برنامهی راهبردی به من آرامش میداد
سامان محمدینیادر یک نگاه:
شهر:مرودشت(استان فارس)
مدرسه: شهیددستغیب
سالهای حضور در کانون: یازدهم و دوازدهم بهمدت۲ سال
رتبهی کنکور:4تجربی منطقهی3
رشتهی قبولی: پزشکی دانشگاه علومپزشکی شیراز
تحصیلات و شغل پدر: دیپلم،کارمند
تحصیلات و شغل مادر: دیپلم، خانهدار
استراتژی درسیات در نیمسال دوم نسبت به نیمسال اول تغییر کرد؟
بهنظرمن نیمسال دوم خیلی مهمتر از نیمسال اول است.بهجرئت میگویم 70درصدنتیجهای که در کنکور گرفتم، بابت تلاش و برنامهریزی خودم در نیمسال دوم بود.نسبت به نیمسال اول تغییراتی ایجاد کردم. در نیمسال دوم برخلاف نیمسال اول،در برنامهریزی،ساعت مطالعهی هر درس را یادداشت میکردم و این کاری بود که درنیمسال اول نکرده بودم. نوشتن ساعت مطالعه خیلی در بهبود کیفیت و کمیت مطالعهام کمک کرد. همچنین درنیمسال دوم، تعداد آزمونها را افزایش دادم؛ یعنی غیر از آزمونهای کانون، در منزل هم از خودم آزمون میگرفتم و آن را تحلیل میکردم. برای نیمسال دوم مهندسی منابع را هم انجام دادم و به سراغ منبع دوم رفتم.
فکر میکنی مهمترین عاملی که به تو کمک کرد که موفق شوی، چیست؟
مهمترین دلیل موفقیتم ثبات در ساعت مطالعه در طی این چند سال بود.روال کارم به این صورت بود که در ابتدای هر سال، هدفگذاری برای ساعت مطالعهام را مشخص میکردم.مثلاً برای روزهای تعطیل در طول سال، ساعتی مشخص تعیین کرده بودم. این زمان برای دهم 8 ساعت، یازدهم 9 ساعت و دوازدهم 10 ساعت بود که حتماً آن را رعایت میکردم.وقتی ساعت مطالعه را حفظ و اجرا کنید،اعتمادبهنفس هم پیدامیکنید و این موضوع برای آمادگی در آزمونها و کنکور به من کمک شایانی کرد.در زمانهایی درس میخواندم که بچههاآنها را از دست میدهند؛زمانهایی مثل تابستان یا ایام نوروز.حتی روز اول فروردین 7 ساعت درس خواندم. عامل دیگر مربوط به زمان تعویق کنکور بود. بعد از اعلام این تعویق،بهشدت ناراحت بودم. احساس میکردم آمادگی لازم را برای شرکت در کنکور دارم و این موضوع به ضررماست.سه ساعت به این موضوع فکر کردم؛ ولی بعد از آن، تصمیم گرفتم در این فاصله، بیشتر از قبل درس بخوانم. در این زمان،در منزل برای آمادگی بیشتر،آزمونهای متعدد کارکرده و تحلیل کردم.شاید حدود 30 آزمون عمومی و 20 آزمون جامع را در آن ایام کار کردم.خانوادهام در فراهمکردن محیطی که بتوانم بدون دغدغه مطالعه کنم، تأثیر فراوانی داشتند.اگر در آزمونی نتیجهی مطلوب نمیگرفتم، سعی میکردند به من روحیه بدهند. تأکید میکردندکه حتماً دلیل افتکردنم را پیدا کنم.پدر و مادرم اجازه نمیدادند خودم رابهدلیل نتایجم سرزنش کنم.همیشه در منزل ما صدای تلویزیون کم بود که مزاحمتی برایم نباشد. یک برادر بزرگتر دارم که دانشآموز کانون بود و با آموزههای کانون آشناست.پرستاری یاسوج خوانده است و در زمان کنکور من سرباز بود. یادم میآید که بعد از هر آزمون تماس میگرفت و دربارهی سؤالات و نتیجهای که گرفتهام، صحبت میکردو به من مشورت میدادو این کارش به من قوتقلب میداد.
فکر میکنی در مسیر کنکور ایراد هم داشتی؟
یکی از اشتباهاتم این بود که اوایل، ساعت مطالعهام را نمینوشتم. ازنیمسال دوم سال دوازدهم به این نتیجه رسیدم که اولین کاری که باید بکنم این است که ساعت مطالعهام را بنویسم.این کار تأثیر زیادی داشت.وقتی ساعت مطالعه را یادداشت کنیم ولی به آن نرسیم، دچار عذاب وجدان میشویم و سعی میکنیم آن را جبران کنیم. همچنین در درس ادبیات از یک منبع استفاده کردم.احساس میکنم اگر منبع دوم تهیه کرده بودم، با ایدههایبیشتری در این درس آشنا میشدم که به من کمک میکرد نمرهی بهتری در این درس کسب کنم. علاوه بر این،در روز کنکور، از روش ضربدر و منها استفاده نکردم. جالب اینکه قبل از کنکور در منزل و آزمونها از این روش استفاده میکردم و وقت اضافه هم میآوردم؛ ولی در کنکور با دیدن سؤالات، اصلاً به سراغ استفاده از این روش نرفتم و در برخی از درسها وقت کم آوردم.
در سال دوازدهم برنامهای برای اوقات فراغت داشتی؟
برای اینکه خسته نشوم، زمان استراحت منظم و برنامهریزیشدهای داشتم.این برنامه مربوط به شنبههای بعد از آزمون بود که خیلی سبکتراز روزهای قبل مطالعه میکردم. در روزهای شنبه بعد از آزمون بخشی از تحلیل آزمون و برنامهریزی هفتگی را انجام میدادم و روزهای آزمون، بعد از آزمون، وقت خودم را به همراهی با دوستان اختصاص داده بودم. تلفن هوشمند هم داشتم و برخی اوقات که در طول هفته خسته میشدم، با دوستانم صحبت میکردم یا بههمراه آنهابه پارک میرفتم.
کار با گوشی وقت تو را نمیگرفت؟
میدانستم که میتوانم بر کارها کنترل داشته باشم و از گوشی استفادهی بهینه کنم؛ ولی پیشنهاد میکنم بچههایی که به این شناخت میرسند که گوشی به آنهالطمه میزند،آن را تا کنکور کنار بگذارند.استفادهای که از گوشی میکردم، تماس با دوستان و نزدیکانم بود که در ایام کرونا خیلی به من روحیه میداد و در زمان استراحت با گوشی به سایت کانون مراجعه میکردم.
از ابتدا به رشتهی تجربی علاقه داشتی؟
یکی از دلایلی که باعث شد رشتهی تجربی را انتخاب کنم، برخورد خوب پزشکان در زمان مراجعه به آنهاطی این سالهابود. این علاقه در طی سالهادر من نهادینه شد و دوست داشتم پزشک بااخلاقی شوم. از طرفی،بهشدت به درس زیست علاقهمند بودم. برای همین به رشتهی تجربی گرایش بیشتری پیدا کردم.
بر اساس چه نیازی در آزمونها شرکت کردی؟
دو عامل باعث شد در آزمونها شرکت کنم.یکی اینکه برادرم قبلاً عضو کانون بود و پیشنهاد کرد که در آزمونها شرکت کنم و دلیل دوم مدرسه بود که پیشنهاد کردند حتماً برای آمادگی در آزمونهای کانون حضور داشته باشم.تا خودمان را محک نزنیم،نمیتوانیم شناخت درستی از وضعیت درسی خود داشته باشیم.مهمترین ویژگی آزمونها برنامهی راهبردی آن است.این برنامه برای دانشآموزان هم هدفگذاری کوتاهمدت و هم هدفگذاری بلندمدت دارد. در این برنامه میدانید برای نیمسال اول چه کاری باید انجام دهید. مرورهاو دورههادر برنامه مشخص است.این برنامه کمک میکند که در هر زمانی، تکلیف برنامهی درسی بچههامشخص باشد.برنامهی راهبردی به من آرامش میداد.
در کنکور 99 در زیست نمرهی 80 را کسب کردی. روش مطالعهات در این درس چگونه بود؟
روش مطالعهام در سال دهم و یازدهم به این صورت بود که ابتدا متن کتاب را میخواندم و بعد تست کار میکردم ودر نهایت در آزمون شرکت میکردم و نمرهام 70 تا 80 میشد؛ ولی هیچوقت نمرههایم در این درس بالاتر از 80 نشد.برای حل این مشکل در سال دوازدهم ابتدا برخلاف سال قبل درس را عمیق میخواندم. بعد به سراغ درسنامه میرفتم و دوباره آن بخش را میخواندم. بار سوم دوباره به متن کتاب مراجعه میکردم و آن بخش را میخواندم.بعد به سراغ تست آموزشی میرفتم. هر تست آموزشی حدود پنج دقیقه وقت مرامیگرفت. در هر تست هر چهار گزینه را بررسی میکردم که اگر نکتهای در گزینههای دیگر پیدا کردم، کنار کتاب حاشیهنویسی کنم.بعد از آن سعی میکردم از آن بخش برای خودم سؤال طراحی کنم.شاید در سال کنکور، 500 سؤال طراحی کردم که خیلی به درک نکتهها به من کمک کرد.برای همین با این روال نمرههایم در آزمونها به بالای ۹۰درصد رسید.برای این درس اصلاً تست زماندار کار نکردم. شاید یکی از دلایلی که باعث شد در این درس در کنکور زمان کم بیاورم و نمرهی کمتری کسب کنم، همین بود.
در درس دینوزندگی نمرهی 85 را کسب کردی.روش مطالعهات در این درس چگونه بود؟
ابتدا سعی میکردم متن کتاب را حفظ کنم.بعد عصر همان روز،تستهای کنکور آن بخش یا درس را کار میکردم. با این کار برایم مشخص میشد که چه قسمتهایی را بلدم و در چه بخشهایی ضعف دارم.با این کار نقاط ضعف برایم روشنتر میشد و بخشهای تستخیزتر را متوجه میشدم.بار دوم دوباره به سراغ آن بخش میرفتم و این بار سعی میکردم ارتباط بین آیههاو بیتهارا کشف کنم.
برای فارسی برنامهی ثابت شبانه داشتی؟
بله.روال کار به این صورت بود که هر شب 10 تست تمرین میکردم.شب اول تستهای آرایه، شب دوم تست قرابتمعنایی و شب سوم تست دستورزبان کار میکردم و این سه روز به همین ترتیب تکرار میشد. البته این برنامهی ثابت شبانه را ابتدای تابستان یازدهم به دوازدهم شروع کردم و در انتهای تابستان وقتی به نتیجهی دلخواه رسیدم، ادامه ندادم.بهنظرم این برنامهی ثابت شبانه تأثیر زیادی بهویژه در درس ادبیات دارد.قرابتمعنایی و آرایهها جزو مباحث مهارتی هستند و برای رسیدن به هر مهارت درسی، به زمان نیاز داریم.
برای تحلیل آزمون به چه چیزهایی دقت میکردی؟
تحلیل آزمون را در چهار روز ابتدایی هفته بعد از آزمون انجام میدادم.البته این تحلیل هر روز حدود دو ساعت و نیم طول میکشید و در ساعتهای دیگر روز به برنامهی درسی خودم توجه میکردم.سعی میکردم هر روز، یک درس عمومی و یک درس اختصاصی را تحلیل کنم.روال به این صورت بود که گزینههایی را که در دفترچه علامت زده بودم، پاک میکردم و دوباره همهی سؤالات را کار میکردم. هنگام تحلیل، کاغذی بههمراه داشتم که غلطهارا با دلیلش در آن یادداشت میکردم.مشخص میکردم اشتباهم علمی است یا از روی بیدقتی.اگر علمی بود، سعی میکردم برای آزمون دوره،بر آن تمرکز کنم و اگر بیدقتی بود، یادداشت میکردم که شبیه این سؤال در کدام آزمون تکرار میشود که با رسیدن به آن سؤال در آن آزمون با حفظ آرامش، اشتباهم را تکرار نکنم. این کاغذهای تحلیل آزمون را روی دیوار اتاقم نصب میکردم که جلوی چشمم باشد.دربارهی تستهایی که نزده بودم، به دو علت میرسیدم: یا بلد نبودم که میبایست آن را تا آزمون دورهی بعدی یاد میگرفتم یا نتوانسته بودم در زمان مقرر به آن پاسخ بدهم. برای همین این تستهارا نشاندار میکردم که قبل از آزمون دوره، برای آن، تست زماندار کار کنم.
چگونه برنامهریزی را برای آزمون بعد انجام میدادی؟
برنامهریزی را شنبههای بعد از آزمون انجام میدادم.زمانی که برای برنامهریزی اختصاص میدادم، حدود چهار ساعت بود.ابتدا از روی برنامهی راهبردی، درسها را انتخاب میکردم و تعداد تستی را که لازم بود، معین میکردم و برای آنهازمان تعیین میکردم. مثلاً اگر زیست 4 گفتار با 300 تست باشد، گفتارها را دستهبندی میکردم و سعی میکردم روزی 30 تست برای زیست کار کنم.سعی میکردم این برنامه برای همهی درسها تا سهشنبهی قبل از آزمون به اتمام برسد. چهارشنبه تستهای نشاندار و زماندار را کار میکردم و روز پنجشنبهی قبل از آزمون، آزمون غیرحضوری کانون را همراه با کلمات فارسی و عربی و آیات دینوزندگی و متن زیست و شیمی مرور میکردم.
آیا کشف کردی که بایددر درسی روش مطالعه را تغییر دهی؟
در درس فیزیک وقتی درسنامه را میخواندم،برای آنها تست میزدم تا تستها تمام شود. این کار باعث میشد وقتی به آزمون میرسیدم، تعدادی از نکتهها را فراموش کنم. برای همین، برنامه را به این صورت تغییر دادم که یک روز فقط درسنامه را بخوانم و تستهارا در روزهای بعد پخش کنم و روزی مثلاً 30 تست فیزیک کار کنم.با این روش، مطالعه و تمرین تست مبحث فیزیک چند روز طول میکشید؛ ولی کمک کرد که در آن درس به تسلط برسم.
بر اساس کدامیک از ویژگیهاکتابهای کانون را انتخاب میکردی؟
از خیلی از کتابهای کانون استفاده کردم. یکی از ویژگیهای کتابهای آبی این بود که سؤالات کنکور و سؤالات کانون را داشت.در شیمی، منبع مناسبی نداشتم و با کتاب آبی توانستم عقبماندگی خودم را در این درس برطرف کنم.از کتابهای سهسطحی هم استفاده کردم. در جمعبندیهای روزهای چهارشنبه و پنجشنبهی قبل از هر آزمون، از کتاب سهسطحی استفاده میکردم. بخش موردعلاقهام در این کتابها بخش سؤالات دشوار بود.
چه مطالبی در سایت کانون یا مجلهی آزمون برایت جالبتر بود؟
در سایت کانون، نوشتههای بچهها را درصفحهی مقطع میخواندم و به بعضی سؤالات هم پاسخ میدادم.در سال دهم و یازدهم از مطالب آموزشی سایت هم استفاده میکردم. دیگر اینکه مصاحبه با برترهارا در سایت کانون میخواندم.زمانهایی که استرس میگرفتم، به سایت سر میزدم و بخش شوخیهای کامنتی را میخواندم.در مجلهی آزمون، بخش موردعلاقهام مصاحبه با دانشآموزان برتر بود. البته پدر و مادرم بیشتر از من مطالب مجله رامیخواندند و اگر مطلبی از مجله مهم بود،مثلاًراهکاری درسی ارائه شده بود،آن را علامت میزدندو توصیه میکردند که من هم آن بخش را بخوانم.بخش موردعلاقهی پدر و مادرم بخش مصاحبه با دانشآموزان برتر و قهرمانان پیشرفت بود.
انتظار این رتبه را داشتی؟
قبل از کنکور فکر میکردم که رتبهی زیر 150 را کسب کنم؛ ولی در روز کنکور با دیدن سؤالات ناامید شدم. ساعت پنج صبح روز اعلام نتایج خواب بودم. پدر و مادرم وقتی فهمیدند نتایج اعلام شده است، بیدارم کردند و در آن زمان به سایت مراجعه کردم و از نتیجهام باخبر شدم.
پیشنهادی برای دانشآموزان داری؟
بعد از کنکور دانشآموزانی که تلاش کردهاند، از تلاش خودشان راضی هستند و عدهای که تلاش نکردهاند، میدانند که اتفاقی نخواهد افتاد.افرادی که بعد از کنکوربیشتر از همه ناراحت میشوند، کسانی هستند که هدف و انگیزه داشتهاند، ولی بهقدر کافی تلاش نکردهاند. ممکن است حسرت روزهای ازدسترفته را بخورند.از بچهها میخواهم که در کنکور امسال جزو این دسته نباشند. فقط هدف و انگیزه باعث موفقیت نمیشود. باید برای رسیدن به هدف تلاش هم کرد.