گفت‌وگوی کاظم قلم‌چی با آرتا قلعه‌باغی رتبه 6 تجربی کشوری 1403

شما جز دانش‌آموزانی هستید که در سال آخر تعداد پاسخ صحیح زیادی داشتید؛ 3688 پاسخ صحیح داده‌اید.

گفت‌وگوی کاظم قلم‌چی با آرتا قلعه‌باغی رتبه 6 تجربی کشوری 1403


 برای افزایش بازده بیشتر، باید تلاش بیشتری کرد




خودتان را معرفی کنید

آرتا قلعه‌باغی هستم رتبه 4 تجربی منطقه 2 و رتبه 6 تجربی کشور از رشت.

 

گفت‌وگوی کاظم قلم‌چی با آرتا قلعه‌باغی رتبه 6 تجربی کشوری 1403

چند سال کانون بودید؟

5 سال، 2 سال در پایه پنجم و ششم برای آمادگی آزمون تیزهوشان و 3 سال دهم و یازدهم و دوازدهم هم برای آمادگی کنکور.

 

شما تیزهوشان قبول شدید؟

بله، در همان سال ششم به هفتم.

 

در چند آزمون برنامه‌ای کانون شرکت کردید؟

در 102 آزمون شرکت کردم.

 

شما در آزمون‌ها به‌صورت حضوری شرکت می‌کردید یا آنلاین؟

به جز 2 آزمون در همه آزمون‌ها را به‌صورت حضوری شرکت کردم.

 

ما در کانون انتخاب حضوری شرکت‌کردن یا آنلاین شرکت‌کردن را بر عهده دانش‌آموز گذاشتیم، شما موافق این امر هستید؟

خیلی خوب است ولی بهتر است بچه ها تلاش کنند که حضوری شرکت کنند.

 

دلیل این‌که 2 آزمون را آنلاین شرکت کردید چه بود؟

سردرد داشتم و مشکلی برایم پیش آمده بود که آنلاین شرکت کردم.

پس موافق هستید که هر دو امکان باشد ولی توصیه می‌کنید که بچه ها حضوری شرکت کنند.


فایده آزمون حضوری چیست؟

کنکور حضوری برگزار می‌شود و اگر در آزمون‌ها حضوری شرکت کنیم باعث می‌شود شرایط کنکور، سختی‌ها و استرس‌ها، را بهتر شبیه‌سازی کنیم و با مدیریت بحران بهتر آشنا شویم.

 


شما جز دانش‌آموزانی هستید که در سال آخر تعداد پاسخ صحیح زیادی داشتید؛ 3688 پاسخ صحیح داده‌اید. چگونه به این موفقیت رسیدید؟ می‌دانید که خانم صبا معصوم‌نیا در تعداد پاسخ صحیح نفر اول کانون با 4295 پاسخ صحیح بود و نفر اول کشور شد. فکر می‌کنید ارتباطی وجود دارد؟

کسی که می‌خواهد رتبه یک رقمی کسب کند یا دانشگاه خوبی قبول شود، باید برنامه درستی داشته باشد و در آزمون‌ها تلاش کند که بهترین بازده را داشته باشد. به همین دلیل برای افزایش بازده بیشتر، باید تلاش بیشتری کرد. من هم برای رسیدن به این هدف تلاش می‌کردم و سعی می‌کردم هر درس یا مبحثی به بهترین سطح خودم را برسانم که باعث کسب این تعداد پاسخ صحیح شد.

 

روش آزمون‌دادن شما در طی این 102 آزمون تغییری کرد؟

در طول 3 سال آخر برای بهترشدن تغییرات زیادی داشتم و هر دفعه بهترش می‌کردم. مدیریت آزمون با تجربه به‌دست می‌آید. سال دهم ضعیف‌تر بودم اما با رسیدن به سال دوازدهم متوجه شدم بودم که مثلا باید زیست را 10 دقیقه زودتر از زمانش تمام کنم که بتوانم دوباره به سوالات برگردم.

یعنی شما استراتژی بازگشت داشتید.

بله، یا مثلا باید برخی سوالات سخت شیمی را در وهله اول رها کرد و بعد دوباره به سراغ آن‌ها آمد.

برای رسیدن به این مهارت دو چیز لازم است؛ هم باید مغز کار کند و هم قلب. یعنی باید مهارت فراشناختی داشته باشید که متوجه شوید این سوال زمان‌بر است و دوم اراده کنارگذاشتن آن سوال را داشته باشید. این دو را شما داشتید.

البته این با تجربه طولانی به‌دست آمد.

 

به چه دلیلی آزمون‌های کانون را انتخاب کردید؟

به چند دلیل؛ اول این‌که خیلی نظم خوبی داشت، برنامه راهبردی باعث می شد که تسلط را در 3 پایه کسب کنیم و جامعه آماری بالایی که داشت باعث می‌شد جایگاه واقعی خودمان را متوجه شویم.


برنامه راهبردی برای تو اولویت داشت یا جامعه آماری؟ اگر تعداد شرکت‌کنندگان در آزمون‌های کانون کم بود باز می‌آمدی؟

بله می‎آمدم، به نظرم برنامه راهبردی اولویت بیشتری دارد.

برنامه را بررسی می کردی یا بر اساس اطمینان به کانون آن را اجرا می‌کردی؟

برنامه راهبردی ساختار خوبی داشت؛ از همان مهر تا اردیبهشت و خرداد که تمام می‌شد، به چند قسمت تقسیم شده بود و جلو می‌رفت و دوره هم داشت، یعنی تکرار چندباره درس‌ها را داشت. این باعث می‌شد که برنامه کانون برنامه مناسبی باشد.

شما ایستگاه جبرانی را می‌دانستید و می‌دانستید که بعد هر چند آزمون ایستگاه جبرانی به تعداد کافی و مناسب وجود دارد.

 

تراز اردیبهشت و تیر شما شبیه به هم بود. چگونه برنامه امتحانات و کنکور را تلفیق کردی؟ اولویت شما کدام بود، کنکور اردیبهشت؟ امتحانات نهایی یا کنکور تیر؟

تا اردیبهشت قطعا اولویت من کنکور اردیبهشت بود البته در طول این ماه برای نهایی‌ها خواندم.

نهایی‌ها را چه‌طور می‌خواندی؟ بیشتر درس می‌خواندی یا نمونه سوال حل می‌کردی؟

در زمان امتحانات درس می‌خواندم و یک روز قبل هر امتحان را برای حل نمونه سوال در نظر می‌گرفتم.

 

برای درس‌های اختصاصی به چه میزان تست می‌زدی و به چه میزان می‌خواندی؟

متغیر بود و بر اساس نیازم این اعداد تفاوت می‌کرد اما می‌شود گفت حدود 60 درصد از زمانم را به تست‌زدن و حدود 40 درصد از زمانم را به مطالعه اختصاص می‌دادم؛ 7 ساعت تست، 5 ساعت مطالعه.

برای همه درس‌ها؟

برای زیست این نسبت 50 درصد خواندن و 50 درصد تست‌زدن بود. برای ریاضی و فیزیک نسبت تست‌زدنم به درس‌خواندنم خیلی بیشتر بود، 75 درصد تست و 25 درصد خواندن و برای شیمی هم همان 60 درصد تست و 40 درصد مطالعه را داشتم.

 

 در برنامه راهبردی دو امکان را قرار دادیم؛ پیشروی سریع و پیشروی عادی. شما با برنامه پیشروی عادی جلو می آمدید یا پیشروی سریع؟

من با پیشروی سریع جلو می‌آمدم. از سوالات زوج درس‌ها در آزمون ، به سوالات دهم پاسخ می دادم و بعد در منزل به سوالات زوج درس یازدهم پاسخ می دادم. من درس ها دوازدهم را در بهمن پایه یازدهم تمام کرده بودم و آزمون‌ها برای من حکم دوره و تقویت را داشت.

 

برنامه مطالعاتی شما چگونه بود؟ برنامه کانون؟ برنامه مدرسه یا تلفیقی از این دو؟

برنامه من همیشه برنامه کانون بود جز دوران جمع‌بندی که برنامه کانون را برای خودم بر اساس نیازهایم شخصی‌سازی کردم.

 


چند ساعت در روز درس می خواندید؟

من دفتر برنامه‌ریزی نداشتم اما حدود 13 تا 14 ساعت در روز

دقیق نمی‌توانید بگویید چون دفتر برنامه‌ریزی نداشتید اما من یک چیز را قبول دارم و آن این است که شما زیاد درس می‌خواندید و سخت‌کوشی را ارزش می‌دانید. خیلی جالب است این ویژگی سخت‌کوشی و بیان آن از خصوصیات بچه‌های این دوره است. قبلا و در سال‌های دور  برخی از برترها می‌گفتند که ما باهوش بودیم و کم می‌خواندیم که موفق شدیم اما این سال‌ها کسی را ندیدم که این مورد را بگوید ولی الان برترها به سخت‌کوشی خودشان افتخار می کنند.

 

ساعت خواب شما منظم بود؟ از ابتدا منظم بودید؟

همیشه یک ساعتی می‌خوابیدم و یک ساعتی بیدار می شدم و از اول منظم بودم.

پدر و مادرتان در این نظم موثر بودند؟

پدر و مادرم در این سال‌ها خیلی تاثیرگذار بودند.

شغل پدر و مادر شما چیست؟

هر دو پزشک هستند.

 


معلم‌هایتان را نام ببرید

درزیست آقای خادم‌نژاد، فیزیک آقای کامران، در شیمی آقای هادیان‌فر و ریاضی آقای فرشاد حسن‌زاده

 

پدر و مادر شماچه کار خاصی کردند که در پرورش ذهنی شما یا نوع تفکر شما موثر بود؟

دو کار اصلی کردند؛ اول این‌که از کودکی خیلی من را به سمت یادگیری هدایت می ‌ردند؛ کارهایی مثل خواندن کتاب داستان یا حل جدول ضرب.

آفرین، به این دلیل آفرین گفتم چون بقیه بچه‌ها در جواب این که پدر و مادر برای شما چه کاری کردند می‌گویند ما ممنون آن‌ها هستیم و دستشان را می‌بوسیم و به این نکاتی که اشاره کردید، اشاره نمی‌کنند. پدر و مادرها در همان کودکی که ذهن کودک در حال شکل‌گیری است کارهای مهمی که به نظر ساده می‌آیند، انجام می‌دهند؛ همین کارهای ساده مثل کتاب‌خواندن، قصه‌خواندن، جدول ضرب،  الفبا، حرف‌زدن و گفت‌وگو کردن...که این موارد باعث می‌شود مغز دانش‌آموز پرورش پیدا کند.

مورد دوم این بود که اول سال دهم وقتی پرسیدم که آیا می‌توانم رتبه یک رقمی بیاورم، گفتند چرا که نه. یعنی باورم داشتند.

این هنر زیادی می‌خواهد که پدر و مادر آرزوهای بزرگ برای فرزندشان داشته باشند اما آن‌ها را تحت فشار قرار ندهند. 

 

پیاده‌سازی: حمید آقالوئی 


سایر گفتگوی های کاظم قلم چی با برترهای کنکور 1403 را اینجا مشاهده کنید


فایل های ضمیمه

Menu