به جرأت میتوان گفت یکی از مهمترین پروژهها در پروژههای هشتگانهی برنامهی راهبردی آزمونهای کانون، پروژهی هفتم (فروردین و اردیبهشت)است.
یک چالش بزرگ در این پروژه، تصمیم برخی دانشآموزان به جدا شدن از برنامهی راهبردی و برنامهریزی کاملاً جداگانه است. این دانشآموزان کسانی هستند که از عملکرد خود راضی نیستند و خیال میکنند با یک برنامهریزی مجزا میتوانند پیشرفت قابلتوجهی کنند. غافل از این که دو اتفاق بد میافتد:
1. از فضای آزمون جدا میشوند و دیگر در رقابت و جو مطالعاتی نیستند.
2. نمیدانند درست پیش میروند یا نه؛ چون معیاری برای اندازهگیری عملکردشان ندارند.
در این میان خیلیها همچنان در قالب برنامهی راهبردی پیش میروند چون:
1. میدانند در برنامهی راهبردی به اندازهی کافی مرور و ایستگاههای جبرانی وجود دارد، حتی در پروژههای آخر یعنی پروژههای هفتم و هشتم.
2. میدانند در پروژهی هفتم بخش قابلتوجهی از مباحث کنکور را دوره میکنند؛ خصوصاً در درسهای پایه.
3. میدانند در پروژهی هفتم علاوه بر تکمیل مباحث دوازدهم، مجدداً زوجکتابهای پایه را در دو آزمون اردیبهشت (سوم و هفدهم) بهطور کامل دوره میکنند.
4. میدانند بخشهای ترکیبی درسهای کنکور در پروژهی هفتم بهصورت ترکیبی، بارها و بارها در آزمونها مطرح و تمرین خواهند شد.
5. میدانند هر چه بخوانند، جای آزموندادن را نخواهد گرفت و با آزموندادن میتوانند علاوه بر مدیریت زمان، مهارتهای فراشناختی خود را نیز ارتقا دهند.
پس سعی کنیم با شناخت بیشتر از منطق برنامهی راهبردی، بیش از پیش به اصول آن پایبند باشیم و با استفاده از تجارب موفقها، ما هم بهترین نتیجه را کسب کنیم.
