برای شنیدن فایل صوتی این گفت و گو کلیک کنید
جرات پاسخ ندادن را پیدا کردم!
خودتان را معرفی کنید
من امیرحسین سلیمانی تازهکندی رتبه 1 ریاضی کشور از شهر تبریز هستم.
وضعیت شهر تبریز را از نظر کسب نتایج در بین شهرهای مختلف چگونه ارزیابی میکنی؟
وضعیت تبریز از نظر کسب نتایج در دو سال اخیر خوب بوده و البته قبلا هم وضعیت خوبی داشت اما امسال فکر کنم بهترین نتایج را بهدست آورده است.
فکر میکنید علت موفقیت بچه های تبریز بابت چیست؟
علت اصلی آن را پشتکار و تلاش میدانم و فکر کنم دلیل بعدی آن مدارس و معلمهای خوب تبریزی باشند.
شما چند سال کانونی بودید؟
من 5 سال و از پایه هشتم تا دوازدهم کانونی بودم.
تعدادی از بچهها در بعضی سالها در آزمونها شرکت نمیکنند و وقفه ایجاد میکنند. دلیل پیوستگی شما چه بود؟
برادرم 3 سال بزرگتر از من است و از سال یازدهم در آزمونهای کانون شرکت میکرد. سال هشتم بودم که با اصرار من در آزمونها ثبتنام کردیم. با شروع شرکت من در آزمونها کرونا آمد و همه چیز آنلاین شد. متوجه شدم که آزمون خوب است، تکرار و مرور هم داریم و من به این شرایط عادت کرده و ادامه دادم.
شما در سال آخر 20 آزمون حضوری شرکت کردید. تفاوت آزمون حضوری و آنلاین به چه میزان است؟
آزمون حضوری شرایط نزدیکی به کنکور دارد و خیلی بهتر میتوانیم خودمان را با شرایط واقعی تطبیق بدهیم.
آیا شرایط دوران کرونا باعث شد که بچه ها به حضوری شرکتکردن ترغیب شوند؟
بهنظرم اشتیاق حضوری شرکتکردن بعد از دوران کرونا بیشتر شده است. این اشتیاق بین دانشآموزان برتر بیشتر است چون میخواستند بدانند کجای مسیر قرار دارند.
آقای سلیمانی به نظرمن در دوران کرونا یک دوقطبی ایجاد شد؛ یک گروه از دانشآموزان خیلی خوب شدند، خوداتکا و خودخوان شدند و عده دیگری درس را رها کردند. نظر شما چیست؟
میتوان گفت بله، مخصوصا وقتی کلاسها آنلاین شدند یک عده دیگر سر کلاس حاضر نمیشدند و یا اگر حاضر میشدند به کارهای دیگری مثل دیدن فیلم میپرداختند.
شما چه تیپی بودید؟
من هشتم و نهم کمی تنبلی میکردم اما از سال دهم متوجه شدم که تبعات تنبلی متوجه خودم خواهد شد و من دارم به خودم ضربه میزنم.
این تغییر دیدگاه نقطه عطف مهمی برای شما به حساب میآید. شما خودتان به این نتیجه رسیدید که با دیگران کاری نداشته باشید؟ این تحول چگونه رخ داد؟
بیشتر حرفهای خانواده و معلمها تاثیر داشت ولی یک روز فرا میرسد که به خودمان میگوییم ما داریم چهکار میکنیم؟ روزی که متوجه این امر شدم به خودم آمدم و به مسیر برگشتم.
تعداد اشتباهات شما در آزمونها چهقدر بود؟
در سال هشتم و نهم تعداد اشتباهات من زیاد بود. دقت نمیکردم و شانسی گزینهها را انتخاب میکردم اما از سال دهم و به خصوص یازدهم اشتباهات من کاهش چشمگیری داشت. وقتی من تستی را بلد نیستم یا بین دو گزینه شک دارم، باید تصمیم بگیرم؛ یکی از دلایل کاهش اشتباهات من این بود که در مرحلهی اول تستهای شکدار را کنار گذاشتم و بعد "جرات پاسخ ندادن" را پیدا کردم.
در جلسات آزمون سوالات را نشاندار می کردید؟
سوالات سخت را درآزمون نشاندار می کردم. مثلا وقتی به سوالی میرسیدم که متوجه میشدم که به جای 1 دقیقه باید 4 دقیقه برای آن وقت بگذارم، آن را کنار میگذاشتم و در پایان زمان همان دفترچه دوباره به سراغ آن میآمدم.
بعد از آزمون چگونه ازمون را ارزیابی میکردید؟
اول غلطهایم را بررسی میکردم تا متوجه شوم که ایراد کجاست، اشتباه محاسباتی بوده یا آن را بلد نبودم و بعد به سراغ نزدههایم میرفتم.
حس شما در برخورد با غلطها چه بود؟ عصبانی میشدید یا به آن به چشم یک فرصت یادگیری نگاه میکردید؟
یک تعداد پاسخهای اشتباه بر اثر اشتباه محاسباتی به وجود میآید که کلی حرص من را در میآورد. پیش خودم میگفتم یعنی ممکن است در کنکور هم همین اشتباهات را تکرار کنم؟ ولی خوشبختانه و بالاخص در کنکور تیر اشتباه محاسباتی نداشتم. یک سری غلط هم هست که بین دو گزینه شک داشتم و گزینه اشتباه را علامت زدم. این نشان میداد که من این بخش را بلد نیستم و باید دوباره آن بخش را مطالعه کنم.
پس شما قدرت تشخیص اشتباه را از بیدقتی داشتید. خیلی از بچهها متوجه این تفاوت نیستند که شما در پاسخ اشتباه به سوالی بیدقتی نکردید بلکه واقعا درس را بلد نیستید و نباید آن را به پای بیدقتی بگذارید. باید بین این دو یک فاصلهای بگذارید که شما توانایی این کار را داشتید.
بله، من هم گاهی بیدقتی داشتم ولی دلایل اشتباهزدن را حتما بررسی میکردم.
ولی شما توانستید با مدیریت این بخش در کنکور موفق باشید.
با پیشروی سریع جلو میآمدید یا پیشروی عادی؟
من با پیشروی سریع جلو میآمدم و به تمام سوالات هر درس در هر دو گروه پاسخ میدادم
یعنی مثل بولدزر همه سوالات را جارو می کردید
آیا همکاران نمایندگی به شما گفته بودند که می توانید به هر دو گروه از سوالات پاسخ دهید؟
بله، البته این را هم گفته بودند که اگر این کار را انجام دهید یک زمان اضافه در اختیار شما قرار خواهیم داد. من با پیشروی سریع چه درپاییز و چه زمستان سعی کردم درسها را زودتر به اتمام برسانم.
کنکور اردیبهشت یا امتحانات نهایی یا کنکور تیر. هدف شما کدام بود؟
هدف اول من کنکور اردیبهشت بود. میخواستم در همان کنکور اردیبهشت کار را تمام کنم. بعد از کنکور اردیبهشت چند روز استراحت کردم و شروع به خواندن نهایی کردم. دروس مفهومی مثل ادبیات و عربی و دینی را نمیشد شب امتحانی جمع کرد برای همین این درسها را در اردیبهشت جمع کردم و شب امتحان را فقط برای مرور و حل نمونه سوال گذاشتم. برای شیمی، فیزیک، حسابان و هندسه و گسسته فقط نمونه سوال حل کردم، نمونه سوالات امتحانات نهایی سال 98 تا 1402. درسهایی هم بودند که برای آنها در اردیبهشت وقت نگذاشتم مثل درسهای سلامت و بهداشت و هویت. من این درسها را در طول سال هم نخوانده بودم و متاسفانه شب امتحان تا صبح بیدار ماندم و این درسها را خواندم. البته معدل نهایی من 19.79 شد
ایا حل نمونه سوال امتحانی روش درستی است؟
بله، من در تمام این درسها نمره 20 آوردم جز گسسته که نمره من 19.25 شد. اگر کسی به مفاهیم مسلط و آشنا باشد میتواند با حل نمونه سوال امتحانی با سوالات آشنا شده و روش نوشتن در امتحان را یاد بگیرد. این روش برای من جواب داد.
شما در درسهای مختلف به چه میزان میخواندید و به چه میزان کار تستی انجام میدادید؟
در فیزیک بعد از تدریس معلم و خواندن درسنامه تمام زمانم را به تستزدن اختصاص میدادم. اگر بخواهم نسبت بگویم 90 درصد زمانم را در فیزیک به تستزدن و 10 درصد از زمانم را به خواندن اختصاص میدادم. برای شیمی تقریبا این نسبت خواندن به تستزدن برابر بود؛ درس میخواندم و بعد تست میزدم و این رویه را تکرار میکردم تا مطلب مدام تکرار شود.
بعد تستزدن نحوه مطالعه شما گزینشی نمیشد؟
دقیقا، متوجه میشدم که کدام بخش را خوب یاد گرفتم و باید بیشتر به سراغ کدام بخش بروم که یادگیری ناقص دارم ولی کلا مرور را برای تمام بخشها انجام میدادم. وقتی در بخشی از 10 تست 5 تای آن را بلد نبودم متوجه میشدم که یادگیریام ناقص بوده و به سراغ کتاب درسی و حاشیهنویسیهایی که داشتم، میرفتم.
نکات مربوط به شیمی، چه در کتاب درسی یا در آزمون را کجا می نوشتید؟
در خود کتاب درسی هر دو را مینوشتم.
برترهای تجربی هم به این موضوع اشاره کردند که برای اینکه این جزییات پراکنده نباشد آنها را در کتاب درسی حاشیهنویسی می کردند. اخیرا کتابی منتشر شده که به فارسی هم ترجمه نشده به نام " مغز دوم خود را بسازید." یعنی چگونه نکات را سازماندهی کنیم.
انتخاب رشته کردید؟
بله، انتخاب اولم مهندسی برق شریف است.

میدانید که الان گرایش به سمت مهندسی کامپیوتر رفته است. در دورهای 100درصد انتخاب اول برق بود ولی الان نسبت انتخاب مهندسی کامپیوتر به مهندسی برق حدود 60 به 40 شده است. چرا برق را انتخاب کردید؟
احساس میکنم در این رشته موفقتر خواهم بود. فکر میکنم دید شهودی من قویتر از دید ذهنی من است
یکی از بچهها هم دلیل ارجعیت مهندسی برق به مهندسی کامپیوتر را علاقه خود به فیزیک عنوان کرده بود.
این هم دلیل خوبی است. من هم عاشق فیزیک هستم و از حل تستهای فیزیک لذت میبرم.
آینده خودت را تصور کردی؟
دوست دارم در رشته برق کارفرما باشم نه این که حقوقبگیر بشوم. تا جای ممکن تحصیلاتم را تا دوره دکترا ادامه خواهم داد.
پس میخواهید کارآفرین باشید.
بله.
وضعیت خواب شما چهطور بود؟
در سال کنکور منظم بودم؛ به طور معمول ساعت 12 میخوابیدم و 6 صبح بیدار می شدم.
می توانستید این نظم را رعایت کنید؟
تا حد زیادی. من آدم خوشخوابی هستم، 5 روز این برنامه را رعایت میکردم و روز پنج شنبه و جمعهای که آزمون نداشتیم یک دفعه 12 ساعت میخوابیدم و دوباره از شنبه این نظم را پی می گرفتم.
در مورد روشهای مطالعه یا موارد آموزشی با خانواده مشورت میکردید؟
پدر و مادرم در کل اختیار کار را به من داده بودند و میگفتند به دنبال علاقه خودم بروم. ولی مثلا در مواردی مثل انتخاب رشته بیان میکردند که انتخاب اول خیلی از رتبه برترها مهندسی کامپیوتر است و آیا از انتخابی که کردی پشیمان نمیشوی؟
سال دوازدهم پدر و مادرم اصلا فشاری به من نمی آوردند. به من می گفتند نیاز نیست بهترین باشی. درست را بخوان و نرمال رفتار کن. نبودن این فشار خیلی به نفع من بود و استرس نداشتم که به خاطر خراب کردن آزمونی باید شماتت بشوم. از کودکی و از 4 سالگی برای ما کتاب داستان و شعر می خواندند. برای ما وقت می گذاشتند و با ما بازی می کردند؛ شده که از وقتشان بزنند و تا بتوانند با ما باشند.
لذت بخشترین دستاورد آموزشی که امسال داشتی چه بود؟
افزایش ساعت مطالعه.
خیلی عجیب است؛ یک زمانی دانشآموزان وانمود میکردند یا پز میدادند که ما باهوش هستیم و با ساعت مطالعه کم موفق شدیم ولی امسال یک نفر هم از برترها به این موضوع اشاره نکرد.
بیشتر دغدغه من در سال دهم این بود که در امتحانات دی و خردادماه بتوانیم 20 بگیرم. در سال یازدهم مشاورم آقای امید ابراهیمی به من گفت که باید روزانه 6 تا 7 ساعت بخوانی که من گفتم چشم، ولی 3 تا 4 ساعت میخواندم!. اما کم کم ساعت مطالعه را زیادتر کردم وساعت مطالعه من در تابستان یازدهم به دوازدهم به 7 ساعت در روز رسید. دوباره آقای ابراهیمی سقف مطالعه را به روزی 10 ساعت رساندند و من هم توانستم ساعت مطالعهام را به حدود 8 تا 9 ساعت برسانم و حفظ کنم. گاهی اوقات که خسته میشدم به سراغ فیزیک یا ریاضی که علاقه داشتم میرفتم و آنها را می خواندم تا ساعت مطالعهام حفظ شود و هر چه به کنکور نزدیکتر شدیم ساعت مطالعه من هم به روزانه 11 تا 12ساعت رسید.
در حسابان یا هندسه و گسسته روش خواصی برای مطالعه داشتید؟
به نظرم اگر در این درسها مطلب را یاد بگیریم میتوانیم تستهای آن را حل کنیم بالاخص در حسابان که حفظیطور نیست. برای هندسه یازدهم که تستهای سختی دارد سعی می کردم به دلیل سختی از آنها متنفر نشوم! و به همین خاطربرای آنها تستهای ساده و متوسط و گاهی سخت حل میکردم. گسسته هم مثل حسابان هنر محاسبهکردن است و باید از اول به آن علاقه داشته باشیم.
تعداد متقاضیان رشته تجربی چند برابر رشته ریاضی است. به نظرت این رویه عوض خواهد شد؟
رشته ریاضی واقعا ارزشی برابر با رشته تجربی دارد و فکر کنم کم کم این تعادل برقرار شود.
تا چه زمانی در سال دوازدهم به مدرسه رفتید؟
من سال آخر تا اسفند که درسها تمام بشود به مدرسه میرفتم. اوایل فروردین هم چند درس هندسه باقی مانده بود که به مدرسه رفتن ادامه دادم.
جالب است. انگار در تبریزمدرسه رفتن جزو اولویتهاست. رتبه 1 زبان کشور که تجربی بود، هم قبلا گفته بود که تا روز آخر به مدرسه میرفتم
به نظر من مدرسه و مدرسهرفتن خیلی مفید است.
اسامی معلمین سال دوازدهم خودتان را بگویید
آقای حاتم خانی دبیر فیزیک، آقای ذریه دبیر شیمی، آقای نعمتی دبیر حسابان، آقای حدادی دبیر هندسه و مشاورم آقای ابراهیمی که کمال تشکر را از این عزیزان دارم.
پیادهسازی: حمید آقالوئی
فیلم این گفتگو را در ادامه مشاهده کنید.
سایر گفتگوی های کاظم قلم چی با برترهای کنکور 1403 را اینجا مشاهده کنید
