لطفا خودتان را معرفی کنید؟
بردیا واجد سمیعی هستم، رتبه هفت منطقه یک رشتهی تجربی از شهر تهران و از مدرسه علامه حلی 4
من هم عرشیا واجد سمیعی؛ برادر دوقلوی بردیا، رتبه 48 تجربی منطقه 1 از مدرسه علامه حلی 4
همان طور که میدانید در آزمون های کانون هم امکان آزمون حضوری و هم امکان آزمون به صورت آنلاین را قرار داده ایم؛ شما حضوری آزمون می دادید یا آنلاین آزمون می دادید یا تلفیق می کردید؟
بردیا:من اکثر آزمون هایم حضوری بود و فکر می کنم فقط یک آزمون را آنلاین دادم، چون در واقع با آزمون حضوری، شرایط کنکور را شبیهسازی میکردم و از این نظر خیلی مهم بود، در واقع مراقب حضور داشته باشد، همچنین شرایط پوشش و یا راحتی که در خانه هست و در آزمون آنلاین وجود ندارد و استرس هم سر جلسه خیلی بیشتر از خانه هست.
این که ما این امکان را گذاشتیم که بچهها هم حضوری امتحان دهند و هم آنلاین؛ قاعدتا امکان تقلب را بیشتر می کند و امتحان دادن در شرایط نامتوازن و نابرابر را ایجاد میکند؛ کسی که در خانه امتحان می دهد، میتواند از منابع استفاده کند و همینطور میتواند در زمان طولانیتری امتحان دهد و به هر صورت امکان اینکه تراز غیر واقعی باشد، هم هست، به نظر شما گذاشتن هر دو امکان آزمون حضوری و آزمون آنلاین، حسن هست یا اشکال دارد؟
بردیا: به نظر من حسنش بیشتر است، چون اگر دانشآموز کسالت داشته باشد یا شرایطی داشته باشد که نتواند حضوری آزمون دهد، از این نظر خیلی کمک میکند، بحث تقلب هم به خود دانش آموز بستگی دارد و بستگی به هدفش دارد، به نظر من با تقلب بیشتر آدم خودش را گول می زند؛ چون اصلا هیچ فایدهای برای دانشآموز ندارد.
شما هر دو باهم و هم زمان میامدید، آزمون میدادید، حضوری آنلاین یا نه هر کدامتان مستقل تصمیم میگرفتید؟
عرشیا:تقریبا در همهی آزمون ها هم زمان حضوری آزمون می دادیم، به غیر از یک آزمون، زمانی که من به بودجه نرسیده بودم،آنلاین آزمون دادم.
بسیار عالی شما در ایام امتحانات دی و خرداد چی کار کردید؟ آزمون دادید یا ندادید؟
بردیا: دی ماه آزمون دادم فکر کنم همه را شرکت کردم، ولی در خرداد فکر کنم یک یا دو آزمون ندادم.
شما چطور؟
عرشیا:من هم همین طور
در دی ماه با امتحانات مدرسه تداخل پیدا نکرد؟ هم زمانی نداشت؟
بردیا: هم زمانی نداشتیم به آن صورت، چون ما همان شب امتحانی میخواندیم تا یک نمرهی کافی بگیریم و بیشتر تمرکزمان روی تست زدن بود.
در دوران نوروز چطور؟
بردیا:نوروز همه آزمون ها را کامل شرکت کردیم.
مسافرت نرفتید؟
بردیا: سال دوازدهم مسافرت نرفتیم و شرایط خانه مان خیلی آرام بود و مهمانی نداشتیم.
عرشیا شما بفرمایید؟
عرشیا: منم در آزمون های دی در نوبت اول همه را آزمون دادم، در عید که باز مثلا در دوران جمعبندی بود، مسافرت نرفتیم، مثل قدیم همان ساعت مطالعه بود و آزمون دادیم.
شما در مطالعه تان نقاط مشترکتان و مشاورتان در درس های مختلف و خود ویژگیها و تفاوتهایتان چی بود ؟
عرشیا: در زیست روش مطالعه مان دقیقا یکی بود، یعنی منابعمان یکی بود، در زیست اول از درسنامه می خواندیم، در بعضی از فصل ها هم شاید نیاز بود کتاب میخواندم، بعدش تست می زدم.
بعد در درسهای دیگر هم فیزیک و شیمی یکی بود و ریاضی هم یکی بود؛ ولی در ریاضی سطح مان فرق داشت.
درس های مختلف چند درصد وقتتان صرف تست زدن بود و چند درصد روی مطالعه؟
عرشیا: در ریاضی تقریبا 80% درصد تست بود، 20%مطالعه، فیزیک هم مثل همین بود، در شیمی مثلا 70% تست 30% مطالعه؛ در زیست 40% مطالعه 60%تست
مطالعه شما قبل از تست زدن بود یا اول تست میزدید بعد گیر میکردید میرفتید مطالعه میکردید؟
عرشیا:در همهی درس ها اول مطالعه میکردیم، بعد تست می زدیم.
بردیا شما هم بفرمایید؟
بردیا:بله منم مثل عرشیا اول درس میخواندم، بعد تست می زدم، در درس ریاضی تعداد تست هایم بیشتر بود.
شما برنامهی اصلی تان برای مطالعه چطوری بود با برنامهی آزمون کار میکردید یا با برنامهی مدرسه کار میکردید یا تلفیق میکردید یا برنامهی مخصوص خودتون داشتید؟
بردیا:تقریبا بیشتر با برنامه کانون پیش می رفتیم و اینکه حالا نزدیک اسفند بود، از برنامهی جمع بندی استفاده کردیم که بتوانیم سریعتر درس هایمان را تمام کنیم.
شما چرا کانون را انتخاب کردید؟ به خاطر جامعهی آماری یا به خاطر برنامهی آن، کدام مهمتر بود؟
بردیا:برایم جامعهی آماری آن مهم تر بود، ولی در کنار این کیفیت سوالاتش خیلی خوب بود و مورد پسند من بود.
خوب الان شما موضوع سومی را گفتید، گفتید من با این برنامه کار میکردم؟ بله
یعنی اگه ما این جامعهی آماری را نداشتیم، شما برنامه اش را قبول داشتید یا نداشتید؟
بردیا:من برنامه برایم مهم بود؛ یعنی آزمونهایی که کانون برگزار می کرد و برنامه ای که چیدهبود، خیلی مناسب بود.
جایی که تناقض داشت با مدرسه؛ مثلا جلوتر بود، چی کار میکردید؟
بردیا:راستش چون ما هردو روی آزمون ها حساس بودیم و آزمون های کانون برای ما خیلی مهم بود، به خاطر همین در واقع سعی میکردیم با همان پیشروی عادی پیش بروم.
شما با پیشروی عادی میرفتید؛ شما در پاییز و زمستان با پیشروی عادی میرفتید یا پیشروی سریع؟
بردیا:ما در پاییز در واقع دهم میزدیم و در پیشروی سریع دهم می زدیم و یازدهم نمیزدیم؛ فقط دهم و اینکه در زمستان به غیر از یکی دو تا آزمون که پیشروی سریع زدیم، بقیه اش را عادی زدم.
خیلی جالبه شما با این که رتبهی ممتاز هم شدید، ولی جو زده نبودید که من پیش روی سریع بزنم؛ فکر نمیکردید بقیه پیشروی سریع میزنند؛ من چرا عادی بزنم؟
بردیا: نه من بیشتر تمرکزم روی کیفیت کار کردن بود، نمیخواستم حالا سریع مطالب را بخوانم و سریع تست هایش را بزنم؛ دوست داشتم با کیفیت و تعداد تست بالا کار کنم.
یعنی از روی عقل و منطق کار می کنید و خیلی عجله ندارید؛ حالا این کار خوب بود که ما هر دو تا امکان را گذاشتیم؛ هم پیشروی سریع و هم پیشروی عادی، یا اینکه همان پیشروی عادی میگذاشتیم؟
بردیا: نه به نظرم خوب بوده، چون شاید بعضی ها حتی کل درس ها را تمام کرده بودند.
خود شما هم بعدا مثل آقای راسخ شاید میگفتید که من اگه پیشروی سریع بود، برای من بهتر بود ،ولی ما هر دو تا را گذاشتیم شما انتخاب کنید؛ من روانشناسی دانشآموزان را اینطوری در نظر گرفتم.
خوب جناب عرشیا خان شما بفرمایید: پیشروی عادی و سریع در پاییز و زمستان، کدام را انتخاب کردید.
عرشیا:من در پاییز که همان پیشروی عادی را بیشتر می رفتم، اوائل زمستان که میرسیدم، سریع را میزدم.
یعنی در هنگام آزمون می زدید یا در خانه می زدید؟
عرشیا:در آزمون می زدم، ولی از یک جایی به بعد، راستش خیلی سریع شد و من نرسیدم.
شما کجا با هم اختلاف داشتید؟
عرشیا:در کنکور بیشتر ریاضی بود، چون ریاضی کمی سخت بود، تراز زیاد میداد، یک اختلاف دیگر هم در نهایی بود.
در روش کارتان کجا اختلاف داشتید؟
عرشیا:روشهایمان متفاوت نبود؛ یعنی شاید مثلا در اختصاصی که در طول سال میخواندیم؛ چون نهایی ما از اول نمیخواندیم، مثلا ریاضی بردیا سطحش بالاتر بود و قوی تر بود.
در یک مدرسه و یک کلاس بودید؟بله
این خوب بود که در یک کلاس بودید؟ بله
چرا خوب بود؟
بردیا:چون که اینطوری بیشتر با هم هماهنگ بودیم و حس بهتری داشتیم.
ساعت مطالعهتان در پاییز و زمستان و بهار را بگویید؟
بردیا: بله ما در پاییز و زمستان که مدرسه میرفتیم، حدودا شیش هفت ساعت میخواندیم و در نیم سال دوم که دیگر مدرسه نرفتیم، میانگین دوازده ساعت میخواندیم.
خودتان انتخاب کردید یا مثلا دیدید گرایش عمومی چطوریست؟
بردیا: نه ما خودمان انتخاب کردیم، با توجه به شناختی که از خودمان داشتیم.
چون می دانید دو تا گرایش وجود دارد، بعضی می گویند رتبه برترها زیاد می خوانند، ولی راست نمی گویند، بعضی هم می گویند کم می خوانند.
بردیا: ما اصلا به این موارد کار نداشتیم؛ ما هرچقدر که در برنامهریزی داشتیم و می رسیدیم می خواندیم، جوری که از خودمان راضی باشیم.
یعنی شما اصیل کار کردید، یعنی خودتان بودید، اصیل بودید، خیلی ها میخواهند، ببینند بقیه چی کار کرده اند ولی شما خودتان بودید.
عرشیا شما چی ؟
عرشیا: منم ساعت مطالعه ام مثل بردیا بود.
شما ساعت خوابتان منظم بود یا بی نظم بود؟
عرشیا: اغلب شب دیر میخوابیدیم، بعد از نیم سال دوم که مدرسه نمیرفتیم، مثلا یک یا دو میخوابیدیم، ولی تقریبا 8 الی 9 ساعت می خوابیدیم.
نمی گفتید خوابمان زیاد است، کم کنم؟
بردیا:نه چون واقعا به هشت ساعت خواب نیاز داشتیم.
پس به این فکر نمی کردید که میخواهم رتبهی ممتاز بگیرم، پس باید ساعت خوابم را کم کنم ؟نه
کلا جو زده نبودید.
شما با همدیگر زیاد صحبت میکردید؟ بله
با پدر و مادرتان هم راحت هستید و صحبت می کنید؟بله با پدر و مادرم صحبت میکنیم.
بیشتر راجع به چی صحبت میکردید؟
عرشیا:بیشتر راجع به برنامهریزی یا مثلا اگر آزمون نتیجه دلخواه نمی گرفتم با پدر و مادرم مشورت میکردم، کمی هم بحث ساعت خواب داشتیم ولی در ادامه این بحث نبود که شب دقیقا مثلا سر یک ساعت بخوابیم.
جاهایی شد پدر و مادرتان با نظر شما موافق نباشند؟
عرشیا:شاید بیشتر با مدرسه نرفتنمان، مخالفت کردند.
هر دوتاتون نرفتید؟ بله
باهم تصمیم گرفتید که مدرسه نروید؟ بله
چطور شد که باهم تصمیم گرفتید که مدرسه نروید؟
بردیا:چون زمانی که مدرسه می رفتیم خیلی انرژی مان گرفته میشد و ما بیشتر خودخوان بودیم.
اولین باری که به پدر و مادرتان گفتید که می خواهید نیم سال دوم مدرسه نروید، واکنششان چی بود؟
بردیا:خیلی موافق نبودند، ولی گفتیم که ما خودمان می توانیم بیشتر تست بزنیم، البته خوب در واقع شاید بیشتر سر کلاس عمومی نمیرفتیم و برای امتحانات نهایی خودمان را آماده می کردیم.
چند نفر بودید که نیمسال دوم سر کلاس می رفتید؟
بردیا: 15 الی 20 نفر مدرسه می رفتند.
یعنی اغلب می رفتند؟
بردیا:بله چندتایی از دوستانمان نمی رفتند.
ببینید این ها بعضی روشهای خاص است که خود آدم بایستی در نظر بگیرد، یعنی این چیزی نیست که به همه تعمیم داد.
اگر بخواهید کاری را بگویید که پدر و مادرتان انجام دادند و روی پرورش ذهنی و فکری شما خیلی موثر بوده، آن کار چی بوده؟
عرشیا: بیشتر در دوران دبستان و راهنمایی روی درس ریاضی ما کار می کردند؛ یا در کلاسهای تیزهوشان شرکت کردیم، این موارد کمک کرد که با پایه خوبی وارد دبیرستان شویم.
در کنار اینها بحث روحیه دادن و کم تر فشارآوردن از طرف پدر و مادرمان هم بود .
در مجموع شما را قبول داشتند؟
عرشیا:بله تقریبا
شاید اول مخالفتی میکردند ولی بعدا به شما اعتماد میکردند.
بردیا:ولی کلا ما خودکار بودیم، درکل خیلی پدر و مادرمان یادآوری نمی کردند یا دستوری نمیدادند و ما کلا خودمان کارهایمان را می کردیم.
در دانشگاه چه رشتهای را انتخاب میکنید؟
بردیا:هر دو دندانپزشکی دانشگاه تهران را انتخاب می کنیم.
آینده را چطور میبینید؟
بردیا:تلاش میکنیم که دندانپزشک خوبی باشیم و فعلا راجع به تخصص فکر نکردیم.
نکتهای هست که بخواهید اضافه کنید؟
عرشیا:دانشآموزان نهایی را جدی بگیرند.
تراز اردیبهشت و خردادتان چند بود؟
عرشیا:تراز اردیبهشت 11900و تراز تیر 12600
پس پیشرفت کردید، به امتحان نهایی هم زیاد توجه کردید؟
عرشیا:به نظر من برای امتحان نهایی اگر از اول سال کار کنیم، خیلی بهتر است.
این حرف جدیدی بود بقیه بچهها این را نگفتند؛ شما پس پیشنهادتان اینستکه بچهها امتحان نهایی را از اول سال کار کنند.
عرشیا:بله ولی هر کس با دیگری متفاوت هست؛ مثلا بردیا خیلی برای نهایی نمیخواند، ولی نهاییش خیلی از من بهتر شد؛ یعنی باید بلد باشید چطور آزمون تشریحی بدهید.
بردیا شما با حرف عرشیا موافق هستید که بچهها بیشتر به امتحان نهایی توجه کنند؟
بردیا:بله چون که در واقع سال بعد تاثیرش بیشتر می شود، بهتراست واقعا این کار انجام شود، مخصوصا در بعضی از درس ها مثل زبان و فارسی؛ چون ما خودمان زبانمان قوی نبود و در همین زبان نسبت به بقیه درس ها نمره مان کم تر شد.
تراز کنکور اردیبهشت و تیر شما چند شد؟
بردیا: تراز اردیبهشت من: 12800 و تراز تیر: 13200
یعنی هر دوی شما در تیر تراز بهتری داشتید، شما غیر از درس چه کار دیگری میکنید؟
بردیا: به فوتبال علاقه داریم.
بازی هم می کنید؟ یا فقط علاقه دارید؟
بردیا:من بیشتر دروازهبانی را دوست دارم.
دوتا دروازهبان که نداریم؛ شما چی؟
عرشیا:نه من دفاع هستم.
بالاخره به هم نزدیک هستید.
بعد تیمهای مورد علاقه تان کدامند؟
بردیا:در باشگاههای خارجی: رئال مادرید و در تیم های داخلی: پرسپولیس
شما چی؟
عرشیا:عینا همین طوری
در دانشگاه چی کار میکنید؟ فعالیت فوق برنامه ورزشی هنری خواهید داشت؟
بردیا:احتمالا ورزش فوتبال را ادامه می دهیم، فعالیت هنری هم قبلا ساز میزدیم، ولی خیلی وقته ساز نزدیم.
فوتبال را هم ادامه می دهید؟
بردیا:بله، از الان به بعد میتوانیم بیشتر بازی کنیم.
سایر گفتگوی های کاظم قلم چی با برترهای کنکور 1403 را اینجا مشاهده کنید
