مدال نقره در مقايسه با مدال برنز جايگاه بالاتري دارد. بنابراين انتظار اوليه اين است که رضايت بيشتري هم به دنبال داشته باشد. اما به برندههاي رتبه دوم و سوم مسابقات نگاه کنيد. به نظرتان کدام خوشحالتر است؟ ميدانيد چرا؟
بازيهاي المپيک، مجموعهاي بينظير براي رقابت افراد از فرهنگها، آموزهها، اعتقادات و نژادهاي مختلف دنياست، شرايطي که همه و همه در کنار هم قرار ميگيرند و البته نمونه بسيار جالبي است براي محققيني که در مورد احساسات و رفتار آدمي مطالعه ميکنند.
هر بازي، نهايتا برندگان و بازندگاني خواهد داشت. در نگاه اول، برندهها بايد از همه خوشحالتر باشند، چرا که مدال المپيکي را به دست آوردهاند که بقيه در واقع آن را از دست دادهاند. خيلي ساده اگر به موضوع نگاه کنيم، مدال طلا از همه بهتر است و برنده آن هم بايد خيلي خوشحال باشد، بعد از آن برنده مدال نقره قرار دارد که رتبه دوم را به دست آورده، و در آخر هم برنده برنز قرار ميگيرد. اما شايد اين برداشتي است که بينندگان و طرفداران دارند. وقتي تيم مورد علاقه ما دوم ميشود، بيشتر خوشحال ميشويم تا اين که سوم شود. اما در بين خود ورزشکاران هم همينطور است؟ برنده مدال نقره از برنده مدال برنز راضيتر و خوشحالتر است؟ محققين بر اين باورند که در واقعيت اصلا اينطور نيست.
برنده مدال برنز شناي پروانه 100 متر مردان المپيک امسال، برندن هنسن آمريکايي در پايان مسابقه و با دريافت مدال خود گفت: «اين درخشندهترين مدال برنزي است که ميتوانيد در کل زندگيتان ببينيد! در کل زندگيتان!»
شايد زياد هم اين جمله تعجبآور نباشد، دستکم نه براي متخصصين روانشناسي. به گزارش ديسکاوري، روانشناسان مدتها است که متوجه وجود تفاوتي فاحش در واکنشهاي هيجاني ورزشکاران برتري که به مقام دوم و سوم ميرسند، شدهاند.
محققين در مطالعات خود در زمان المپيک 1992 / 1371 چنين بيان کرده بودند که افرادي که برنده مدال نقره ميشوند و در جايگاه دوم بعد از برنده طلا ميايستند، معمولا خود را با افکار خود آزار ميدهند و افکاري دارند مانند اين که: "اگر فقط کمي بيشتر ....." "چرا من نبايد ...." وخلاصه کلي چرا و اگر و شايد. اين در حالي است که افرادي که مدال برنز را دريافت ميکنند و در جايگاه سوم ميايستند، معمولا به اين موضوع فکر ميکنند که خوب شد حداقل مدالي به دست آوردم!
در مورد هنسن، رسيدن به جايگاه برندگان حتي شيرينتر از اين هم بود، چرا که وي در المپيک گذشته که در پکن برگزار شد، چهارم شده بود و هيچ مدالي به دست نياورده بود. در مقابل، نمونههايي مانند ويکتوريا کومووا، برنده مدال نقره ژيمناستيک 2012 از کشور روسيه را داريم که وقتي متوجه شد بايد روي سکوي دوم بايستد، بسيار ناراحت شد.
در بازيهاي گروهي، توضيح اين موضوع تا حدي سادهتر است. چرا که برندگان مدالهاي طلا و نقره در آخرين بازي مشخص ميشوند و تيمي که مدال نقره را ميبرد، به هر حال در جايگاه بازنده در بازي فينال قرار ميگيرد. اين در حالي است که برنده مدال برنز، مدال خود را در بازي جداگانهاي به دست ميآورد که در آن بازي، در جايگاه برنده ميايستد.
در شرايطي که محققين، موقعيت را تغيير دادهاند هم همين تاثير باقي ميماند و برنده مدال برنز در مقايسه با برنده مدال نقره خيلي خوشحالتر است. محققين در اين زمينه مينويسند: «لحظه پايان، در واقع ترکيبي پيچيده از احساسات و ارزيابيهاست. آنقدر خوب عمل کردن در بازي درحدي که براي او مدالي به ارمغان ميآورد، فوايدي دارد که احساسات خوب فرد را افزايش ميدهد: بالا رفتن اعتماد به نفس، متمايز شدن از ديگران و مانند آن. با اين حال درست در همان زمان ميتواند به طور غيرمستقيم رضايت فرد را تحتتاثير قرار دهد، وقتي که خود را با ديگر مدالآوران مقايسه ميکند و به اين موضوع فکر ميکند که ميتوانست از اين هم بهتر يا حتي در شرايطي بدتر باشد.»
