مسیحا باقری تنها
رتبهی 2 کشوری و 1 منطقهی 2 کنکور ریاضی سال 1402
شهر: کرج
سالهای حضور در کانون: 1 سال
میانگین تراز کانونی: 8166
تعداد آزمون: 20 آزمون
پیادهسازی: شیلا کیانی
خودتان را معرفی کنید؟
مسیحا باقری تنها هستم، رتبهی 2 کشوری و 1 منطقهی 2 کنکور ریاضی سال 1402 از کرج
شما صحبتهای آقای علی منصوریان رتبه 3 کشوری کنکور ریاضی را شنیدید، چه نکتهای از صحبتهایشان، برای شما جالب بود؟
نکتهای که برای من جالب بود، این بود که با وجود اینکه خانواده اصرار به رشته تجربی داشتند، ایشون رشته ریاضی را انتخاب کردند، چون خانوادهی من در واقع متوجه شده بودند که من علاقهی زیادی به درس زیستشناسی ندارم، خیلی راحت آزادم گذاشتند که راحتی بیشتری داشته باشم و این که سر المپیاد هم تحمیلی نبود، این خیلی به من کمک کرد.
شما تغییرات امسال کنکور را چطور مدیریت کردید؟
من در سالهای دهم و یازدهم در واقع برای فرار از کنکور روی المپیاد داشتم کار می کردم و در نهایت مدال برنز آوردم...
در چه رشته ای؟ رشته ریاضی
اتفاقا اولش یه مقداری ناامید شدم چون توقع طلا از خودم داشتم ناراحت بودم که بالاخره باید برای کنکور بخوانم، ولی خب بالاخره گریزی از کنکور نبود و مهرماه با شروع مدارس شروع کردم برای کنکور خواندن، اتفاقا یازدهم در گروههای مجازی این شایعات بود که عمومیها قرار است حذف شود و این خیلی به نفع من بود، چون با حفظیات به طور کلی مشکل داشتم و خواندن عمومیهای سهپایه خیلی فشار زیادی به من می اورد و نمیتوانستم حتی در دروس تخصصی هم مسلط شوم.
در دو کنکور دی و تیر، چطور تلفیق ایجاد کردید؟
برای کنکور دی، من تا آذر داشتم با برنامهی معمولی مدرسه که مباحث را شروع کرده بودم و کم کم داشتم میخواندم، تا آذر پیش رفتم، دی ماه به صورت ناگهانی یک اپیدمی فکر کنم شده بود از نوع جدیدی از ویروس کرونا، مدرسه ما به جز دو امتحان کلا تعطیل شد ، این فرصت خیلی به نفع من شد سریع شروع کردم بیشتر مباحث را بستم و بعد از کنکور دی کم کم خرده ریزهایی که باقی مانده بود را جمع کردم و شروع کردم از اواخر اسفند جمعبندی تا کنکور تیر ماه
از عملکرد خودتان در سال آخر راضی هستید؟
بله چون بالاخره بعد از دو سال المپیاد بوده و سایر دوستانی که رتبههای تک رقمی هستند، همه دو یا سه سال یا گاها چهار سال مطالعه کردند و من با کمتر از یک سال توانستم و هر نتیجهی دیگری هم میگرفتم؛ حتی رتبهی یازده حتی بیست حتی صد میگرفتم، باز هم راضی بودم، چون تمام چیزی که میتوانستم در نه یا ده ماه بگذارم، گذاشته بودم.
ساعت مطالعهتان در سال کنکور چگونه بود؟
روزهایی که مدرسه داشتم عمدتا هفت ساعت بود با کمک مادرم توانستم برنامهای بریزم که هم روزی دو ساعت تمرین موسیقی را داشته باشم، هم هفت ساعت مطالعهی کنکور را روزهایی که مدرسه نبودم، عمدتا بین یازده تا دوازده ساعت بود و آن دو ساعت تمرین موسیقی را داشته باشم.
از درس خواندن و حل مسائل ریاضی لذت می بردید؟
از حل مسائل ریاضی لذت میبردم، ولی از دروس عمومی اصلا، مادرم حتی دروسی مثل سلامت بهداشت ، علوم اجتماعی و دینی را برایم میخواند، خلاصه میکرد و سوال درمیآورد و من خلاصه ها را میخواندم که راحتتر باشم، هم به تست برسم هم عذاب نکشم، چون من مساله حل کردن را دوست دارم و درس های ریاضی، فیزیک و شیمی مسائلشون خیلی برای من جذاب هستند.
نمرههایتان چند شد؟
درصدهای کنکور دی چون هنوز همهی مباحث را نخوانده بودم، خیلی خوب نبود به نسبت تیر، ریاضی دی 69%، فیزیک 66%، شیمی 75% ،این درصد ها در کنکور تیر شد: ریاضی: 60%، فیزیک 96% و شیمی 91%
10600 حدودا دقیقش را به خاطر ندارم، 13600 هم تراز کنکورم بود.
روشهای مطالعهتان کجا خاص و ویژهی خودتان بود، کجاها شبیه روشهای متعارف بقیه بود؟
عمدتا من درس نمیخواندم اصلا به جز یکی دو مورد استثنا همیشه تست میزدم، چون برای امتحانات دهم و یازدهم مدرسه ما یک سری کلاس فشرده سه چهار جلسهای گذاشته بود، از همه دروس فیزیک و شیمی و ریاضی، این سری کلاس را رفته بودم و یک پس زمینهای داشتم، هرچند خیلی ضعیف شده بود مخصوصا با توجه به اینکه دو سال المپیاد فراموشی خیلی غالب شده بود، ولی با تست زدن آنها را بازیابی کردم در ذهنم و به سمت تسلط و درصدهای بالاتر رفتم.
روشی داشتید که خاص خودتان باشد ؟
فقط سطحبندی تستها برای ریاضی، چون بالاخره رشتهی المپیادم هم ریاضی بود، عمدتا از تستهای سطح بالا همان اول کار شروع میکردم، منتها برای فیزیک و شیمی یک منبع متوسط برمیداشتم اول و با آن شروع میکردم، آن منبع متوسط به جای خوانشی بود که اکثر دوستان انجام میدهند، درس را که یاد گرفتم و بعد از اینکه درس برایم جا افتاد، میرفتم سراغ منبع سطح بالا
نظرتان راجع به سطحبندی و آمار پاسخدهی که در کتابهای سهسطحی بود، چیست؟ گفته بودید کتاب سه سطحی هندسه و گسسته که از منابعتان بود و مطالعه داشتید؟
من کتابهای موجود در بازار سطح بالا و حالا تعدادی از متوسط ها را در این دو درس زدم و به جرات میگویم کتاب سه سطحی برای جمعبندی منبع خوبی حساب میشود، چون تعداد تستهای بسیار بالایی مثلا سه هزار و دوهزار تست ندارد که دانشآموز گیج شود و نتواند به همه تست ها برسد، بالاخره سطح بندی سوالات در این کتابها عمدتا درست بود، البته گاهی پیش می آمد تک و توک یکی دوسوال نسبتا دشوار یا بسیار دشوار خورده بود که فقط ظاهر سوال سخت بود ولی نکتهی چندانی نداشت و فقط طولانی بود یا بد قیافه بود به اصطلاح، گاهی هم در نسبتا دشوارها پیش می آمد سوال ظاهر بسیار ساده و گولزننده ای داشت، ولی خوب باز هم باعث میشد که دانشآموز خیلی آسان نپندارد و در واقع خودش را در مقابل آن ها دست کم نگیرد.
شما هدفتان انتخاب چه رشته ایست؟ و در ادامه راه چه کار میخواهید بکنید و چه انگیزه ای دارید؟
کامپیوتر شریف را انتخاب میکنم، یک نکتهای که هست، بازار کار در رشتههای برتر و بازار پیشرفت کار در بیشتر رشتههای برتر بسته شده، کمی جای کار در رشته برق هست ولی عمدتا در کامپیوتر دست بازتری داریم برای پیشروی و محدودههایی هستند که کمتر دست خوردند و جای کار دارند.
شاید تلویحا جواب این سوال هم همین باشد، الان گرایشها از برق آمده به سمت کامپیوتر، اول قبلا میدیدیم صد نفر اول برق شریف را انتخاب میکنند، الان اکثریت کامپیوتر را انتخاب میکنند، علتش همین بود که گفتید؟
بله دقیقا فرمایش شما درست است، من یک توضیحی ارائه کنم؛ قبلش مهندسی های دیگری بودند، قبل از برق آنها کم کم اشباع شدند و چیزهای جدیدی در آن ها باز شد و علم جدیدی در رشته های برق و کامپیوتر وارد شد و این که رشتههای دیگر داشتند اشباع میشدند گرایش رفت به سمت برق بیشتر که جای کار داشت که الان نسبتا اشباع شده و الان این اتفاق در مورد کامپیوتر افتاده و زمینههای جدید نوظهوری هست که باز شده به همین دلیل گرایشها رفته به سمت کامپیوتر
قاطع بودید در انتخاب کامپیوتر؟
بله
چند تا انتخاب کامپیوتر زدید؟
دو رشته:کامپیوتر شریف و کامپیوتر دانشگاه تهران
فقط همین دو انتخاب را داشتید؟
بله
فکر میکنید گرایش به رشته ریاضی دومرتبه تشدید شود ؟
من فکر میکنم که اتفاقا در سالهای آینده کمتر هم شودمتاسفانه
چرا ؟
عرضی خدمتتون داشتم در مورد اشباع شدن رشتههای مهندسی و اشباع شدن فعلا ادامه دارد .
در مورد کامپیوتر چی؟
کامپیوتر هم حتی به سمت اشباع شدن میرود درسته که هنوز ظرفیت زیادی داره...
شما چنین فکری میکنید؟
درسته که ظرفیت دانشگاهها بالاست ولی خوب دانشگاهها مخصوصا دانشگاههای خوب رشتههای مهندسی ظرفیتشان کم تر از کسانیست که کامپیوتر را می خواهند، بنابراین هر سال به سمت پرتر شدن این رشتهها میرویم، در واقع تقاضایی که هست بیشتر از عرضه هست.
آیندهی شغلیتان را چه میبینید ؟
قبل از هر قدم بهتره آدم جوانب را بررسی کند و یک نگاه مجدد داشته باشد، مثلا الان من دبیرستان را تمام کردم، یکی دو ترم از دانشگاه رفتنم بگذرد، یک توقف جدید میکنم، یک بازبینی میکنم که چی جلوی راهم جدید آمده؟ چه چیزهایی حذف شده؟ رفته کنار؟ چه چیزهایی هست ولی دیگر مثل سابق خوب نیست؟ این نکات را در نظر باید گرفت و مرحله به مرحله پیش رفت...
با کی مشورت میکردید؟ پدر یا مادر یا دانشجوهای فامیل؟
بیشتر مادرم، مادرم خیلی نقش موثری داشته، با کمک مادرم از قبل از دبستان از دوسالگی حروف را یاد گرفتم و چهار سالگی به تنهایی میتوانستم کتاب بخوانم.
اولین کتابی که خودتان مستقل خواندید چی بود؟
کتاب شعرهای کودکیم بود و نه سالگی دنیای سوفی را در دو سه ساعت تموم کردم و پدرمم شک کرد، من نکنه ورق زده باشم صرفا ، از من چند تا سوال پرسید و جواب دادم و اتفاقا بلد بودم!
چیزی از کتاب را به خاطر دارید؟
خیلی نه ولی پس زمینهای در ذهنم از کتاب دارم که یک شخصی به نام آلبرت فکر کنم بود با قهرمان داستان صوفی، در دنیایی هستند که در واقع ذهن یک نویسنده دیگه هست و حالا در نهایت از آن دنیا خارج میشوند و از دنیای داخل دنیای نویسنده به صورتی که نمیشه گفت روح مثل چیزهایی که ما نمیبینیم، در دنیای دیگر تاثیر خودشون را میگذاشتند .
شما دوستی هم داشتید یا فقط با خانواده صحبت میکردید؟
دوستهای صمیمی داشتم و هنوز دارم و صدالبته حمایتهای آنها هم موثر بوده است.
شما هم از آن ها حمایت میکردید کمک میکردید بهشون؟
بله یک رقابت سالم در واقع بین من و همکلاسی هایم وجود داشت که باعث شد مخصوصا اول کار که کنکور را شروع کرده بودم، بتوانیم پیشرفت کنیم.
چند سالی بود کرج بروز و ظهور زیادی در رتبههای برتر نداشت ؟
کرج بعد از سجاد صادقی زاده رتبه ی یک ریاضی سال نود و سه، اصلا یک تا ده کشوری نداشته و تا اینکه به بنده این افتخار رسیده و در واقع سالهای هفتاد تا هشتاد و نه این حدود کرج خیلی شهر قوی بوده...در المپیاد هم طلاها به شدت کاهش یافت و به طوری که پنج سال فعلا طلا نداریم، حالا نتایج امسال بیرون بیاد انشاالله طلا داشته باشیم و همین که در مدرسه ما سالنی هست که رتبهها و مدالها را زده است، بین هفتاد تا نود از نود و سه رتبههای کنکور خیلی فشرده بود از آن به بعد کامل متوقف شد.
حالا شما پیش قراولان هستید که روند قبلی دومرتبه برگرده؟
امید خدا امیدوارم که بچههای دیگه بتوانند که با همین سرسختی که من ادامه دادم، ادامه دهند.
شما خودتان را سرسخت میدانید؟
خیلی، چون دو سال المپیاد خوانده باشید، مطالعه فشرده روزی سیزده ساعت بوده ولی برای کنکور به جرات میتوانم بگویم مثل المپیاد اصلا مطالعه نکردم، نه به آن فشردگی نه به آن استرس و بعد از آن، اینکه شخص بازهم برای کنکور خودش را آماده کند، واقعا سخته ...
اگر نکتهای مانده است، بفرمایید؟
می خواهم به مخاطبان عزیز بگویم: غیرممکن وجود ندارد و اگر غیر ممکنی را شما پیدا میکنید، شما باید ممکن کنید.
برای مشاهده سایر مصاحبههای کاظم قلمچی با رتبههای برتر کلیک کنید
