مهرشاد زیدی، رشتهی هنر از کرج
درس خواندن در شرایط جدید چگونه است؟
ترجیح دادم علاقهام را دنبال کنم
مهرشاد زیدی در یک نگاه
شهر: کرج (استان البرز)
مدرسه: نمونه دولتی شهید شیرودی
پایه: دوازدهم تجربی، داوطلب کنکور هنر
میانگین تراز: 7430
سابقهی حضور در کانون: از نهم تا دوازدهم به مدت 4 سال
تحصیلات و شغل پدر: مهندسی مکانیک، مهندس شرکت تعمیرات نیروگاهی
تحصیلات و شغل مادر: کارشناسی پرستاری، پرستار
علاقهی تو به رشتهی هنر از کجا شروع شد؟
من از هشت سالگی یادگیری موسیقی را از پایه شروع کردم و از سن ده سالگی به صورت تخصصی یادگیری را با ساز پیانو ادامه دادم. همیشه موسیقی برای من و خانوادهام در کنار درسم بوده و اولویت را به درسم دادم. سال ششم در آزمون نمونهدولتی پذیرفته شدم. همیشه جزو دانشآموزان برتر بودم. از پایهی هفتم به بعد در مسابقات موسیقی شرکت میکردم و رتبههای برتر استانی و منطقهای کسب میکردم. از سال نهم هم به کانون آمدم. سال دهم در ساز زدن جدیتر شدم و همان سال در مسابقات کشوری رتبهی دوم را کسب کردم. آنجا وقتی فضای رشتهی هنر را در سطح کشور دیدم جرقههایی در ذهن من شکل گرفت که ادامهتحصیل آکادمیک در رشتهی هنر هم میتواند تجربه و انتخاب خوبی برای من باشد. با اساتید مختلفی آشنا شدم و این ذهنیت در من شکل گرفت. اواخر سال یازدهم در جشنوارهی ملی موسیقی جوان شرکت کردم، در مرحلهی اول پذیرفته شدم و در مرحلهی نهایی هم نفر سوم کشور شدم. همان موقع به صورت جدی تصمیم گرفتم در کنکور هنر شرکت کنم و به ادامه دادن در این مسیر علاقه پیدا کردم. استاد پیانوی من، استاد بهنام ابوالقاسم هم در این انتخاب مشوق و همراه من بودند.
واکنش خانوادهات نسبت به انتخاب رشتهی هنر چه بود؟
من پنج سال در مدرسهی نمونهدولتی درس خوانده بودم و دانشآموز نسبتا خوبی در رشتهی تجربی بودم. طبیعتا پذیرفتن این موضوع که بخواهم در کنکور هنر شرکت کنم کمی برایشان دشوار بود. آنها دوست داشتند من در رشتهی تجربی درس بخوانم و در کنارش، موسیقی را هم ادامه بدهم. البته وقتی متوجه شدند که در این تصمیم جدی هستم و در کانون هم آزمونهای رشتهی هنر را ثبتنام کردم و در همان آزمون اول رتبهی 1 کشور را کسب کردم، با این تصمیم من کنار آمدند و از من حمایت کردند. به این رشته علاقه داشتم و برایش تلاش میکردم، به دنبالش خانواده هم به من اطمینان کردند و با تصمیم من موافقت کردند.
ترازت در رشتهی تجربی چطور بود؟
میانگین ترازم در حدود 6300 بود. شاید اگر تلاشی که امسال برای رشتهی هنر داشتم در رشتهی تجربی انجام میدادم در رشتههای پزشکی یا پیراپزشکی پذیرفته میشدم. اما من ترجیح دادم علاقهام را دنبال کنم و با هر کس هم که مشورت کردم به من گفتند کار درستی میکنی که به دنبال کسب تخصص در رشتهی موردعلاقهات هستی. من برای گرفتن این تصمیم با پزشک متخصص مشورت کردم، با استاد خودم و اساتید دیگری که در موسیقی فعال هستند گفتوگو کردم و در نهایت متوجه شدم که نمیتوانم دو رشته را به طور تخصصی پیش ببرم.
تو تا تابستان گذشته روی تجربی وقت گذاشته بودی. مسیر کنکور هنر را چطور شروع کردی؟
من در نمایندگی کانون کرج به یکی از مشاوران رشتهی هنر مراجعه کردم و لیستی از منابعی که لازم داشتم تهیه کردم. از تهران کتابهایی که نیاز داشتم تهیه کردم و بلافاصله مطالعه را به صورت خودآموز شروع کردم. از تیر ماه دقیقا درس خواندنم را طبق بودجهبندی آزمونهای کانون پیش بردم. هنر مباحثی را پیش روی من گذاشت که تاکنون با آنها مواجه نشده بود. مثلا برای درسی مثل تاریخ هنر نمیتوان تنها به یک کتاب اکتفا کرد. در درسی مثل ریاضی پایهی درسی خوبی داشتم و از ابتدا درصدهایم در این درس خوب بود، اما در کنارش در درس ترسیم فنی با مطالب جدیدی روبهرو بودم. به همین خاطر مجبور شدم به طور خودآموز منابع مختلف را مطالعه کنم و در مسیر آزمونهای کانون که جلو رفتم، با کمک تستها و پاسخنامهها به نکات دست پیدا کنم. برای درسهای هنر کسی را نداشتم که به من آموزش بدهد و به کلاس خاصی هم نرفتم. خودم با کمک کتابها و تستها سعی کردم درسها را یاد بگیرم.
در این مسیر چالشی نداشتی؟
مسئلهای که از پس حل کردنش برنیایم وجود نداشت. طبق روال آزمونها پیش رفتم و هر جا در درسها به مشکل برخوردم با مطالعهی بیشتر و با تمرین و تکرار و مرور، یادگیریام را کامل کردم.
دبیرانت و کادر مدرسه از تصمیم تو اطلاع داشتند؟
بله، از تیر سال گذشته کلاسهای کنکور مدرسه شروع شد. من آنها را از تصمیمم باخبر کردم و نتایج آزمونهای کانون را هم که دیدند برای حضور پررنگترم در کلاس درسهای عمومی با من همراهی کردند.
برای امتحانات به مشکلی برنخوردی؟
من امسال درسهای تجربی را نخوانده بودم و طبیعی است که در دوران امتحانات نهایی به مشکل برمیخوردم. درسی که بچهها در طول سال تحصیلی یاد گرفته بودند من باید در چند روز مطالعه میکردم و امتحان میدادم. بعضی از دوستانم به فکر امتحان دادن در ماه شهریور و بعد از کنکور بودند. اما به نظرم تغییر تاریخ کنکور از این نظر که بتوانم یک ماه، درسهای هنر را تقریبا کنار بگذارم و برای امتحانات تجربی درس بخوانم، برای من خوب بود. سخت بود اما درس خواندم، چارهای نداشتم و سپری شد.
شرایط کرونا چه تاثیری در مسیر تلاشت گذاشت؟
به نظرم تنها در خانه نشستن و از صبح تا شب درس خواندن روحیهی بالایی نیاز دارد. من هیچوقت این مدلی درس نمیخواندم و بیشتر به کتابخانه میرفتم. چند نفر از دوستانم هم بودند که با هم در کتابخانه درس میخواندیم. این برایمان نشاطی به وجود میآورد. کرونا و تبعات بعدش روی ذهن همه تاثیر گذاشت و طبیعتا کمی ذهن من را هم از درس منحرف کرد. مادرم هم پرستار بود و این نگرانی را برای من دوچندان میکرد. در نهایت وقتی دیدم باید در خانه درس بخوانم به خودم گفتم اگر نمیتوانم 12 ساعت درس بخوانم، کمتر اما مفیدتر درس میخوانم.
در خانه که درس میخواندی برای تغییر روحیهات چه میکردی؟
من همیشه با ساز زدن روحیهام را مثبت نگه میدارم. همیشه بین ساعات مطالعهام ساز میزنم. صبحها تا ساعت یازده درس میخوانم و بعد ساعتی را به ساز زدن مشغول میشوم. دوباره درس میخوانم و پنج تا هفت عصر هم ساز تمرین میکنم. این کار انرژی خوبی به من میدهد.
دوران جمعبندی را چگونه میگذرانی؟
من از سیزدهم تیر دوران جمعبندی را شروع کردم و جمعه اولین آزمونم را دادم. پیشنهادی که همیشه به دانشآموزان رشتهی هنر میشود این است که یکی دو ماه قبل از شروع دوران جمعبندی حداقل دو کنکور را از خودشان آزمون بگیرند تا با فضای کنکور هنر آشنا شوند و بتوانند با دید بهتری درسها را جمعبندی کنند. من هم قبل از دوران جمعبندی همین کار را کردم تا با سبک سوالات کنکور آشنا شوم.
این کار کمکی به تو کرد؟
بله، یکی از نقطهضعفهایم کم آوردنِ زمان برای درسهای عمومی بود. از زمانی که کرونا شروع شد تصمیم گرفتم هفتهای چهار آزمون عمومی از خودم بگیرم. دوست داشتم تا قبل از شروع آزمونهای جمعبندی هم با سبک سوالات کنکور آشنا شوم و هم اینکه این مشکل مدیریت زمان در درسهای عمومی را رفع کنم.
برای دورهی منابع آزاد درس درک عمومی هنر چه برنامهای داشتی؟
من زیاد روی منابع آزاد وقت نگذاشتم. به نظرم بهتر است برای کنکور زیاد وارد منابع آزاد نشویم. چون حجم زیاد و منابع متنوعی دارند و لازم است وقت زیادی روی آنها بگذاریم. من ترجیح دادم کتابهای درسی را عالی بخوانم و از کتابهای تستی که از منابع آزاد هم تست مطرح کردهاند استفاده کنم و مطالب منابع آزاد را در تستها یاد بگیرم. با این کار، در کنار این که کتاب درسی مرور میشود، کلی مطلب تازه هم یاد میگیریم.
برای آزمون عملی کنکور هم برنامهای داری؟
برای کنکور عملی هنر و رشتههای زیرگروه 5 یعنی موسیقی و نوازندگی، به نظرم لازم است بچهها پیشزمینهای داشته باشند. در سال آخر یا در چند ماه مانده به کنکور عملی نمیتوان خود را برای کنکور عملی آماده کرد و مهارتی است که در طول زمان به دست میآید. من این پیشزمینه را داشتم. ضمنا نباید در طول سال آخر تمرینهای عملی را به بهانهی کنکور تئوری تعطیل کرد و بهتر است که هر دو را همزمان پیش ببریم. من هر روز زمانی را به تمرین عملی اختصاص دادم. به هر حال در رشتهی موسیقی، آیندهی فرد با ساز زدن و آهنگسازی گره میخورد. بنابراین منطقی نیست که یک سال ساز زدن را کنار بگذاریم و فقط درس بخوانیم. دانشآموزانی که در سالهای آینده میخواهند در کنکور هنر شرکت کنند بهتر است اگر پیشزمینه هم ندارند از ابتدای سال، روزی یکی دو ساعت را به تمرین عملی اختصاص بدهند.
در درسهای عمومی به جز مدیریت زمان مشکل دیگری نداشتی؟
من به درس ادبیات علاقه دارم، اما این درس دشوار است و تنها راه مسلط شدن، حل تستهای مبحثی زیاد است. ضمنا ادبیات به مدیریت زمان بیشتری نسبت به سایر درسها نیاز دارد. به نظرم بهترین راه برای تقویت درسی مثل فارسی این است که مباحث مختلف مثل قرابت، آرایه و ... را با حل تست زیاد به سطح تسلط برسانیم در از درسهای عمومی از خودمان آزمونهای 100 سوالیِ 75 دقیقهای بگیریم تا مشکلی از نظر مدیریت زمان هم نداشته باشیم. من در درسهای عمومی پایهی خوبی در درسهای عمومی داشتم. فقط مشکلم زمان بود که این مسئله با زیاد آزمون دادن رفع میشود.
در مطالعهی درسهای موسیقی خصوصا سازشناسی با فرّار بودن مطالب مواجه نشدی؟
دقیقا من هم با این مسئله مواجه بودم و هستم. پیشنهادم این است که مطالب را بنویسند و به دیوار اتاقشان نصب کنند تا با مرور و تکرار، بتوانند نکات را در ذهنشان تثبیت کنند. چه برای سازهای کلاسیک و چه برای سازهای ایرانی یا مبحث سازهای انتقالی که مشکل اغلب بچههاست، میتوانند خلاصهای تهیه کنند و چند روز یکبار مرور کنند. به مرور زمان این مطالب هم در ذهن تثبیت میشود. ساز من کلاسیک است و با سازهای ایرانی کمی مشکل دارم. من هم مطالب را جلوی چشمانم میگذارم و سعی میکنم دائما مرور داشته باشم.
برای حفظ گوشههای دستگاهی، خلاقیت نمایشی، خواص مواد با توجه به محدود بودن منابع تستی دچار خستگی ناشی از مرور کتاب درسی و یا فراموشی مطالب نمیشدی؟
گوشهها یکی از مشکلات من هم هست و هنوز تسلطی به این موضوع ندارم. وقتی با مشاور صحبت کردم به من پیشنهاد کردند هر شب پنج الی شش گوشه از هر دستگاهی را حفظ کنم، چون نمیتوان پیشبینی کرد که در کنکور از کدام دقیقا سوال مطرح میشود و باید آمادگی داشته باشیم. در دو درس خلاقیت نمایشی و خواص مواد هم من حرف زیادی برای گفتن ندارم و زیاد روی این دو درس کار نکردم و سطح درصد این دو درس را در حد متوسط نگه داشتم. من روی چهار درسی که در آنها قویتر بودم بیشتر کار کردم. مشکل بچههای دیگر مشکل من هم هست. منتها سعی کردم درصد چهار درس دیگر را در سطح بالا حفظ کنم. در کتاب سبز کانون برای درس خواص مواد مطالب زیادی وجود دارد که بچهها میتوانند در زمانی که دارند باتوجه به تستهای مطرح شده در آزمونها و سالهای گذشته، روی بخشهای مهمتر این کتاب وقت بگذارند.
نقاط قوت تو روی کدام درسها بود؟
درس اولی که در آن پایهی قوی داشتم ریاضی بود. با ترسیم فنی هم به دلیل وجود مباحث هندسه راحت بودم. در درس درک عمومی هم از ابتدا درصد خوبی داشتم. موسیقی هم باید میخواندم و از کودکی پیشزمینه داشتم. دلیل اینکه رتبهی خوبی داشتم این بود که در درسهای عمومی و این چهار درس همیشه خوب عمل میکردم.
پدر و مادرت تا چه حد در این مسیر همراه تو بودند؟
پدر و مادرم همیشه حامی من بودند. اما به نظرم حمایت پدر و مادر زمانی شکل مطلوب به خودش میگیرد که ما هم بتوانیم به آنها ثابت کنیم در مسیرمان درست پیش میرویم. نه اینکه فقط راهی را انتخاب کنیم و برای آن هیچ تلاشی نکنیم. پدر و مادر من هم ابتدا تا حدودی مخالف بودند، اما وقتی متوجه شدند هدفم همین است و مطمئن شدند که راهم را درست میروم، من را تشویق کردند. نظر باطنی اطرافیانم را نمیدانم، اما هر کس شنید که علاقهام را دنبال کردم من را تشویق کرد. اعتقاد من این است که در هر شغل و جایگاهی که باشیم، باید درجه یک باشیم. اگر تلاش کنیم، در هر رشتهای میتوانیم جایگاه اجتماعی و درآمد مطلوب خودمان را کسب کنیم. چه بهتر که درجه یک بودن در رشتهای اتفاق بیفتد که به آن علاقه داریم. باید همهی ما در مسیری که به آن علاقه داریم پرقدرت پیش برویم.
سایر گفتوگوهای پرستو عسکری را در لینک زیر بخوانید: