گفت‌و‌گو با حمیده خوشبخت؛ از نهم تا قبولی در تیزهوشان

من سال ششم تلاش کافی داشتم اما متاسفانه قبول نشدم.کاملا یادم هست که وقتی نتایج را دیدم پدرم گفتند که سال نهم فرصت داری و اصلا مهم نیست. هیچوقت ایشان من را سرزنش نکردند.

گفت‌و‌گو با حمیده خوشبخت؛ از نهم تا قبولی در تیزهوشان

 

حمیده خوشبخت

مقطع : دهم تجربی

نام شهر ، استان : یاسوج ، استان کهگیلویه و بویراحمد

میانگین تراز نهم  : 6300

تعداد آزمون ها : 42 آزمون 

تعداد سال های حضور در کانون : 2 سال 

شغل ، تحصیلات پدر : معلم بازنشسته  ، فوق لیسانس علوم تربیتی 

شغل ، تحصیلات مادر : خانه دار ، تحصیلات ابتدایی

 مصاحبه گر : پردیس زمانی فرد

  

گفت‌و‌گو با حمیده خوشبخت؛ از نهم تا قبولی در تیزهوشان


 واکنش شما زمانی که در سال ششم دبستان قبول نشدید چه بود؟ پدر و مادرتان چه واکنشی داشتند؟ 

من سال ششم  تلاش کافی داشتم اما متاسفانه قبول نشدم.کاملا یادم هست که وقتی نتایج را دیدم پدرم گفتند که سال نهم فرصت داری و اصلا مهم نیست. هیچوقت ایشان من را  سرزنش نکردند.

 

چرا با اینکه در آزمون تیزهوشان قبول شدید و به مدرسه‌ی تیزهوشان رفتید، پیوستگی‌ خود را به آزمون‌ها حفظ کردید؟ 

از تابستان نهم در آزمونها شرکت کردم. درسته که به مدرسه تیزهوشان رفتم ولی هدف بعدی من کنکور است و صلاح دیدم که پایه خودم را قوی کنم. آزمون مشابه پارسال و هدفگذاری را به پیشنهاد پشتیبانم شرکت می کردم تا نکات بیشتری را یاد بگیرم.


فکر می کنید مهم ترین ویژگی که شما دارید و باعث می شود خوب درس بخوانید، چیست؟

  انگیزه و اراده ای که دارم و خوب با شخصیت خودم آشنا هستم. مثلا می دانستم که اگر اهنگ گوش بدم یا فیلم ببینم تحت تاثیرش قرار می گیرم و نمیتوانم تمرکز کنم. مواقعی که نا امید می شدم به خودم گوشزد می کردم که این ناامیدی زودگذرهست  و مهم این است  که برای هدفم تلاش کنم. و صد البته که برنامه ریزی هم مهمه و من حتی برای زمان غذا خوردن هم برنامه ریزی می کردم . زمان برای من مهم ترین ثروت بود. همیشه طوری درس می خوندم که انگار همین هفته آزمون تیزهوشان دارم.

 

آیا خواندن و نوشتن را قبل از دوران مدرسه یادگرفتید؟ چه کسی به شما یاد داد؟  

  بله در حد کلمات ساده بلد بودم. برادرم آن زمان اول و دوم دبستان بود و من همراه ایشان کتاب هایش را مطالعه می کردم. در واقع پدرم من را از همان چهار سالگی به تلاش تشویق می کردند. من را به مدرسه می بردند و برایم کتاب داستان می خواندند. 

 

قبل از دوران دبستان پدر و مادر برای شما کتاب می خواندند؟ چه کتاب‌هایی؟ الان مطالعه غیردرسی دارید؟

الان مطالعه غیر درسی در حد یک مطلب علمی در اینترنت دارم. همچنین کتاب تخت خوابت را مرتب کن را در طول سال نهم مطالعه می کردم و به من  انگیزه می داد.

 

در سال نهم چه کارهایی کردید که باعث موفقیت شما در آزمون تیزهوشان شد؟ 

 برنامه ریزی و پیوستگی و مهم تر از همه اراده من مهم ترین عامل موفقیتم بود. همیشه زمان برایم ارزشمند بود و از  همه فرصتها استفاده می کردم. سوالات آزمون های سال های گذشته رو چک می کردم و هر تستی که دستم می آمد را حل می کردم. نباید در این مسیر آسان پسند باشیم چون در تیزهوشان سوالات آسان به ما نمی دهند.

 

تلاش و سخت‌کوشی و تمرین مداوم چقدر در موفقیت شما نقش داشته است؟

 تلاش و سخت گوشی برای من مثلث موفقیت بود. اصلا اصل پیشرفت همین ها هستند.

 

یک تجربه که در مسیر قبولی در آزمون تیزهوشان به شما کمک زیادی کرده، برای دوستان خود بگویید. 

 در سال آزمون تیزهوشان حتما می شنوید که می گویند ظرفیت قبولی خیلی کم است یا باید برای قبولی از اول سال شروع کنید وگرنه قبول نمی شوید. من خودم از بهمن ماه هدف خودم را پیدا کردم. شک نکنید کسانی که تلاش می کنند حتما قبول می شوند. در فروردین من دچار سانحه ای شدم ولی باز هم درس می خواندم و امیدم را از دست ندادم. اگر یک درصد توانستید رویایتان راتصور کنید بدانید که حتما به آن می رسید . 

 

شما چگونه با کانون آشنا شدید؟ فرد خاصی توصیه کرد؟ آیا فردی در خانواده شما عضو کانون بوده یا هست؟ چه نتیجه ای کسب کردند؟

 من از همان کلاس اول با کانون آشنا بودم چون خواهر و برادرهایم در آزمون ها شرکت می کردند. برادرم سال ششم با آزمون های کانون تیزهوشان قبول شدند و پدرم به همین علت من را ثبت نام کردند.

 

کدام درس ها نقطه قوت شماست؟ روش مطالعه این درس ها چگونه است؟ در مدرسه یا آزمون ها چه نمره ای برای این درس ها کسب می کنید؟

 در آزمون های سال نهم دروس عمومی را با درصدهای بالا می زدم و از طرفی درس ادبیات را از نیمسال دوم به نقطه قوت خودم تبدیل کردم.  اوایل سال ناآشنا بودم و نمی دانستم چطور با سوالات ادبیات روبرو شوم. نیمسال دوم از کتاب کار استفاده کردم ، مدام تست می زدم و نکات را کنار کتاب می نوشتم.

 

در طول این سال ها درسی بوده که ضعیف باشید اما با تغییر روش، آن را به نقطه قوت تبدیل کرده باشید؟ کدام درس؟ چه کاری کردید؟

  من در درس ریاضی خیلی ضعیف بودم. نیم سال دوم اشتباهاتم را چک کردم. مثلا متوجه شدم که  نباید سوالات را حفظ کنیم باید بفهمیم در چنین تیپ سوال هایی چگونه باید راه حل را پیدا کرد. تست خیلی می زدم در واقع آموزش من از همان تست ها بود. پاسخ نامه را کامل چک می کردم و اگر برای سوالی روش حل آن  متفاوت بود حتما یادداشت می کردم. یک دفتر هم برای سوال های اشتباهم داشتم و آخر هفته ها مرور می کردم و تیپ سوال هایی مشابه را  حل می کردم. به دانش آموزان نهم پیشنهاد می کنم که از آزمون نترسند و هر را ه حلی که به ذهن شان می آید حتی به غلط بنویسند تا به روش صحیح برسند.

 

در کارنامه ابتدا به سراغ دیدن نمره کدام درس ها می روید؟ ایرادات هر درس را چگونه برطرف می کنید؟

 در سال نهم رقابت برای من مهم بود. اول کارنامه ام را با هم ترازی هایم مقایسه می کردم. نمودار پیشرفت قلمچی را همیشه نگاه می کردم. برای اشتباهاتم ابتدا برنامه ریزی هایم را نگاه می کنم که بفهمم کجا کم کاری کردم. بعد آزمون ها رو تحلیل می کنم تا ببینم کانون  روی کدوم مباحث تاکید دارد. سعی می کردم  تعداد تست هایم را در آن هفته برای آن  مباحث بیشتر می کردم. مثلا برای زیست شناسی علوم سعی می کردم بیشتر مرور کنم و روی کلمات کلیدی خط می کشیدم.

  

کدام یک از کتاب های کانون را استفاده می کنید؟ این کتاب ها چه ویژگی‌هایی دارند؟

  کتابهای سه سطحی و آبی فوق العاده هستند مخصوصا سه سطحی. از کتاب های آبی برای تست آموزشی استفاده می کردم. سه سطحی علوم را همیشه ریز به ریز پاسخنامه اش را می خواندم. به نظرم همین سخت بودنش باعث می شود که ترس ما از آزمون بریزد و با انواع و اقسام سوالات آشنا شویم. 

 

تحلیل آزمون را در چه روزی انجام می‌دادید؟ روش شما برای تحلیل آزمون چگونه بود؟

جمعه هر آزمون همه ی سوالات و پاسخ نامه را تحلیل می کردم و در دفترچه ، مبحثی که ضعیف عمل کردم را می نوشتم تا در برنامه هایم آن را جا بدهم. بعد مثلا برای خودم دلیل می آوردم چطور این گزینه ی غلط را زدم و عیبم کجا بود مثلا بی دقتی یا توجه نکردن به کلمات کلیدی علوم یا اشتباهات رایج در ضرب و تقسیم ریاضی. یک کلاسور داشتم که تمام سوالات مهم را آنجا می نوشتم. سوالاتی که غلط پاسخ دادم، سوالات مهم در تستها و نکات پر تکرار. آخر هر هفته  کل دفتر رو بدون نگاه کردن به جوابها حل می کردم.

 

آیا برنامه‌ی مدرسه با برنامه‌ی آزمون هماهنگ بود؟ چگونه بین این دو برنامه هماهنگی ایجاد می‌کردید؟ 

همیشه به بودجه بندی می رسیدم و کاملا ازش راضی بودم. در مدرسه دبیرهامون خودشون برنامه راهبردی رو از ما می پرسیدند تا طبق آن پیش بریم. معلم ها واقعا مراعات می کردند و گاهی پیش می آمد که سوالات قلمچی یا آزمون های تیزهوشان قبلی را باهم چک می کردیم.

 

از کدام منبع آموزشی خود بیشترین استفاده را کردید؟ چرا؟ چگونه و در چه زمان‌هایی از آن استفاده می‌کردید؟

منابع من دو بخش بودند. منابع آموزشی و منابع تستی. برای ریاضی اول درس نامه و بعد تست می زدم. بعد که انواع سوالات دستم می آمد سراغ تست های سه سطحی می رفتم. 

برای علوم درس نامه معلم را می خواندم و بعد کتاب آبی و بعد هم تست های سه سطحی را می زدم 

ادبیات همیشه خودم قبل از خواندن کتاب کار بیت ها را برای خودم معنی می کردم چون قرابت معنایی خیلی مهم بود. به دانش آموزان قول می دهم که در آزمون تیزهوشان مطلب غیر درسی نمی آید. دقیقا همان متن کتاب هست  و برای درسی مثل ادبیات باید روی تمرین های کتاب مسلط باشید. سوالات تیزهوشان دقیقا از متن کتاب هست. 

برای درس هایی مثل عربی و دینی کتاب آبی داشتم. مطالعات اجتماعی فقط متن کتاب را می خواندم. معمولا شبها دروس عربی و دینی و مطالعات رامیخواندم و بیشتر زمان روز و عصرم روی درس ریاضی و علوم بود. 

 

درس استعداد تحلیلی را با چه روشی می خواندید؟ 

اول از همه درس نامه استعداد تحلیلی را میخواندم. هوش تصویری ، کلامی و ریاضی و سرعتی. برای هوش تصویری من تصورات قوی داشتم و به راحتی جواب می دادم. هوش ریاضی نیاز به خلاقیت و بازی با اعداد داشت. همیشه سعی می کردم از این مبحث لذت ببرم. برای هوش کلامی من تاکید زیادی روی پاسخ نامه داشتم چون ضرب المثل، معنی کلمه و مرتب سازی کلمات اصل هوش تصویری بود. تمام معانی کلمات و ضرب المثل ها را در دفترم می نوشتم و در وقت آزادم مطالعه می کردم. برای اطلاعات عمومی هم مفید بود.


هر روز معمولاً چقدر برای استعداد تحلیلی وقت می‌گذاشتید و‌ چقدر تست تمرین می‌کردید؟ 

در آزمون تیزهوشان پنجاه تست هوش می آید که  نشان دهنده اهمیت آن است . روزی حداقل صد تست می زدم. در دوران نوروز تست های تحلیلی من تموم شد ولی منبع جدیدی نخریدم و دوباره تست هارو مرور می کردم.

 

چگونه بین مطالعه‌ی درس‌های مدرسه و درس استعداد تحلیلی(هوش) تعادل را حفظ می‌کردید؟ 

هم هوش و هم دروس دفترچه دوم مهم بودند. من همیشه از ساعت پنج بعد از ظهر تا هفت تست تحلیلی می زدم . اینطور نبود که به یک درس بیشتر اهمیت بدهم، همه دروس را به یک اندازه می خواندم.

 

 کدام درس‌ها جزو نقاط قوت شما هستند؟روش مطالعه‌ی شما در این درس‌ها چگونه بود؟

ادبیات ، دروس عمومی و علوم همیشه نقاط قوت من بودند. دلیلش تست زیاد و تسلط کامل روی کتابها ست. در فصل بهار برای درس ریاضی تست های روزانه را به صد تست رساندم و درصدهای بالای پنجاه کسب کردم. البته از یه مدتی به بعد من فقط دفترچه تیزهوشان را جواب می دادم و در خانه دفترچه عادی را کار می کردم.

 

برنامه‌ریزی خود را چگونه انجام می‌دادید؟ روزانه یا هفتگی یا بعد از هر آزمون 

من هر روز برنامه ریزی می کردم و هرشب یک گزارش کار برای خودم داشتم. مثلا درسی که امروز وقت نکردم بخوانم را برای برنامه فردا می نوشتم. برنامه ریزی من روزانه بود و باعث می شد ذهنم مرتب شود. حتما برنامه ریزی کنید چون باعث میشه ضعف مطالعاتی خود را پیدا کنید.

 

آیا پدر و مادرتان کانونی بودند؟ یا از قبل با کانون آشنا بودند؟چگونه؟

پدرم از سال هشتاد برادر بزرگترم را کانون ثبت نام کرد و همین تشویقی برای من و خواهرانم بود. خواهر بزرگترم همیشه رتبه برتر کانون بود و رتبه چهارده را در کنکور کسب کرد. از آن زمان پدرم تاکید زیادی روی آزمون دادن داشت.

 

پدر و مادر در مسیر قبولی آزمون تیزهوشان چگونه به شما کمک می‌کردند؟ 

پدرم همیشه پشتوانه عالی برای من بودند و  همیشه کنارم بودند . هرچیزی که لازم داشتم را تهیه می کردند و به شدت پیگیر درسم بودند. عصر هرآزمون کارنامه آزمونم را پیگیر می شدند.  از پدر و مادرم سپاسگزارم که مرا سرزنش نکردند و ذره ای از من نا امید نشدند.

 

آیا در امتحانات نیم‌سال اول تمرین تستی هم داشتید؟ تست جدید می‌زدید یا تست‌های نشان‌دار را کار می‌کردید؟

در امتحانات نیم سال اول و دوم من در اوج تست و مطالعه بودم. چون به مدرسه نمی رفتم بیشتر درس می خواندم و تست می زدم.

 

آیا در دوران طلایی نوروز برای قبولی در آزمون تیزهوشان برنامه‌ی مشخصی داشتید؟

دوران نوروز را اصلا از دست ندادم. آزمون هفت فروردین جمع بندی نیمسال اول بود و من کل وقتم را برایش گذاشتم.

 

در ماه آخر روزانه چند تست می‌زدید و چگونه تست‌ها را تحلیل می‌کردید؟ 

ماه آخر من روزی هشت الی نه ساعت درس می خواندم و در واقع درس ها را مرور می کردم. تماما متون کتاب ها را حفظ بودم و برای همین با تست زدن مرورشان می کردم.

 

هدف شما از اینکه دوست داشتید در مدارس تیزهوشان قبول شوید چه بود؟ 

با قبولی در مدرسه تیزهوشان جو رقابتی بالا می رفت و از طرفی دبیرهای عالی داشت.

 

وقتی در طول سال خسته می‌شدید یا انگیزه‌تان را از دست می‌دادید، برای بیشتر شدن انگیزه‌تان چه کار می‌کردید؟ 

ورزش می کردم و کتاب می خواندم. سعی می کردم برای یک ساعت به درس فکر نکنم و ذهن خودم را آرام کنم تا ساعت بعدی بهتر عمل کنم. در طول سال من همیشه ازبرادرم کمک می گرفتم و در ماه های پایانی وقتش را برای رفع اشکال من می گذاشت. 

 

 


Menu