یکی از مهمترین اهداف درسی معلمان این است که تا حد امکان به دانشآموزان تمرینهایی شناختی، شامل نوشتن، فکر کردن، گفتگو، و تحلیلکردن، بدهند. بالا بردن نسبت کار شناختی و تحلیلی دانشآموزان در کلاس درس را تکنیک نسبت مینامیم. بر اساس این تکنیک، معلم در هر مرحله سعی میکند فرآیند حل مسئله را از دانشآموزان سوال کند تا از این طریق معلم تنها کسی نباشد که مسئله را حل می کند. وقتی دانش آموزی در هر مرحله از کار، پاسخ اشتباه بدهد می توانید دوباره از دانشآموزان پاسخ صحیح را بخواهید. هدف اصلی این است که با مشارکت دانشآموزان در حل مسئله بیشترین میزان تمرین در کسب مهارتهای شناختی انجام شود. سوالات معلم حین حلّ مسئله توان تحلیل دانشآموزان هنگام مواجهه با مسائل جدید را بهبود میبخشد. در واقع، نسبت تحلیل و تفکر با بالا رفتن مشارکت دانشآموزان در حلّ مسئله تقویت می شود. معلمان خوب از روشهای مختلفی برای بالا بردن این نسبت استفاده میکنند که هرچند طبقهبندی آنها کار مشکلی است، ده روش در اینجا ذکر شده است. بعضی از روشها در تدریس مستقیم و بعضی روشها در طول بحث های کلاسی با مشارکت دانشآموزان کاربرد دارد:
1. بازکردن. سوالات را به قسمت های کوچکتر باز کنید و از دانشآموزان بخواهید با مشارکت هم بخشهای مختلف آن را حل کنند. به جای آنکه مثلاً تمام ابعاد یک استوانه را از یک دانش آموز بپرسید هر کدام از بعدهای آن را از دانشآموزان مختلف سوال کنید.
2. شرح ناقص. به جای اینکه مسئله را کامل بیان کنید، نیمی از آنرا توضیح داده و از دانشآموزان بخواهید نیم دیگر آن را تکمیل کنند.
3. بعد چه می شود؟ سریع ترین روش برای دوبرابر کردن سوالات پاسخ داده شده از سوی دانشآموزان این است که به جای سوال کردن درباره پاسخ سوالات نحوه حل کردن یک مرحله از سوال و مرحله بعد را آموزش دهیم.
4. تظاهر به ندانستن. جای میزها را با دانشآموزان عوض کنید و وانمود کنید که حل کردن مسئله را نمی دانید. به دانش آموز اجازه دهید مثل یک معلم حلّ مسئله را به دیگر دانشآموزان آموزش دهد.
5. مثالهای تکراری. معلمان اغلب مثالهای خودشان را برای دانشآموزان می زنند بدون اینکه از دانشآموزان بخواهند آنها نیز برای مسئله مورد نظر مثال بزنند. همیشه مثالهایی از دانشآموزان بخواهید که با مثال اول تفاوت داشته باشد.
6بازگویی یا اضافه کردن. همیشه نسخه های دوم یک نوشته از نسخه های اول عمیق تر و کامل تر نوشته میشوند. از دانشآموزان بخواهید پاسخهای داده شده را کاملتر کنند. پاسخهای بعدی به طور حتم دارای عمق و منطق بیشتری نسبت به پاسخهای ابتدایی خواهد بود.
7. چرا و چگونه. از دانشآموزان بخواهید درباره مسئله حلشده فکر کنند و درباره آن دلیل بیاورند. به عبارتی روی این مسئله تمرکز کنند که چرا و چگونه چنین پاسخی به دست آمده است.
8. مدرک پشتیبان. اغلب مواقع حمایت از عقیدهای سختتر از التزام به آن است. ذکر دلیل و منطق برای مسئلهای نسبت به اینکه بخواهیم درباره آن بحث کنیم، انرژی بیشتری لازم دارد. همیشه قبل و بعد از حل کردن مسائل مختلف از دانشآموزان بخواهید درباره آن بحث کنند و دلایل و منطق خود را درباره آن بیاورند. یا اینکه آنها را در موقعیتی قرار دهید تا از بین دلایل آورده شده یکی را به عنوان مدرک اصلی پاسخ سوال انتخاب کنند.
9. کار گروهی. با پیشرفت دانشآموزان و رسیدن به مدارج بالاتر، معلم می تواند آنها را به کار گروهی تشویق کند و بهتر است به جای نظر یک دانش آموز، مجموعه نظرات درباره یک موضوع را بداند. کار گروهی مشارکت دانشآموزان را افزایش میدهد و روحیه حل مسئله با کمک دیگران را در آنها تقویت میکند.
10. بحث درباره اهداف. طرح سوالات با انتهای باز موجب می شود قدرت تفکر یا صحبت کردن دانشآموزان درباره موضوع مورد نظر افزایش یابد. هدف از این روش، مشارکت و تمرکز بر مباحثی است که نتیجه آن برای خود دانشآموزان مثبت است. معلمان با طرح اهداف درسی برای دانشآموزان آنها را در نتیجه کار مشارکت می دهند و به آنها یادآوری می کنند این اهداف با هدف بالا بردن مهارت خودشان طراحی شده است.
مترجم: محمد حسنلو
Lemov, Doug. Teach Like A Champion. San Francisco: Jossey-Bass, 2010. pp. 92-97.
