گفت‌و‌گو با علی کاشی پزها؛ از تراز 4123 تا تراز 5809

در آزمون‌های هدف گذاری به دلیل اینکه تمام نکته‌های یک مبحث را پوشش می‌دهد شرکت می‌کردم و غالباً نکات جدیدی از آنها یاد می‌گرفتم.

گفت‌و‌گو با علی کاشی پزها؛ از تراز 4123 تا تراز 5809

  1. «در آزمون های هدف گذاری به دلیل اینکه تمام نکته های یک مبحث را پوشش می دهد شرکت می کردم و غالباً نکات جدیدی از آنها یاد می گرفتم.»



نام و نام خانوادگی : علی کاشی پزها

نام شهر ،‌ استان :‌ اهواز ‌،‌ خوزستان

رتبه سال 1401 : رتبه 909 منطقه 2 و 2888 کشوری کنکور ریاضی

رشته و دانشگاه قبولی : مهندسي برق دانشگاه صنعتي خواجه نصيرالدين طوسي

سال های حضور در کانون : 2 سال

تعداد کل آزمون ها : 42 آزمون

میانگین تراز : 5062

شغل و تحصیلات مادر : پزشک 

شغل و تحصیلات پدر : پزشک



  1. شما چگونه با کانون آشنا شدید؟ فرد خاصی توصیه کرد؟
  2. دوستان ، مدرسه و معلم ها به عنوان آزمون های آزمایشی با جامعه آماری بالا توصیه کردند.

  3. دستاورد شما از شرکت در آزمون های کانون چه بود؟
  4. مدیریت زمان. اینکه چگونه سوالات روتین تر، راحت تر و تمرین شده را از بین سوالات دشوارتر انتخاب کنم و وقتم را فقط روی آن ها صرف کنم.

 

  1. پشتیبان تحصیلی شما در منزل چه کسی بود؟ پدر و مادر یا خواهر و برادر؟ چه کمکی به شما می کردند؟
  2. اگر سوال یا اشکالی در مبحثی داشتم در خانه و از طریق فضای مجازی با معلمان مدرسه در میان می گذاشتم و پاسخ را در اسرع وقت دریافت می کردم. خانواده از لحاظ عاطفی پشتیبان من بودند علی الخصوص در هفته های آخر که نهایت همکاری را در فراهم کردن فضایی مناسب درس خواندن داشتند.

  3. آیا در آزمون هدف‌گذاری و مشابه پارسال هم شرکت می کردید؟ دلیل آن چیست؟
  4. بله. در آزمون های هدف گذاری به دلیل اینکه تمام نکته های یک مبحث را پوشش می دهد شرکت می کردم و غالباً نکات جدیدی از آنها یاد می گرفتم.

  5. مطابق برنامه‌ی راهبردی درس می خواندید؟ چگونه برنامه‌ریزی می کردید؟
  6. نحوه برنامه ریزی من وابسته به نتایج آزمون های دو هفته یک بار کانون بود. با توجه به برآوردی که از وضعیتم در هر درس مطابق نتایج آخرین آزمون داشتم برای آزمون بعدی روی یک یا دو درس هدف گذاری می کردم و بیشتر وقتم را روی همان دروس می گذاشتم. معیار من برای برآورد وضعیتم صحبت های پشتیبان یا درصدهای کارنامه نبود. همین که احساس می کردم تلاشم را کردم و نمره سوالاتی که باید را گرفتم، یعنی کار خودم را انجام داده بودم.

  7. روزی چند ساعت درس می خواندید؟ چند درصد زمان خودتان را به تست زدن اختصاص می دادید؟
  8. همیشه روند ثابتی نداشتم اما معمولاً سعی می کردم بین 4 تا 6 ساعت درس بخوانم که غالباً آن را به تمرین و تست زنی اختصاص می دادم. البته استمرار و تلاش در ماه های آخر تاثیر بیشتری دارد. بعد از عید ساعات بیشتری نسبت به گذشته درس می خواندم. همچنین اگر اشکالی برطرف میشد تنها با تمرین و تکرار بود.

  9. در کارنامه ابتدا به سراغ دیدن نمره کدام درس ها می رفتید؟ ایرادات هر درس را چگونه برطرف می کردید؟
  10. دروسی که بیشترین زمان را برای آن ها گذاشته بودم. البته با توجه به ضریب بالاتر ریاضیات، همواره توجه بیشتری به آن داشتم. 
  11. برای رفع ایرادها هم تحلیل آزمون و پیدا کردن تست های مشابه در کتاب های سه سطحی بسیار کمک کردند.

  12. آیا اعضای خانواده کارنامه‌ی شما را می دیدند؟ اگر افت داشتید برخورد آن ها با این افت چگونه بود؟
  13. خیر ، خانواده در روند درس خواندن و نحوه برخورد با آزمون ها به من اعتماد داشتند و همیشه حامی بنده بودند و در مورد کارنامه ها با ایشان خودم صحبت می کردم و گزارش می دادم و به من قوت قلب و امید می دادند.

  14. کدام یک از کتاب های کانون را استفاده می کردید؟ این کتاب ها چه ویژگی‌هایی دارند؟
  15. کتاب های سه سطحی. با وجود حجم کم نسبت به باقی کتاب های کمک درسی اما به خاطر پوشش تمام نکات، تنوع بالا و دشواری سوالات سطح سوم، برای من سه سطحی منبع اصلی تست های دروس اختصاصی بود. گرچه راه حل ها در بخش پاسخنامه تماماً کمک کننده نبودند و روش های بهتر می توان پیدا کرد اما کیفیت سوالات غیرقابل بحث است و قطعاً سه سطحی برای موفقیت در کنکور نیاز است.

 

  1. دلیل این که در آزمون‌های تابستان شرکت کرده اید چه بود؟
  2. برای من دلیل اصلی شرکت در آزمون های تابستان یادآوری دروس پایه بود و اینکه نیم نگاهی هم به سال دوازدهم وجود داشت. با توجه به این موضوع که تمام مباحث دروس پایه در تعداد کمی آزمون پوشش داده می شود، بررسی دوباره آن ها در دوران جمع بندی به من بسیار کمک کرد.

  3. فکر می کنید مهم ترین ویژگی که شما دارید و باعث می شود خوب درس بخوانید، چیست؟
  4. رقابت طلبی. زمان زیادی را با دوستانم صرف می کردم و مشغول هر کاری بودیم، اگر دوستم در آن زمینه از من بهتر بود با خودم می گفتم چرا من نتوانم؟ و تلاش می کردم تا خودم را اثبات کنم. معمولاً بعد از آزمون ها زنگ می زدیم و درباره عملکردمان در آزمون صحبت می کردیم و بعد از آن تماس ها انگیزه زیادی پیدا می کردم که در آزمون بعدی عملکرد من بهتر از آن ها باشد.

  5. آیا در برنامه ریزی زمانی را به استراحت و تفریح اختصاص می دادید؟ چه کارهایی می کردید؟
  6. حتماً، قدم زدن، صحبت با دوستان، موسیقی، بازی آنلاین، ps4. هرکاری که یک نوجوان عادی انجام می داد. حتی در هفته های نزدیک به کنکور بعد از آزمون ها چند ساعتی با دوستانم وقت می گذراندم و قدم می زدیم. البته همه این ها کنترل شده بودند. هربار از خستگی کلافه می شدم به تفریح می پرداختم چون که برای من لازم بود و نمی توانستم مثل ماشین درس بخوانم، به نظرم هیچکس نمی تواند. اما اگر زیاده روی می کردم فقط به جلسه آزمون فکر می کردم. تصویر اینکه باید چند ماه یا چند هفته دیگر آماده سر جلسه کنکور حاضر باشم من را از هرکاری که در حال انجام آن بودم وا می داشت و فوراً روانه کتاب ها می کرد.

  7. آیا برای درس خواندن با دوستان صمیمی خود در ارتباط بودید؟ در مورد چه چیزی با هم گفت و گو می کردید؟ وضعیت درسی دوستان شما چگونه بود؟
  8. بله، درس خواندن کاری است که حوصله زیادی می طلبد و باید آن را برای خودم جذاب می کردم. پیش می آمد که با دوستانم به کتابخانه می رفتیم یا بعد از آزمون ها درباره شرایط و روندمان صحبت می کردیم. همه مان کم و بیش به اهدافمان رسیدیم.



مصاحبه گر : احمد بیکی

3/20/2023 7:22:25 PM