سلام به همه دوستان !
مطالعه و بررسی مبحث معرفه و نکره از عربی یازدهم
امیدواریم مطالب بیان شده ، به شما در یادگیری بهتر ، کمک کند .
تهیه شده توسط :
مرصاد لویمی - رتبه 118 کنکور 1400 / حقوق تهران

المعرفه و النکره
معرفه اسمی است که نزد شنونده آشناست ولی نکره اسمی ناشناخته است.
اسمهای معرفه خود به دو دسته معرفه به ال و معرفه از نوع علم شناخته میشوند.
اسمهای معرفه به ال همانطور که از نامشان پیداست اسمهایی هستند که الف و لام دارند؛ مثل: الکتاب، المعلم.
اسمهای معرفه از نوع علم هم همان اسامی خاص هستند؛ مثل: اسامی اشخاص شهرها کشورها و غیره به بیان دیگر اسامی مثل :
علی ـ ایران ـ آسیا ـ تهران، همگی معرفه از نوع علم هستند.
نکته: اسمهای علم حتی اگر الف و لام یا تنوین بگیرند باز هم معرفه از نوع علم خواهند بود.
نکته: هر اسمی که معرفه نباشد نکره خواهد بود؛ مهمترین ویژگی اسم نکره داشتن تنوین است به طور کلی هر اسمی به جز اسمهای علم اگر تنوین داشته باشند، نکره خواهند بود.
نکته: اگر اسمی چند بار در یک متن تکرار شده باشد و دفعه اول نکره باشد در مراتب بعدی معرفه خواهد بود، مثل: شاهدت کتبا و قد کانت الکتب جمیله
نکته: کلمات قرآن رب ـ اله ـ شیطان ـ امام ـ رسول ـ مسجد ـ نبی ـ مدینه ـ شمس ـ قمر، نکره هستند و همچنین الله و ابلیس معرفه از نوع علم هستند.

جمله وصفیه
هرگاه بعد از یک اسم نکره جمله بیاید که آن را توصیف کند به آن جمله وصفیه میگویند.
توجه داشته باشیم که جمله وصفیه نوعی صفت است همچنین این جمله میتواند اسمیه یا فعلیه باشد.
مثلاً ذهب رجل یضحک = مردی که میخندید رفت. در این جا یضحک بعد از اسم نکره آمده و آن را توصیف کرده است.
نکته: قبل از جمله وصفیه هیچگاه «و، ف، ثم، لکن، حتی، ل، ان، عندما، حینما، حیث، دون و ...» نمیآید .
نکته: جواب شرط یا خبر را با جمله وصفیه اشتباه نگیریم. جمله وصفیه جملهای است که بعد از اسم نکره میآید و آن را توصیف میکند.
مثال : من طلب مالا وجد: در اینجا وجد جواب شرط است یا در جمله رجل عالم قوی ذهب فعل ذهب خبر است.
حروف ناصبه:
حروف اَن، کی، لکی، ل، حتی اگر قبل از فعل مضارع بیایند، در معنا (تبدیل به مضارع التزامی میشود) و ظاهر آن تغییراتی را ایجاد می کند. به این حروف «حروف ناصبه» میگویند.
علاوه بر اینها حرف لن هم جزء حروف ناصبه است که وقتی بر سر فعل مضارع میآید آن را تبدیل به آینده منفی میکند.
مثال یذهب = میرود / أن یذهب = که برود / لن یذهب = هرگز نخواهد رفت.
تغییراتی که حروف ناصبه ایجاد میکند به این شکل است که اگر فعل منتهی به ضمه باشد، آن را تبدیل به فتحه میکند و اگر به نون ختم شده باشد حذف خواهد شد. توجه داشته باشیم که در صیغههای ۶ و ۱۲ جمع مؤنث تغییری در ظاهر فعل ایجاد نمیکند.

فایل پی دی اف درسنامه در قسمت ضمیمه قرار گرفته است .
سپاس از توجه شما 🌹

