اواخر مرداد برای دانشآموزی که درس ریاضی را با نمرهی 2 مردود شده بود کلاس گذاشتم. همراه خود کتابی تألیفی آورده بود و اصرار داشت سؤالهای آن را حل کنیم. شرط برگزاری کلاس را استفاده از کتابی گذاشتم که با تمام دانشآموزانم کار میکنم. کتاب را آوردم و نمونهسؤالاتش را حل کردیم. جالب بود که هر سؤالی را میدید میگفت شبیه سؤال امتحانی من بود. 4 جلسه با همین کتاب تمرین کردیم و درنهایت با نمرهی 15 قبول شد.
با شروع سال جدید به سراغم آمد و گفت میخواهد از ابتدای سال شروع کند. کتابی که در دستش بود مرا به وجد آورد. او کتاب پرتکرار را تهیه کرده بود.