سلام دوستان خوبم!
امروز هم به مبحث مهم دیگری از کتاب اقتصاد می پردازیم.
امیدوارم که تا پایان همراهمون باشید.
کسب و کار و کار آفرینی
شرکت ها کارآفرینانی دارند که آنها را تأسیس می کنند تا با تولید کالا و خدمات و رفع نیازهای مردم، به خود و دیگران سود رسانند.کارآفرین کسی است که با نوآوری و خطر پذیری، محصولات جدیدی تولید و عرضه می کند یا راه های جدیدی برای تولید کشف می کند.
ویژگی های مشترک کارآفرینان موفق:
•تیزبین: فرصت های کسب و کار را زمانی که دیگران شاید متوجه نشوند، می بینند.
•نوآور: ایده ها را به محصولات جدید، فرایندها و یا کسب و کارهای جدید تبدیل می کنند.
•ریسک پذیر: پس انداز و خوش نامی شان را با تدبیر، به میدان می آورند تا فعالیت اقتصادی جدیدی را راه اندازی کنند.
•خوش بین: کارآفرینان واقع بین هستند اما مطمئن و دلگرم به موفقیت اقتصادی اند.
•پرانگیزه: نظم، انضباط، پایداری، اشتیاق و توانایی حل مسئله را دارند.
•یادگیرنده: از کارشناسان، همکاران و مشتریان می آموزند و خود را با شرایط بازار وفق می دهند.
•سازمان دهنده: منابع را به شکل کارایی مدیریت و هماهنگ می کنند.
میزان سود یا زیان برابر است با تفاوت درآمد و هزینه. کل محصول × قیمت = درآمد هزینه ها – درآمد = سود یا زیان
راه های دوری از وضعیت زیان:
الف)صرفه جویی و افزایش بهره وری، مثل پرهیز از استخدام نیروی کار غیرلازم ب)صرفه جویی در مواد اولیه و انرژی
ج)جلوگیری از ریخت و پاش ها د)فراهم کردن بازار خوب برای محصولات و فروش آنها با قیمت مناسب
انتخاب نوع کسب و کار
پیش از شکل گیری یک کسب و کار جدید، کارآفرین به این فکر کند که به تنهایی دست به اقدام بزند یا با فرد دیگری شریک شود یا کار جدید را عام المنفعه انجام دهد.
انواع کسب و کار:
1-کسب و کار شخصی: متعلق به یک نفر است. بیشتر آنها کوچک مقیاس اند و بیشتر کسب و کار ها در ایران به این شکل هستند. مشاغل خویش فرمایی مانند تعمیرکاران خودرو و لوازم خانگی، پزشکی، دندانپزشکی از این نوع اند.
2-شرکت: شامل چند نوع است که یکی از مهم ترین آنها شرکت سهامی است: دارایی شرکت سهامی به تعداد معینی سهم تقسیم می شود و هر کس با خرید سهام شرکت به سهام دار آن تبدیل می شود که به اندازه سهمش مالکیت نسبی آن را دارد و در منافع و مسئولیت ها به همان اندازه سهیم است. سهام یک سند مالکیت است و نشان می دهد که دارندۀ آن، بخشی از مالکیت شرکت را در اختیار دارد و در سود و زیان آن، شریک است.
3-تعاونی ها: کسب وکاری است که با هدف تأمین نیازمندی های اعضا تشکیل می شود و به بهبود وضع اقتصادی آنها کمک می کند. در تعاونی تولید، تعدادی تولیدکننده جهت بهره مندی از مزایای فعالیت های اقتصادی، گرد هم می آیند و با اقدامات جمعی منفعت خود را بیشینه می کنند. تعاونی ها مراحل راه اندازی نسبتا مشابهی با شرکت ها دارند؛ اما نحوة اداره آنها براساس هر نفر، یک رأی است؛ هر کدام از اعضا صرفِ نظر از اینکه چقدر از سرمایة تعاونی را تأمین کرده باشد، یک رأی خواهد داشت، اما توزیع سود احتمالی در پایان دوره به نسبت سرمایة هر عضو است.
4-مؤسسات غیرانتفاعی و خیریه: یک مؤسسه غیرانتفاعی نهادی قانونی است که برای انجام مأموریتی غیرسودآور،شکل گرفته است. این مأموریت ها اغلب زمینه هایی انسانی دارند؛ مانند امور خیریه و محدودة عمل آنها گاهی محلی و گاهی ملی و حتی جهانی است.
اصول انتخاب درست
اقتصاد و مسئله انتخاب
برخی اقتصاددانان علم اقتصاد را علم انتخاب می دانند. اقتصاد به ما می آموزد که در شرایط کمیابی منابع، چگونه بهترین انتخاب را انجام دهیم.
قوانین تصمیم درست اقتصادی:
1.شناسایی منابع و آگاهی از کمیابی آنها: انواع منابع یا عوامل تولید شامل سه دسته هستند:
الف) منابع طبیعی ب) نیروی کار ج) سرمایه شامل دو نوع فیزیکی و انسانی
منابعی که در اختیار ما قرار دارند کمیاب هستند؛ چون بی نهایت و پایان ناپذیر نیستند و در آن واحد نمی توان از یک چیز دو استفاده متفاوت کرد چون دارای محدودیت در استفاده است. ضمنا نمی توان منابع را خلق کرد و به منابع در دسترس محدود هستیم.
2.لزوم محاسبه هزینه فرصت هر انتخاب:
هزینه فرصت یعنی مقدار منفعت انتخاب دوم که شما با انتخاب اول خود آن را از دست داده اید. شما باید هزینه فرصت را لحاظ کنید زیرا منابع و امکانات کمیاب اند. (پول، زمان و همه امکانات دیگر کمیاب اند.) به دلیل کمیابی منابع و امکانات همیشه باید بین گزینه های انتخاب بده-بستان کرد. یعنی رها کردن چیزی برای به دست آوردن چیز دیگر.
کمیابی منابع، هر جامعه را با مبادله مواجه می سازد. چون هر چه منبع بیشتری برای تولید یک کالا یا خدمت اختصاص داده شود،منبع کمتری برای تولید کالا یا خدمت دیگر باقی می ماند.
3.ترسیم قید بودجه
قید بودجه یعنی مقدار مشخص و محدودی پول برا خرج کردن وجود دارد و باید بین گزینه ها بده-بستان کرد.
4.فراموش کردن هزینه های هدر رفته
هزینه هایی که صرف شده اند و شما از آنها پشیمان هستید را باید فراموش کرد. زیرا هزینه های هدر رفته پرداخت شده اند و شما نمی توانید آن را بازگردانید. این هزینه نباید تاثیری در انتخاب و تصمیم گیری داشته باشد. این هزینه ها دیگر قابل دسترس نیستند. تنها هزینه ای که باید بر تصمیم گیری موثر باشد هزینه هایی است که در زمان تصمیم گیری به وجود می آید. فهمیدن اینکه هزینه ها را چطور باید ارزیابی کرد بخشی از خوب تصمیم گیری است. هزینه ها باید در مقابل منافع سنجیده شوند.
5.مقایسه بین هزینه ها و منافع
هزینه ها و منافع باید مقایسه شوند تا در گزینه ای که انتخاب می کنید، منافع بیش از هزینه ها باشند و تصمیم گیری منطقی باشد. همیشه مقایسه هزینه ها و منافع بر اساس اطلاعاتی است که از آنان داریم.
بهترین نوع تصمیم به رویکرد هر شخص بستگی دارد. دو نوع گسترده از تصمیمات:
الف)انتخاب از بین گزینه های مختلف ب)انتخاب چه مقدار از چه چیز
علل تصمیمات غیر منطقی
*اثر گذاری حقه های فروش مثل حراج، فروش ویژه،تخفیف
*توجه به هزینه های هدر رفته
*بی صبری زیاد و رفتن به سراغ کار های کم ارزش و آنی، مثل زیر بار بدهی رفتن
*اعتماد به نفس بیش از حد یا خود رای بودن، مثل خوش بینی زیاد و نداشتن آمادگی لازم در زمینه های پرخطر
*چسبیدن به وضعیت فعلی، مثل پرهیز از بررسی گزینه های جدید
مرز امکانات تولید
الگو های اقتصادی
تعریف الگو: نمایشی ساده از واقعیتی پیچیده
الگوی مرز امکانات تولید
یکی از انتخاب های اساسی هر کسب و کار تقسیم منابع کمیاب میان تولیدات است. مرز امکانات تولید نشان دهنده حداکثر امکان تولید شرکت شما با منابع موجود است و مرزی است بین آنچه یک کسب وکار با استفاده از منابع موجود و در دسترسش می تواند تولید کند و آنچه نمی تواند. این کسب وکار میتواند هر سطح تولید را که با نقطه ای بر روی مرز امکانات تولید نشان داده شده است، انتخاب کند.
کارایی و ناکارایی
تلاش برای به دست آوردن کارایی به معنای یافتن موقعیت هایی برای پیشرفت است. اگر یک شرکت یا یک کشور، هر فرصتی را برای استفادة بهتر از منابع به کار گیرد و این تغییر باعث شود وضع دیگران بدتر شود یا مقدار تولید کالای دیگر کاهش یابد اقتصاد آن کاراست. یعنی شرکت یا کشور از منابع موجود خود، بیشترین استفاده را می برد. در غیر این صورت حداقل بیش از یک کالا یا خدمت می توان در دسترس مردم قرار داد؛ بدون آنکه کالاها یا خدمات دیگر کاهش پیدا کنند.
بازار چیست و چگونه عمل می کند؟
دو بازیگر اصلی اقتصاد: خانوارها – بنگاه ها
خانوارها و بنگاه ها از طریق بده-بستان بین خود، قیمت و مقدار کالا و خدمات را تعیین می کنند.
دو حالت مشارکت خانوارها در اقتصاد:
1.کالاها و خدمات مورد نیاز را از کسب و کار ها می خرند.
2.زمین، نیروی کار، سرمایه و کارآفرینی برای تولید کالاها و خدمات ارائه می کنند.
تعریف بنگاه: همان چیزی که مردم به نام کسب و کار می شناسند.
دایره شمول کسب و کارها: مزارع کشاورزی، فروشگاه ها، کسب و کارهای خویش فرمایی، شرکت ها، کارگاه ها و ...
علت خریداری یا اجاره منابع توسط بنگاه ها چیست؟ برای تولید کالاها و خدمات
جریان چرخشی ساده
چگونگی شکل گیری رابطه داد و ستد: خریداری کالاها و خدمات توسط بنگاه ها و در عین حال اجاره یا خرید منابع از خانوار ها توسط بنگاه ها
تعریف بازار: مجموعه خریداران و فروشندگان چیزی درهرجای ممکن(نتیجه: دو بخش بازار تقاضاکنندگان و عرضه کنندگانند)
انواع مبادلات: الف)حضوری و حقیقی ب)مجازی در اینترنت یا تلفنی
در بازار خانوار ها خریدار و بنگاه ها فروشنده اند و پول به عنوان درآمد بنگاه دریافت می شود.
تعریف خریداران: خانوارهایی که تقاضاکنندۀ کالاها و خدمات اند و نسبت به مشاهدة تغییر شرایط بازار تصمیمات متفاوتی میگیرند.
نکته: مقدار تقاضا از یک کالا با قیمت آن رابطه عکس دارد. یعنی با افزایش قیمت، مقدار تقاضا کاهش می یابد و بالعکس. به این رابطه قانون تقاضا می گویند. تقاضا برای یک کالای نرمال به صورت مثبت با درآمد ارتباط دارد. افزایش در درآمد سبب افزایش در تقاضا در هر قیمت می شود.
عوامل موثر دیگر: سلیقه، انتظارات و قیمت دیگر کالاها، مد، دانستن افزایش قیمت کالا در آینده
فروشندگان
طبق قانون عرضه، با افزایش قیمت، مقدار عرضه از هر کالا افزایش مییابد و بالعکس.
عوامل موثر بر تصمیم گیری تولید کنندگان: قیمت مواد اولیه، میزان قیمت کالا در بازار،دستگاه های کمک کننده به بهره وری و ... ابداعات و اختراعات معمولا با کاهش هزینه ها اثر مثبتی بر تولید و عرضه دارند.
تعادل در بازار کالا و خدمات
رفتار عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان در بازار در مقابل هم صورت می گیرد و باید با هم هماهنگ (درتعادل) باشد. اگر مقدار تقاضای کالایی از عرضة آن بیشتر باشد، در بازار کمبود رخ می دهد و باعث بالا رفتن قیمت می شود؛زیرا عده ای که به آن کالا مشتاق ترند تلاش می کنند با پیشنهاد قیمت بالاتر آن را به دست آورند. در مقابل وقتی مقدار عرضه بیشتر از تقاضا باشد مازاد رخ می دهد و سبب می شود برخی از تولیدکنندگان از قیمت کم کنند تا بتوانند با پیدا کردن مشتری کالای بیشتری بفروشند.
وظایف دولت در اقتصاد:
*بهبود عملکرد بازار:
هدف قوانین اجرایی توسط دولت: 1.تسهیل مبادلات به نفع خریداران و فروشندگان 2.جلوگیری از آسیب به مبادلات
نتیجه حضور و عملکرد دولت: الف) عدم تعرض افراد به حقوق یکدیگر (حضور به عنوان داور)
دولت با تعریف و اجرای حقوق مالکیت، امنیت مبادلات را بهبود می بخشد و اجازه نمی دهد تا زمانی که فروشنده اثبات نکند که مالک واقعی چیزی است، آن را بفروشد. همچنین، با وضع قوانین و مقرراتی ویژه در زمینه های مختلف می کوشد تا وجود اطلاعات و آگاهی های لازم را برای مبادله بین افراد تضمین کند.
*ارائه کالای عمومی:
تعریف کالای عمومی: کالا و خدماتی که توسط افراد زیادی میتواند همزمان استفاده شود و شما نمی توانید مردم را از استفاده آن محروم سازید و بسیار با ارزشند.
ابزار و منابع تامین مالی دولت
دولت کارها و خدمات گوناگونی ارائه می دهد و مسئولیت های مختلفی بر عهده دارد. برای ارائه این خدمات و کالاهای عمومی، احتیاج به منابع مالی دارد که معمولا از دو محل تامین می شود:
*مالیات ها
دولت برای تأمین سطحی از کالاها و خدمات عمومی برای همگان، از مردم مالیات می گیرد و سه هدف مهم دارد:
الف) افزایش درآمد دولت: مالیات برای تأمین مالی اهداف و پشتیبانی از فعالیت های دولت ضروری است. هدف اصلی از مالیات این است که درآمد دولت را تا حدی بالا ببرد که عملکرد دولت مؤثر واقع شود. مثل امور قضایی، بهداشت، آموزش و ...
ب) کاهش فعالیت های نامناسب و تشویق فعالیت های مطلوب: که فراتر از افزایش درآمد است و فعالیت های نامناسبی مانند سیگار کشیدن را با ابزارهایی مانند وضع مالیات و ... را کاهش می دهد.
ج) کاهش نابرابری های اقتصادی و اجتماعی: نابرابری بین افراد پردرآمد و کم درآمد را کاهش می دهد.
*سایر درآمد های دولت
بخش زیادی از درآمدهای دولت ایران از فروش دارایی هایی مثل منابع تجدید ناپذیرتأمین می شود که پایدار نیست؛ نوسان می کند و قابل تحریم است. این دارایی ها به نسل های بعد هم تعلق دارد و نباید صرف هزینه های جاری شوند و باید با آنها دارایی های دیگری خلق شوند. دولت سالیانه بخشی از درآمد مورد نیاز خود را نیز از طریق ایجاد بدهی تأمین میکند؛ یعنی از مردم قرض می گیرد یا آنها را در طرح های عمرانی و سرمایه گذاری های دولت شریک می کند و از محل سود این طرح ها سودی بین آنها تقسیم می کند که تا ابد پایدار نیست.
بودجه دولت
دولت ها برای مدیریت کشور، در مقابل درآمدها، مخارجی دارند و نیاز به یک برنامه دارند که در قالب بودجه، نشان داده می شود. بودجه دولت برنامه یکساله دولت را برای خرج کردن با توجه به درآمدها ارائه می دهد.اگر درآمد بودجه از هزینه آن بیشتر باشد، با مازاد بودجه و اگر برعکس باشد کسری بودجه خواهیم داشت. دولت ها باید سعی کنند با برنامه ریزی درست و تنظیم الگوی درآمد ـ هزینه از کسری بودجه جلوگیری کنند.
تست
آقای حیدری صاحب یک تولیدی است. او برای تولید محصولاتش در کل 130000000 تومان خرج کرده و 2500 واحد کالا تولید کرده است. او هر واحد از محصولاتش را به قیمت 50000 تومان فروخته است.
الف) درآمد او چقدر است؟
ب) مقدار سود یا زیان او چقدر است؟
1) 125000000 – 5000000 زیان 2) 125000000 – 5000000 سود
3) 1250000000 – 5000000زیان 4) 1250000000- 5000000 سود
پاسخ: کل محصول × قیمت = درآمد پس: 125000000 = 50000 × 2500
هزینه ها – درآمد = سود یا زیان پس 5000000- = 130000000 – 125000000 درنتیجه او 5000000 ضرر کرده است.
پس گزینه 1 صحیح است.
کدام یک از مزایای کسب و کار شخصی نیست؟
1)راه اندازی آسان 2) مالکیت کامل سود 3) منافع مالیاتی 4) امکان رقابت بالاتر
پاسخ: گزینه 4: امکان رقابت بالاتر از مزایای شرکت سهامی است نه کسب و کار شخصی. سایر گزینه ها همه از مزایای کسب و کار شخصی هستند.
کدام گزینه جاهای خالی را به درستی پر می کند؟
« در یک شرکت سهامی امکان افزایش سرمایه و تامین مالی ....... از طریق افزایش سهام داران یا افزایش ....... آنها و نیز ....... های بانکی وجود دارد »
1) بانکی – سرمایه – وام 2) بانکی – سود – وام 3) بانکی – سرمایه – سود 4) بانکی – سهم – وام
پاسخ: گزینه 1
قانون سوم تصمیم گیری درست کدام است؟
1)محاسبه هزینه فرصت 2) ترسیم قید بودجه 3)فراموش کردن هزینه های هدررفته 4) آگاهی از کمیابی منابع
پاسخ: گزینه 2
تشریح سایر گزینه ها:
گزینه 1: قانون دوم / گزینه 3: قانون چهارم / گزینه 4: قانون اول
خب خسته نباشید!
راستی دفترچه جامع 18 آذر رو یادتون نره!پز از نکات آموزشی و تست های مشابه آزمونتونه که حلش حتما توصیه میشه!
