برای شنیدن فایل صوتی گفت و گو اینجا کلیک کنید
حضوری شرکتکردن در آزمونها یک مزیت بهحساب میآید
خودتان را معرفی کنید
علی اکبر قناد هستم از دبیرستان علامه حلی 4 استان تهران، نفر اول کنکور انسانی
آقای قناد شما همیشه شاداب و بشاش هستید
معمولا سعی میکنم که انرژی خودم را حفظ کنم.
در جمع دوستان هم این روحیه را حفظ میکنید؟
فکر کنم یک بخش زیادی از این بشاشبودن را مدیون در جمعبودن، در جمع درسخواندن و فعالیت جمعی بهدست آورده باشم.
گفته میشود که آدمهایی که روحیه شاداب و بذلهگو دارند، باهوش هستند. شما این را شنیده بودید؟
نشنیده بودم، میشود گفت هوشمندی آن شخص در بذلهگویی وی منعکس میشود و به واسطه آن هوشمندی میتواند بهتر زندگی را سروسامان بدهد و روحیهی بالایی را کسب کند.
ما در آزمونهای کانون امکان حضوری شرکتکردن و یا آنلاین آزموندادن را فراهم کردهایم. انتخاب شما کدام بود؟
من تمام آزمونهای کانون را جز سالی که کرونا آمده بود، بهصورت حضوری شرکت میکردم به جز 1 آزمون که صرفا از سر تنبلی بود، در هیچ آزمونی غیبت نداشتم.
چرا ترجیح شما شرکت حضوری در آزمونها بود؟
هدف اصلی برگزاری آزمونها این است که شبیهسازی بیشتری نسبت به کنکور اصلی را داشته باشیم و مواردی که ممکن است در طول آزمون به وجود بیاید را تجربه کنیم. این حضوری شرکتکردن یک مزیت بهحساب میآید.
سال دوازدهم را با چه ترازی شروع و با چه ترازی به پایان رساندید؟
در مهر سال دوازدهم و در اولین آزمون مهرماه ترازی حدود 7700 گرفتم. در بیشتر آزمونها معمولا جز 10 نفر اول بودم و ترازهای آخرم هم به حدود 8600 هم رسید.
وقتی امکان آزمون آنلاین را گذاشتیم تبعاتی هم دارد؛ دانشآموزان در منزل امتحان می دهند، ممکن است زمانبندی آنها متفاوت باشد، در منزل امکان دسترسی به منابع هست یا امکان تقلب هم بیشتر باشد. وقتی شما این ترازها و رتبهها را کسب میکردید، فکر میکردید چهقدر واقعی باشند؟
صادقانه مواردی که گفتید وجود دارد و پیشنهاد میکنم که در صورت امکان اگر بشود چند نوع دفترچه با کلیدهای متفاوت تولید شود ولی من میدانستم امکان تقلب در آزمون حضوری هم وجود دارد و اگر کسی بخواهد تقلب کند و به خودش دروغ بگوید، چه در آزمون آنلاین چه حضوری، این کار را خواهد کرد. سعی میکردم در لیست نفرات برتر به اسامی توجه کنم که دارای ثبات هستند و این افراد را جزو رقبای خودم قلمداد کنم؛ آقای مشایخی، خانم اسپهبدی، آقای جلیلیان و تمام کسانی که رتبه برتر شدند، در لیست برترها دایم تکرار میشدند.
تورم نمره در کل دنیا بعد کرونا رشد داشته است؛ یعنی در تمام دنیا این داستان تقلبکردن وجود دارد. ولی حتما در جریان هستید که ما در کانون جهش ترازیها را کنار میگذاشتیم. بنابر این سعی کردیم با هوش طبیعی و هوش مصنوعی این موارد را جدا کنیم ولی صلاح نمیدانستیم این موضوع را زیاد برجسته کنیم. بالاخره بچههایی هم که تقلب میکنند دانش آموز هستند و آدمهای عجیب و غریبی نیستند ولی حواسمان هم باید به اعتبار آزمون باشد. همین که شما اکثر مواقع رتبه 1 تا 10 را کسب میکردید نشاندهنده توجه کانون به این راستیآزماییها بود.
تعداد نزده و غلطهای شما در هر آزمون چند تا بود؟
مشاورم آقای حیدری که من خیلی مدیون ایشان هستم من را تشویق میکردند که تمام سوالات پاسخ بدهم و برای همین شاید در هر آزمونی فقط 3 یا 4 پاسخ نداده داشتم.
اشتباههای شما در هر آزمون به چه تعداد بود؟
در هر آزمون چیزی حدود 9 تا 15 غلط داشتم.
برنامه شما در ارزیابی آزمون چگونه بود؟
بعد هر آزمون و طبق برنامه مشاورم کمی استراحت میکردم؛ معمولا با دوستانم به سالن فوتبال یا سینما و تئاتر می رفتیم. در فوتبال به سالنی که نزدیک مدرسه بود میرفتیم و دو تا تیم 5 نفره می شدیم و بازی میکردیم. در سینما هم بیشتر فیلمهایی که روی پرده بود را میدیدم که البته بیشتر برای حفظ روحیه فیلمهای کمدی را ترجیح میدادم و برای تئاتر از روی وب سایتها نمره کسب شده این تئاترها را میدیدیم، نظرات تماشاچیان را می خواندیم و بعد تئاتر را انتخاب میکردیم. بعد استراحت انرژی بخش ،در ارزیابی آزمون، به گزینههایی که درست زده بودم کاری نداشتم.
جالب است که تعدادی از برترها گزینههای درست را هم ارزیابی میکردند و این به مهارتهای فراشناختی هر فردی باز میگردد که تشخیص میدهد کدام کار برای او خوب است و انجام دهد.
البته اگر در دفترچه سوالات حس میکردم سوالی نکته خاصی دارد کنار آن علامت میزدم که دوباره در ارزیابی آزمون سراغ آن بیایم. برخی اوقات بهخاطر تنبلی صبر میکردم پاسخنامه کاغذی از طریق مدرسهم به دستم برسد و با پاسخنامه کاغذی غلطهایم را چک کنم و یا همان روز غلطهایم را چک میکردم و نکات را در داخل کتاب حاشیهنویسی و یادداشت میکردم.
وقتی اشتباهات را میدیدید دوباره در دام آنها نمیافتادید؟
خیلی حیاتی بود که آن نکته را در کتاب یا روی کاغذی که به کتاب الصاق بشود یا در دفتری یادداشت کنیم که این کار باعث میشود که این اشتباه را دوباره تکرار نکنیم.
یعنی شما وقتی این نکته را یاد میگرفتید آن را داخل کتاب مینوشتید یا در کاغذی که به کتاب میچسبید که برای مطالعه دوباره دیده شود.
شما در آزمونهای دی، نوروز و خرداد شرکت کردید؟
ما از طریق مدرسه در این 3 سال دهم و یازدهم و دوازدهم در اکثر آزمونها ثبت نام شده بودیم و جالب این که آزمون 7 فروردین بدترین رتبهام را کسب کردم ولی خودم از خودم راضی بودم.
خودتان راضی بودید ولی رتبه مدنظر خودتان را کسب نکردید. به دلایل این افت فکر کردید؟
واقعیت مشاورم بسیار بر اهمیت آزمون 7 فروردین تاکید داشتند و از 18 اسفند بارها بر خواندن ما برای این آزمون اصرار داشتند. جالب بود که دوستان خودم مثل آقای فروتن که تک رقمی شدند و یا تعدادی از بچههای مدرسه که دو رقمی شدند همه از نحوه مطالعه خودمان برای این آزمون راضی بودیم ولی همه از رتبهای که کسب کردیم که با افت همراه بود، تعجب کردیم.
فکر میکنی علت این که در این چند سال اخیر بچههای تهرانی به سمت رشته انسانی کشیده شدهاند چیست؟ سالهای قبل کمتر بچه تهرانی داشتیم که در رشته انسانی رتبه شود و بیشتر رتبههای رشته انسانی مربوط به شهرهای دیگر و مناطق کم برخوردارتر بود.
به نظرم جایگاه رشته انسانی در حال پررنگتر شدن است و کم کم در حال پیدا کردن جایگاه اصلی خودش است
چه شد که شما به رشته انسانی آمدید؟
پدرم خیلی اهل کتابخواندن بود و من از کودکی به تقلید از پدرم کتاب میخواندم و از طرفی مادرم هم که دبیر شیمی بودند حسابی من را تشویق به این کار میکردند. از طرفی مادرم برایم کتاب داستان میخواند و باعث شد که علاقه شدیدی نسبت به مطالعه کتاب پیدا کنم. این علاقهای که پدر و مادرم نسبت به خواندن در من ایجاد کردند باعث شد به رشتههایی مثل تاریخ و جامعهشناسی علاقهمند شوم و با حمایت کامل خانواده و تایید غیرمنتظره و خیلی خوشایند مدیر مدرسهام در دوره اول در حلی 5، رشته انسانی را انتخاب کردم. البته فقط 3 نفر از 180 نفر در مدرسه ما رشته انسانی را انتخاب کردند.
چه کتابهایی میخواندید؟
روی سبک خاصی تمرکز نداشتم و سعی می کردم رمانهای زیادی بخوانم.
می دانید رمانخواندن در دوران کودکی به شدت در موفقیت درسی موثر است و این را کسی نمیداند. این رمانخواندن نه فقط در فارسی و ادبیات بلکه در ریاضیات و زیستشناسی تاثیرگذار است. مثلا بچهها متن زیست را میخوانند ولی معنی آن را متوجه نمیشوند چون کم رمان خواندهاند. رمان خواندن ظرفیت ذهنی را افزایش میدهد.
رمانهای کلاسیکی مثل داستان دو شهر، دیوید کاپرفیلد یعنی بیشتر کتابهایی از نویسندههایی مثل مارک تواین ، اسکار وایلد، چارلز دیکنز، ویکتور هوگو... را میخواندم. یک زمانی به کتابهای پلیسی گرایش پیدا کردم مثل کتابهای شرلوک هولمز.
آینده خودتان را چگونه میبینید؟
یک مشکلی که من دارم این است که در بلندمدت نمیتوانم خودم را تصور کنم.
اتفاقا مشکلی نیست، این نشاندهنده تفاوت انسانهاست. شما میگویید من وارد این مسیر می شوم و این مسیر را دوست دارم.
مثلا تشخیص میدهم و به خودم میگویم علی اکبر راه تو از رشته حقوق میگذرد و باید بیایی کار کنی و فکر کنی که شاخههای رشته حقوق چی چیزهایی هستند. فکر نمیکنم فقط به قضاوت و وکالت ساده راضی باشم و بلندپروازانهتر فکر میکنم.
ممکن است پژوهشگر بشوی، مولف بشوی، استاد دانشگاه بشوی
شاید کمی بلندپروازانهتر
بلندپروازانهتر یعنی چه؟ دبیر کل سازمان ملل؟
دارم به شاخههای مختلف حقوق بین الملل فکر میکنم.
شما در پاییز و زمستان با برنامه پیشروی سریع جلو آمدید یا پیشروی معمولی؟
من فکر میکردم که باید در هر آزمون به یکی از دو گروه سوالات را پاسخ بدهیم ولی بنا به تاکید مشاورم در زمستان که باید درسها را تا اسفند تمام کنیم، بخش سوالات پیشروی سریع را پاسخ می دادم.
برگردیم به بحث قبلی. این که ما هر دو امکان آزمون حضوری و هم آنلاین را گذاشتیم، به نظرت خیر آن بیشتر است یا شر آن؟
بهصورت کلی به نظرم وقتی مشکلی داریم میتوانیم از آزمون آنلاین استفاده کنیم ولی اصل را باید بر شرکت در آزمون حضوری گذاشت. میدانیم اگر کسی هم بخواهد تقلبی بکند توسط خود کانون حذف خواهد شد. در نتیجه من هر دو حالت را موافقم و این که هر فردی کدام را انتخاب کند، مختار خواهد بود و به خودش بر میگردد. تقلبکردن، درسنخواندن، دروغی است که ما به خودمان میگوییم و چه بهتر است با حضوری شرکتکردن با حقیقت رو به رو شویم.
واقعا بچهها عاقلتر شدهاند. امروز قبل از شما با تعدادی از برترها صحبت کردیم و متوجه شدیم که چه قدر بچهها استدلالیتر و عقلانیتر صحبت میکنند؛ مثلا به آقای مهرزاد مشایخی، رتبه 3 انسانی کشور گفتم که به نظر میرسد شما از لحاظ عقلی 80 یا 90 ساله هستید. به نظرم این نسل روز به روز عاقلتر میشوند. من هر ساله با برترها گفتوگو میکنم، بعضیها فقط علمی بودند ولی سال به سال که جلو میرویم میبینیم بچهها خیلی خوب فکر کرده و تجزیه و تحلیل هم میکنند.
فکر کنم ویژگی طبیعت انسان این باشد که هر نسل باهوشتر از نسل قبل است و کمتر پیش می آید که انسانی تکبعدی باشد.
هدف از آموزش رشد همهجانبه شخصیتی آدمها است.
شما در درسهای مختلف به چه نسبتی تست کار میکردید و به چه نسبتی میخواندید؟
در 11 سال قبل از سال آخر، همیشه معلمهای خوب و عالی داشتم و کمکم کردند که مشکل پایهای نداشته باشم. وقتی وارد متوسطه 2 و بالاخص دوازدهم شدم هیچ مشکل درسی پایهای نداشتم. پس اگر برنامه خودم را میگویم به درد بچههایی شبیه به خودم خواهد خورد. درسها را سریع خوانده و به ذهنم میسپردم و بعد بیشتر وقتم را تست میزدم. در یک سری از دروس مثل جامعهشناسی، تاریخ، جغرافیا، روانشناسی...متن بسیار مهم است و نسبت من 60 درصد خواندن و 40 درصد تستزدن بود. در درسهایی که کمتر حالت حفظی داشتند و نیاز به کسب مهارت بود، مثل ریاضی، اقتصاد و عروض و آرایه علوم و فنون این نسبت 90 درصد تستزدن و تنها 10 درصد خواندن بود.
ساعت مطالعه شما به چه میزان بود؟
صادقانه من سال یازدهم اصلا یک دانشآموز کنکوری نبودم و هر کاری میکردم جز درسخواندن. شاید به دلیل اهمیت ریاضی هفتهای 5 ساعت به ریاضی میپرداختم. تابستان یازدهم به دوازدهم را با روزی 2 ساعت شروع کردم و در پایان تابستان به هفتهای 18 ساعت رسیدم. اواخر پاییز بیشتر و بیشتر شد و به هفتهای 35 ساعت رسید. در دی ماه به دلیل رویکرد مناسب مدرسه به هفتهای 42 ساعت و بعد از آن در اوج کار در اسفند و عید به هفتهای 50 ساعت رسید.
شما در مدرسه دوست خوبی برای دیگران بودید یا دیگران دوست خوبی برای شما بودند؟ میخواهم به تئوری فضای غنی اشاره کنم.
هر چه بیشتر صحبت میکنیم تفاوت رفتاری من با آقای مهرزاد مشایخی رتبه 3 کشور بیشتر و بیشتر میشود. مثلا مهرزاد سال دوازدهم بیشتر در خانه میماند و درس میخواند اما من نمیتوانستم خانه بنشینم و اصلا تحمل خانه نشستن را نداشتم. مدرسه ما سالن مطالعه داشت و مشاورم تاکید میکرد در آن جا درس بخوانیم. در پاییز بعد از کلاس مدرسه تا ساعت 19 و در زمستان به بعد که کلاس خاصی نداشتیم، از 8 صبح تا ساعت 19 در سالن مطالعه مدرسه درس میخواندم. این نشان میدهد که حضورم در مدرسه و محیط مدرسه خیلی برایم تاثیرگذار بود.
پس شما آدم لجبازی نیستید و وقتی میبینید مدرسه و دوستانتان درست میگویند گوش میکنید.
از دوست بغل دستیام در کلاس که در سال کنکور و هم در ایام امتحانات با هم درس می خواندیم، خواهش میکردم که در کنار من در مدرسه باشد. این دوست من اراده و پشتکار مثالزدنی داشت.
معین فلاحتگر رتبه 1 ریاضی کشور در سال 88 هم بیان کرد که من روش مطالعه دینی را از یکی از بچههای کلاس یاد گرفتم.
من از این دوستم درس زندگی گرفتم.
یعنی تو هم خودت را قبول داری و هم دوستانت را.
ساعت خواب شما منظم بود؟
من خیلی فوتبالی و طرفدار پرسپولیس و بارسلونا هستم. دیوانه فوتبال هستم و معمولا هر فوتبال مهمی را نگاه میکردم. بالطبع بعضی بازیها تا ساعت 1.30 بامداد طول میکشید. به خودم میگفتم علی اکبر وقتی تا این ساعت بیداری، فردا در مدرسه خوابآلود هستی و باید تحمل کنی. باید دوام بیاوری و پیش بروی.
پدرو مادر شما چه تاثیری از لحاظ رشد شخصیتی شما داشتند؟
قبل از هر چیزی باید خود انسان به خودش سروسامان بدهد. در ساخت شخصیت خودم، مدیون پدر و مادرم هستم، هر تصمیمی که گرفتم دربست از من حمایت کردند. من کلاس هفتم تا یازدهم خیلی جدی و با هدف والیبالیست شدن، والیبال را کار میکردم. با این که مادرم میدانست که وضعیت درسی خوبی دارم لحظهای دست از حمایت مالی من برای والیبال بر نداشتند. وقتی هم متوجه شدند که میخواهم والیبال را کنار بگذارم و به درسم بچسبم باز به حمایت خودشان ادامه دادند. بیشتر از این که در پرورش ذهنی من تاثیرگذار باشند روی این شخصیتی که داشتم، با حمایتهایشان، تاثیرگذار بودند.
درباره معلمهایتان هم صحبت کنید
به واسطه این که در دو مدرسه خیل خوب در دوران راهنمایی و دبیرستان درس میخواندم نیازی پیدا نکردم که خارج از مدرسه بخواهم معلمی داشته باشم. در دوران دبستان هم از چهارم تا ششم برای آمادگی تیزهوشان میخواندم، هم همینطور بود. اگر بخواهم اسم دبیری را که به ایشان مدیون هستم بیاورم، باید اسم تک تک دبیران را در هر پایه ذکر کنم. تک تک کادر آموزشی مدرسه علامه حلی 4 و علامه حلی 5 بدون شک به نظرم بهترین کادر آموزشی کشور هستند؛ مخصوصا علامه حلی 4 و گروه انسانی آن که در یک کلاس 30 نفره دو رتبه تک رقمی داشتیم.
پیادهسازی متن: حمید آقالوئی
سایر گفتگوی های کاظم قلم چی با برترهای کنکور 1403 را اینجا مشاهده کنید
