انگیزه و نگرش-روانشناسی یازدهم-درسنامه-آرمین عبدالحسینی

درسنامه درس هفتم روانشناسی یازدهم مطابق با آزمون 20 اسفند دوازدهم انسانی توسط آرمین عبدالحسینی

انگیزه و نگرش-روانشناسی یازدهم-درسنامه-آرمین عبدالحسینی

بسم الله الرحمن الرحیم

درس هفتم: انگیزه و نگرش / روانشناسی / مطابق با آزمون 20 اسفند دوازدهم انسانی

آرمین عبدالحسینی / رتبه 29 کنکور 1400 / دانشجوی رشته حقوق دانشگاه تهران



انگیزه و نگرش

جست و جوی علت و چرایی رفتار به معنای توجه به عوامل انگیزشی آن رفتار است.

انسان و حیوان ، در پاسخ به نیازهای زیستی ، عوامل انگیزشی مشترکی دارند.

در بررسی چرایی رفتار گاه به عواملی توجه می شود که فراتر از نیازهای زیستی و مادی انسان است. به مجموعه عوامل فرازیستی که باعث به حرکت در آوردن رفتار و شناخت ما می شود ، نگرش می گویند.

تفاوت انسام و حیوان به عنوان دو موجود زنده ، این است که انسان مانند حیوان ، صرفا بر اساس غریزه و خواسته قدم بر نمی دارد بلکه در کنار خواسته ها ، آنچه که رفتار او را کنترل می کند ، نگرش است.

عوامل شکل دهنده نگرش متنوع است و تحت تاثیر نظام های شناختی فرد ، باورها و ارزش های وی قرار دارد.

انگیزه

عاملی که ما را بر می انگیزد ، به حرکت وا می دارد و به سوی رفتاری معین سوق می دهد ، انگیزه نام دارد.

انگیزه چیزی است که ما را به حرکت در آورده و مسیری که باید طی شود را معین می سازد. انگیزه ها می توانند از نظر شدت و جهت ، در افراد متفاوت باشند.

انگیزه های درونی و بیرونی

در انگیزه بیرونی ، عامل خارجی فرد را به انجام دادن کاری خاص بر می انگیزد مانند علاقه به ورزش به دلیل جایزه مسابقات

در انگیزه درونی ، فرد کار یا فعالیت را به خاطر خود آن چیز انجام می دهد زیرا به آن کار علاقه دارد و برایش جالب و جذاب است مانند درس خواندن از روی علاقه با وجود خستگی

منبع انگیزش بیرونی در پاداش و لذت خارج از فرد قرار دارد در حالی که در انگیزش درونی ، منبع لذت در خود تکلیف است.

نگرش و انواع آن

نگرش در شکل دهی رفتار انسان به دو صورت مثبت و منفی عمل می کند.

مهم ترین عوامل نگرشی

1- باورها و نظام ارزشی فرد

اعتقاد قوی به چیزی که از آن شناخت داریم ، نظام باورهای ما را شکل می دهد.

باور عبارت است از « اعتقاد راسخ و واقعی به بودن یا نبودن چیزی یا انجام پذیر بودن یا انجام ناپذیر بودن کاری» 

نظام باورهای هر فرد و جامعه ، موتور محرکه قوی جهت دستیابی به هدف های فردی و جمعی است.

نظام باورهای افراد به وسیله خانواده ، مدرسه ، اجتماع و در نهایت خود فرد ساخته می شود.

اگر باورهای غلط شکل بگیرد ، حتی اگر توانایی انجام کاری را داشته باشیم ، باز هم نمی توان با موفقیت آن کار را انجام داد.

عوامل فردی و درونی شکل دهنده باورهای غلط👈احساس ناتوانی ، ناامیدی ، بی ارزشی

عوامل بیرونی و خارجی شکل دهنده باورهای غلط👈تحقیر دیگران ، عدم حمایت اجتماعی

2- اراده

با توجه به مثال « نیک وی آچیچ » افرادی که با وجود محدودیت های جسمانی ، اجتماعی ، کمبود امکانات جهت رسیدن به هدف خود و غیره تمامی تلاش خود را به خدمت می گیرند ، از اراده بالایی برخوردار هستند. اراده نشان دهنده تلاش برای رسیدن به هدف با وجود سختی های فراوان است.

3- هدفمندی و انتخاب هدف

هدف هر چیزی است که انسان سعی دارد به آن برسد و فکر می کند برای او موثر و مفید است.

انتخاب هدف ، علاوه بر ایجاد توانمندی ، باعث انسجام در رفتار می شود. هدف معین ، فرد را از بیراهه رفتن و اتلاف منابع انرژی خود مصون می دارد.

حرکت در مسیر دستیابی به هدف ، نوعی موفقیت محسوب می شود و در نتیجه فرد تحت تاثیر موانع زودگذر و عواملی چون خستگی قرار نمی گیرد. انتخاب هدف ، امید به موفقیت را به همراه می آورد.

در انتخاب اهداف و رسیدن به اهداف بالاتر باید آن را به اهداف کوچکتر و قابل وصول تقسیم کنیم. انتخاب اهداف خیلی بالا و دست نایافتنی باعث می شود که هرگز به آن نرسیم و از تلاش باز بمانیم.

انتخاب اهداف بسیار کوچک و بی ارزش باعث می شود هرگز انگیزه تلاش و عمل ایجاد نشود ، زیرا از انجام آن ها احساس ارزشمندی ، افتخار و غرور نمی کنیم.

4- ناهماهنگی شناختی

یکی از عوامل بروز رفتار در افراد این است که رفتار و باور هماهنگ نباشد و  فرد دچار ناهماهنگی ذهنی شود که به آن « ناهماهنگی شناختی » می گویند.

وقتی شخصی دارای دو شناخت هم زمان و در تضاد باشد ، می گویند او دارای ناهماهنگی شناختی است بنابراین ممکن است دست به توجیه بزند و یا رفتارهایی از او سر زند تا بین رفتار و شناخت هماهنگی حاصل شود زیرا ناهماهنگی ، ناخوشایند و تنش زا است.

 

هنگام بروز ناهماهنگی شناختی فرد دو کار می تواند انجام دهد تا دو شناخت متضاد با یکدیگر هماهنگ شود:

            * رفتار خود را تغییر دهد.

            * نگرش خود را تغییر دهد.

نکاتی پیرامون نگرش

هر نگرش دارای یک عنصر شناختی ، یک عنصر احساسی و یک عنصر آمادگی برای عمل است.

نگرش های دوران کودکی هماهنگ با نگرش های خانواده است. این نگرش ها در مدرسه نیز از   هماهنگی برخوردار است زیرا مدرسه نیز معمولا در همان محیط زندگی کودک قرار دارد و در دوران تحصیل دانشگاهی امکان بیشترین تغییر را پیدا می کند.

نگرش ها پس از شکل گیری ، از ثبات بیشتری برخوردار شده و تابع اصل هماهنگی شناختی هستند یعنی در برابر تغییر مقاومت می کنند.

5- ادراک کنترل و ادراک کارایی

ادراک کنترل: حس کردن دانش و مهارت لازم در خود ، جهت انجام کاری مشخص

ادراک کارایی: سعی در کنترل محیط و دور کردن پیامدهای ناگوار از خود

ادراک کنترل و ادراک کارایی باید سازنده باشد یعنی با شواهد محیطی هماهنگی لازم را داشته باشد زیرا در صورت ناهماهنگی ، نوعی ادراک کنترل و ادراک کارایی کاذب ایجاد می شود که مانع از بروز رفتار است.

6- اسناد

به طور کلی نسبت دادن موفقیت ها و شکست ها را به کسی یا چیزی ، اسناد می گویند.

اغلب افراد در شکست دیگران را مقصر و در موفقیت خود را عامل پیروزی می دانند.

وقتی اسناد شکست به عوامل غیرقابل کنترل (توانایی پایین ، دشواری تکلیف)  باشد ، انگیزه کمی برای جبران آن شکست به وجود می آید.

وقتی اسناد شکست به عوامل قابل کنترل (برنامه ریزی ، تلاش و کوشش) باشد ، به راحتی می توان شکست ها را جبران نموده و به توفیق رسید.

اسناد شکست به عوامل پایدار مانند استعداد ، توانایی و دشواری تکلیف فرد را به یأس و ناامیدی و دلسردی دچار می سازد.

عوامل قابل توجه برای رسیدن به موفقیت

* فرد باید به عواملی که در کنترل خودش دارد توجه کند.

* موفقیت را به عوامل ناپایدار مربوط کند تا بتواند با تلاش ، موانع رسیدن به هدف را برطرف کند.

* پیروزی یا شکست را به عوامل درونی نسبت دهد نه عوامل بیرونی

7- درماندگی آموخته شده

بسیاری از ناتوانی های ما به دلیل یادگیری است نه این که واقعا نمی توانیم یعنی باور می کنیم که نمی توانیم و کنترلی بر محیط خود نداریم و برای تغییر دادن شرایط نمی توانیم کاری انجام دهیم در نتیجه انگیزه عمل در ما به وجود نمی آید و تلاشی نمی کنیم.

ویژگی های درماندگی آموخته شده:

* ندیدن رابطه فعالیت و نتایج به دست آمده

* حالتی است که در آن پیامدها و نتایج کار هیچ ربطی به تلاش و کار فرد ندارد.

اگر بین کار خود و پیامدهای آن رابطه ای نبینیم دست از کار می کشیم یعنی یاد می گیریم که نتایج به دست آمده ارتباطی با کار ما ندارد و مستقل از عمل ما هستند در این حالت به درماندگی آموخته شده دچار می شویم.

فرد دارای درماندگی آموخته شده دارای ویژگی های زیر است ؛

- به این باور می رسد که هیچ کاری از من ساخته نیست تا موقعیت ناگوار خود را تغییر دهم.

- اطمینان به خود را از دست می دهد.

- به ناتوانی خود اذعان می کند و توان حرکت و خلاقیت از او سلب می شود.

- به موجودی بی تحرک و خنثی تبدیل می شود.

- احساس می کند کنترل اوضاع از دستش خارج شده است.

درماندگی آموخته شده مربوط به افرادی است که ؛

* کوشش را با پیشرفت مرتبط نمی دانند.

* فکر می کنند هر کاری انجام دهند به موفقیت نمی رسند.

* پیامدهای رفتار را مستقل از خود رفتار می دانند.

* این اعتقاد در آن ها ایجاد می شود که رویدادها در کنترل آن ها نیستند.

 


برای رزرو مشاوره و رفع اشکال درسی و شرکت در کلاس های کنکوری با مشاوران سایت برترها بر روی لینک زیر کلیک کنید یا با شماره تماس 0216463 داخلی1174(حیدریان) تماس بگیرید.

سایت برترها

پیج اینستاگرام گروه انسانی

مطالب مرتبط:

چیستی انسان-فلسفه یازدهم-آرمین عبدالحسینی

Menu