قبل از دیدن نتیجه چشمانم را بستم و گفتم: «خدایا اینبار بشود»
نام و نام خانوادگی : علی ابوطالبی
نام شهر و استان : سراب ، آذربایجان شرقی
رتبه سال 1396 : رتبه 18000 منطقه 3 کنکور تجربی
رتبه سال 1397 : رتبه 22000 منطقه 3 کنکور تجربی
رتبه سال 1398 : رتبه 9100 منطقه 3 کنکور تجربی
رتبه سال 1399 : رتبه 5600 منطقه 3 کنکور تجربی
رتبه سال 1400 : رتبه 10500 منطقه 3 کنکور تجربی
رتبه سال 1401 : رتبه 1593 منطقه 3 کنکور تجربی
رشته و دانشگاه قبولی : پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اراک
سال های حضور در کانون : 7 سال (از سوم دبیرستان و 5سال فارغ التحصیل)
تعداد کل آزمون ها : 108 آزمون
شغل و تحصیلات مادر : خانه دار ، ابتدایی
شغل و تحصیلات پدر : فرهنگی بازنشسته ، لیسانس
درصدهای کنکور 1401
ادبیات: 50/7% عربی: 63% دینی: 63% زبان: 80%
ریاضی: 65/6% زیست: 40% فیزیک: 65/6% شیمی: 60%
به چه دلیلی تصمیم گرفتید دوباره در کنکور شرکت کنید؟
سال های اول زیاد درس نمیخواندم و زمانم خیلی به بطالت میگذشت. از سال سوم به فکر این افتادم که چرا زمانم بیهوده از دست میرود و در زندگی بیهدف هستم ، پس تصمیم گرفتم روی هدفی که از اول داشتم جدیتر باشم و فکر میکردم من واقعاً پزشکی را میخواهم و رفته رفته جدیتر شدم.
به نظر شما چه عواملی باعث شدند که در کنکورهای سالهای قبل نتیجه نگیرید؟
عدم جدیت کافی ، عدم تلاش کافی ، مشخص نکردن هدف به صورت جدی و عدم هماهنگی با تلاش من که رفته رفته با جدیتر و هدفمند شدن ، تلاش کردم و با برنامه ریزی دقیق تر پیش رفتم.
در سال های گذشته چرا در آزمون ها غیبت می کردید؟
در سالهای اول به خاطر آماده نبودن غیبت میکردم، ولی به مرور و به ویژه در سال آخر هرچه بیشتر میگذشت چون آمادگی بیشتری داشتم و به برنامه میرسیدم ، اعتماد به نفسم هم بیشتر بود و تا جای ممکن غیبت نمیکردم.
چرا کانون را در این سال ها انتخاب کردید؟ به نظر شما مهم ترین ویژگی آزمونهای کانون چیست؟
برنامه راهبردی و سطح سوالات؛ این دو در کنار هم باعث انتخاب کردن آزمون های قلمچی شد.
نظر خانواده نسبت به تصمیم دوباره کنکور دادن شما چه بود؟
کاملاً حامی بودند و وقتی اراده و جدیتم را دیدند و متوجه شدند مصمم هستم کاملاً حمایتم کردند. فضای خانه را مناسب کردند و با ایجاد و حفظ سکوت به من کمک کردند.
شما چگونه با کانون آشنا شدید؟ فرد خاصی توصیه کرد؟
از طریق یکی از همکلاسی ها در دوران دبیرستان که کانونی بود آشنا شدم، وقتی دفترچه سوالات را دیدم متوجه شدم در مسیر کمک کننده است تا بهتر جلو برویم و ثبت نام کردم.
دستاورد شما از شرکت در آزمون های کانون چه بود؟
آشنایی با انواع سوالات و پیوستگی که در آزمون ها داشتم باعث نظم و جهت دادن به برنامه و تلاش میشد و این باعث منظمتر شدن من شد.
چرا این تعداد آزمون شرکت کردید؟ خسته نشدید؟
خستگی که نمیشود گفت نداشتم، خستگی بود. زمان هایی بود که خسته میشدم ، سریع خودم را جمعوجور میکردم و میدیدم هدفم مهمتر از این خستگیها و ناامیدیهای زودگذر است. من هدفم را خیلی دوست داشتم و حاضر نبودم به خاطر خستگی زودگذر ولش کنم و اینکه پدر و مادرم همیشه در این راه دلداری و روحیه میدادند و از اصلیترین دلایل موفقیتم همین دلگرمی و تشویق به ادامه راه بود.
از کدام یک از کارنامههای جعبه ابزار کارنامه استفاده میکردید؟ دلیل استفاده از هر کارنامه را ذکر کنید.
از کارنامه اشتباهات و 5نوع درس استفاده می کردم.
آشنایی با نقاط قوت و ضعف باعث میشد هوشمندانهتر و هدفمندتر مطالعه کنم و به نقاط ضعفم بپردازم. من بعد از آزمون و در زمان تحلیل آزمون از این کارنامه استفاده میکردم و برای آزمون بعدی با تکیه بر 5نوع درس برنامه ریزی میکردم.
مطابق برنامهی راهبردی درس می خواندید؟ چگونه برنامهریزی می کردید؟
اکثر مواقع با برنامه جلو میرفتم ولی گاهی به دلیل اتفاقات خاص مثل بیماری یا و... عقب میماندم ولی هیچوقت بیشتر از 1 یا 2 درسم متفاوت نبود.
برنامه کلی و دوهفتهای من براساس برنامه راهبردی تنظیم میشد و در کنار آن برنامه جزییتر به صورت روزانه می نوشتم. در این برنامه که شب قبل یادداشت میکردم ، مشخص میکردم که روز بعد از هر کتاب چند صفحه باید خوانده شود و تعداد تست های هر درس را هم مشخص میکردم.
کدام درس ها نقطه قوت شما بودند؟ روش مطالعه این درس ها چگونه بود؟ در مدرسه یا آزمون ها چه نمره ای برای این درس ها کسب می کردید؟
درس ریاضی ، فیزیک ، شیمی ، زبان و دینی
در دروس اختصاصی بعد از شرکت در کلاس های تقویتی و آمدن به خانه (در دروسی مثل ریاضی و فیزیک و مسائل شیمی) بعد از خواندن خلاصه وار درسنامه ، تست میزدم. در این دروس تعداد تست زیاد و آشنایی با تیپ سوالات مهم است.
در حفظیات شیمی و عمومی ها اولویت اصلی برایم کتاب درسی بود و نکتههایی که از تست ها و منابع پیدا میکردم در کتاب درسی حاشیه نویسی میکردم.
در تست زنی برای عمومی ها هم، از مبحثی که میخواندم بلافاصله یک تعداد مشخص تست آموزشی میزدم و 2-1روز بعد تعداد تست بیشتری میزدم تا ببینم چقدر یادم مانده است. اگر یادم رفته بود به روش بازیابی پیدا میکردم و دوباره از کتاب درسی میخواندم.
در طول این سال ها درسی بوده که ضعیف باشید اما با تغییر روش، آن را به نقطه قوت تبدیل کرده باشید؟ کدام درس؟ چه کاری کردید؟
درس ادبیات و عربی
در درس ادبیات برای مباحث تست روزانه را به صورت موضوعی کار میکردم و این باعث پیشرفت من شد.
در عربی هم حضور در کلاس تقویتی ، تست و مطالعه بیشتر در سال های قبل رمز موفقیتم بودند.
روزی چند ساعت درس می خواندید؟ چند درصد زمان خودتان را به تست زدن اختصاص می دادید؟
بطور میانگین 12-11 ساعت
اوایل حتی تا 15ساعت مطالعه داشتم. در ادامه 12-11 ساعت بود و بعد از عید حتی به 14-13ساعت هم رسید.
برای تست زنی بستگی به دروسی که کار میکردم داشت. دروسی مثل ریاضی و فیزیک 80-70% تستی بود. در دروس زیست و حفظیات شیمی و عمومی ها 60-50% تستی بود و مابقی مطالعه و مرور بود.
در کارنامه ابتدا به سراغ دیدن نمره کدام درس ها می رفتید؟ ایرادات هر درس را چگونه برطرف می کردید؟
ریاضی و فیزیک در اختصاصی ها و عربی و زبان در عمومی ها
در دروسی که سوال غلط داشتم مجدداً آن ها را حل میکردم و میدیدم گاهاً به خاطر عجله و حواسپرتی اشتباه زدهام و مبحث را بلد هستم ولی برای سوالاتی که مبحثی اشکال داشتم و در منزل هم نمیتوانستم حل کنم سراغ مبحث آن از کتاب میرفتم و دوباره تست مشابه از آن مبحث حل میکردم تا در آزمون های بعدی تکرار نشوند.
دفتر برنامه ریزی داشتید؟ تکمیل این دفتر چه کمکی به شما از لحاظ درسی و غیر درسی کرده است؟
بله داشتم و به طور مرتب ساعت مطالعه ، تعداد تست را مشخص میکردم تا عملکرد خودم را طی روزها و هفته ها بسنجم.
از لحاظ درسی باعث میشد سعی کنم هر هفته از نظر تعداد تست و کیفیت مطالعه بهتر از هفته قبل عمل کنم. از لحاظ غیردرسی هم در کارهای روزمره ام نظم داشتم.
کدام یک از کتاب های کانون را استفاده می کردید؟ این کتاب ها چه ویژگیهایی دارند؟
از کتاب های سه سطحی
این کتاب ها با سطحبندی سختی سوالات تهیه شده است که حل کردن آن ها باعث شناخت نسبی از وضعیت خودم میشد که متوجه میشدم با خواندن این مبحث در چه سطحی قرار دارم، مثلاً اگر خیلی خوب نخوانده بودم میتوانستم به سوالات نسبتاً دشوار پاسخ دهم و به این ترتیب از وضعیت خودم شناخت پیدا میکردم. همچنین در آزمون های جمع بندی چون کم حجم ولی پرمحتوا بودند باعث میشد جمع بندی خوبی داشته باشم.
فکر می کنید مهم ترین ویژگی که شما دارید و باعث می شود خوب درس بخوانید، چیست؟
پیگیر بودن و به عبارتی سمج بودن برای رسیدن به هدفم!

آیا در برنامه ریزی زمانی را به استراحت و تفریح اختصاص می دادید؟ چه کارهایی می کردید؟
بله، در فاصلهای که بین مطالعه دروس بود حدود 20-15دقیقه استراحت داشتم و آخر هر هفته یک بازه زمانی 4-3ساعتی را به تفریح و بیرون رفتن اختصاص میدادم.
قبل از دوران دبستان پدر و مادر برای شما کتاب می خواندند؟ چه کتابهایی؟ الان مطالعه غیردرسی دارید؟
بله مادرم برایم کتاب های داستان میخواندند. الان هم بعضی وقت ها کتابهای علمیتخیلی میخوانم.
آیا برای درس خواندن با دوستان صمیمی خود در ارتباط بودید؟ در مورد چه چیزی با هم گفت و گو می کردید؟
بله تعدادی از دوستانم بودند که در مواقع نیاز از آنها کمک میخواستم و گاهی هم من کمک میکردم و این ارتباط باعث یادگیری و قرار گرفتن در جو درس خواندن میشد.
تحلیل آزمون را چه روزی انجام می دادید؟ روش تحلیل شما چگونه بود؟
جمعه و شنبه را تحلیل میکردم که جمعه برای درس های عمومی و شنبه برای درس های اختصاصی بود.
روشم اینگونه بود که کارنامه اشتباهات را میدیدم و اشتباهاتم به طور کامل در اختیارم بود و باعث میشد تحلیلم هدفمند باشد و میتوانستم بهتر آنها را اصلاح کنم.
نکات سوالات مهم و نکته دار را مینوشتم. سوالاتی که ارزش دوباره حل کردن داشت برای حل در دوران جمع بندی نشاندار میکردم.
اگر به بودجه بندی آزمون نمیرسیدید چکار می کردید؟
مباحث باقی مانده را در آزمون های جمع بندی نیمسال اول و دوران طلایی نوروز میخواندم.
عملکرد و برنامه شما در دوران طلایی نوروز چگونه بود؟
سعی کردم طبق برنامه راهبردی خوانده و مرور کنم و کاملاً مطابق برنامه راهبردی پیش میرفتم و مبحث اضافه و جدید نمیخواندم.
تکنیک ها و روش های مدیریت زمان را ، تمرین و استفاده می کردید؟
از تکنیک ضربدر و منها و زمان های نقصانی تا حد امکان استفاده میکردم. من از این تکنیک در تست زنی در منزل هم کمک میگرفتم.
از سایت و مجله آزمون استفاده میکردید؟
از سایت برای خواندن مصاحبه های پیشرفت و پیوستگی و دیدن رتبه های برتر و همچنین کلکسیون روش های مطالعه استفاده میکردم که با ترکیب این موارد بهترین روش ها و برنامه ها را برای خودم پیدا میکردم.
فکر میکردید چنین رتبه ای کسب کنید؟ خاطره لحظه اعلام نتایج را برای ما تعریف میکنید.
انتظار رتبه بهتری داشتم ولی خدا را شکر به رشته دلخواهم رسیدم ، ولی اگر به گذشته برمیگشتم خیلی بیشتر درس میخواندم.
روزی که اخبار اعلام نتایج را گفت ، از صبح تا ساعت 12.30 شب سایت را بروزرسانی میکردم، ولی نتایج اعلام نشد و خسته شدم و خواستم بخوابم که حدود ساعت 1 مرا بیدار کردند که نتایج آمده است. بلافاصله خواستم با گوشی وارد سایت شوم که سایت به خاطر ازدحام بالا نمیآمد. همه بیدار بودیم و همه اعضای خانواده با گوشی و لپتاپ به سایت میرفتیم تا ساعت 3.30 صبح با گوشی پدرم توانستیم وارد شویم و بعد از وارد کردن مشخصات قبل از دیدن نتیجه چشمانم را بستم و گفتم :«خدایا اینبار بشود» وقتی رتبه ام را دیدم خیلی خوشحال شدم که توانستهام. برادر کوچکم که 14 سال دارد با چشم های پر از اشک بغلم کرد و گفت : «دیدی تونستی!»
دیدن اشکها و رضایت پدر و مادرم باعث خوشحالی دوچندانم شد.
توصیه ای برای دانش آموزان دارید؟
توصیه من این است که هیچ وقت و هیچ وقت دست از تلاش برندارید و برای هدفی که دارید با جان و دل تلاش کنید و به جلو بروید و اگر اطرافیان گفتند نمی توانی یا برو رشته ای دیگر اهمیت ندهید و فقط به حرف دلتان که میگوید میخواهی و میتوانی توجه کنید.
حرف آخر...
تشکر ویژه از پدر و مادرم و تمام کسانی که در این مسیر لحظه لحظه همراهم بودند و از اساتیدم که به من خیلی کمک کردند و روحیه دادند متشکرم.
