نام و نام خانوادگی: حسین احمدی
مقطع و رشته: دوازدهم تجربی
نام شهر و استان: مشهد ، خراسان رضوی
میانگین تراز: 6521
از چه سالی عضو کانون بودید و چند آزمون شرکت کردید: از آبان سال1401، 15 آزمون شرکت کردم.
شغل و تحصیلات مادر: خانه دار ، دیپلم
شغل و تحصیلات پدر: کارمند شهرداری ، لیسانس
مصاحبهگر : تازه گل آقچه لی
شما در کنکور سال 1400شرکت کرده بودید،چه رتبه ی کسب کردید؟
رتبه ام 4940شد.
چه چیزی باعث شد از دانشگاه انصراف دهید؟ آیا رشته ای که قبول شده بودید خوب نبود؟ کدام دانشگاه قبول شده بودید؟
نه، اتفاقاً رشته ای که قبول شده بودم ، علوم آزمایشگاهی دانشگاه بجنورد بود. یکی از بهترین رشته های پیراپزشکی بود و اصلاً رشته بدی نبود. امّا چون من از همان ابتدا که رشته تجربی را انتخاب کردم هدفم، فقط دندانپزشکی بود ، هیچ چیزی جز آن نمی توانست من را راضی کند. در دانشگاه هر وقت که از کنار دانشکده دندانپزشکی رد می شدم حسرت می خوردم که چرا من قبول نشدم.
چه زمانی از دانشگاه انصراف دادید ؟
بعد از 2 ترم تحصیل در دانشگاه، در مهر ماه 1401 از دانشگاه انصراف دادم.
با توجه به قطعی شدن تاثیر معدل در کنکور، معدل شما چند بود؟
19.89
در مورد کنکور دی ماه کمی توضیح دهید که چقدر برای این کنکور آماده بودید ؟
من در اواخر مهر ماه انصراف دادم و تا کنکور دی فقط 3 ماه زمان داشتم، در حالی که من از کتاب های درسی و فضای کنکور حدود یک سال و نیم، دور بودم و تقریباً اکثر مطالب کتاب ها را فراموش کرده بودم. برای همین بلافاصله برنامه ریزی کردم و مطالعه را از آبان ماه شروع کردم. بعد از آن برای آمادگی بیشتر در آزمون های کانون ثبت نام کردم. اما به دلیل زمان کم، فقط توانستم کتاب های درسی را مطالعه و یادآوری کنم و خیلی نتوانستم تست بزنم.
با این آمادگی کم برای کنکور دی ماه می توانید بگوئید که کدام درس را بهتر پاسخ داده بودید؟ چرا؟
بالاترین درصد من مربوط به درس فیزیک بود، که 54درصد زده بودم چون من به درس فیزیک از همان مقطع دهم خیلی علاقه داشتم و همیشه جزنقاط قوت من بود.
در فاصله ی دو کنکور دی و تیرماه چه تغییرات خاصی در مطالعه شما ایجاد شد؟
بعد از کنکور دی، چون کتاب های درسی را کاملاً مطالعه کرده بودم، زمان بیشتری داشتم تا تست بیشتری کار کنم و بعد از استراحت کوتاه بعد کنکور، مجدد درس خواندن را شروع کردم و این بار بیشتر، تست کار می کردم، و سوالات کنکور های سال قبل را به روش سه روز یکبار انجام می دادم و زمان بیشتری را برای تحلیل آزمون ها می گذاشتم.
در چند آزمون اصلی و چند آزمون هدیه شرکت کردید؟
در 15 آزمون اصلی و 5 آزمون هدیه شرکت کردم.
دستاورد شما از شرکت در آزمونهای کانون چه بود؟
دستاورد های زیادی برایم داشت.یکی از آنها این بود که سوالات آزمون بیشترین شباهت را به سوالات کنکور داشتند و این خیلی نکته مثبتی بود. نکته بعدی چون هر آزمون مثل یک کنکور بود، شرایط کنکور را برایم شبیه سازی می کرد و می توانستم روش های مختلفی را آزمایش کنم تا موثرترین روش را پیدا کنم، به نقاط ضعف خودم پی ببرم و آنها را تقویت کنم،مدیریت آزمون و مدیریت زمان را هر هفته مرور کنم، تکنیک های تست زنی را تمرین کنم.
شما تا چه حد خود را یک دانشآموز کانونی میدانید؟
معیارها این موارد است:
الف) من یک دانشآموز بیغیبت یا کمغیبت در آزمونهای اصلی بودم.
ب) من در آزمونهای هدفگذاری و مشابه پارسال شرکت میکردم.
ج) من با برنامه راهبردی آزمونهای کانون هماهنگ بودم یا برنامه راهبردی را برای خودم شخصی سازی میکنم.
د) منابع من کانونی بود.
من در تمام آزمون ها شرکت کردم و هیچ غیبتی نداشتم. حتی آزمون هایی را که آمادگی کامل برایشان نداشتم هم شرکت می کردم. همچنین تا جایی که می توانستم در آزمون های هدیه و هدف گذاری شرکت می کردم. با این که من خیلی با برنامه راهبردی پیش نمی رفتم و با برنامه شخصی خودم جلو می رفتم امّا همیشه خودم را به بودجه بندی آزمون می رساندم. امّا جدای همهی این موارد، برای اثبات کانونی بودن من همین بس است که من هیچ منبع غیرکانونی نداشتم و تمام کتاب های تست من، که تعدادشان هم کم نیست ، کتاب های کانون بود.
آیا در آزمونهای کانون غیبت داشتید؟ دلیل شما برای عدم غیبت در آزمونها چه بود؟
خیر، غیبتی نداشتم. من به آزمون ها به عنوان کنکور نگاه می کردم و خودم را طوری آماده می کردم که انگار قرار است در جلسه کنکور شرکت کنم. این دیدگاه باعث می شد، تا تمام تلاشم را بکنم تا نتیجه خوبی بگیرم و هیچ آزمونی را غیبت نکنم.
پیوستگی در آزمونها چگونه توانست باعث پیشرفت شما شود؟
کسی که غیبت ندارد تمام تلاشش را می کند تا این روند ادامه پیدا کند و برای همین همیشه برای آزمون پیش رو تمام تلاشش را می کند. غیبت کردن در آزمون باعث می شود تا از برنامه عقب بیوفتید و ممکن است تمام برنامه و تمرکز شما را بهم بریزد.
از کدام یک از کارنامههای جعبه ابزار کارنامه استفاده میکردید؟ دلیل استفاده از هر کارنامه را ذکر کنید.
من تقریباً از همه کارنامه ها استفاده می کردم. با کارنامه اشتباهات، کتاب خودآموزی را کامل می کردم. با کارنامه 5 نوع درس، نقاط ضعف و قوت خودم را بررسی و برایشان برنامه ریزی می کردم. کارنامه پروژه ای هم عملکرد من در بازه های بلند مدت را نشان می داد و خیلی مفید بود.
آیا روش بازیابی (RETRIEVE) را میشناسید، اگر این روش را میشناسید، آن را چگونه یاد گرفتید؟
بله می شناسم. در یکی از جلسات آنلاین آقای قلمچی که بعد آزمون برگزار می شد آن را یاد گرفتم.
روش مطالعهی شما چگونه بود؟ آیا با روش بازیابی درس میخواندید یا دوبارهخوانی میکردید؟
شاید یکی از نقاط ضعف من این بود که وسواس مطالعاتی داشتم و احساس می کردم با روش بازیابی ممکن است بعضی مباحث از قلم بیوفتند. برای همین در مرور مباحث، دوباره خوانی می کردم. هر چند که زمان بیشتری از من می گرفت اما احساس بهتری داشتم که مبحثی را جا ننداخته ام و کاملاً به آن مسلط هستم.
روشتان برای تحلیل آزمونها چگونه بود؟ آیا همهی سوالات را تحلیل میکردید یا فقط سوالات غلط یا بدون پاسخ را بررسی میکردید؟
روش من این گونه بود که در بعد ظهر هر آزمون، ابتدا سوالات اشتباه خود را دقیق بررسی می کردم و موارد مورد نیاز را در کتاب خودآموزی یادداشت می کردم. بعد از آن سراغ سوالات نزده می رفتم، البته سوالات خیلی سخت را حذف می کردم. در روز بعد آزمون سوالات صحیح را بررسی می کردم. چون معتقد بودم، ممکن است شانسی درست زده باشم یا ممکن است راه حل بهتری وجود داشته باشد.
آیا در طول سال تحصیلی دچار افت تراز شدید؟ چگونه با این مسئله مواجه شدید؟ چه تصمیمی گرفتید؟
طبیعتاً خیلی کم پیش میآید که فردی در طول سال دچار نوسان نشود و من هم در آزمون ها همیشه روند صعودی نداشتم و در بعضی آزمون ها که اتفاقاً انتظار نتیجه بهتر داشتم، ترازم کمتر می شد. اما به جای ناراحتی، سراغ بررسی روش های هفته گذشته می رفتم و آن آزمون را دقیق تر بررسی می کردم تا اشتباهاتم را پیدا کنم وآنها را تکرار نکنم.
پشتیبان تحصیلی شما در منزل چه کسی است؟ پدر و مادر یا خواهر و برادر؟ چه کمکی به شما میکنند؟
مادرم بهترین مشاور من بود. همیشه پیگیر آزمون ها و نتایج آن بود و کارنامه مرا بررسی می کرد و اگر نتیجه خوبی گرفته بودم تشویق می کرد و اگر ترازم افت می کرد حمایتم می کرد و روحیه می داد. وقت هایی که خسته یا ناامید می شدم مادرم بهترین پشتیبان من بود.
کدام درسها نقطه قوت شماست؟ روش مطالعه این درسها چگونه است؟ در مدرسه یا آزمونها چه نمرهای برای این درسها کسب میکردید؟
دروس ریاضی و فیزیک نقاط قوت من بود و برای این دروس ابتدا درسنامه و جزوه معلم را مطالعه می کردم و بعد از آن تست های کتاب سه سطحی را کار می کردم. بعد هر آزمون حتماً تحلیل ویدئویی این درس ها توسط رتبه برتر ها را در سایت کانون نگاه می کردم و روش ها و راه حل های رتبه برتر ها را یاد می گرفتم.
در طول این سالها درسی بوده که ضعیف باشید اما با تغییر روش، آن را به نقطه قوت تبدیل کرده باشید؟ کدام درس؟ چه کاری کردید؟
بله درس زیست شناسی، برای این درس من ابتدا متن کتاب درسی را حفظ می کردم و خط به خط آن را یاد می گرفتم امّا چون سوالات زیست کاملاً ترکیبی و مفهومی بود خیلی نتیجه خوبی نگرفتم. بعد از آن روشم را تغییر دادم و بعد از مطالعه متن درس ، تست های ترکیبی زیادی کار می کردم و بین فصل های مختلف ارتباط برقرار می کردم.
به طور میانگین و در بازههای مختلف چند ساعت تست میزدید یا مسأله حل میکردید و چند ساعت صرف مطالعه و روخوانی میکرید، در طول سال و در ماههای مختلف این نسبت چه تغییری میکرد؟
من به طور میانگین روزی حدوداً 12 ساعت درس می خواندم که قبل از کنکور دی، تقریباً 80 درصد وقت خود را صرف مطالعه کتاب درسی می کردم و تنها 20 درصد آن را تست می زدم. بعد از کنکور دی و تا دوران نوروز 50درصد مطالعه و 50درصد تست می زدم . در دوران نوروز تمام وقتم را تست زدم و آزمون های پلکان یادگیری را روزانه شرکت می کردم . بعد از آن و در دوران جمع بندی 80 درصد زمانم را تست می زدم و 20 درصد دیگر را صرف مطالعه متن درس می کردم.
کدام بازهی زمانی در موفقیت تحصیلی شما نقش پررنگتری داشته است: پاییز، دیماه، نیمسال دوم، دوران طلایی نوروز، خردادماه و امتحانات نهایی ؟ دلیل این موضوع چیست؟
دوران جمع بندی خرداد و تیرماه، چون در این زمان بیشترین میزان تست زنی را داشتم و با استفاده از کتاب های زرد جمع بندی و سه سطحی ، بیشترین بازدهی را داشتم و تمام دانسته های خودم را مرور کردم.
کدام نقش آزمونهای کانون برای شما پررنگتر بود: نقش برنامهای، آموزشی یا سنجشی؟ دلیلتان برای این انتخاب را بگویید.
آموزشی و سنجشی، چون یکی از منابع من برای یادگیری، خود آزمون ها بودند. خیلی از مطالبی که در کتاب درسی زیاد به آن پرداخته نشده بود و یا جزو نقاط ضعف من بود، با مشاهده آن در آزمون های کانون و پاسخنامه آن، کاملاً یاد می گرفتم و چون در آزمون ها، که محل سنجش است نه آموزش، نکته ای را یادگرفته بودم آن نکته بهتر و کاملتر در ذهنم باقی می ماند. از لحاظ سنجشی هم که بهترین ابزار برای آزمودن دانسته ها، آزمون های کانون بود.
آیا مهارت و توانایی شما در کشف سوالات ساده آزمون ها، در طول سال بهبود پیدا کرد؟
بله، یکی از مهم ترین توانایی هایی که با شرکت در آزمون ها بدست آوردم، شناسایی سوال های ساده و دشوار بود که بتوانم از روی سوالات دشوار عبور کنم و وقتم را برای آنها هدر ندهم.
به طور میانگین در هر آزمون تعداد اشتباههای شما چند تا بوده است؟
بین 15 تا 30
هنگام بررسی آزمونها به کدامیک اولویت بیشتری میدهید؟
الف) بررسی اشتباهات
ب) بررسی سؤالهای ساده
بررسی اشتباهات، چون وقتی سوالی را اشتباه زدهام، دلیلش یا اشتباه سرجلسه آزمون است یا یادگیری ناقص و غلط، که در این صورت حتماً باید بررسی و اصلاح کنم، چون توهم یادگیری دارم و آن سوال را هر جا ببینم حل می کنم و احساس می کنم که درست هم حل می کنم. برای همین حتماً باید اول آنها را بررسی کنم.
دفتر برنامه ریزی دارید؟ تکمیل این دفتر چه کمکی به شما از لحاظ درسی و غیردرسی کرده است؟
بله، داشتن برنامه باعث می شود تا به یک نظم ذهنی برسیم و کاملاً بدانیم که قرار است چه کاری را انجام دهیم. نوشتن برنامه باعث می شود تا چیزی از قلم نیوفتد و مطمئن شویم که به همه کارهای خود می رسیم و دچار آشفتگی نشویم. همچنین نوشتن برنامه باعث می شود تا در صورت موفقیت یا عدم موفقیت برگردیم و به برنامه خود و کارهایی که انجام دادیم نگاه کنیم و ایرادات یا نقاط قوت خود را پیدا کنیم و اصلاح کنیم.
کدام یک از کتابهای کانون را استفاده میکردید؟ این کتابها چه ویژگیهایی دارند؟
من بیشتر از همه، از کتاب های آبی استفاده می کردم، چون سطح متوسطی دارند می توان از آنها برای تثبیت یادگیری های خود استفاده کرد و با آنها چیزی از قلم نمی افتاد. در مرحله بعدی برای افزایش تسلط از کتاب های سه سطحی استفاده می کردم.
شما خود را در کانون چه نوع قهرمانی میدانید؟
1) قهرمان پیوستگی
2) قهرمان پیشرفت
تقریباً هردو. چون هیچ غیبتی نداشتم. همچنین روند تراز های من صعودی بودند و بجز چند مورد استثناء، در هر آزمون نسبت به قبل رشد تراز داشتم. به طوری که آخرین آزمون من، بهترین آزمون من بود.
کدامیک از روشهای مدیریت زمان را استفاده کردید: روش دو خودکار، روش ضربدر و منها، روش زمانهای نقصانی و روش استراتژی بازگشت؟ در چه زمانی از سال از کدام روش استفاده کردید؟
تقریباً در تمام آزمون ها از روش ضربدرو منها و استراژی بازگشت استفاده می کردم، این روش ها باعث می شد تا در آزمون بعضی از درس ها را حتی تا 3 بار مرور کنم و مطمئن شوم سوال ساده ای را جاننداخته ام.
استفاده شما از گوشی و فضای مجازی در چه حدی بود؟ آیا مدیریتی بر این مسئله داشتید؟
بله، بعد از انصراف از دانشگاه، میزان استفاده از موبایل و اینترنت را خیلی محدود کردم و چون اخبار مهم را از طریق خانواده دریافت می کردم،تقریباً جز در موارد ضروری از آنها استفاده نمی کردم.
برنامه شما برای مطالعه درسهای دهم و یازدهم چگونه بود؟
من چون فارغ التحصیل بودم بصورت پایه ای دروس را مطالعه می کردم، یعنی ابتدا مطالب دهم را تمام کردم،سپس یازدهم و در آخر دوازدهم.
فکر میکنید مهمترین ویژگی که شما دارید و باعث میشود خوب درس بخوانید، چیست؟
داشتن برنامه مناسب و پای بندی به آن، باعث می شد تا دچار آشفتگی ذهنی نشوم و تا زمانی که به تمام موارد ذکر شده در برنامه عمل نکردم از آن جدا نشوم. همچنین برای خودم پاداش و تنبیه در نظر می گرفتم تا ملزم به رعایت برنامه شوم. مثلاً اگر کامل به برنامه عمل می کردم ، زمان استراحت و تفریح بیشتری در برنامه می گذاشتم و اگر از برنامه عقب می ماندم خودم را از موبایل محروم می کردم.
آیا در برنامه ریزی زمانی را به استراحت و تفریح اختصاص میدادید؟ چه کارهایی میکردید؟
بله، در برنامه روزانه خود، حتماً ساعتی را برای استراحت و تفریح لحاظ می کردم که در آن ساعات به ورزش، پیاده روی یا تماشای فیلم می پرداختم. همچنین در برنامه هفتگی خود یک روز را آزاد می گذاشتم تا اگر مطابق برنامه عمل کردم آن روز را استراحت کنم و اگر به برنامه عمل نکردم آن روز آزاد، بتوانم عقب ماندگی ها را جبران کنم.
آیا خواندن و نوشتن را قبل از دوران مدرسه یاد گرفتید؟ چه کسی به شما یاد داد؟
بله، از سن 5سالگی از پدربزرگم و مادرم خواندن و نوشتن را یاد گرفتم.
آیا در سال کنکورتان دچار ناامیدی نشدید و افکار منفی سراغتان نیامد؟
بدلیل اینکه من از دانشگاه انصراف داده بودم فشار و استرس خیلی زیادی روی من بود و گاهی این افکار سراغم میآمد که اگر قبول نشوم چه می شود؟و... امّا هیچ وقت اجازه نمی دادم که به من غلبه کنند و همیشه به قبول شدنم فکر می کردم. همچنین بدلیل تغییرات کنکور نگرانی های زیادی داشتم اما هیچ وقت درگیر حواشی نمی شدم و مطابق برنامه پیش می رفتم. همه ما در بعضی روزها حال و حوصله مطالعه و درس خواندن را نداریم امّا دقیقاً در همان زمان هاست که تمایز بین رتبه برتر ها با سایرین رقم می خورد، کسی که می خواهد رتبه برتر شود از تلاش دست برنمی دارد، دچار یاس و ناامیدی نمی شود و برای رسیدن به هدف می جنگد.
در چه مدرسه ای درس خوانده اید؟ چقدر نوع مدرسه را موثر می دانید؟
عادی دولتی، قطعاً نوع مدرسه تاثیر خیلی زیادی روی قبولی در کنکور دارد، همین طور که آمار هم نشان می دهند بیشترین قبولی ها مربوط به دانش آموزان سمپادی و مدارس خاص است امّا این موارد باعث نمی شد که ناامید شوم. دانش آموزان مدارس عادی هم می توانند قبول شوند اما باید چند برابر سایر دانش آموزان تلاش کنند. کنکور همانند فاصله بین 2 شهر است که می توان به روش های مختلفی (هواپیما، خودرو، دوچرخه،پیاده) آن را طی کرد. با همه این روش ها می توان به مقصد رسید اما سختی های فردی که با هواپیما سفر می کند با کسی که پیاده حرکت می کند خیلی متفاوت است.
