این تکنیک در نگاه اول می تواند تکنیک چالش برانگیزی باشد چون نوعی استراتژی واکنشی در مقابل خطا یا پاسخ اشتباه یک دانش آموز محسوب می شود. اکثر معلمان وقتی در برابر پاسخهای غلط یک دانشآموز قرار میگیرند، دوباره سوال خود را تکرار میکنند.
معلمان موفق در اینجا سعی می کنند به عقب برگردند و یک سری اطلاعات و دروس مربوط به سوال را برای دانش آموزان یادآوری کنند و به این ترتیب، دانش آموز را به پاسخ صحیح سوال برساند. به عبارتی معلم سوال را به یک سری اطلاعات تجزیه می کند که البته سطوح تجزیه آن بستگی به شرایط کلاس دارد. تعیین سطحی که سوال تجزیه می شود، بسیار مهم است چون ممکن است به جای تجزیه اطلاعات سوال، به طور مستقیم پاسخ را به دانش آموز بدهید. بهتر است به روشهای مختلفی برای تجزیه کردن اطلاعات فکر کنید که بیشتر از اینکه پاسخ سوال را به دانش آموز بدهد، او را در رسیدن به پاسخ راهنمایی کند. در این تکنیک هدف اول تجزیه سوال به سادهترین درجه ممکن است و هدف بعدی چگونگی و سرعت رسیدن به پاسخ است که در اینجا زمان باید مدیریت شود. به طور کاملاً نامحسوس اطلاعات اندک و جدیدی به اطلاعات قبلی اضافه کنید تا دانش آموز بتواند از تحلیل خود برای رسیدن به پاسخ استفاده کند. اگر معلم بخواهد از این تکنیک به طرز موفقیت آمیزی استفاده کند، باید در ابتدا پاسخهای اشتباه قابل پیش بینی از سوی دانش آموزان را مشخص کند و نکته های اشاره مربوط به سوالات را نیز از قبل تهیه کند.
روشهای بسیاری در تجزیه کردن اطلاعات و تکالیف سخت وجود دارد که شش مورد آن در اینجا ذکر شده است:
مثال بزنید. وقتی قرار است معلم برای راهنمایی دانش آموز در پاسخ به مسئله یا معنی یک کلمه مثالی تهیه کند باید از هرچیزی که دانش آموز را در آن جهت هدایت می کند، استفاده کند. مثلاً برای گفتن معنی یک کلمه می توان از کلمات مشابه و هم معنی آن استفاده کرد.
توضیح زمینهای. وقتی معنی کلمه ای مثل «باستانی» را از دانش آموز می خواهید، می توانید از توضیحات حاشیه ای مربوط به این کلمه استفاده کنید. مثلاً به دانش آموز بگویید در سال 2080 می توانید به من بگویید باستانی. در آن موقع خیلی پیر شدهام. البته این روش برای هر دانش آموزی مناسب نیست چون نیاز به اطلاعات حاشیه ای درباره موضوع مورد پرسش دارد.
قاعده را توضیح دهید. وقتی دانش آموزی معنای کلمه ای را اشتباه می گوید یا در استفاده از آن در جمله به صورت اشتباه عمل می کند، سعی کنید قاعده آن کلمه را یادآوری کنید. مثلاً اگر کلمهای را به اشتباهی در جایگاه فعل به کار برده است، درباره قاعده کاربرد فعل توضیح دهید. در این صورت، دانشآموز پی به اشتباه خود میبرد و به سمت پاسخ صحیح هدایت میشود.
مراحل قبلی را توضیح دهید. وقتی دانش آموزی در کلاس پنجم نمی تواند به سوال ساده ریاضی پاسخ دهد که در کلاسهای پایین تر خوانده است، معلم میتواند به سادگی اطلاعات قبلی را برایش توضیح می دهد.
عقب گرد. گاهی اوقات کافی است پاسخ داده شده توسط دانش آموز را برایش تکرار کنید. بسیاری از انسانها با شنیدن پاسخ خود به پی به اشتباه خود خواهند برد. اگر دانش آموزی عملیات ریاضی مثل ضرب و تقسیم کردن را اشتباه انجام دهد، می توان با تکرار آن اشتباه را گوشزد کرد.
حذف پاسخهای اشتباه. وقتی دانش آموزی نمی تواند معنای کلمه یا کاربرد آن را در جمله بگوید، می توانید مثلاً با گفتن اینکه آن کلمه فعل یا فاعل است، انتخابهای دانشآموز برای پاسخ را محدود کنید و به این شکل، با کم کردن احتمال پاسخ اشتباه، دانشآموز را به جواب نزدیک تر کنید.
منبع: کتاب Teach Like a Champion: 49 Techniques that Put Students on the Path to College
