سه نکته از نهاد و گزاره ـ فارسی ششم ـ حمید اصفهانی

نهاد بعضاً کننده‌ی کار است. مثلاً در عبارت «علی کتاب می‌خواند»، علی کننده‌ی کار است و نهاد. ولی به دو نکته دقت کنید: اوّلاً «نه هر نهادی کننده‌ی کار است»، ثانیاً «نه هر کننده‌ی کار نهاد است».

سه نکته از نهاد و گزاره ـ فارسی ششم ـ حمید اصفهانی

سه نکته‌ی اوّلیه درباره‌ی نهاد و گزاره ـ نگاه به گذشته‌ی فارسی هفتم ـ حمید اصفهانی 

یک. نهاد بعضاً کننده‌ی کار است. مثلاً در عبارت «علی کتاب می‌خواند»، علی کننده‌ی کار است و نهاد. ولی به دو نکته دقت کنید: اوّلاً «نه هر نهادی کننده‌ی کار است»، ثانیاً «نه هر کننده‌ی کار نهاد است». به دو مثال در این باره دقّت کنید:

در جمله‌ی «هوا سرد است»، «هوا» کاری نمی‌کند، ولی نهاد است. در جمله‌ی «از امیر کارهای بدی دیدیم»، «امیر» کاری کرده است، ولی نهاد نیست. 

 

دو. هر فعل یک نهاد دارد. مثلاً در عبارت «نیلوفر نامه نوشت»، «نیلوفر» نهاد است. در عبارت «نیلوفر نامه نوشت و حدیث نامه را خواند» نیز دو فعل داریم و دو نهاد، نهاد «نوشت»، «نیلوفر» است و نهاد «خواند»، «حدیث». در عبارت «نیلوفر نامه نوشت و به صندوق پست انداخت» نیز دو فعل داریم. نهاد فعل اول که «نیلوفر» است. نهاد فعل دوم چیست؟ «صندوق پست»؟ خیر. نهاد جمله‌ی دوم هم همان نیلوفر است، ولی این بار پنهان شده است. نهادهای پنهان را «محذوف» هم می‌نامند

 

سه. نهادها بعضاً اشخاص هستند. بعضاً هم نیستند. مثلاً در جمله‌ی «بردیا به پریا هدیه داد»، «بردیا» نهاد است ولی «پریا» نهاد نیست. 

 

در مطالب بالا، سه نکته‌ی «سلبی» درباره‌ی نهاد گفتیم. در حالت «سلبی»،‌ از این صحبت می‌کنیم که یک موضوع، «چه چیزی نیست»، نه این که «چه چیزی هست». در سال هفتم، با این که نهاد چه چیزی است، بیشتر آشنا می‌شوید. 

 

نمونه: نهادهای بیت زیر را تعیین کنید:

ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد / دل رمیده‌ی ما را انیس و مونس شد 

 

پاسخ: فعل‌ها، «بدرخشید» و «شد» مصراع اول و «شد» مصراع دوم است. «ستاره» درخشیده است، پس نهاد این فعل، «ستاره» است. نهاد فعل‌های «شد» نیز همان ستاره است که ماه مجلس شده است و انیس و مونسِ دلِ رمیده‌‌ی ما شده است، ولی در این دو حالت، در کلام نیامده است، یعنی پنهان (محذوف) است. 

 

نمونه سؤالات تستی: 

 

 

یک. در کدام بیت مصراعی هست که می‌توان نقش دستوری «نهاد» را به آن نسبت داد؟ 

۱) دارم دلی مخاطره‌جوی بلاپرست / سرگشته‌رای گم‌شده‌عقل هواپرست

۲) ناگاه شنیدم ز فلک پیغامی / کز زخم زوال نوش بادت جامی

۳) حدیث مدعیان و خیال همکاران / همان حکایت زردوز و بوریاباف است

۴) آمد به سر کوی تو مسکین درویش / با چشم پرآب و با دل پارة ریش

دو. چند تا از واژه‌های مشخّص‌شدة «ملک»، «سلطان»، «تحفه» و «ائمّه» در متنِ زیر، نهاد است؟

«آن ملك ترسيد كه سلطان لشكرها فرستد، پسری هفت‌ساله را با زنِ خود و بسيار تُحَف و هدايا به حضرتِ سلطان فرستاد و بر گذشته عذرها خواست. چون ايشان بيامدند، قريبِ دو ماه بيرون نشستند و ايشان را در شهر نمي‌گذاشتند و تُحفة ايشان قبول نمي‌كردند تا ائمّه و قضاتِ شهر همه به شفاعت به درگاهِ سلطان شدند و خواهش كردند كه ايشان را قبول كردند و با تشريف و خلعت بازگردانيدند.»

1) یک      2) دو                                  3) سه                                  4) چهار

سه. در عبارت «چون بنای این اشعار بر اظهار شوق آن حضرت است سزد که موسوم به «شوق المهدی» گردد» نهادها کدام است؟

1) بنا ـ آن حضرت ـ شوق‌المهدی         2) بنا ـ او (پنهان) ـ او (پنهان)

3) چون ـ آن حضرت ـ شوق‌المهدی     4) چون ـ او (پنهان) ـ او (پنهان)

 

Menu