افعال دوکلمه‌ای جدانشدنی (گرامر کتاب آبی زبان تخصص)- سپیده عرب

ترسیده از

frightened of

ترسیدن از

afraid of

ماهر/ خوب در

good at

آگاه بودن از

aware of

خوشحال از

happy with/ for

شرمنده از

ashamed of

علاقمند به

interested in

عصبانی از

angry with

خشنود از

pleased with

ناراحت از

annoyed with

مغرور از

proud of

کسل از

bored with

مسئول برای

responsible for

بی‌مهارت/ بد در

bad at

مناسب بودن برای

right for

شلوغ از

crowded with

جدی در مورد

serious about

نگران از

concerned about/ for

شبیه به

similar to

علاقه‌مند به، مربوط بودن به

concerned with

شوکه شده از

shocked at

گیج از

confused about

متأسف بود از / در مورد

sorry for/ about

هوشیار از

conscious of

متعجب از

surprised at

متفاوت از

different from

مطمئن بود از / در مورد

sure of/ about

هیجان‌زده از

excited about

خسته از

tired of

علاقه‌مند به

fond of

نگران از

worried about

مشهور به‌خاطر

famous for

پر از

full of

words

meanings

words

Meanings

add up  

جمع بستن

look  at

نگاه كردن به

agree with/ to

موافق بودن با

look  for

جست‌وجو كردن

agree about/ on

موافق بودن در مورد

look like

شبيه بودن به

blow out

پراكنده كردن

look  up

پيدا كردن لغت از لغت‌نامه

break out

شروع شدن (جنگ)

pass on

واگذار کردن به

bring about

موجب شدن، ايجاد كردن

pick up

برداشتن، فهميدن، رساندن

bring out

بيرون آوردن

point out

خاطر نشان كردن، بيان كردن

bring up

بزرگ كردن (تربيت كردن)

prevent from/ against

جلوگیری کردن از

burn up

کاملاً سوزاندن (مصرف کردن)

put off

به تعويق انداختن

call on

سر زدن

put on

پوشيدن

call up

زنگ زدن، تلفن کردن

put out

بيرون گذاشتن، خاموش كردن

care for

مراقبت کردن از

rely on

متکی بودن به

come back

برگشتن

run away

فرار کردن

come out

ظاهر شدن، منتشر کردن

run out

تمام كردن

come up to

به نتيجه رسيدن

set off

عزيمت كردن، حركت كردن

concentrate on

متمرکز کردن حواس روی

set up    

تأسيس كردن، بنا نهادن

consist of

شامل بودن بر

stand for

دلالت کردن بر

cut down

قطع کردن، کم کردن

stand out

نمايان بودن، به چشم خوردن

depend on

وابسته بودن بر

stand up

سرپا ايستادن

find out

فهميدن،كشف كردن

stick out

بيرون آوردن (زبان)، نمایان شدن

get away

دور شدن، دور كردن

take  apart

از هم جدا كردن

get down to

دست به كار شدن

take aside

كنار كشيدن

get off/ on

پياده شدن، سوار شدن

take in

جذب كردن

get right into

مستقيماً به موضوع پرداختن

take off

پرواز كردن، كندن لباس

get up

برخاستن

take out

بيرون آوردن

give away

بخشيدن، لو دادن

take part in

شركت كردن در

give back

پس دادن

take place

رخ دادن

give off

بیرون فرستادن، آزاد كردن

thank for

تشكر كردن بابت

give up

ترك كردن، رها كردن

think about

فكر كردن در مورد

give out

بيرون فرستادن

think of

به فكر بودن

go on

ادامه دادن

throw away/ out

دور انداختن

go up

بالا رفتن، افزايش يافتن

tie up

بسته‌بندي كردن

help out

در شرایط سخت کمک کردن

turn back

عقب برگشتن

insist on

اصرار ورزيدن بر

turn down

كم كردن صدا، رد کردن

keep on

ادامه دادن

turn off

خاموش كردن

turn out

از کار در آمدن، ظاهر شدن

turn on

روشن كردن

learn about

با خبر شدن از

turn up

زياد كردن صدا

live on

برای همیشه زنده ماندن

wait for

منتظر بودن براي

lock up

بستن

wake up

بيدار كردن

log on

وارد شدن به سیستم

weigh against

سبک سنگین کردن (مقایسه کردن)

look  after

پرستاري كردن، مراقبت كردن از

write down

يادداشت كردن

work out

محاسبه کردن، ورزش کردن، توسعه یافتن

hand out

توزیع کردن