 111-125.
