دانش املایی خود را به چالش بکشید (3)
... شتر گفت: شنیدم که مردی تنها به راهی میرفت، در طریقِ مقصد هیچ رفیقی جز توفیق سیرت نیکو و اعتقادِ صافی که داشت، نداشت و دفعِ اذیت قاصدان را هیچ
... (سلاح / صلاح) جز دعا و اخلاص با او نبود.
گرگی ناگاه پیشِ چشم او آمد. اتّفاقاً درختی آنجا بود، بر آن درخت رفت، نگاه کرد، بر شاخِ درخت ماری خفته دید؛ اندیشید که اگر از اینجا بانگی زنم، این فتنه از خواب
بیدار گردد و در من آویزد و اگر فرو روم، مقامِ مقاومت گرگ ندارم؛ بحمدالله درختِ ایمان قوی است. دست در شاخِ توکّل زنم و به میوهی قناعت که ازو میچینم. روزگار به سر
میبرم، تا خود چه شود عاقبتِ کار آخر.
چون این اندیشه بر خود گماشت، ناگاه برزگری از دشت درآمد. چوبدستی که سرکوفتِ ماران گرزه و گرگانِ قوی را شایستی در دست؛ گرگ از ... (نحیب، نهیب) او روی
به گریز نهاد. مرد فرود آمد و سجدهی شکر ... (بگذارد، بگزارد) و روی به راه آورد.
و این فسانه از ... (بهر، بحر) آن گفتم که دانی که با نرم و درشتِ ... (عوارظ، عوارض) ایّام ساختن و دل بر دادهی تقدیر نهادن هر آینه رسیدن به مقصود باشد و با خادم و
مخدوم بهر نیک و بد سازگار بودن و در پایهی زیرین مساهلت (آسان گرفتن) نشستن و به منزلِ تحمل فرود آمدن و به رفق و تحمّل سفینهی صحبت را به کنار آوردن
عاقبتی حمید و خاتمتی مفید دارد.
یک سؤال: به نظر شما مفهوم متن بر چه موضوع یا موضوعاتی دلالت میکند؟
پاسخ
