گفتوگو با زینب شادرام رتبه 9 کنکور هنرستان 99 رشته معماری از رشت
پدرم، ارشد فیزیولوژی ورزشی دارد و فرهنگی بازنشسته است و مادرم لیسانس علوم تربیتی دارد. پدر و مادرم هردو فرهنگی هستند.
یک برادر کوچکتر دارم که در پایه هفتم تحصیل میکند.
من در هنرستان غیرانتفاعی جهان دانش به مدت سه سال تحصیل کرده ام.
حضور در کانون، آزمونهای برنامهای و برنامهی راهبردی
در مدرسه ما فقط من در آزمون های هنرستان کانون شرکت میکردم! و همیشه به من می گفتند حتما به نتیجه ی تلاشم میرسم. من سال دوازدهم در کانون ثبت نام کردم و به مدت یکسال در آزمون های کانون شرکت می کردم! در اولین آزمون، تراز 7401 رو کسب کردم و این، انگیزه زیادی به من داد که بیشتر تلاش کنم!اصلی ترین دلیلی که باعث شد من در آزمون های کانون شرکت کنم، این بود که برای رشته هنرستانی، آزمون های آزمایشی زیادی وجود نداره و توجه زیادی به هنرستانی ها نمیشه، و خب کانون این فرصت رو در اختیار ما قرار داده! و همینطور جامعه آماری بالای آزمون ها و سطح سوالات آزمون برای من خیلی مهم بود! برنامه راهبردی کانون، خیلی کامل تر و جامع تر از برنامه ای بود که در ابتدا خودم اون رو تهیه کرده بودم!یکی از مهم ترین ویژگی های برنامه و آزمون ها این بود که پیوسته و قدم به قدم پیش میرفت و این باعث شد به دروس پایه تسلط بیشتری پیدا کنم! انسجام برنامه و آزمون ها هم به گونه ای بود که کاملا استرس و نگرانی رو از بین می برد! و طبق همین برنامه، من تا آخر اسفند ماه، تمام دروس رو چند دور مطالعه کرده بودم و در دوران تعطیلات عید، به جمع بندی دروس مشغول شدم!من در هیچ یک از آزمون های کانون غیبت نداشتم!اولویت من در تمام این یکسال، برنامه راهبردی کانون بود و مدرسه در درجه دوم قرار داشت و تمام سعی من بر این بود که مطابق برنامه راهبردی پیش برم و از برنامه عقب نمونم!
کلکسیون روش مطالعه دروس
مبانی طراحی معماری، اولین نقطه قوت من بود و معمولا در این درس، درصد بالایی در آزمون ها داشتم!من این درس رو به صورت مفهومی مطالعه می کردم و به صورت مداوم تست می زدم و به طور جدی آزمون هارو تحلیل میکردم!نقطه قوت دیگر من، درس آشنایی با بناهای تاریخی بود! درصد بالایی در این درس داشتم و زمان زیادی برای مطالعه این درس اختصاص می دادم! من اوایل در ادبیات ضعف داشتم و درصد خوبی نداشتم! به مرور، بعد از شرکت در چند آزمون، روش درست مطالعه ادبیات رو متوجه شدم! روی قرابت معنایی و آرایه های ادبی تمرکز بیشتری گذاشتم، به طور مداوم تست می زدم و تونستم در کنکور، برای ادبیات، درصد 80 رو کسب کنم!
ابزارهای کانونی
من از دفتر برنامه ریزی استفاده می کردم. دفتر برنامه ریزی برای من خیلی مهم بود! و همیشه اون رو پر می کردم! مهمترین ویژگی این دفتر برای من این بود که به مرور، متوجه شدم باید برای چه درسی وقت بیشتری بگذارم و ساعت مطالعه ام رو افزایش بدم! از طرفی، باعث اعتماد به نفس و انگیزه بیشترم شد و به مرور ساعت مطالعه من افزایش پیدا کرد!من از کتاب آبی پیمانه ای معماری استفاده می کردم! درسنامه های این کتاب، خیلی کامل و مفید بودن و نکات تستی این کتاب، در آزمون ها خیلی به من کمک می کرد!من در آزمون های کانون و همینطور در آزمون های انتشارات اخوان شرکت می کردم!من از خدمات سایت کانون و صفحه اینستاگرام هنرستان کانون استفاده می کردم! مفید ترین بخش سایت، برای من، بخش صفحه مقطع شما بود! چون به طور پیوسته مطالب مفیدی در این قسمت به اشتراک گذاشته می شد! و همینطور بخش گفت و گو با نفرات برتر، برای من جذاب بود!من تقریبا هرروز یا یک روز در میان به سایت کانون سر می زدم!. بین کارنامه ها، من بیشتر از کارنامه اصلی و کارنامه اشتباهات استفاده میکردم! به این دلیل که نقاط ضعفم رو بشناسم و وقت بیشتری روی اون ها بگذارم و اون هارو به نقاط قوتم تبدیل کنم!جذاب ترین بخش مجله سرای دانش، برای من، بخش گفت و گو با نفرات برتر بود! روش مطالعه و میزان مطالعه نفرات برتر برای من خیلی تاثیرگذار بود و حس انگیزه ی بیشتری به من می داد!پدرم، ارشد فیزیولوژی ورزشی دارد و فرهنگی بازنشسته است و مادرم لیسانس علوم تربیتی دارد.پدر و مادرم هردو فرهنگی هستند. یک برادر کوچکتر دارم که در پایه هفتم تحصیل میکند.در مدرسه ما فقط من در آزمون های هنرستان کانون شرکت میکردم!پدر و مادر من نقش بزرگی در موفقیت من داشتند و اصلی ترین مشوق های من بودند! با توجه به شرایط امسال و تعطیلی مدارس، داشتن یک محیط مناسب و آرام برای مطالعه واقعا مهم بود. اون ها محیط مناسبی رو برای مطالعه من فراهم کردن و همیشه به من دلگرمی میدادند و من رو همراهی میکردن! با گرفتن نتیجه ی خوب در آزمون ها، خیلی خوشحال می شدند و این خوشحالی اون ها انگیزه من رو خیلی بیشتر میکرد! و همیشه به من می گفتند حتما به نتیجه ی تلاشم میرسم!روز کنکور، برخلاف تصورم که فکر می کردم آروم باشم، استرس خیلی زیادی داشتم و فکرم مشغول بود! تا زمان پخش دفترچه سوالات، حال خوبی نداشتم، ولی به محض اینکه دفترچه سوالات پخش شد و سوالات رو دیدم، استرسم کاملا از بین رفت!زمان آزمون ما سه ساعت و نیم بود! من در جلسه آزمون، از روش ضربدر و منها و زمان های نقصانی و استراتژی بازگشت استفاده کردم! و تقریبا در یک ساعت و نیم ابتدایی آزمون، یک دور کامل دفترچه رو تمام کردم و حدود ۲ ساعت وقت اضافی داشتم!در این زمان باقی مانده سوالاتی که زمان بیشتری می گرفت یا نیاز به تمرکز بیشتری داشت رو بررسی کردم!
اصلی ترین دلیلی که باعث شد من در آزمون های کانون شرکت کنم، این بود که برای رشته هنرستانی، آزمون های آزمایشی زیادی وجود نداره و توجه زیادی به هنرستانی ها نمیشه، و خب کانون این فرصت رو در اختیار ما قرار داده! و همینطور جامعه آماری بالای آزمون ها و سطح سوالات آزمون برای من خیلی مهم بود!من سال دوازدهم در کانون ثبت نام کردم و به مدت یکسال در آزمون های کانون شرکت می کردم! در اولین آزمون، تراز 7401 رو کسب کردم و این، انگیزه زیادی به من داد که بیشتر تلاش کنم!برنامه راهبردی کانون، خیلی کامل تر و جامع تر از برنامه ای بود که در ابتدا خودم اون رو تهیه کرده بودم!یکی از مهم ترین ویژگی های برنامه و آزمون ها این بود که پیوسته و قدم به قدم پیش میرفت و این باعث شد به دروس پایه تسلط بیشتری پیدا کنم! انسجام برنامه و آزمون ها هم به گونه ای بود که کاملا استرس و نگرانی رو از بین می برد! و طبق همین برنامه، من تا آخر اسفند ماه، تمام دروس رو چند دور مطالعه کرده بودم و در دوران تعطیلات عید، به جمع بندی دروس مشغول شدم!من در هیچ یک از آزمون های کانون غیبت نداشتم!اولویت من در تمام این یکسال، برنامه راهبردی کانون بود و مدرسه در درجه دوم قرار داشت و تمام سعی من بر این بود که مطابق برنامه راهبردی پیش برم و از برنامه عقب نمونم!مبانی طراحی معماری، اولین نقطه قوت من بود و معمولا در این درس، درصد بالایی در آزمون ها داشتم!من این درس رو به صورت مفهومی مطالعه می کردم و به صورت مداوم تست می زدم و به طور جدی آزمون هارو تحلیل میکردم!نقطه قوت دیگر من، درس آشنایی با بناهای تاریخی بود! درصد بالایی در این درس داشتم و زمان زیادی برای مطالعه این درس اختصاص می دادم! من اوایل در ادبیات ضعف داشتم و درصد خوبی نداشتم! به مرور، بعد از شرکت در چند آزمون، روش درست مطالعه ادبیات رو متوجه شدم! روی قرابت معنایی و آرایه های ادبی تمرکز بیشتری گذاشتم، به طور مداوم تست می زدم و تونستم در کنکور، برای ادبیات، درصد 80 رو کسب کنم!من از دفتر برنامه ریزی استفاده می کردم. دفتر برنامه ریزی برای من خیلی مهم بود! و همیشه اون رو پر می کردم!
مهمترین ویژگی این دفتر برای من این بود که به مرور، متوجه شدم باید برای چه درسی وقت بیشتری بگذارم و ساعت مطالعه ام رو افزایش بدم! از طرفی، باعث اعتماد به نفس و انگیزه بیشترم شد و به مرور ساعت مطالعه من افزایش پیدا کرد!من از کتاب آبی پیمانه ای معماری استفاده می کردم! درسنامه های این کتاب، خیلی کامل و مفید بودن و نکات تستی این کتاب، در آزمون ها خیلی به من کمک می کرد!من در آزمون های کانون و همینطور در آزمون های انتشارات اخوان شرکت می کردم!من از خدمات سایت کانون و صفحه اینستاگرام هنرستان کانون استفاده می کردم! مفید ترین بخش سایت، برای من، بخش صفحه مقطع شما بود! چون به طور پیوسته مطالب مفیدی در این قسمت به اشتراک گذاشته می شد! و همینطور بخش گفت و گو با نفرات برتر، برای من جذاب بود!من تقریبا هرروز یا یک روز در میان به سایت کانون سر می زدم!. بین کارنامه ها، من بیشتر از کارنامه اصلی و کارنامه اشتباهات استفاده میکردم! به این دلیل که نقاط ضعفم رو بشناسم و وقت بیشتری روی اون ها بگذارم و اون هارو به نقاط قوتم تبدیل کنم!
الگو برداری از نفرات برتر جذاب ترین بخش مجله سرای دانش، برای من، بخش گفت و گو با نفرات برتر بود! روش مطالعه و میزان مطالعه نفرات برتر برای من خیلی تاثیرگذار بود و حس انگیزه ی بیشتری به من می داد!!
نقش اولیا
پدر و مادر من نقش بزرگی در موفقیت من داشتند و اصلی ترین مشوق های من بودند! با توجه به شرایط امسال و تعطیلی مدارس، داشتن یک محیط مناسب و آرام برای مطالعه واقعا مهم بود. اون ها محیط مناسبی رو برای مطالعه من فراهم کردن و همیشه به من دلگرمی میدادند و من رو همراهی میکردن! با گرفتن نتیجه ی خوب در آزمون ها، خیلی خوشحال می شدند و این خوشحالی اون ها انگیزه من رو خیلی بیشتر میکرد.
روز کنکور
روز کنکور، برخلاف تصورم که فکر می کردم آروم باشم، استرس خیلی زیادی داشتم و فکرم مشغول بود! تا زمان پخش دفترچه سوالات، حال خوبی نداشتم، ولی به محض اینکه دفترچه سوالات پخش شد و سوالات رو دیدم، استرسم کاملا از بین رفت!زمان آزمون ما سه ساعت و نیم بود! من در جلسه آزمون، از روش ضربدر و منها و زمان های نقصانی و استراتژی بازگشت استفاده کردم! و تقریبا در یک ساعت و نیم ابتدایی آزمون، یک دور کامل دفترچه رو تمام کردم و حدود ۲ ساعت وقت اضافی داشتم!در این زمان باقی مانده سوالاتی که زمان بیشتری می گرفت یا نیاز به تمرکز بیشتری داشت رو بررسی کردم!