تاریخ 19 اسفند - دهم انسانی - درسنامه - امیرحسین کاروین

بررسی درسنامه تاریخ دهم متناسب با بودجه آزمون 19 اسفند

تاریخ 19 اسفند - دهم انسانی - درسنامه - امیرحسین کاروین

ورود آریایی ها تا پایان هخامنشیان

ورود اقوام آریایی به فلات ایران نقطه عطف تاریخ ایران .

واژه ایران از آریایی گرفته شده و به معنای سرزمین آریاییان است.آریایی به معنای شریف و آزاده .

درباره سکونتگاه اولیه اقوام هند و اروپایی و زمان و مسیر مهاجرت به ایرانن اتفاق نظر نیست.

احتمال : نخست در علفزارهای شمال شرق فلات ایران و جنوب روسیه در حوالی دریاچه آرال / حدود 1500 ق.م ورود به فلات ایران.

مادی ها بنیان گذار نخستین حکومت آریایی در ایران.

حکومت ماد : سکونت در مناطق غربی و مرکزی . / اولین اشاره به مادی ها در قرن 9 قبل از میلاد و در سالنامه های آشوری ها.

آشوری ها حکومت نسبتا نیرومند در شمال بین النهرین / برای به دست آورن فلزات ،سنگ های قیمتی و غنائم دائما به همسایگان خصوصا نواحی غربی ایران حمله میکردند.

این حملات پیاپی : زمینه اتحاد قبایل پراکنده ماد./ همین باعث شد یکی از روسای قبایل دهیوککه به اشتباه دیااکو می گفتند پادشاه کنند. / او هگمتانه ( همدان امروزی ) را بنا کرد و آن را مرکز حکومت خود قرار داد.

اوج قدرت : سومین پادشاه مادی (هووخشتر ) :تثبیت قدرت بر مناطق وسیعی از ایران با ایجاد سپاه منظم و کارآمد / با حکومت بابل متحد شد و به آشوریان خاتمه داد. / قلمرو ماد به شمال بین النهرین و بخش زیادی از آسیای صغیر گسترش یافت.

انحطاط : آستیاگ پسر و جانشین هووخشتر ،لیاقت و درایت پدر را نداشت + دوران سلطنت را صرف خوشگذرانی و جمع ثروت / مردم ضد او با کورش هخامنشی همدست شدند / با فتح هگمتانه حکومت ماد برافتاد.

جد کورش ،رئیس قبله پاسارگاد : هخامنش / در نواحی جنوبی فلات ایران حدود فارس کنونی و همزمان با قدرت گرفتن مادها

شاخه ای از خاندان هخامنشی در فارس به مرکزیت شهر انشان (انزان ) حکومت محلی کوچکی ایجاد کردند.

کورش (کورش دوم ) : متحد کردن قبائل پارسی ناراضی از ماد / از میان برداشتن آستیاگ / تاسیس هخامنشی / لشگرکشی به آسیای صغیر /تصرف شهر سارد / فتح بابل (از انسانی ترین و شکوهمندترین فتوحات بدون جنگ و خونریزی در سال 539 ق.م ) / دستور داد ماجرای فتح مسالمت آمیز بابل را بر لوحی استوانه ای از گل رس به زبان بابلی بنویسند / 1258 / 1879 این لوح در بابل کشف شد./در موزه بریتانیا به نام منشور کورش نگهداری (نماد فرهنگ انسانی و مداراجویانه ایرانیان)

پس از فتح بابل :تمام بین النهرین سوریه،فلسطین و فنیقیه (لبنان امروزی ) به تصرف هخامنشیان درآمد.

کورش هخامنشی همواره به خاطر رفتار انسانی اش مورد تحسین و تکریم.

تصرف مصر توسط کمبوجیه / با تصرف مصر قلمرو هخامنشیان به آفریقا نیز گسترش یافت.

پس از کمبوجیه : داریوش یکم / به همراه بزرگان خاندان های پارسی مدعیان و گوماته مغ را سرکوب کرد./پس از برقراری امنیت و آرامش لشگرکشی به شرق و قسمت هایی از غرب و شمالغرب هند را به قلمرو اضافه. / برای جلوگیری از حملات قبایل صحراگرد سکایی : لشگرکشی به مناطقی در شمال دریای سیاه و جنوب روسیه کنونی.

اهمیت و شهرت داریوش : اقدامات برای تشکیل نظام نوین اداری،نظامی و اقتصادی (تاسیس سپاه جاویدان _احداث جاده شاهی _ برپایی کاخ ها و بناهای مجلل)

بروز مشکلاتی در غرب قلمرو در اواخر حکومت داریوش : موجب جنگ با یونانیان و ادامه تا زمان خشایارشا.

دولت شهرهای یونانیان به ویژه آتن ناخشنود از تسلط ایران./آتنی ها شهر میلتوس (ملطیه) را تشویق به شورش./حمله به شهر سارد و آتش زدن آن/موضع گرفتن سپاه ایران در ماراتن /اهالی اسپارات که بیشتر جنگاور بودند از آتنی ها پشتیبانی جدی نکردند/ در نهایت تصمیم به حمله سریع و جنگ تن به تن / حمله ناگهانی باعث عقب نشینی ایران.

خشایارشا : پسر و جانشین داریوش / پس از فرونشاندن شورش مصر و بابل به یونان لشگر کشید و آتن را تصرف اما در جنگ دریایی سالامیس توفیق نیافت.

تفرقه درونی در هخامنشیان :از پادشاهی اردشیر دوم (404 تا 358 ق.م) / مشهور به خوش گذرانی و راحت طلبی /در ابتدای زمامداری برادرش کورش کوچک شورش کرد / در جنگ بین این دوتا کورش کوچک شکست خورد./مصر از قلمرو هخامنشیان جدا شد.

اردشیر سوم : پسر و جانشین اردشیر دوم /جاه طلب و جنگجو / در ابتدای حکومت همه افرادی که مدعی حکومت بودند را کشت / مصر را به قلمرو ایران بازگرداند./در استانه حمله اسکندر به دست یکی از خدمتکاران کاخ شاهی به قتل رسید.

داریوش سوم : آخرین پادشاه هخامنشی / دلیر و جوانمرد اما تدبیر و درایت شاهان نخست هخامنشی را نداشت./ حمله اسکندر در زمان زمامداری او./فرار در مقابل اسکندر / در 330 ق.م نزدیک دامغان کنونی به قتل رسید.

اسکندر : شکست ایران در سه نبرد (گرانیکوس –ایسوس –گوگمل) /معروف است پس از رسیدن به تخت جمشید این شهر را آتش زد.

هخامنشیان، ایران را به نخستین حکومت بزرگ جهانی تبدیل کردند. به واسطۀ تدبیر و سیاست شاهان هخامنشی بود که ایرانیان به تأثیرگذارترین مردم در جهان متمدن و شناخته شدۀ آن روزگار تبدیل شدند.

اشکانیان و ساسانیان

علت شکل گیری مقاومت هایی در برابر اسکندر مقدونی: اسکندر با قساوت و خشونت بر ایران تسلط یافت  و مردم به چشم بیگانه نگاه می کردند و از او ناخرسند بودند.اما این مقاومت ها به علت پراکنده بودن و نبود هماهنگی به نتیجه مطلوب نرسید.

مرگ اسکندر :323 ق.م در بابل/قلمرو وسیع توسط جانشینان تجزیه شد.

سلوکوس : چند سال پس از مرگ اسکندر بر بین النهرین ،بخش هایی از آسیای صغیر ،سوریه و فلات ایران حاکم شد و تاسیس حکومت سلوکیان./    خود را نیکاتور (فاتح) می نامید.

پایتخت اولیه : سلوکیه ،ساحل غربی رود دجله /  پایتخت بعدی : انطاکیه در شمال سوریه.

سلوکیان از اوایل تشکیل حکومت با جانشینان اسکندر در مصر وارد رقابت.به همین دلیل بیشتر توجه به مناطق غربی قلمرو بود.همین باعث غفلت از شرق قلمرو شد و افراد و خاندان هایی در شرق ایران به قدرت رسیدند : مانند اشکانیان.

اشکانیان : بنیان گذار : ارشک از قبیله پرنی یا اپرنی که در ناحیه قوچان کنونی بر فرمانروای سلوکی شورید / پارت و گرگان را از تسخیر سلوکیان خارج کرد.

به احترام ارشک جانشینان ارشک را به اسم خود افزودند و این سلسله ارشکانیان و بعدا اشکانیان.

اشکانیان در طول حدود 470 سال حکومت، چندین بار پایتخت خود را تغییر دادند: 1.نسا در ترکمنستان امروزی 2.صد دروازه حوالی دامغان کنونی (یونانیان هکاتم پولس میگفتند) 3.تیسفون نزدیک بغداد کنونی.

نخستین فرمانروایان اشکانی مجبور به اظهار اطاعت از سلوکیان بودند :برای حفظ قلمرو

مهرداد یکم: با تسلط بر مناطق وسیع ،قدرت و قلمرو اشکانیان را گسترش داد.تبدیل سلسه اشکانی از حکومت محلی به پادشاهی.

مهرداد دوم: فتوحات او قلمرو اشکانیان را به نهایت خود رساند و پایه های قدرت و سلطنت را استوار.  / سفیرانی از چین آمدند و روابط تجاری با تکمیل جاده ابریشم توسعه یافت.   /   تا رود فرات پیش رفتند و با روم همسایه شدند.

یکی از مسایل سیاسی مهم اشکانیان : اختلاف و جنگ با امپراتوری روم. / مهمترین جنگ : زمان ارد دوم   / کراسوس سردار رومی هجوم به بین النهرین و شکست سخت در حران  / سردار ایرانیان در این جنگ : سورنا.

در جنگ های بعد از حران با رومیان : جنگ بر سر ارمنستان و مرزهای سوریه.

نظام حکومتی اشکانی : حکومت های نیمه مستقل که به حکومت مرکزی مالیات و نیروی نظامی میدادند. (ملوک الطوایفی)

ضعف اشکانیان دراوایل قرن 3 میلادی : در اثر جنگ های پیاپی با رومیان در مرزهای غربی / درگیری ها در مرزهای شرقی »» نافرمانی حاکمان محلی

آخرین پادشاه اشکانی : اردوان چهارم : شکست نیرو های مهاجم رومی / گرفتن غرامت از آنها./ ناموفق در غلبه بر مشکلات داخلی

فروپاشی اشکانیان : شکست و کشته شدن اردوان در جنگ با اردشیر بابکان.

میراث اشکانیان : بیرون آوردن کشور از چنگ بیگانگان / حفظ اقوام و فرقه های گوناگون و حتی یونانی تباران ایرانی با (آسان گیری و مداراجویی فرهنگی و دینی)

نام ساسانیان : از ساسان ،نیای اردشیر بابکان ،سر دودمان این سلسه

ساسان : موبد نیایشگاه زرتشتی آناهیتا در شهر استخر در منطقه پارس/ ازدواج با دختر یکی از شاهان محلی پارس / تاجگذاری و پایتخت در تیسفون

اشکانیان : مصمم بودند به جای حکومت ملوک الطوایفی حکومت مرکزی باشد / حاکمان محلی مخالفت کردند . عده ای را با جنگ سر جای خود نشاند و عده ای را با نامه نگاری و ارائه دلیل.

مسائل اشکانیان در خارج از مرزها : حمله پیاپی رومیان و یورش مکر قبایل بیابانگرد.

گسترش و تثبیت اشکانیان : توسط شاپور یکم و دوم / به واسطه موفقیت های نظامی و سیاسی در داخل و خارج.

قباد یکم : جنبشی اجتماعی-اقتصادی به رهبری مزدک (او میخواست زمین ها  و دارایی های ثروتمندان بین تهی دستان تقسیم شود که نهایتا به افراط انجامید)/ قباد که میخواست از قدرت موبدانفاشراف و نجبا بکاهد با مزدک همراه شد. اشراف او را برکنار و زندانی کردند و پس از بازگشت به عرصه قدرت با مخالفان مزدک همراه شد.

خسرو انوشیروان : اصالحاتی را در زمینۀ اداری، نظامیو اقتصادی انجام داد / از مشهورترین شاهان ساسانی

هرمز چهارم : جانشین خسرو انوشیروان / اختلاف و نزاع سیاسی در دربار ساسانیان اوج گرفت /

بهرام چوبین : یکی از سرداران که با پشتیبانی بزرگان علیه هرمز شورش کرد او را برکنار کرد به قتل رساند و به جای او نشست.

خسرو پرویز : پسر و جانشین هرمز / به بیزانس (امپراتوری روم شرقی ) گریخت / با حمایت آنها به تاج و تخت رسید./ به دست پسرش شیرویه از بین رفت

بعد خسرو پرویز در چهار سال ده نفر بر تخت پادشاهی نشستند.

یزدگرد سوم (آخرین پادشاه ساسانی)  : حمله اعراب مسلمان ( جنگ های مهمی که شکست خوردند: قادسیه-جلولا و نهاوند)/ به خراسان گریخت و در مرو به قتل رسید.

دو کشور( ایران و روم) بر سر تسلط بر برخی سرزمینهای مرزی، بهویژه منطقۀ ارمنستان، با یکدیگر اختلاف و درگیری داشتند.

یکی از اهداف اصلی رومیان در لشکرکشی پیدرپی به ایران، تسلط بر مسیرهای تجاری بود که به هند و چین میرسید آنها میخواستند مستقیما با این کشورها در ارتباط باشند.

دو جنگ مهم : در زمان شاپور یکم اتفاق افتاد که در یکی از آنها ُگردیانوس، امپراتور روم، کشته شد و در دیگری والریانوس، امپراتور روم به اسارت درآمد.

قبایل صحراگرد آسیای مرکزی، مکررا به مرزهای شمالشرقی ایران در منطقۀ خراسان هجوم میآوردند و تخریب و غارت میکردند.

قبائل بیابانگرد عرب نیز به شهرها و آبادیهای ایران در حاشیۀ جنوبی خلیج فارس و دریای عمان دستبرد میزدند ./ شاپور دوم ساسانی در عملیاتی نظامی گوشمالی داد./ بعدها حکومتی دست نشانده به ریاست اعراب لخمی در جنوب غربی ایران در حیره تاسیس.

یکی از مسائل و مشکلات اساسی ساسانی : ، اختالف و دشمنی میان پادشاه و بزرگان کشور بود که حتی گاهی به برکناری و حتی قتل پادشاه میانجامید.

آیین کشورداری

ارائه تصویری روشن از نحوه اداره کشور در دوران ماد کار سختی است : به دلیل کمبود اسناد و شواهد مکتوب

از شیوه کشورداری هخامنشیان آگاهی بیشتری داریم : سنگ نوشته ها و لوح های گلی و نیز نوشته های مورخان یونانی عهد باستان

راس تشکیلات سیاسی،اداری:پادشاه ،داریوش یکم ادعا میکردند به خواست اهورا مزدا به پادشاهی رسیده اند.این کار جنبه دینی به حکومت میداد و مردم را به فرمانبرداری ترغیب میکرد.

گروه مشورتی هخامنشیان شامل :بلند پایگان سیاسی ،نظامی،اداری و احتمالا مذهبی و حقوقی.پادشاه درباره مسائل مهم حکومتی به ویژه جنگ و صلح مشورت میکرد.

کورش:از شیوه جدیدی از فرمانروایی خردمندانه که مبتنی بر احترام به دین و فرهنگ مردم و مشارکت آنها در حکومت بود ارائه داد.او از طریق مشارکت دادن اقوام و ملت ها در اداره حکومت وفاداری و پشتیبانی آنان را جلب کرد.

داریوش یکم:رسیدن حکومت هخامنشی به نهایت گسترش/برای اداره بهتر نظام اداری منظم و کارآمدی پدید آورد.(بنیان گذار و ططراح اصلی نظام سیاسی-اداری حکومت هخامنشیان.)/سامان دادن تشکیلات استانی یا شهربی 

1.تشکیلات اداری مرکزی: در دربار هخامنشی/در پایتخت/اجزاک خزانه شاهی –انبار شاهی- دیوان شاهی(وظیفه دیوان شاهی:نگارش،تنظیم،ثبت و نگهداری نامه ها و اسناد و نوشته های دولتی)/اداره توسط نجبای بلندپایه مادی یا پارسی

2.تشکیلات استانی یا ساتراپی

چشم و گوش شاه: مسئولان بازرسی و نظارت دقیق و کامل بر عملکرد مقام ها و ماموران دولتی در پایتخت و شهربی ها که معمولا از خویشاوندان شاه یا درباریان مورد اعتماد انتخاب میشد.

سلوکیان: قدرت و مناصب مهم سیاسی و اداری و نظامی دست یونانیان.برای تحکیم سلطه یونانیان زیادی را به ایران کوچاندند و در شهر های جدید ساکن کردند./تقسیمات کشوری مثل هخامنشیان بود (تعداد زیادی شهربی)/فرمانروایان سلوکی نیز به سیاست آزادی و مدارای دینی پادشاهان هخامنشی ادامه دادند.

اشکانیان: به اتکای جنگاوران قبایل صحراگرد شرق ایران به قدرت رسیدند/علاوه بر خاندان شاهی خاندان های بزرگ دیگری نیز در قدرت و حکومت سهیم بودند: کارن (قارن) در نهاوند __ سورن در سیستان __مهران در ری.

دو مجلس در دوره اشکانی : مجلس اول( شاهزادگان،بزرگان درباری و نمایندگان هفت خاندان بزرگ) مجلس دوم (پیشوایان دینی یا مغان)»»کمک به پادشاه در اداره کشور ،تعیین پادشاه ،تصمیم برای جنگ یا صلح.

اداره حکومت اشکانی به شکل غیر متمرکز /حاکمان محلی در اداره قلمرو خویش استقلال داشتند ،دارای سپاه بودند و به نام خود سکه ضرب می کردند.آنها برای نشان دادن اطاعت و وفاداری خویش به حکومت اشکانی باج و خراج سالانه میپرداختند و هنگام جنگ سپاه خود را در اختیار حکومت اشکانی میگذاشتند.این شیوه حکومت غیر متمرککز را حکومت ملوک الطوایفی مینامیدند.

ساسانیان: پادشاه در راس قدرت بودند و مانند پادشاهان هخامنشی این پادشاهی را از سمت اهورا مزدا میدانستند.

برای ایجاد تمرکز و تسلط خود بر مناطق مختلف : تشکیل سپاه دائمی و نیرومند و نظم بخشیدن به تشکیلات اداری»»تعداد حکومت های موروثی کاهش یافت.

تشکیلات اداری :اداره ها و دیوان های مختلف در راس آنها :وزیر بزرگ (بزرگ فرمادار) که تحت نظارت مستقیم شاه و مجری فرامین شاه بود.در نبود شاه جانشین او و در جنگ نیز گاهی فرمانده سپاه بود.

دبیران:نقش مهم در تشکیلات اداری ساسانی.در دبیرستان آموزش میدیدند.کار اصلی:نگارش فرمانها،نامه ها و اسناد و ثبت و ضبط آنها بود.+گردآوری و تالیف خدای نامک.به رئیس دبیران و کاتبان ایران دبیربد یا دبیران مهست می گفتند.

ایرانشهر:قلمرویی که ساسانیان بر آن فرمان می راندند.این قلمرو به چندین کوره یا استان تقسیم میشد.

قضاوت و دادرسی

ایزد پیمان و قانون و پشتیبان نظم اجتماعی:مهر یا میترا/یکی از اصول مهم اندیشه ایرانی:پایبندی به عهد و پیمان،عدالت و راستی 

در ایران باستان قوانین :از عرف و عادات و اعتقادات قومی ایرانیان به ویژه اوستا گرفته شده بود.

قضاوت دو شکل:رسمی(روحانیون زرتشتی یا قضاتی که از سمت شاه یا حاکمان مناطق منصوب می شدند)-غیر رسمی(ریش سفیدان و بزرگان خانواده ها و قبایل)

روحانیون:اختلافات حقوقی و مدنی /قضات شاهی:جرایم سیاسی و نظامی/قوانین درباره نظم عمومی،نافرمانی و خیانت به شاه و کشور حتی درباره اعضای خاندان شاهی نیز سخت و بدون ملاحظه اجرا میشد.

شاه:بالاترین مرجع قضایی و قاضی القضات و در محاکمه های مهم حکم نهایی را می داد./در روزهایی از سال نیز شخصا به شکایات و دادخواهی مردم رسیدگی میکردند.

سنگ نوشته های هخامنشی: به ویژه از داریوش یکم»»نکته ها و مطالبی درباره انصاف ،عدالت و راستی و اجتناب از دروغ و بیداد به چشم میخورد./اشارات نویسندگان یونانی: قوانینی وجود داشته که قدرت و اختیارات پادشاه هخامنشی را محدود میکرده.مثلا هرودوت ب قانونی ایرانی اشاره:شاه نباید کسی را به سبب یکبار ارتکاب جرم به مرگ محکوم کند.

هخامنشی: مبنا ترکیبی از قوانین و شیوه های دادرسی اقوام ایرانی و نیز اقوام غیر ایرانی تابع هخامنشیان./هخامنشیان ملل تابع خود را در تبعیت از قوانین و اداب و رسوم خود آزاد می گذاشتند.

ساسانیان:مجموعه ای از قوانین و محاکمات عصر ساسانی در کتاب «مادیان هزار دستان» به زبان پهلوی»»منبع ارزشمندی برای آشنایی با نظام حقوقی و دادرسی آن دوره./گسترش تشکیلات قضایی و پررنگ شدن نقش روحانیون زرتشتی در امور قضایی.

سپاه و جنگ افزارها:

مادی ها:تشکیل سپاه توسط دهیوک با جمع آوری جنگاوران قبایل متحد خود/با هجوم آشوری ها هگمتانه را به شکل دژی نظامی درآورد/هووخشتره سومین پادشاه ماد سپاه را به سه دسته کمان داران-نیزه داران-سواران تقسیم کرد و کنار آنها دسته های پشتیبانی-تدارکات و یگان های بارکش قرار داد./سلاح ها :خنجر-سرنیزه-سپر-شمشیر-تیر و کمان-زوبین.

هخامنشیان: تا زمان داریوش یکم سپاه بر واحدهای مختلف پیاده نظام بود که از قبایل،اقوام و ملل تابعه بود./داریوش:1.تشکیل سپاه ده هزار نفری (سپاه جاویدان :علت این نام این بود که هرگز از شمار آنها کم نمیشد)2.تاسیس نیروی دریاییريالایجاد چند پایگاه دریایی در خلیج فارس-دریای سرخ و مدیترانه.فرماندهی ناوهای جنگی:پارسیان و مادی ها ولی دریانوردان ملل تابع امپراتوری مانند فنیقی ها-سوری ها-مصری ها-قبرسی ها و مردمان آسیای صغیر در خدمت نیروی دریایی بودند./در سپاه هخامنشیان سواره نظام جایگاه مهمی داشت و سلاح اصلی آنها نیزه بود.پس از سواره نظام جمعیت زیاد پیاده نظام بودند./اقوام و ملل غیر ایرانی نیز در سپاه حضور داشتند که لباس و جنگ افزار خاص خود را داشتند.

اشکانیان: در سپاه اشکانی سواره نظام اهمیت زیاد ولی پیاده نظام اهمیت چندانی نداشت.اساس تشکیلات نظامی:سواره نظامی که هنگام سواری تیراندازی میکرد/مهمترین جنگ افزار:تیر و کمان و نیزه/دلیل توانمندی سواره نظام:پیشینه صحراگردی که توانایی تحمل مشقت را داده بود./بعدها تشکیل سواره نظام با سلاح سنگین(مجهز به زره و کلاه خود)/صدای طبل در حملات سپاه اشکانی نیز وحشت در سپاه دشمن ایجاد میکرد.(روش پیروزی سورنا در نبرد حران)

ساسانیان:سپاه دائمی و مجهز/بخش اصلی:سواره نظام سنگین اسلحه زره پوش(اسواران)اسب هایشان هم زره داشت/بخش دیگر:سواره نظام سبک اسلحه مجهز به کمان(متشکل از جوانان طبقه اشراف و نجبا)/پیاده نظام:روستاییانی که اسلحه و تجهیزات مناسب نداشتند/ابتکار ساسانیان:استفاده از فیل در جنگ ها/اردشیر بابکان و جانشینانش از نیروی دریایی برای برقراری امنیت و تحکیم سلطه بر عمان و خلیج فارس استفاده/خسرو انوشیروان:به کمک نیروی دریایی یمن را از اشغال حبشیان که توسط روم شرقی حمایت میشد نجات داد+باب المندب و خلیج عدن را به تسلط درآورد./ارتشتارستان(مدارسی که افراد ارتش آموزش میدیدند)/شواهد نشون میدن کتابچه »»موضوع:تشکیلات قشون-فنون جنگ-تیراندازی با کمان-تغذیه سپاهیان-مراقبت از اسبان.


دفترچه جامع 19 اسفند

Menu