لغات پرتکرار عربی(جلس)

جلس و معانی متعدد آن

لغات پرتکرار عربی(جلس)

جلس

جَلَسَ: نشست

اين واژه متضاد «قامَ» است.

مصدر: جالِس( نشسته)

جمع: جُلُوس

اَجلَسَ : نشانيد

مُجالَسَة: همنشيني كردن

تَجالَسَ: با هم نشستند

اِسْتَجلَسَ: (از او) خواست كه بنشيند

جَلْس: عسل سفت، شتر فربه، گودالي در دشت، كوه بلند

جَلْسَة : (جمع: جلسات)

وضع و چگونگي كسي كه نشسته باشد

اسم مَرَّة از ( الجُلوس ) است

« عَقَدَ جَلْسَةً »: جلسه اى تشكيل داد ؛ « جَلْسَةٌ عامَّةٌ » : جلسه عمومى

جُلَسَة: آن كه بسيار نشيند

جَلْسَة (جمع: مَجالِس): اجتماع، انجمن، محفل

جِلسيّ: اطراف حدقه چشم

مَجلِس: جاي نشستن

مَجلِسُ بَلَدي: انجمن شهر

مَجلِسُ تاديب: محكمه نظامي

مَجلِسُ عَسكَري: دادرسي ارتش

مَجلسُ مِلّي: شوراي قضايي و انتظامي

منبع :

مطالب مرتبط

لیلا ایزدی
تهيه شده توسط : لیلا ایزدی
Menu